واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: خانم کوهستانی بعد از آن که پدر و مادرش ناگزير به فرار از افغانستان شدند، در تاشکند ازبکستان به دنيا آمده است
دختری مسلمان که از والدينی افغانی در ازبکستان به دنيا آمده، اولين زن مسلمانی شد که تاج ملکه زيبايی انگلستان را بر سر می گذارد.
حماسه کوهستانی، ۱۸ ساله، اعلام کرد که خوشحال است که "تاريخ ساز" شده و مشتاقانه منتظر است تا در رقابتهای دختر شايسته جهان در چين به رقابت بپردازد.
خانم کوهستانی بعد از آن که پدر و مادرش ناگزير به فرار از افغانستان شدند، در تاشکند ازبکستان به دنيا آمده است. وی که به شش زبان از جمله روسی و فارسی صحبت می کند، از ميان ۴۰ رقيب برگزيده شد.
وی پس از مراسمی دو روزه در ليورپول شنبه شب، سوم سپتامبر تاج ملکه زيبايی را بر سر گذاشت.
خانم کوهستانی که می گويد مادرش در انتخاب و تهيه لباسش نقش داشته بود، اعلام کرد: "وقتی آنها گفتند که من برنده شده ام، فکر کردم که اشتباه شنيدم. دعا می کردم اشتباه نکرده باشند، يک لحظه طول کشيد تا باورم شود."
وقتی از وی درباره احساسش به عنوان اولين دختر مسلمان برنده اين افتخار سوال شد، اين دختر ۱۸ ساله پاسخ داد: "من تاريخ ساز شده ام و بسيار خوشحالم. اميدوارم من آخرين نفر (مسلمان) نباشم."
به خانم کوهستانی که توانست بر يک رقيب مسلمان ديگر، سارا مندلی، ۲۳ ساله از ناتينگهام غلبه کند، برای بازی در يک فيلم باليوودی پيشنهاد شده است.
دوشيزه مندلی بخت بلندی داشت ولی ورودش به اين مسابقات در ميان مسلمانان ليورپول جنجال براه انداخت و يک موسسه اسلامی از وی خواست کنار برود زيرا رقبای اين تورنمنت اغلب بايد لباسهای بدن نما بپوشند.
مسابقات جهانی دختر شايسته در ماه دسامبر برگزار می شود.
منبع: بي بي سي فارسي
پيوست ها:
nik-100.jpg [ 46.41 KiB | بازديد 135 بار ]
راستي بچه ها من نفهميدم ملاك زيبايي توي همچين مسابقاتي چيه ؟ كسي ميدونه؟
من فکر میکنم که باید خوشگل /باسواد/خوش هیکل /خوش زبون/قد بلند/ باشی
ملاك انتخاب يه ملكه در هر كشور جداي از زيبايي شايسته بودن اون فرده!
همه چيزش بايد كامل باشه ظاهر ايده آل و شخصيت اجتماعي ش!
چون گاهي وقتا يه ملكه از ديد ما زيبا نيست همش ميگيم واي مگه داورا چشم ندارن ولي ما مو رو ميبينيم اونا پيچش مو رو.......
من يادمه اون موقع ها از شبكه عرب كه اين برنامه ها پخش ميشد، معيارشون، علاوه بر خوش هيكلي، مهارت در ورزش شنا، اسب سواري، احيانا صداي خوب، مسلط بودن به زبان خارجي، انواع رقص و خيلي چيزاي ديگه.. ديگه يادم نيست. فقط يادمه يه دختره كه از همه اشون از لحاظ زيبايي كمتر بود انتخاب شد ودليلش هم همينايي بود كه گفتم...
فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛
فقر اینه که روژ لبت زودتر از نخ دندونت تموم بشه؛
فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛
فقر اینه که از بابک و افشین و سیاوش و مولوی
و رودکی و خیام چیزی جز اسم ندونی اما ماجراهای آنجلینا جولی و براد پیت و
سیر تحولی بریتنی اسپرز رو پیگیری کنی؛
فقر اینه که وقتی با زنت می ری بیرون مدام
بهش گوشزد کنی که موها و گردنشو بپوشونه، وقتی تنها میری بیرون جلو پای زن
یکی دیگه ترمز بزنی
!
فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛
فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه؛
فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری؛
فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابونهای اروپا تعریف کنی؛
فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛
فقر اینه که بری تو خیابون و شعار بدی که
دموکراسی می خوای، تو خونه بچه ات جرات نکنه از ترست بهت بگه که بر حسب
اتفاق قاب عکس مورد علاقه ات رو شکسته؛
فقر اینه که ورزش نکنی و به جاش برای تناسب اندام از غذا نخوردن و جراحی زیبایی و دارو کمک بگیری؛
فقر اینه که در اوقات فراغتت به جای سوزاندن چربی های بدنت بنزین بسوزانی؛
فقر اینه که با کامپیوتر کاری جز ایمیل چک کردن و چت کردن و موزیک گوش دادن نداشته باشی؛
فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت(یخچال هایت) باشه
به نظر شما فقر یعنی چی؟؟؟؟؟
من از نظر خودم
آدمهایی که ذهن محدودی دارن از هر نظر دچار فقر می شن
فقر یعنی کمبود ثروت. ثروت یعنی داشتن چیزی مثل معلومات، پول، املاک، ذهن زیبا و ...
واقعا تعریف خوبی بود از فقر!!! مرسی.....
روانشناسی خوبی بود .ممنون.
به نظر من
بعضی از مردم فقط دنباله رو دیگرانن. خودشون نمی تونن ویا بلد نیستن که درست زندگی کنن.
اگه کسی توی فامیل یا تو در و همسایه کاری کرد اونا هم همون کار رو تکرار می کنن.
الان همه بچه هاشونو می فرستن دانشگاه اما نمی دونن آیا چی از توش میان بیرون .
و خیلی کارای دیگه.
من یکیو میشناسم که چون فلان بچه فامیل دندوناشو ارتدنسی کرده بچه اون هم باید این کار رو بکنه.!
---------------------------
بسیار فرصتها که در تلاطم گذشت.ودر آخر رسیدیم به آنجا که هیچ نگشت.
شرمنده ام كه اينو ميگم. اما من فكر مي كنم اين مطلب رو بارها و بارها توي همين اشپزآنلاين خوندم.
دلم می خواست در عصر دیگری دوستت می داشتم
در عصری مهربان تر و شاعرانه تر
عصری که عطر کتاب
عطر یاس و عطر آزادی را بیشتر حس می کرد
دلم می خواست دلبرم بودی
در روزگار شارل آیزنهاور
ژولیت گریکو پل الوار
پابلو نرودا
چاپلین
سید درویش و نجیب الریحانی
دلم می خواست شبی
با تو در فلورانس شام می خوردم
آن جا که تندیس های میکل انژ
هنوز هم نان و شراب را با جهان گردان قسمت می کنند
دلم می خواست تو را
در عصر شمع دوست می داشتم
در عصر هیزم و بادبزن های اسپانیایی
و نامه های نوشته شده با پر
و پیراهن های تافته ی رنگارنگ
نه در عصر دیسکو ماشین های فراری و
شلوارهای جین
دلم می خواست تو را در عصر دیگری می دیدم
عصری که در آن
گنجشکان ، پلیکان ها و پریان دریایی حاکم بودند
عصری
که از آن نقاشان بود
از آن موسیقی دان ها
عاشقان
شاعران
کودکان و دیوانگان !
دلم می خواست تو با من بودی
در عصری که بر گل و شعر و بوریا و زن ، ستم نبود
ولی افسوس
ما دیر رسیدیم
ما گل عشق را جستجو می کنیم
در عصری که با عشق ، بیگانه است
درخواست عجیب ازدواج یک دختر چینی (+عکس)
تابناک- "یانگ زنگ منگین" دانشجوی دختر دانشگاهی در چین به واسطه ی یادداشتش روی یک کاغذ بیشتر از آنچه که فکرش را می کرد در میان هم دانشکده هایش خواستگار پیدا کرد .
در 8 مارس 2010 که مصادف با روز زن در چین بود دانشگاه "علم و تکنولوژی الکترونیک" چین به تمام دختران دانشگاه یک تکه کاغذ سفید داد و از آنان خواست آرزویشان را روی آن بنویسند و روی "دیوار آرزو" ی دانشگاه بچسبانند تا همه آن را ببینند.
پیام "یانگ زنگ منگین"
"یانگ زنگ منگین" اینگونه روی کاغذ نوشت:
"اسم من "یانگ زنگ منگین" است دانشجوی سال اول دانشگاه و فکر می کنم که جذاب هستم .متاسفانه تا به حال نتوانستم شخص مناسبی را برای زندگیم پیدا کنم. اما به سرنوشت اعتقاد دارم. اگر کسی از شما آقایان آرزویی مانند من دارید، پایین ساختمان خوابگاه من بیایید و نام مرا با صدای بلند بین ساعت 12:30 تا 12:50 در 11 مارس فریاد بزنید. من پنهانی شما را نگاه خواهم کرد.اگر شما همانی بودید که من دنبالش هستم پایین می آیم و شما را ملاقات خواهم کرد.
این را هم اضافه می کنم که نسبت دانشجویان پسر در این دانشگاه به دختران 25 به 1 است. شما واقعا فرصت خوبی دارید!
تجمع خواستگاران مقابل خوابگاه
پیام "یانگ زنگ منگین" در 11 مارس مشهور شد.
بیش از 2000 دانشجوی پسر مقابل خوابگاه این دختر جمع شدند.با وجود این همه آنها شهامت فریاد زدن نام آن دختر را نداشتند. شاید هم به این دلیل اینکار را نکردند چون آنهایی هم که نامش راصدا کردند شانسی برای ملاقات "یانگ زنگ منگین" نداشتند.
تصویری از "یانگ زنگ منگین"
به
سلامتی درخت!
نه
به خاطرِ میوش، به خاطرِ
سایش.
به
سلامتی دیوار!
نه
به خاطرِ بلندیش، واسه
اینکه هیچوقت پشتِ آدم
روخالی نمیکنه.
به
سلامتی دریا!
نه
به خاطرِ بزرگیش، واسه یکرنگیش.
به
سلامتی سایه!
که
هیچوقت آدم رو تنها نمیذاره.
به
سلامتی پرچم ایران!
که
سهرنگه، تخممرغ! که
دورنگه، رفیق! که یهرنگه.
به
سلامتی همه اونایی که
دوسشون داریم و نمیدونن،
دوسمون دارن و نمیدونیم.
به
سلامتی نهنگ!
که
گندهلات دریاست.
به
سلامتی زنجیر!
نه
به خاطر اینکه درازه، به
خاطر اینکه به هم پیوستس.
به
سلامتی خیار!
نه
به خاطر «خ»ش، فقط به
خاطر «یار»ش.
به
سلامتی شلغم!
نه
به خاطر (شل)ش، به
خاطر(غم)ش.
به
سلامتی کرم خاکی!
نه
به خاطر کرمبودنش،به
خاطر خاکیبودنش
به
سلامتی پل عابر پیاده!
که
هم مردا از روش رد میشن
هم نامردا !
به
سلامتی برف!
که
هم روش سفیده هم توش
به
سلامتی رودخونه!
که
اونجا سنگای بزرگ هوای
سنگای کوچیکو دارن.
به
سلامتی گاو!
که
نمیگه من، میگه ما.
به
سلامتی دریا!
که
ماهی گندیدههاشو دور نمیریزه.
به
سلامتی اون که همیشه
راستشو میگه.
به
سلامتی سنگ بزرگ دریا!
که
سنگای دیگه رو میگیره
دورش.
به
سلامتی بیل!
که
هرچه قدر بره تو خاک،
بازم برّاقتر میشه.
به
سلامتی دریا!
که
قربونیاشو پس میآره.
به
سلامتی تابلوی ورود ممنوع!
که
یه تنه یه اتوبان رو
حریفه.
به
سلامتی عقرب!
که
به خواری تن نمیده.
(عرض شودکه عقرب وقتی تو
آتیش میره و دورش همش
آتیشه با نیشش خودش میکُشه
که کسی نالههاشو نشنوه)
به
سلامتی سرنوشت!
که
نمیشه اونو از "سر" نوشت.
به
سلامتی سیم خاردار!
که
پشت و رو نداره
به سلامتی بچه های سایت
که هوای همدیگرو دارن و هم دیگرو همه جوره مشورت میدن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]