واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فرانسه بر سر دوراهي
بسم الله الرحمن الرحيم
حوادث خونين افغانستان واگرائي ميان اعضاي ناتو در افغانستان را تشديد كرده از جمله دولت « فرانسوافيون » نخست وزير فرانسه سرگرم بررسي پيرامون خروج نيروهاي فرانسوي از افغانستان است و اين موضوع را با مجلس ملي فرانسه نيز در ميان گذاشته است .
اگرچه نيروهاي فرانسوي عموما در مناطق امن اطراف كابل مستقر بوده اند و تاكنون حادثه اي براي آنها به وجود نيامده بود اما كمين شبه نظاميان در هفته گذشته باعث قتل 10 نفر و مجروح شدن 20 تن ديگر شد . نيكلا ساركوزي ساعاتي پس از اين حادثه به كابل سفر كرد و اجساد قربانيان و پيكر مجروحان را با خود به پاريس منتقل نمود.
بدين ترتيب فشارهاي سياسي ـ اجتماعي براي خروج نيروهاي فرانسه از افغانستان بيشتر شده و مخالفان دولت فرانسوافيون و ساركوزي را تحت فشار قرار داده اند تا در طرح تقويت نيروهاي ناتو در افغانستان تجديدنظر كند. فرانسه تنها كشور اروپائي بود كه بر اثر رايزنيهاي ساركوزي با بوش هزاران نيروي تازه نفس به كابل فرستاد ولي به نظر مي رسد كه اليزه بسيار زودتر از آنچه پيش بيني مي شد از اين سرمايه گذاري بدفرجام در طرحهاي بوش پشيمان شده است . حتي افرادي از حزب ساركوزي هم از افغانستان به عنوان يك باتلاق سخن مي گويند و رقباي سياسي وي بويژه خانم « سگولن رويال » رقيب انتخاباتي وي براي خروج فوري نيروهاي فرانسوي از كابل اصرار مي ورزند.
نكات عمده اي در محاسبات پاريس وجود دارد كه ترديدها را در انتخاب نهائي مشكل مي كند ولي بازتاب سياسي اجتماعي قتل 10 نظامي و مجروح شدن 20 نفر ديگر حتي براي چهره هاي افراطي از قبيل ساركوزي هم بسيار سخت و غيرمنتظره بوده است . ساركوزي اميدوار بود از طريق همكاري نزديكتر با واشنگتن فرصتهاي بيشتري در قلمرو مناسبات فيمابين به دست آورد اما جبهه مخالفين ساركوزي مي گويند سياستهاي ساركوزي نه تنها منافعي در برنداشته بلكه غرور ملي فرانسويها در قبال آمريكا را لگد كوب ساخته و در عين حال اعتبار جهاني فرانسه را در حد مجري سياستهاي كاخ سفيد پائين آورده است . براي يك دوره طولاني در رسانه هاي جهان از ساركوزي به عنوان جانشين « توني بلر » در صحنه اروپا براي پركردن خلا ناشي از بركناري توني بلر ياد مي شد و ساركوزي هم براي به دست آوردن اعتباري بيشتر نزد آمريكا چندان بي ميل نبود. وي عليرغم روساي جمهور گذشته در طول دوران رياست جمهوري خود بارها به آمريكا سفر كرد و حتي مناسبات شخصي با بوش را تا سرحد حضور در ويلاي اختصاصي بوش كوچك به پيش برد اما هيچ يك از اين اقدامات ساركوزي نه تنها باعث ارتقا موقعيت جهاني فرانسه نشد بلكه حتي اقدامات وي براي تكرار رفتار تحقير آميز توني بلر بسيار تحقيرآميز جلوه گر شد. بطوريكه برخي رسانه ها رفتار چاپلوسانه اش در برابر بوش را بخاطر آنكه مي خواهد جاي خالي بلر « سگ دست آموز بوش » را پركند مورد شماتت و اعتراض قرار دادند.
اكنون سئوال اينست كه عليرغم فقدان هرگونه دستاورد مثبتي براي اثبات ضرورت حضور نظامي فرانسه در افغانستان چرا ساركوزي براي اين همراهي پرهزينه با بوش هنوز هم وسوسه مي شود
براي يافتن پاسخ اين سئوال خوبست به اين نكته توجه داشته باشيم كه فرانسه مايل است براي زمينه سازي در جهت حضور نظامي خود در خاورميانه و آسيا به هر صورت ممكن وارد عمل شود. امضاي قرارداد براي فراهم كردن زمينه هاي حضور نظامي فرانسه در بخش گلوگاهي خليج فارس و همچنين اصرار براي حفظ حضور نظامي در افغانستان براي پاريس اهميت دارد ولي مسئله اينست كه برخي ديدگاهها در « پنتاگون » با اين اهداف « اليزه » در تضاد است و مشخصا براي جلوگيري از بلندپروازيهاي پاريس انگيزه هاي شاخصي در پنتاگون وجود دارد.
اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه در روزهاي اخير گزارشاتي منتشر شد كه نشان مي داد نظاميان فرانسوي توسط هواپيماهاي نظامي آمريكا در اطراف كابل هدف قرار گرفته اند و عليرغم اظهارات اوليه آمريكا مسئول كشته يا مجروح شدن 30 نظامي فرانسوي بوده است . شدت و سرعت واكنش ساركوزي و سفر غيرمنتظره اش به كابل نيز اين گزارشات را تاييد مي كند چرا كه در غيراينصورت ضرورتي نداشت وي شخصا وارد عمل شود و پاريس فقط با اعزام يك هواپيماي نظامي هم مي توانست اين اقدام را عملي سازد. اما سفر ساركوزي اين پيام را با خود به همراه دارد كه پاريس اين حادثه را جدي تلقي مي كند و اين پديده را در محاسبات و تصميمات بعدي خود منظور خواهد كرد.
واقعيت اينست كه آمريكا از تكروي هاي ساركوزي بويژه در جريان سفر خاورميانه اي وي به شدت نگران است و مايل نيست پاريس در كشورهاي نفت خيز منطقه « ابتكار عمل » را از دست آمريكا بگيرد و براي مثال با امضاي قراردادي براي دستيابي ارتش فرانسه به پايگاهي انحصاري در گلوگاه حياتي خليج فارس در منطقه « لانه گزيني » كند و موقعيت خود را انحصارا تثبيت نمايد. البته پاريس اعلام كرده كه از اين پايگاه براي همكاري با اعضاي « ناتو » هم بهره خواهد گرفت ولي مسئله اينست كه حتي در اين مورد هم « ابتكار عمل » در دست پاريس خواهد بود.
علاوه بر اين اصرار پاريس و برلين براي شكل دادن به « ارتش مستقل اروپائي » هم با واكنش منفي آمريكا مواجه شده و به نگرانيها نسبت به آينده و سرنوشت ناتو در واشنگتن دامن مي زند. در چنين شرايطي آمريكا به پاريس و اهداف « اليزه » به شدت با سوظن مي نگرد و عليرغم روابط شخصي بوش ـ ساركوزي مقامات پنتاگون به مسائلي فراتر از دوستي هاي شخصي توجه دارند كه حمله به نظاميان فرانسوي در اطراف كابل را نيز توجيه مي كند.
مسئله اينست كه آمريكا مايل است در پوشش « ناتو » پايگاههائي در افغانستان ايجاد كند تا بتواند براي جاسوسي عليه چين هند روسيه و ايران از آنها سو استفاده نمايد. بدين ترتيب آمريكا از حضور نظامي ارتشهاي ناتو عمدتا پوشش سياسي ـ تبليغاتي ناتو را مي خواهد نه رقيبي كه معلوم نيست چه طرحهائي را بطور جداگانه در سرمي پروراند و با بهره گيري از فرصتهاي حضور در منطقه چه اهدافي را دنبال مي كند اگر آمريكا خواهان حضور فرانسه در جمع ارتشهاي ناتو در افغانستان است به دنبال « شريك جرم » مي گردد نه به دنبال دردسر و فراهم كردن زمينه براي تكرويهاي پاريس در منطقه ! ولي موضوع جدي تر اينست كه اگر طيفي از مقامات پنتاگون چشم ديدن تكرويهاي فرانسه در منطقه را ندارند مردم افغانستان از هر اشغالگري از هر سرزميني كه باشد چه آمريكا چه فرانسه و چه انگليس به كلي متنفرند و خواهان آزادي و استقلال سرزمين خود هستند.
تصادفي نيست كه آمريكائي ها هر چند وقت يكبار جمع كثيري از مردم افغانستان و شهروندان غيرنظامي را بمباران مي كنند و قربانيان خود را تروريست مي نامند. در واقع آنها با اين اقدام خود مايلند همواره افغانستان را ناامن و در انحصار تروريستها معرفي كنند و با اين اقدام خود حضور نظامي ناتو در افغانستان را توجيه نمايند تا فرصتي براي احداث و تكميل پايگاههاي نظامي و جاسوسي ناتو برفراز كوهستانهاي منطقه فراهم شود. پس از تكميل اين طرح ها واشنگتن يا پيمان ناتو سعي خواهند كرد فعاليتهاي جاسوسي و استراق سمع و كنترل راداري عليه هند چين روسيه و ايران را در پوشش يك توافقنامه امنيتي مشابه آنچه سعي دارند به عراق تحميل كنند قانوني جلوه دهند.
بدين ترتيب اگر آمريكا تاكنون به حضور فرانسه به عنوان شريك جرم آمريكا و « ناتو » در جمع ارتشهاي اشغالگر افغانستان احتياج داشت از اين پس ديگر حتي به آنها هم احتياجي ندارد و آنها را با بمباران نيروهاي فرانسوي در كابل به پاريس باز مي گرداند!
سه شنبه 5 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]