واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: روش هاي محاسبه ريسك بازار - بخش اول
آرش جالبي : بسياري از شركت ها و موسسات خصوصاً شركت هاي سرمايه گذاري بخشي از دارايي هاي خود را صرف خريد سهام مي كنند به همين علت با ريسك تغيير قيمت مواجه مي شوند. ريسك قيمت سهام به دو بخش ريسك مربوط به افزايش قيمت و ريسك مربوط به تحقق درآمد هر سهم مربوط مي شود. چراكه جمع اين دو جزء نرخ بازدهي سهام را تشكيل مي دهد. ريسك ركود و رونق بازار از اين حيث كه منجر به تغييرات قيمت سهام مي شوند داراي اهميت هستند. افزايش قيمت شاخص سهام باعث رونق بازار مي شود و كاهش آن ركود بازار را در پي دارد همانطور كه سال 1987 بورس هاي جهاني با ركود مواجه يا در جنگ افغانستان بورس هاي جهاني و نيز بورس تهران با كاهش قيمت كليه سهام و افزايش عرضه مواجه شدند.
اين تغييرات در بسياري از مواقع آن قدر سريع اتفاق مي افتد كه گاهي در مدت كمتر از چند روز قيمت سهام به بيش از نصف كاهش مي يابد و گاهي دوران ركود به چند سال مي انجامد. در اين شرايط سهامداراني كه تجربه و تخصص كافي ندارند و براي دريافت سود كوتاه مدت سرمايه گذاري كرده اند با عرضه سريع سهام خود از يك طرف باعث ضرر و زيان خود مي شوند و از طرف ديگر به بحران بازار به خاطر عرضه سريع مي افزايند. به طور كلي ركود و رونق بازار باعث تغييرات قيمت سهام مي شود حتي اگر سهم خاص در جهت عكس بازار در حال رشد يا ركود باشد طبيعي است قيمت بازار اوراق بهادار براساس تغييرات نرخ سود متغير است و نوسانات قيمت خود باعث ريسك بازار اين اوراق مي شود. به طور كلي ريسك بازار عبارت است از تغيير در بازده كه ناشي از نوسانات كلي بازار است. همه اوراق بهادار در معرض ريسك بازار هستند اگرچه سهام عادي بيشتر تحت تاثير اين نوع ريسك است. به طور كلي مي توان گفت: ريسك بازار كاهش در ارزش دارايي ها (تغيير در نرخ ارز، نرخ بهره، قيمت كالاها و...) مي باشد.
روش هاي اندازه گيري ريسك بازار را مي توان به دو روش سنتي و مدرن تقسيم بندي كرد كه هر كدام شامل مراحل زير است.
روش سنتي شامل:
1-آناليز گپ
2-آناليز ديرش
3-تحليل سناريو
4- اندازه گيري ريسك مشتقه
-
روش هاي مدرن شامل:
1- تئوري پورتفوليو
2- ارزش در معرض ريسك
3-اندازه گيري ريسك مربوطه
-
آناليز گپ
اولين بار توسط شركت هايي گسترش داده شد كه درك پاييني از ريسك بازار داشتند.اين روش با انتخاب يك افق زماني مناسب شروع مي شود.سپس تخمين مي زنيم درآمد چه مقدار دچار تغيير در اين دوره مي شود. اين ميزان مقدار نرخ حساسيت درآمد را به نرخ بهره در افق انتخابي مشخص مي كند.اين روش، روش راحتي براي محاسبه ريسك است اما محدوديت هايي دارد:
تنها به نرخ هاي بهره توجه مي كند، بيشتر بر اثر تغيير نرخ بهره بر درآمد توجه مي كند تا بر قيمت واقعي دارايي و بدهي، نتايج به افق زماني وابسته هستند.
-
آناليز ديرش
ديرش اوراق قرضه (يا هر اوراق ديگري با درآمد ثابت) برابر با ميانگين وزني جريانات نقدي است. وزن در اينجا فاصله زماني تا سررسيد اوراق است.شاخص بهتر از Gap است زيرا به ارزش خالص دارايي (بدهي) توجه مي كند.
-
محدوديت ها:
انواع ديگر ريسك را در نظر نمي گيرد، در آن امكان بهبود صحت وجود ندارد، دليل اصلي استفاده در گذشته راحتي محاسبات بوده است.
-
تحليل سناريو
در اين روش سناريو هاي مختلف را در نظر مي گيريم و محاسبه مي كنيم كه تحت هر كدام از آنها چه اتفاقي مي افتد.سناريوها انتخابي است و معمولاً مسيري است كه طي آن پارامترهايي نظير نرخ بهره، نرخ ارز، قيمت سهام و... ممكن است تغيير كنند. اين روش مي تواند بسيار ساده يا پيچيده باشد.دقت و صحت بستگي به سناريوي انتخابي دارد.براي انتخاب سناريو هيچ دستورالعملي وجود ندارد. سناريو بايد معقول باشد و اثر عوامل مختلف روي يكديگر ديده شود همچنين بايد دقت شود تمام سناريوها در نظر گرفته شود. اين نكته را در نظر داشته باشيم كه تحليل سناريو تا حد زيادي به مهارت و تخصص تحليل گر وابسته است.
-
اندازه گيري ريسك مشتقه
در اين حالت براي Hedge كردن سبد سهام از اوراق مشتقه استفاده مي شود. اين ابزارها فقط براي تغييرات كوچك موثر هستند و تغيير بزرگ در قيمت را نمي توانند بپوشانند. براي تعيين ريسك از پارامترهايي نظير آنچه در زير آمده است استفاده مي شود:
دلتا: تغيير در قيمت مشتقه به ازاي تغيير در قيمت اوراق اصلي
گاما: تغيير در دلتا به ازاي تغيير در قيمت اوراق اصلي
رو: تغيير در قيمت مشتقه به ازاي تغيير در نرخ بهره
وگا: تغيير در قيمت مشتقه به ازاي تغيير در حجم
تتا: تغيير در قيمت مشتقه به ازاي زمان.
-
تئوري پورتفوليو
اين تئوري با اين فرض شروع مي شود كه در انتخاب مردم بين سرمايه گذاري هاي مختلف يك trade off بين ميزان بازده و انحراف معيار كه شاخص ريسك است، وجود دارد. مردم علاقه دارند در شرايط يكسان يك سبد سهام با بازدهي بالا و انحراف معيار كم داشته باشند. از طرفي سبدي كه با انحراف معيار يكسان بيشترين بازدهي را داشته باشد سبد كاراست. افراد براساس خصوصيت ريسك گريزي خود بين سبدهاي مختلف با ريسك و بازدهي مختلف دست به انتخاب مي زنند. نكته مهم اين است كه انحراف معيار مربوط به كل سبد است و نه يك سهم خاص. همچنين تاثير هر سهم بر انحراف معيار سبد به همبستگي آن با كل سبد سهام مربوط است. اين روش توسط مديران سبد سهام بسيار استفاده مي شود. يكي از مشكلات اين روش كه در ابتداي دهه 1950 مطرح شد و آن را غيرعملي جلوه داد، نياز به اطلاعات فراوان و طولاني گذشته سهام براي محاسبه همبستگي آنها بود.
ادامه دارد
چهارشنبه 6 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 7487]