واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: دايره المعارف آموزش عالي
انواع ارزشيابي
( قسمت پنجم )
سهولت اجرا وهزينه هاي نسبتا كم : استفاده ازدانشجويان جهت ارزشيابي تدريس ، به ويژه استفاده از پرسشنامه هاي بسته پاسخ ، ساده ترين روش ارزشيابي است اگر چه تدوين اين پرسشنامه ها واعتبار سنجي انها نسبتا دشوار و وقت گير است ، ولي اجرا ونمره گذاري ان بسيار ساده است .در عين حال هزينه هاي نسبتا كم اين روش نسبت به ساير روشها از جمله دلايل فراگيرشدن آن در دنياست .جالب اينكه در مجموع ،مسئولان واستادان دانشگاه نسبت به انجام اين گونه ارزشيابيها علاقه مند ومشتاقند .
نقاط ضعف ارزشيابي دانشجويي
برغم مزايايي كه براي ارزشيابي دانشجويي بيان شد ،انتقادهايي نيزاز آن شده است كه در شش قسمت به تشريح آنها مي پردازيم :
عدم توافق در مورد ملاك هاي تدريس اثر بخش:
از جمله ايرادهايي كه واچتل به ارزشيابي دانشجويي وارد دانسته ،عدم توافق صاحب نظران در مورد معيارهاي تدريس اثربخش است .اگر چه متخصصان تدريس ،استادان ودانشجويان دانشگاه ،معيارهايي براي تدريس اثربخش بيان كرده اند ،اما ديدگاههاي آنان كاملا يكسان نيست .بنابراين استادان ازديدگاه خود به تدريس اثربخش مي نگرند وبر مبناي آن تدريس مي كنند ودر مقابل ، دانشجويان تدريس را بر مبناي ديدگاههاي خود ارزشيابي مي كنند .
البته اين عدم توافق در مورد ملاك هاي ارزشيابي ،مشكل تمام روشهاي ارزشيابي است وبه ارزشيابي دانشجويي از تدريس منحصر نمي شود .بيان ويژگيهاي تدريس اثر بخش از اين جهت مشكل است كه استاد با توجه به ويژگيهاي مختلف ،از جمله توانايي دانشجويان ومحيط تدريس،بايد به سبك خاصي تدريس كند .گاه ضرورت ايجاب مي كند كه استاد بر مباحث ذهني تاكيد كند ،وگاه بر مباحث عاطفي،گاهي استاد بايد انتقال دهنده دانش باشد وگاهي در صدد رشد قدرت تفكر واتكا به نفس دانشجويان برآيد .از سوي ديگر كلاس درس ،سالن كنفرانس ،آزمايشگاه و كوه وصحرا ،كه محيط تدريس بعضي از درسهاست،شرايط خاصي دارند كه استا بايد آنها را مورد توجه قرار دهد .
موارد مذكور از جمله مسائلي است كه ايجاب مي كند اصول متفاوتي در تدريس مراعات شود ،وهمين مسئله تبيين اصول تدريس اثربخش را مشكل مي سازد .از اين رو،ارزشيابي درسهاي مختلف بايد با توجه به اصول مربوط به به آن انجام شود .از سوي ديگر همواره بايد به ويژگيهاي اساسي تدريس توجه داشت .بعضي از اين ويژگيها ،كه در مورد توافق اعضاي هيات علمي ،مديران و دانشجويان دانشگاه ويسكانسين قرار گرفته عبارتند از توانايي ايجاد انگيزه در دانشجويان ،ايجاد محيط ياد گيري مثبت ،ايجاد چالشهاي مناسب در دانشجويان به تناسب درس،توجه به نيازهاي علمي وسبكهاي مختلف يادگيري دانشجويان ،
در اين راستا ،مارش اظهار داشته است ،شواهد پژوهشي قطعي وبدون ابهامي وجود ندارد كه بيانگر مفهوم تدريس اثر بخش باشد وي در ادامه بيان داشته است كه اگر چه مي توان معيارهاي براي معلمان واجد كيفيت واثربخش بيان كرد اما نمي توان با قطعيت فهرستي از معيارها را تنظيم كرد تا براي همه معلمان قابل استفاده باشد .در بيان تقريبا مشابهي ،مك كيچي نيز بيان كرده كه تدريس اثر بخش روشي نيست كه همواره خوب كار كند .آنچه در مورد يك دانشجو يا كلاس موثر است ممكن است در جاي ديگر موثر نباشد .
موارد ديگري كه به پيچيدگي تدريس ،ودر پي ان به به ارزشيابي مي انجامد اين است كه تدريس ،آميزه اي ازعلم وهنر است كه سنجش ابعاد هنري ،دشوارتر از بعد علمي ان است .علاوه بر اين ،كم تجربه بودن دانشجويان ،به ويژه دانشجويان سالهاي اول ودوم وآگاهي كم آنان از ويژگيهاي تدريس خوب در دانشگاه ، موجب مي شود تا دانشجويان بتوانند تدريس را به خوبي ارزشيابي كنند .
عدم توافق در مورد ماهيت تدريس:
اين انتقاد وجود دارد كه برداشت استادان ودانشجويان در مورد چگونگي تدريس در دانشگاه متفاوت است .
در اين شيوه، استاد نقش تسهيل يادگيري را ،ونه صرفا انتقال دانش ،را برعهده دارد .در حاليكه استادديگري ممكن است كه پس از طرح مسئله ، خود به ارائه جواب بپردازد .بعضي از استادان ممكن است تصور كنند استادي كه به سبك اول تدريس مي كند ، نمره ارزشيابي پايين ،ودومي نمره بالا دريافت مي كند .همچنين ،ممكن است استادان سخت گير وافرادي كه توقع زيادي از دانشجو دارند ،نمره هاي كمتري در ارزشيابي بدست آورند .
ضمن اعتراف به وجود اين ضعفها ، براي بررسي ميزان ثبات در برداشت دانشجويان وفارغ التحصيلان درباره تدريس،اورال ومارش تحقيقي انجام دادند .اين دو محقق،ميزان همبستگي ارزشيابي دانشجويان صد درس را در زمان تحصيل وحد اقل يك سال پس از فارغ التحصيل شدن بررسي كردند .
همبستگي بين اين دو مجموعه 83%بود ، واز بلوغ دانشجويان در امر ارزشيابي از تدريس استادان حكايت مي كرد .علت انتخاب فارغ التحصيلان اين بود كه چون بعضي از آنان در رشته هاي تخصصي خود مشغول به كار شده بودند ونيازها و واقعيت هاي جامعه را لمس كرده بودند ،بهتر مي توانستند چگونگي تدريس استادان دوران تحصيل خود را ارزشيابي كنند . وجود همبستگي بين ارزشيابي دانشجويان وفارغ التحصيلان در تحقيق نسبتا جديد مارش وروچ مجددا تاييد شده است .
مهارت ناكافي دانشجويان براي ارزشيابي بعضي از حيطه هاي تدريس :
عده اي معتقدند دانشجويان براي ارزشيابي بعضي از جنبه هاي مهم تدريس صلاحيت لازم را ندارند .
ازاين رو در تحقيقي كه پنجاه تن از استادان برگزيده دانشگاه سيدني در آن شركت داشتند ، استادان ضمن قبول ارزشيابي دانشجويي براي جواب گويي به بعضي از سوالات ،استفاده از ان را براي ارتقاي استادان نپذيرفتند .
عدم پذيرش آنان زماني شدت مي يابد كه مسئولان مربوط بيش از اندازه به تفاوتهاي عددي ناچيز داده هاي ارزشيابي توجه كنند .
تحت تاثير قرار گرفتن دانشجويان : اين امكان وجود دارد كه بعضي استادان با شگردهاي خاصي رضايت دانشجويان را جلب كنند وموجب شوند تا ارزشيابي آنان به طورغير واقعي خوب جلوه كنند . دراين راستا ، نتايج بعضي از تحقيقات نشان داده است كه دانشجويان در ارزشيابي از كار استادان خود بيشتر تحت تاثير ارزش سرگرم كنندگي درس وآموزش مدرس قرار گرفته و كمتر به كيفيت و محتواي درس و روش آموزش او توجه مي كنند .
مدافعان اين نظر معتقدند استاداني كه در تدريس خود از شيوه هاي سرگرم كننده استفاده مي كنند وبا زبر دستي در نحوه بيان وانجام ساير كارهاي مورد رضايت دانشجويان ،خود را استادي باسواد وخوب جلوه مي دهند ،مي توانند نمره بهتري در ارزشيابي كسب كنند .
انتقاد مشابهه ديگري كه مورد بحث وبررسي قرار دارد اين است كه تعدادي از محققان اظهار نموده اند ارزشيابي دانشجويان ،تحت تاثير عوامل كلي ،از جمله شهرت خوب وبد ، سخت گيري وآسان گيري معلم ،با شيوه برخورد مثبت ومنفي او با شاگردان قرار مي گيرد .
اين پديده موجب مي شود كه دانشجويان تحت تاثير صفات مذكور قرار گيرند ونتوانند ابعاد مختلف تدريس را به طور واقعي ارزشيابي كنند .اين انتقاد در تحقيق هايي كه صورت گرفت مورد تاييد قرار گرفت .وي يافته هاي خود را به اظهار نظر دانكين وبارنز مستند نموده است .آنها معتقدند پژوهشهاي روان شناسي چند دهه اخير ، به وضوح نشان داده است كه در صفات شخصيتي درويژگيهاي كلي محيطي ، ادراكها و قضاوتهاي افراد راتحت تاثير قرار مي دهند .
در همين راستا ،گرجي در تحقيقي كه در دانشگاههاي اصفهان انجام داده ،ادعا كرده است كه ضريب همبستگي معناداري بين محبوبيت اجتماعي استادان نزد دانشجويان وارزيابي آنها از عملكرد تريس استادان وجود داشته است .اگر چه اين تحقيق از يك طرح ساده همبستگي استفاده كرده ونتايج آن نمي تواند از اعتبار آماري بالايي برخوردار باشد ،اما مي تواند به عنوان يك نشانگر مورد توجه قرار گيرد ."0
(ادامه دارد ...)
دوشنبه 4 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]