حوادث - اجراي حكم اعدام در شيراز

واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: حوادث - اجراي حكم اعدام در شيراز
حوادث - اجراي حكم اعدام در شيراز

گروه حوادث: بهنام زارع، پسري كه در سن 15 سالگي به اتهام قتل بازداشت شده بود، روز گذشته در زندان شيراز به دار آويخته شد. «بهنام» متولد سوم خردادماه سال 68 در روستاي دستجرد در منطقه استهبان شيراز به دنيا آمده و سال اول دبيرستان بود كه به اتهام قتل بازداشت شد و صبح روز سه شنبه پنجم شهريور ماه، بدون اطلاع وكيل و خانواده وي به دار آويخته شد.

عصر روز پنج‌شنبه، يكم ارديبهشت ماه سال 84، مهرداد از محل كار پدرش به خانه مي‌رفت. بهنام تعدادي كبوتر داشت و مشغول پراندن كبوترهاي خود بود كه مهرداد را كه در حال بازي فوتبال بود، ديد. در اين هنگام يك كبوتر روي ديوار زمين فوتبال نزديك خانه آنها نشست.
مهرداد با سنگ به كبوتر زد و همين موضوع بچه‌گانه بهنام 15 ساله را تحريك و عصباني كرد. بهنام از خانه بيرون رفت و مهرداد كه با پسر خاله‌اش داشت با موتورسيكلت مي‌رفت با ديدن بهنام برگشت.
در ادامه، بهنام گفت، چرا كبوتر من را زدي كه مهرداد پاسخ داد: دلم خواست. به اين ترتيب درگيري بچه‌گانه‌اي بين آنها آغاز شد و مقتول دستش را داخل جيبش كرد كه گويا به خيال بهنام، چاقو بردارد. بهنام كه تبرزيني همراه داشت زودتر از او به دست گرفت و به طرف مهرداد رفت.
بهنام مي‌خواست تبرزين را به بازوي مهرداد بزند كه او گردنش را كج كرد و به گردنش خورد و مهرداد جان خود را از دست داد.
بهنام پس از آن بازداشت شد و قضات شعبه 5 دادگاه كيفري استان فارس بيست‌ودوم آبان‌ماه سال 84 با اين استدلال كه چون اقدام متهم به قتل و ايراد ضرب و صدمه با تبرزين به گردن مقتول نوعا كشنده است، مستند به بند ب ماده 206 قانون مجازات اسلامي كه مقرر مي‌كند، مواردي كه قاتل عمدا كاري را انجام دهد كه نوعا كشنده باشد هر چند قصد كشتن شخص را نداشته باشد قتل، عمدي است وي را با تقاضاي اولياي دم به قصاص نفس محكوم كردند.
او به دادنامه صادره اعتراض كرد اما بيست‌و چهارم ارديبهشت‌ماه سال 85 شعبه 33 ديوان‌عالي كشور راي صادره را تاييد كرد.
بهنام در باره حادثه گفته بود: زماني كه با مهرداد درگير شدم فقط 15 سال سن داشتم و ما با هم بيشتر اوقات بر سر مسائل خيلي كوچك و بچه‌گانه بحث و دعوا مي‌كرديم و اين اواخر مقتول از من انجام عمل نامشروع درخواست مي‌كرد و براي همين از دستش خيلي ناراحت بودم تا اينكه يك كبوتر باعث درگيري و قتل شد.
مهرداد يكي از كبوترهاي من را با سنگ زد و كشتش، من هم آمدم بيرون كه با هم درگير شديم و تا خواست به گمانم چاقو از جيبش در بياورد با تبرزيني كه همراهم بود، خواستم به دستش بزنم كه گردنش را كج كرد و به شاه رگش خود و اصلا باورم نمي‌شد كه او را كشته باشم. بهنام اظهار كرده بود: من در محله خيلي ساكت بودم و كسي فكر نمي‌كرد كه من اين كار را انجام داده باشم.
چهارشنبه 6 شهريور 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آفتاب]

[مشاهده در: www.aftabnews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 1048]