تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815490790
«آخرت» آخرین ساخته كلینت ایستوود
واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: مروری بر فیلم «آخرت» آخرین ساخته كلینت ایستوود
از میان مردگان
کلینت ایستوود در آخرین ساختهاش سراغ مضمون مرگ رفته است. او در «آخرت» به دنیای پس از مرگ میپردازد؛ فیلمی که تصویری متفاوت از سازندهاش به ثبت میرساند.
ایستوود در 80سالگی حالا جدیتر از همیشه به مرگ میاندیشد و تبلور این اندیشه را میتوان به عینه در «آخرت» مشاهده کرد؛ فیلمی که بر اساس سناریویی نوشته پیتر مورگان ساخته شده که پیش از این با آثاری چون «ملکه» و «فراست- نیکسون» نام خود را به عنوان فیلمنامهنویسی مطرح سرزبانها انداخته است.
به گفته مورگان، منبع الهام سناریوی «آخرت» کتاب «اگر متأثر از روح هستید: زندگی و عشق پس از مرگ» نوشته جاستین پیکارد دی است.
آخرت با اظهارنظرهای متفاوت منتقدان مواجه شده است. برخی آن را فیلمی متفاوت و اندیشمندانه از ایستوود ارزیابی کردهاند که دریچه تازهای بر کارنامه سینمایی این کارگردان کهنهکار میگشاید و عدهای نیز اعتقاد دارند ورود به مفاهیم ماورایی تواناییهای ایستوود را تحلیل برده است.
کنت توران درباره آخرت مینویسد: مرگ، مسیری غیرقابل بازگشت است؛ دریچهای برای کسانی که مشتاق دیدار افراد از دست رفتهاند. چه اتفاقی میافتاد اگر میشد با جهان دیگر در ارتباط بود؟ یا حتی فقط از وجود آن مطمئن شد!
این مضمون فیلم فراموش نشدنی «آخرت» است؛ آخرین ساخته کلینت ایستوود که داستان مواجهه 3نفر را با آنچه ممکن است در جهان دیگر اتفاق بیفتد، روایت میکند. در این سالها ایستوود تبدیل به کارگردانی شده که از او انتظار آثار غیرمنتظره میرود و او در این اثر دقیقا همین کار را کرده است.
روزگاری هالیوود از این دست فیلمها با این مضمون میساخت ولی در جو امروزه سینما، فقط فیلمسازی مثل ایستوود که ثابت کرده یک کار را دوبار انجام نمیدهد، جسارت چنین کاری را دارد. گرچه این فیلم یک موضوع غیرمعمول دارد ولی چیزی که در مورد «آخرت» قانعکننده است، راه نشان دادن این تم معنوی در هالیوود است، بهطوری که توجه ستارهای مثل مت دیمون و بازیگر درجه یک بلژیکی سیسیل دوفرانس را به متن جذب میکند.
آنچه در این فیلم شگفتانگیز و رضایتبخش است، استفاده از روشهای خلاف عرف برای تولید این فیلم به شیوه کلاسیک است.
«آخرت» یک تلنگر برای نویسنده فیلمنامه پیتر مورگان بود؛ کسی که برای نوشتن داستانهای مبتنی بر واقعیتی همچون «فراست- نیکسون» و «ملکه» معروف است. او ظاهرا این فیلمنامه را بعد از «مرگ یک دوست» نوشته و از آنجایی که این مسئله برایش خیلی غیرعادی بوده، نوشتن این فیلمنامه را برای چند سال کنار گذاشته است.
فیلمنامه مورگان با کارگردانی ساده و سیال ایستوود جور درمیآید. کارگردانی او بیپیرایه است و هر چیز را در ذات اصلی خودش نشان میدهد و هسته داستان را به خوبی بیان میکند، زیرا او فیلمسازی است که اعتقاد دارد در یک فیلم هیچ چیز به اندازه داستانی که باید بیان شود، اهمیت ندارد.
در این فیلم 3داستان روایت میشود و آخرت با تدارک یک صحنه شگفتانگیز و نامعلوم شروع میشود و این هدیه را به ما میدهد که ندانیم داستان، کجا پیش میرود و اینکه آنها در مقابل رفتار با مرگ و ماوراء به چیزهایی خواهند رسید. مانند مشابه این فیلم - هرگز نذار برم- فیلم «آخرت» بهترین ارتباط را با اطلاعات کم فیلمنامه برقرار کرده. داستان اول یک زوج فرانسوی را به ما معرفی میکند؛ همکاران حرفهای که تعطیلات را در اندونزی سپری میکنند. ماری (دوفرانس که در فیلم «مرین» بازی کرده) روزنامهنگاری است که از خواب بعدازظهرش زده تا در آخرین دقایق به خرید برود.
این گردش کوچک به یک کابوس تبدیل میشود و در این قسمت با افکتهای مخصوص و قوی به سرپرستی مایکل اوانز در افکتهای بصری، خوئل کوکس و گری روچ در افکتهای اسکن لاین و تدوین، ماری در میان هیولای سونامی گرفتار میشود. تیم ایستوود این دیوار آبی را ساخت و ماری رفتن تا دم مرگ را تجربه کرد و اخلال در نگاه عمیق و دقیق به این صحنه به ما این توانایی را میدهد که گیر افتادن در سونامی را شبیه آنچه میخواهیم، ببینیم. پس باور این موضوع که ماری به پاریس برمیگردد در حالی که ناراحت و پریشان است و نگاهش نسبت به ماوراء و مرگ تغییر کرده، آسان است.
در داستان دوم «مت دیمون» در نقش کارگری به نام جورج ظاهر میشود که در سانفرانسیسکو با جرثقیل کار میکند و در آرزوی داشتن یک زندگی معمولی است.
در این دنیای پر از فریب و تقلب، او یک متاع واقعی است؛ یک واسطه که میتواند با مردگان ارتباط برقرار کرده و پاسخهای درست و قابل اعتماد از آنها دریافت کند.
اما داشتن چنین توانایی منحصر به فردی باعث هجوم شبانهروزی افرادی به زندگی او میشود و این واقعا آزاردهنده است. به خصوص وقتی جورج با یک زن جوان (برایس دالاس هاوارد) آشنا میشود و میخواهد در این مورد تصمیمی جدی بگیرد. همان گونه که خودش در فیلم میگوید: «زندگیای که همش درباره مرگ است، دیگر زندگی نیست.» داستان سوم فیلم در لندن میگذرد.
میان 2برادر دوقلوی همسان که با مرگ یکی از آنها اتفاقاتی درا ین خانواده میافتد و پای نیازهای تازهای به میان میآید؛ مثل نیاز به ارتباط با مردگان.
آخرت در میان این داستان جلو میرود. آیا امکان دارد که صلح میان این دنیا و آن دنیا به وجود بیاید؟ این سؤال بدون جواب مانده، ولی کارگردانان کمی، توانایی مکاشفه در این باب را مانند این فیلمساز منحصر به فرد 80ساله دارند.
این در حالی است که دیوید دنبی تلاش ایستوود را ناموفق ارزیابی میکند و مینویسد: تلاش ایستوود برای اینکه از کلیشههای متداول سینمای وحشت استفاده نکند کاملاً مشهود است ولی این تلاش برای اینکه تماشاگر را از راههای تکراری نترساند باعث شده تا فیلم در فصلهایی که قرار بوده هراسناک باشد، تأثیرگذاری لازم را نداشته باشد. «آخرت» فیلم کم رمقی از آب درآمده است.
البته ایستوود در مورد دوقلوها موفق شده با رویکرد به توانایی همیشگیاش در جلب احساسات بیننده موفق عمل کند. او در اینجا حس همدلی مخاطب را برمیانگیزد. دلپذیر بودن فیلم نیز حاصل توانایی ایستوود در مقام کارگردانی است که میداند احساسات انسانی را چگونه در پرده سینما به تصویر بکشد ولی سناریوی فیلم کمرمقتر از آن است که تمهیدات همیشگی ایستوود باعث سرپا ماندن آن شود.
حسی از گیجی و ناتوانی که حاصل اندوه فقدان عزیزی از دست رفته است قابل باور از کار درآمده و تمرکز به همین تم میتوانست «آخرت» را به اثری موفق از ایستوود تبدیل کند. این مایه حتی آنقدر از نظر حسی غنی و تکاندهنده است که میتوانست به تنهایی قصه را پیش ببرد ولی رویکرد ایستوود به موضوعات ماورایی در واقع ورود به حیطهای است که او شناختی از آن ندارد و نتیجهاش سقوط آزاد در «آخرت» است.
ورود به عالم ارواح و مردگان برای ایستوود باعث شده تا او تواناییاش در تعریف درست قصه را نیز از دست بدهد.
خلاصه داستان:
داستانی درباره سه آدم كه به طرق مختلف با مرگ روبهرو میشوند. جرج یك كارگر آمریكایی است كه ارتباط خاصی با دنیای مردگان دارد. ماری در آنسوی دنیا یك ژورنالیست فرانسوی است كه بهواسطه تجربهای تا سرحد مرگ پیش میرود و بعد از آن زندگیاش دستخوش تغییر میشود. در لندن هم دانشآموزی در یك سانحه رانندگی برادر دوقلویش را از دست میدهد. این سه نفر در راه یافتن واقعیت با یكدیگر برخورد میكنند و زندگیشان دستخوش تحولی شگرف میشود.
نظر منتقدان:
نقدهای مثبت و منفی مختلفی بر فیلم نوشته شده است. در سایت راتن تومیتوز 59 درصد از نقدها مثبت بوده و در سایت متاكریتیك امتیاز 56 درصد برای فیلم حاصل شده است. نظر برخی از منتقدان برجسته از این قرار است:
• میك لاسل/ سنفرانسیسكو كرانیكل: جالبترین و ارزشمندترین عنصر فیلم نگاه ملكوتی و شكوهمند ایستوود و فهم همه جانبه و همدردانه او از دردورنج و رفعتوجلال زندگی زمینی است.
• راجر ابرت/ شیكاگو سانتایمز: یك فیلم تماشایی و فوقالعاده برای آدمهای خردمندی كه بهطور طبیعی درباره اتفاقات و جریانات بعد از مرگ كنجكاوی میكنند.
• كنت توران/ لسآنجلس تایمز: به این میگویند فیلمسازی بیسروصدا ولی مقتدرانه و موثر؛ فیلمسازی كه باور دارد هیچ چیزی مهمتر از داستانی نیست كه باید روایت شود.
• ای. او. اسكات/ نیویورك تایمز: یكی از دلایل موفقیت و تاثیرگذاری فیلم این است كه میتواند با قدرتش شكاكان و تردیدكنندگان را روحزده كند، زودباوران را گیج كند و هر كسی در این میان را مجذوب نماید.
• كلادیا پوگ/ یواسای تودی: فیلم به آرامی در مرگ، سوگ و ماتمزدگی كاوش میكند و بهگونهای غیرمنتظره و عمیق تماشاگرش را متاثر میسازد.
• جی. هوبرمن/ ویلیج ویس: «زندگی پس از مرگ» در كارنامه ایستوود وصله ناجوری است. ساختار داستانی فیلم واقعا نامعقول است.
ویژه:
1- فیلمنامه پیتر مورگن ابتدا در ماه مارس 2008 توسط كمپانی دریم وركز خریداری شد. استیون اسپیلبرگ در مقام یكی از مجریان طرح پروژه از پایان فیلمنامه ابتدایی راضی نبود و آن را ضدتماشاگر میدانست. از اینرو مورگن پایان تاثیرگذارتری نوشت ولی در نهایت همان پایان اصلی ضمیمه فیلمنامه نهایی شد. حقوق فیلمنامه یكبار به كمپانی پارامونت پیكچرز واگذار شد ولی دوباره به دریموركز برگشت و این كمپانی با كلینت ایستوود وارد مذاكره شد تا كارگردانی فیلم را برعهده گیرد. ایستوود در ماه نوامبر 2008 قرارداد همكاری را امضا كرد. تا انتخاب مت دیمن در سال 2009، فیلمنامه زیرنظر بخش تولیدی مالپاسو به مالكیت ایستوود مورد بازنویسی و پرداخت نهایی قرار گرفت. ایستوود مجذوب این فیلمنامه شد چون شیفته كارگردانی یك تریلر ماوراء الطبیعی بود و شیوۀ پیتر مورگن در برگرداندن وقایع واقعی به داستان را میپسندید.
2- انگلیس بهخاطر مشوقهای مالیاتی (tax incentive: تخفیفهای مالیاتی به منظور دستیابی و ترویج هدفهای موردنظر) به عنوان مركز تولید فیلم در نظر گرفته شد و انجمن فیلم انگلیس مخارج تولید را تامین كرد. با این حال فیلمبرداری در لوكیشنهای مختلفی از سه كشور انجام شد. جلساتی از فیلمبرداری در هتل قدیمی Belle Epoque انجام شد كه در دهكدهای نزدیك منطقه كوهستانی شامونی (در شرق فرانسه) قرار دارد. ساختمان هتل برای فیلمبرداری فصلهای میان سِسیل دی فرانس و مارته كلر بدل به یك مركز درمانی سوئیسی شد. در طول فیلمبرداری یك كمربند حفاظتی در این منطقه ایجاد شد تا از ورود ساكنان محلی و عكاسان پاپاراتزی سر صحنه جلوگیری به عمل آید. در این ایام فقط شهردار شامونی برای دیدار كوتاهی با ایستوود وارد این منطقه شد. بعد از آن گروه تولید فیلم برای چهار روز در پاریس به كارش ادامه داد.
3- در اولین هفته ماه نوامبر تولید به لندن منتقل شد و فیلمبرداری به مدت سه هفته در لوكیشنهایی مانند برموندزی و والوورث انجام شد. بعد از فیلمبرداری این بخشهای فیلم بود كه پروژه بهطور موقت تعطیل شد تا مت دیمن در فیلم دیگری بازی كند. 12 ژانویه 2010 فیلمبرداری از سر گرفته شد و ایستوود طی سه روز فصلهای دی فرانس در جزیره ماوی (دومین جزیره بزرگ هاوایی) را فیلمبرداری كرد. در 13 ژانویه صحنههای مربوط به فرانت استریت شهر لاهینا گرفته شد كه صدها نفر روی آن كار كردند. این خیابان از بعدازظهر روز قبل بسته شد و عبور و مرور وسایل نقلیه در آن ممنوع شد.
4- بقیه مراحل تولید در منطقه خلیج سنفرانسیسكو پیگیری شد. در 19 ژانویه فصلهای مربوط به تیر خوردن مت دیمن در تصفیهخانه كارخانهای در كراكت كالیفرنیا فیلمبرداری شد. فیلمبرداری در این لوكیشن تا پایان كار اعلام نشد چون ترس آن میرفت كه جمعیت زیادی برای تماشا جمع شوند. در 29 ژانویه گروه تولید دوباره روانه لندن شد تا آخرین صحنههای مت دیمن گرفته شود. در سوم فوریه هم صحنههای موزه چارلز دیكنز گرفته شد.
5- جلوههای ویژه بصری فیلم توسط كمپانی اسكنلاین ویافایكس انجام شد. در مجموع 169 جلوه ویژه طراحی و ساخته شد كه فصل كلیدی و مهم آن خلق سونامی بود. این نماهای «پرآب» كاملا با جلوههای رایانهای تولید شدند. یكی دیگر از جلوههای مهم فیلم «جلوه آخرتی» نام دارد كه زندگی پس از مرگ را در لحظات كوتاهی مقابل دیدگان تماشاگران قرار میدهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 370]
-
گوناگون
پربازدیدترینها