تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838114363
فضايل و مناقب امام حسين عليه السلام
واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: [B]
امام حسين (ع) در سايه عنايت و تربيت رسول الله (ص)، فصيحترين مرد عرب قرار گرفت.پدرش امير المؤمنين (ع)، كسى كه سخن او پس از پيامبر (ص) بالاتر از كلام مخلوق و پايينتر از كلام خالق بود.مادرش فاطمه زهرا (س) كه خود از چشمه نطق و بيان پدرش رسول خدا (ص) سيراب گشته بود.بنابراين جاى شگفتى نيست، كه بگوييم هيچ كس در فصاحت و بلاغت به پايه آن حضرت نمىرسيد.خطابه او در روز عاشورا كه مصائب و مشكلات سراسر وجودش را احاطه كرده و غم و اندوه از هر سو وى را در تنگنا قرار مىداد، با اين وصف هرگز نلرزيد و اضطراب و پريشانى به خود راه نداد، و اين خود نشانگر آن است كه بيان او فصيحتر و سخن او بليغتر از هر كس بوده است، و در اجتماع مردم كوفه با دلى قوى و قلبى ثابت و بيانى گويا به سخن پرداخت، چنان كه گويى بيانش چون سيلى است خروشان كه دشمن را از پا در مىآورد.سخنى كه در بلاغت و رسايى كلام تا آن زمان هرگز شنيده نشده و بعدا نيز شنيده نخواهد شد.تا آنجا كه دشمن او با شنيدن سخنان كوبنده او مردم را از اين امر بازداشت و گفت: واى بر شما .او فرزند همان پدر است.به خدا قسم، چنانچه يك بار ديگر بدين ترتيب براى شما سخن بگويد، هرگز قادر به آزار و يا محاصره او نخواهيد بود.
قهرمان مبارزه با ظلم و ستم
امام حسين (ع) تنها قهرمانى است كه در مبارزه با ستم و مقاومت در برابر ظلم و آسان شمردن مرگ در راه حق و عزت و شرافت انسانى گوى سبقت را از ديگران ربوده است، و درباره او ضرب المثلها ساخته و در ياد او قهرمانانى به وجود آمده است.در بزرگى و بلندى مقام والاى او، كتابها طبع و نشر شده و خطابهها ايراد گرديده و اشعار بسيارى سرودهاند.
او بزرگ مردى است كه هر فرد آزادهاى كه داراى همتى بلند باشد و در هر عصر و زمان بخواهد در برابر ظلم و بيدادگرى ايستادگى كند شايسته است كه از آن حضرت پيروى نمايد و در مكتب وى درس زندگى بياموزد، و آن كس كه از ذلت و خوارى گريزان و پذيراى ظلم و ستم نيست مىبايست در جاده آن حضرت گام سپارد.
فداكارى و از خود گذشتگى امام حسين (ع) چنان بود كه عقول را به حيرت واداشت و دلها را به دهشت انداخت و نفوس بشرى را از خود بى خود ساخت و قلبها را اسير خود كرد.
كدام قهرمانى را مىشناسيد كه در بزرگى و بلندى مقام و در مبارزه با ستم اين گونه در برابر ظلم بايستد و هرگز سستى به خود راه ندهد.كدام بزرگمردى را سراغ داريد كه اين چنين عقول و ارواح و قلوب جهانيان را مسخر خود سازد.در ميان ملل جهان هرگز همانند او و حتى مشابه اين پيشواى بزرگ ديده نشده است.
چنان كه مىبينيم، در قرنهاى عديده و نسلهاى متوالى عظمت امام حسين بن على (ع) جهانيان را به شگفتى و حيرت واداشته، تا آنجا كه نداى الهى او همچنان جاويد و سرمدى باقى مانده است.او كه به تاريخ مبارزه و جهاد مردان حق جلوه ابدى و شكوه جاودانى بخشيد، از بيعت با يزيد بن معاويه امتناع ورزيد، بدين علت كه وى را مردى ميگسار و سرگرم كنيزان و رامشگران و بازى با ميمونها مىدانست و امام معتقد بود كسى كه به كفر و الحاد تظاهر كند و دين را مورد تحقير و تمسخر قرار دهد، هرگز شايسته حكومت بر مسلمانان نخواهد بود.چنان كه به مروان بن حكم مىفرمايد: زمانى كه امت اسلامى به اين مصيبت گرفتار آيد و مردى چون يزيد حكومت مسلمين را در دست گيرد با اسلام بايد خداحافظى كرد، و در جاى ديگر به برادر خود محمد بن حنفيه مىگويد:
به خدا سوگند، چنانچه در تمام جهان براى من هيچ گونه جايگاه و پناهگاهى وجود نداشت، باز هم اعلام مىكردم كه زير بار بيعت با يزيد بن معاويه نخواهم رفت.
ذكر اين نكته لازم است كه آن حضرت، موقعى اين سخن را بيان داشت كه اگر با يزيد بيعت مىكرد، امكانات فراوان و لذايذ بىشمارى در اختيارش قرار مىدادند و به تعظيم و تكريم وى مىپرداختند.ايادى حكومت وى را گرامى مىداشتند و هرگز با اراده و فرمان او مخالفت نمىكردند، و اين، بدان جهت بود كه يزيد، به مقام و منزلت او در ميان مسلمين به خوبى آگاه بود.از يك سو از مخالفت با او به شدت در هراس بود، و از سوى ديگر هشدار معاويه كه قبلا به فرزند خود يزيد درباره امام حسين (ع) داده و وى را از مخالفت با امام بر حذر داشته بود، او را نگران مىساخت.
امام حسين بن على (ع) كه بر تمام علايق و لذايذ حيات پانهاده و هدفش مبارزه با ظلم بود، از اين امر امتناع ورزيد و زير بار بيعت با يزيد نرفت و فرمود:
ما اهل بيت پيامبر و منبع وحى و رسالت هستيم و خاندان ما مركز رفت و آمد فرشتگان است .خداوند ما را در آفرينش بر ديگران مقدم داشت، و ختم نبوت را در خانواده ما قرار داد .در حالى كه يزيد مردى فاسق و شرابخوار و قاتل است، و هرگز كسى همانند من با يك چنين فردى بيعت نخواهد كرد.
بدين ترتيب امام حسين (ع) با خانواده، همسر و فرزندان خود از مدينه خارج گشت و راه اصلى را در پيش گرفت.اهل بيت آن حضرت به وى گفتند، بهتر است از راه ديگرى حركت كنيد تا از دستيابى ديگران مصون باشيد.امام (ع) از اين امر خوددارى كرد.بزرگوارى او بالاتر از اين بود كه ناتوانى و هراسى از خود نشان دهد.پس در پاسخ آنها گفت: به خدا قسم، هرگز از راه اصلى خارج نخواهم شد، تا آنچه را كه اراده خداوندى است انجام گيرد.
زمانى كه حر بن يزيد رياحى در برابر امام حسين (ع) ايستاد و گفت: من به تو هشدار مىدهم، چنانچه جنگ را آغاز كنى، ما نيز مبارزه خواهيم كرد، و جان خود را از دست خواهى داد، آن حضرت قاطعانه پاسخ مىدهد و به وى خاطر نشان مىسازد كه مرگ در راه حق و رسيدن به عزت و شرف از هر چيز آسانتر است، و ادامه داده به وى مىگويد: تو مرا به مرگ تهديد مىكنى.آيا كار شما بدينجا كشيده كه به كشتن من اقدام كنيد؟
باز هم مىگويم پاسخ من همان است كه برادر اوس گفته است.به اين ترتيب كه وى تصميم گرفت به يارى رسول الله ص برود.در اين اثنا پسر عمويش وى را از كشته شدن بيم داد و گفت: به كجا مىروى؟ تو در اين راه كشته خواهى شد.پس در پاسخ پسر عموى خود اشعارى به اين شرح گفت:
سامضى و ما بالموت عار على الفتى
اذا ما نوى حقا و جاهد مسلما
اقدم نفسى لا اريد بقاءها
لتلقى خميسا فى الوغى و عرمرما
فان عشت لم اندم و ان مت لم الم
كفى بك ذلا ان تعيش فترغما
به من مىگوييد، مرو، اما خواهم رفت.مىگوييد كشته مىشوم.مگر مردن براى يك جوانمرد ننگ است؟ مردن آن وقت ننگ است كه هدف انسان پست باشد و بخواهد براى آقايى و رياست كشته بشود كه مىگويند به هدفش نرسيد.اما براى آن كسى كه به منظور اعلاى كلمه حق و در راه حق كشته مىشود كه ننگ نيست.زيرا در راهى قدم برمىدارد كه صالحين و بندگان شايسته خدا قدم برداشتهاند.پس چون در راهى قدم برمىدارد كه با يك آدم هلاك شده بدبخت و گناهكار مانند يزيد مخالفت مىكند بگذار كشته بشود.
من جان خود را فدا مىكنم و هرگز بقاى آن را خواستار نيستم، و به زودى در ميدان جنگ شركت خواهم كرد.شما مىگوييد كشته مىشوم يكى از اين دو حال بيشتر نيست، يا زنده مىمانم يا كشته مىشوم.چنانچه زنده ماندم پشيمان نيستم و كسى نمىگويد، تو چرا زنده ماندى.و اگر در اين راه كشته بشوم، احدى در دنيا مرا ملامت نخواهد كرد، اگر بداند كه در چه راهى رفتهام.در حالى كه براى بدبختى و ذلت تو كافى است كه زندگى بكنى اما دماغت را به خاك بمالند.
حسين بن على (ع) فرمود:
با صراحت مىگويم ،وحشت و ترس از مرگ براى من هرگز معنى و مفهومى ندارد و به خاطر پايدار ماندن مبانى شرف و فضيلت و پيروز گرداندن حق و عدل چيزى را آسانتر از مرگ نمىيابم.
مرگ در راه عزت و شرف را حيات جاويد مىبينم و زندگى با ذلت و خوارى چيزى جز مرگ نخواهد بود.
و باز ادامه داده مىگويد: آن كس كه مرا از كشته شدن بيم مىدهد چه خطا و اشتباه بزرگى مرتكب شده و چه گمان نابجايى دارد.شرافت و عزت و همت من بالاتر از آن است كه با ترس و وحشت از مرگ تن به ذلت و خوارى دهم، و خود را از ميدان مبارزه با ظلم و ستم دور سازم .و باز بدانها خاطر نشان مىسازد كه بالاترين اقدامى كه مىتوانيد انجام دهيد كشتن من است، و من مىگويم، مرگ در راه خدا چه گوارا و شيرين است، اما نابودى مجد و بزرگوارى و عزت من، براى شما هرگز امكان پذير نخواهد بود.پس بدين ترتيب مرا از كشته شدن چه باك؟
او كسى است كه مىفرمايد: «موت فى عز خير من حياة فى ذل»
مردن با عزت و شرافت از زندگى با ذلت به مراتب بهتر است.
از شعارهاى روز عاشوراى امام حسين (ع) در واقعه كربلا يكى اين است:
الموت خير من ركوب العار
و العار اولى من دخول النار
و الله من هذا و ذا جارى
مرگ بهتر از ننگ و ننگ نيز به مراتب بهتر از آتش است، خداوند بر هر يك از اين دو ناظر خواهد بود.
و آنگاه كه در كربلا وى را از هر طرف به محاصره درآورده و به او پيشنهاد مىكنند كه تسليم حكومت شود و بيعت با يزيد را گردن نهد.وى با تندى مىگويد: به خدا قسم كه من هرگز بيعت با يزيد را نمىپذيرم.من هرگز نه دست ذلت به شما مىدهم و نه مانند بردگان فرار مىكنم.
آرى اين حسين بن على است كه مرگ را بر زندگى با ذلت ترجيح مىدهد، و براى رهايى از ننگ كشته شدن را انتخاب مىكند.او در مقابل لشگر دشمن مىايستد و فرياد مىزند اين زنازاده پسر زنا زاده (عبيد الله زياد) مرا بر سر دوراهى نگاه داشته است.مرگ يا ذلت.آيا من تن به ذلت بدهم؟ هيهات كه ما زير بار ذلت برويم! هرگز من تن به خوارى نمىدهم.خدا و رسول و كسانى كه در دامانهاى پاكيزه تربيت يافتهاند، پستى را نمىپسندند.دور باد ذلت از كسانى كه صاحب روح منيع و بينى غيرتمندند.ما هرگز بندگى فرومايگان را بر قتلگاه كريمان و رادمردان اختيار نمىكنيم و مرجح نمىداريم.
امام حسين (ع) با فداكارى و جانبازى به سوى مرگ مىرود.فرزندان و كودكان و خانواده خود را همراه مىبرد، تا با جانبازى و وفادارى به عهد خود از دين جدش با آغوشى باز و روحى بخشنده و گذشت و بى آنكه كمترين ترديدى به خود راه دهد، پاسدارى و نگهبانى كند.و چنان كه گويى سخنش از دل برمىخيزد در برابر دشمن مىايستد و مىگويد:
ان كان دين محمد لم يستقم
الا بنفسى فيا سيوف خذينى
چنانچه دين محمد ص جز با كشتن من پايدار نمىماند، پس اى شمشيرها بر فرق من فرود آييد .
مداينى مىگويد:
موقعى كه امام حسن (ع) با معاويه پيمان صلح را امضا كرد.امام حسين (ع) رو كرد به او و گفت: اين قرار داد براى من سخت ناگوار است.بهتر آن بود كه همان روش پدرم على (ع) را به اجرا در مىآوردى.تا آنجا كه برادرم به ناچار به اين امر تن در داد .و صلح با معاويه را پذيرفت.و من هرگز خوشنود نبوده و همانند كسى كه بينى او را ببرند و او درد و رنج را تحمل كند، از برادر خود اطاعت و پيروى كردم و از جان و دل پذيرفتم .ابن ابى الحديد مىنويسد:
سرور آزادگان و قهرمان مبارزه با ظلم و ستم و تنها كسى كه درس بزرگوارى و علو همت به همه انسانها بياموخت، و در برابر زندگى توأم با ذلت، مرگ در سايه شمشير را انتخاب كرد، ابو عبد الله حسين بن على بن ابى طالب (ع) بود.هر چند كه به وى پيشنهاد كردند و گفتند كه خود و يارانش در امان خواهند بود.اما او زير بار اين ذلت نرفت و ننگ را از خود دور ساخت.او با اينكه به خوبى مىدانست كه ابن زياد وى را نخواهد كشت.با اين وصف بكوشيد تا از ديدار با ابن زياد، همراه با خوارى به شدت دورى جويد.و اين تنها حسين بن على (ع) بود كه زير بار ستم نرفت و مرگ را برگزيد.و من از يحيى بن زيد علوى بصرى كه خود عالمى وارسته بود شنيدم كه مىگفت: اشعار ابى تمام كه گويند درباره محمد بن حميد طائى سروده بايستى اذعان كرد كه حسين بن على (ع) را در نظر داشته است:
و قد كان فوت الموت سهلا فرده
اليه الحفاظ المر و الخلق الوعر
و نفس تعاف الضيم حتى كأنه
هو الكفر يوم الروع او دونه الكفر
فأثبت فى مستنقع الموت رجله
و قال لها من تحت اخمصك الحشر
تردى ثياب الموت حمرا فما اتى
لها الليل الا و هي من سند س خضر
ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه نيز آورده است:
كدام قهرمانى را مىشناسيد كه همانند حسين بن على (ع) اين گونه از خود شجاعت و شهامت نشان داده باشد.چنان كه دربارهاش گفتهاند، در واقعه كربلا آنگاه كه همه برادران و فرزندان و ياران خود را از دست داد، با اين وصف چون شير مىغريد و سواران نامى را به خاك هلاكت مىانداخت.كدام قهرمانى را مىشناسيد كه اندكى زير بار ستم نرفته باشد و همانند او در برابر ستمگران تسليم نگردد.و با اينكه به وى امان دادند، باز هم جهت نابودى ستم و ستمگران در ميدان نبرد بر دشمن بتازد.فرزندان و برادران و ياران خود را در اين راه فدا كند، و سرانجام خود نيز به شهادت برسد.
حسين بن على (ع) بزرگ مردى است كه بايد قوم عرب وى را پيشواى خود قرار دهند و همه كس درس شهامت و مبارزه با ظلم را از آن حضرت بياموزند.
شجاعت امام حسين (ع)
اما درباره شجاعت و دليرى امام حسين (ع) همين بس كه نه تنها تا كنون نظير آن از هيچ سردار جنگى و هيچ قائد و پيشوايى ديده نشده بلكه در آينده و الى الابد نيز ديده نخواهد شد.
او كسى بود كه در ميدان نبرد همچنان با پايدارى و استقامت به مبارزه پرداخت و در نبردى عظيم با ظلم و كفر و تحمل رنج و ناراحتى بسيار دشمن را نابود ساخت و سرانجام خود نيز به شهادت رسيد.برخى از راويان درباره او گفتهاند: در بلندى مقام و شخصيت انسانى در هيچ دوره و زمانى مانند حسين بن على (ع) ديده نشده است.وى با اينكه فرزندان و خاندان و يارانش به شهادت رسيده و از هر سو درمانده گشته بود، با اين وصف خود با قلبى استوار و روحى قوى و شهامتى بى نظير جنگ را ادامه مىداد.به خدا قسم هرگز در گذشته و حال همانند او ديده نشده است.
هر چه افراد دشمن وى را محاصره مىكردند و كار را بر او سختتر مىساختند، او نيز با شمشير بران خود از چپ و راست به آنان هجوم مىبرد و بر قلب دشمن مىتاخت، چنان كه گويى همه آنها چون گوسفندانى از برابر آن حضرت مىگريختند او بر صفوف دشمن حمله مىبرد، و آنها نيز همچون دستههاى ملخ به اطراف ميدان نبرد مىگريختند.
او بود كه در لحظات پايان جنگ در حالى كه سراسر بدنش مجروح گشته و از اسب بر زمين افتاده بود، باز هم با پاى پياده همچون سوارى شجاع نبرد را ادامه و افراد دشمن را به شدت در فشار و سختى قرار داد و پهلوانان را ناتوان ساخت.در اين اثنا رو كرد به سپاه دشمن و گفت: آيا اين همه جمعيت سزاوار است كه بر يك نفر حمله بريد؟
اوست كه در لحظات بين مرگ و زندگى، چنان بيم و هراسى در ميان پهلوانان انداخت، و آنگاه كه خولى، تصميم گرفت كه سر مبارك آن حضرت را از تن جدا سازد، ترس و وحشت وى را فرا گرفت و لرزه بر اندامش افتاد و ضعف و ناتوانى بر وجودش مستولى شد.
شاعر معروف، سيد حيدر حلى درباره او چنين مىگويد:
عفيرا متى عاينته الكماة
يحتطف الرعب الوانها
فما اجلت الحرب عن مثله
قتيلا يجبن شجعانها
امام حسين (ع) تنها كسى است كه هرگونه رنج و مصيبت را با شكيبايى و صبر تحمل كرد و در برابر نيزهها و شمشيرها و خنجرها بايستاد.زره آن حضرت از شدت پرتاب تيرها همچون پوست خار پشت گشته بود، تا آنجا كه گويند يكصد و بيست نيزه بر لباس آن حضرت وجود داشت و بر بدن مطهرش سى و سه تير و سى و چهار زخم در اثر ضربت شمشير ديده مىشد.
منبع : سيره معصومان، ج 4، ص 80 به قلم سيد محسن امين (ره)
[/B]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]
-
گوناگون
پربازدیدترینها