واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: در حیرتم كه چرا در زادگاه من وقتی به كسی می گویی : " دوستت دارم " جبهه می گیرد ؛ به گمانم سالهاست معنای دوست داشتن تهدید آرامش انسانهاست ! وقتی می گویی " دوستت دارم " برخی گمان می كنند قضیه بودار است و چون كله شان بوی قورمه سبزی نمی دهد تا آنجا كه می توانند حالت دفاع می گیرند تا مبادا آرامششان به هم بخورد .
خوب حق هم دارند آخر بعضی آدمها فقط در شرایط خاص محیطی ، جغرافیایی ، زمانی یا هر چیز دیگری این را به زبان می آورند . انگاركه "دوستت دارم" هم در زادگاه من جیره بندی شده باشد ، فقط وقتی می گویند كه ریگی به كفشهایشان باشد ! مخاطبشان هم اگر فرد ساده و بی شیله پیله ای باشد چون تا بحال این جمله نادر و كمیاب را نشنیده از فرط شادی در پوست خود نمی گنجد و ریگ كه سهلست حاضرست كوه اورست را هم تكان دهد ، اما بیچاره نمی داند كه این فقط یك نوع مبادله كالا به كالای مدرن است و بعد از اتمام ماموریت ویژه همه چیز تمام می شود ( اینجا همان بخش از داستان است كه دلی می شكند ! ) .
در زادگاه من میزان دوست داشته شدن مردها با میزان كاغذ رنگی هایی كه می بخشد نسبت مستقیم دارد ، برای همین هم قبل از اینكه مردی زنی را دوست داشته باشد شرط لازم اینست كه كاغذرنگی به اندازه كفاف داشته باشد ! و اما زنی بیشتر دوست داشته می شود كه كه درگیر و دارهیچ كدام از مذهب های دنیا نباشد و اینكه تمام عمل های زیبایی را كرده باشد ؛ البته آن هم فقط به اندازه بازه زمانی خیلی كوتاه ! چون همیشه زنی هست كه برای چنین مردی زیباتر باشد .
تازه ، در زادگاه من مردم وقتی بخواهند واقعا هم به كسی بگویند كه چقدر دوستشان دارند ، اول باید غرور خود را بشكنند ! این شرط لازم قضیه است و مضحكترین شرط دنیا ! حالا چرا اصلا باید غرور داشته باشند كه بخواهند زحمت شكستنش را هم بكشند من نمی دانم ! تازه بعد از اینكه غرورشان را هم بعد از كلی خودخوری شكستند، ترس این را دارند كه پس زده شوند و شخصیتشان جریحه دار شود ! و چون شخصیت هیچ كسی را در زادگاه من در برابر شكست عشقی بیمه نمی كنند كسی هم خود را درگیر نمی كند !
در زادگاه من "دوستت دارم " را باید آهسته بگویی وگرنه مردمش چپ چپ نگاهت می كنند و یا ممكن است كسی حق السكوت بگیرد تا بگذارد شما همدیگر را در آرامش دوست داشته باشید ! در زادگاه من دوست داشتن را شطرنجی می كنند ، فیلتر می كنند ، سانسور می كنند !
نتیجه اخلاقی قضیه هم اینست كه دیگر كسی " دوستت دارم " را جدی نمی گیرد . تحلیلشان هم اینست كه بی تردید ریگی به كفشش هست كه مجبور شده چنین خطری بكند !
اما نازنین نگار ! من پا برهنه آمده ام بگویم " دوستت دارم " ، تا واهمه این را نداشته باشی كه شاید ریگی به كفشهایم باشد . . .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]