واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: در هر گوشهاي از جهان ، ايرانيان فرا رسيدن بهار را همراه با نوروز جشن ميگيرند. نوروز كه پديدهاي متعلق به پيشينيان در گذشتههاي بسيار دور است.
هر سال، از آغاز تا پايان، ۳۶۵ روز و پنج ساعت و ۴۹ دقيقه را ميپيمايد تا پس از افول زمستان، طلوع بهاران را به سال جانشين خود تحويل دهد.
http://www.tehranlondon.com/uk87/pic18/4768953.jpgمحمد حيدري ملايري، فيزيكدان مقيم فرانسه، سالهاست كه در رصد خانه بينالمللي فرانسه فعاليت ميكند. او در كنار تخصص حرفهاي خود مطالعات ژرفي نيز در زمينه اخترشناسي دارد و درباره سالهاي خورشيدي، فرضيههايي را با محاسبات پيچيده و طولاني به اثبات رسانده است.
او درباره پيوند دقيق خورشيد با لحظه تحويل شدن سال نو ميگويد: «پديده تحويل مربوط به حركت ظاهري خورشيد است. خورشيد از يك جا حركت ميكند و به همان جا بازميگردد. البته اين اتفاقي است كه در ديد ما حادث ميشود و اين طور به نظر ميرسد. در واقع اين زمين است كه حركت ميكند ولي ما حس ميكنيم كه خورشيد است كه هر روز جايش را به سمت شرق تغيير ميدهد و حركت ميكند. بعد از يكسال به جايي ميرسد كه به آن «نقطه اعتدال بهاري » ميگوييم.»
او ميافزايد: «اين نكته را هم بايد در نظر داشته باشيد كه طول سال متغيير است. يعني سال در پنج هزار سال ديگر، آن طولي را نخواهد داشت كه امروز دارد . تغيير خواهد كرد و كمتر خواهد شد و اين امر بهعلت تأثير سيارههاي ديگر منظومه شمسي است.»
محمد حيدري ملايري در سمينارها و كنفرانسهايي كه در زمينه مقايسه سالهاي خورشيدي برگزار شده است، شركت كرده و در محاسبات خود ثابت كرده كه سال خورشيدي ايراني، از همه سالهاي ديگر خورشيدي دقيق تر است. او در پاسخ به اين پرسش كه چرا برخي اوقات سال كبيسه ايراني و سال كبيسه ميلادي همزمان نيستند، مي گويد: «علت تفاوت در «سيستم» محاسبه يا «ارنژمان» كبيسه در اين دو تقويم است» و ميافزايد: «مهمترين مسئله اين است كه سال ۳۶۵ روز نيست. بلكه سال ۳۶۵ روز، و كسري از روز به مدت پنج ساعت و ۴۹ دقيقه است. مهمترين مسئله گاهشمارهاي خورشيدي، رفتارشان با اين كسر از روز است.»
به گفته آقاي حيدري ملايري «سيستمي كه در تقويم ايراني به كار ميرود دقيقترين نوع سيستم است و به منظور اين كه اين محاسبات را حساب كنند به جاي آنكه هر چهار سال يك روز را اضافه كنند، برخي مواقع اضافه نميكنند و در هر ۳۳ سال، هشت سال كبيسه ميگيرند. برخلاف تقويم مسيحي كه هر ۳۲ سال، هشت سال كبيسه دارند كه به اين شكل، سال تقويمي از سال واقعي جلو ميافتد. اما در تقويم ايراني بخاطر اين كه سال واقعي از سال تقويمي جلو نيفتد هر ۳۳ سال، هشت سال را كبيسه ميگيرند. يعني ۲۵ سال را عادي فرض ميكنند و اين ۲۵ سال همان ۳۶۵ روز است و هشت سال را ۳۶۶ روز ميگيرند و همين باعث ميشود كه تعادل بين سال خورشيدي و سال تقويمي برقرار شود.»
به اين شكل است كه تقويم ايراني هر ۲۶ هزار سال فقط يك روز جلو ميافتد درصورتي كه تقويم مسيحي هر هفت هزار سال يك روز جلو ميافتد و اين نشان دهنده اين است كه دقت تقويم ايراني خيلي بيشتر از تقويم مسيحي است.
به باور محمد حيدري ملايري ، اين همه دقت در گاهنامه ايراني را ناشي از تلاش، محاسبات و ريزبيني عمر خيام، شاعر، رياضيدان و اخترشناس ايراني ميداند. او ميگويد: «نبوغ خيام در اين بوده كه گفته است به جاي اينكه هر ۳۲ سال، هشت سال را كبيسه بگيريم، اظهار كرده است كه هر ۳۳ سال اين كار را بكنيم . الان ما ميدانيم اين هم كافي نيست. در آن زمان خيام اين موضوع را نميدانست كه هر سال، طول سال دارد كوتاه ميشود. اگر چه تقويم ايراني پيش از اسلام ابداع شده است اما دقتش را مرهون مطالعات خيام است.»
با دستاوردهاي خيام در محاسبات مربوط به گاهشمار ايران در زمان حيات خود او مخالفتهايي شد و استفاده از گاهشمار با گسستهاي تاريخي همراه بوده است.
http://www.tehranlondon.com/uk87/pic18/66544.jpgمحمد حيدري ملايري در اين باره ميگويد: «خيام در زمان ملكشاه سلجوقي و با كمك خواجه نظام الملك اين مطالعات را انجام داده است براي اينكه سلجوقيان داراي يك امپراتوري بزرگ بودند كه با تقويم اسلامي نميشد خراج اين امپراتوري را حساب كرد. در آن زمان از خيام خواسته شد در اين مورد مطالعه كند . او ۱۲ سال به اين مطالعات مشغول شد، ولي متاسفانه اين تحقيقات به علت مرگ ملكشاه قطع شد و كساني كه با خيام مخالف بودند از او ايراد ميگرفتند كه مطالعاتش به «گبر» و پيش از اسلام تمايل دارد.»
آقاي ملايري ميافزايد: «تقويمي كه خيام زنده كرد شكل دقيقتر شده تقويم
اوستايي است. اگر چه در تقويم اوستايي جشن نوروز به نقطه اعتدال بهاري نچسبيده بود. او ميتوانست كارش را در حد ابداع يك تقويم كاري براي ملكشاه متوقف كند اما اين كار را نكرد. او نامهاي اوستايي تقويم ايراني را زنده كرد (مانند فروردين، ارديبهشت و ساير نامهاي دوازدهگانه ماههاي سال). اگر چه كساني از جمله خازني كه در گروه خيام با او مطالعه ميكرد با او مخالف بودند، اما او نشان داد كه به فرهنگ اوستايي و ايراني توجه و علاقه دارد. بعد از خيام اين اسامي براي مدتي به فراموشي سپرده شد و شخصيتهاي ديگري مثل خواجه نصير طوسي نيز براي احياء اين اسامي تلاش كردند. اما بعد از تغيير شرايط سياسي و حمله مغول ديگر اين تقويم در ايران رعايت نميشد.»
رواج بهكارگيري گاهشمار خيام، به آغاز قرن حاضر باز ميگردد. به گفته محمد حيدري ملايري «چيزي كه اهميت دارد اين است كه در دوران رضا شاه، مجلس شوراي آن زمان مطالعاتي در اين زمينه انجام داد و تقويم ايراني و جشن نوروز از نو زنده شد. فكر ميكنم كسي كه در اين زمينه سهم به سزايي دارد سيد حسن تقي زاده است.»
تا پيش از اين اقدام از نام ماهها با اسامي برج ها ياد ميشد. مثلاً ميگفتند «حمل»، «ثور» و غيره. اما مجلس ايران تصميم گرفت نام ماهها، همان نامهاي اصيل ايراني باشد.
اين اخترشناس ايراني يادآور ميشود «اكنون هم در تقويم كشور افغانستان با وجود آنكه تقويمشان مثل ماست، از نامهاي فروردين و ارديبهشت استفاده نميكنند».
http://www.tehranlondon.com/uk87/pic18/4749731.jpgدر پيوند با زمان كه گاه در ذهن انسان ،گذشت آن سرعت ميگيرد و پيوند سرعت زمان با سرعت ستارههاي كهكشان، محمد ملايري به وجود زمانهاي گوناگون اشاره ميكند: «چندين نوع زمان داريم، زمان اخترشناسي كه مربوط به گردش زمين به دور خورشيد و تأثير سيارات و ستاره ها و حركت كرّات است و زماني كه در ذهن اشخاص مي گذرد كه امر پيچيدهاي است».
او با تقدير از اخترشناسان زمان، بر اين نكته تأكيد ميكند كه از زماني كه سال خورشيدي به عنوان گاهنامه ايراني تثبيت شده است نوروز و ديگر جشنهاي باستاني جاي خود را در طول تاريخ حفظ كردند. او ميگويد: «فكر ميكنم زبان فارسي و ابداع تقويم ايراني دو نمونه از بديع ترين چيزهايي است كه ايرانيان بوجود آوردند. اينها مهمترين نماد سرزندگي و فعاليت فرهنگ غني ايراني هستند.»
به باور برخي دانشمندان ديگر، «چون تقويم ايراني با طول سال مورد نظر اخترشناسان رصدخانهها (مثلا گرينويچ) اختلاف دارد، محاسبات خيام سال را به درستي نشان نميدهد».
اما بر پايه پژوهشها و محاسبات محمد حيدري ملايري، فرضيه خيام در تعيين طول سال علمي از همه روشها صحيحتر بوده است. به اين معنا كه خيام طول سال خورشيدي ايراني را ۳۶۵ روز و ۲۴ درصد روز ميداند، در حالي كه اخترشناسان غربي ، طول سال خورشيدي را ۳۶۵ روز و ۲۳ درصد روز مي دانند و در مجموع سالهاي متمادي همين يك درصد تفاوت روز، نقش مهمي در كم شدن طول سال ايفا خواهد كرد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 172]