واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: حسين كاظميني بروجردي مدتي پيش ]با برنامه ريزي و حمايت تبليغاتي رسانه هاي خارج از كشور]با ادعاي ارتباط با امام زمان ، دادن اذكار عجيب به مردم و ادعاي حل مشكلات آنان و ادعاي رهبري دين سنتي و ]مكاتبه با سران كشورهاي اروپايي و غربي و هم چنين پاپ و مصاحبه با راديو و رسانه هاي خارجي سعي در ايجاد آشوب و جنجال و بزرگ نمايي خودداشت .
وي در ادعاهاي كاذب خود مدعي شد كه نوه آيت الله العظمي بروجردي است در صورتي كه بعد از دستگيري ، سطح پايين علمي و نَسَب واقعي اش برملا شد. اوج فعاليت هاي تبليغاتي كاظميني بروجردي و همراهانش در مهرماه سال گذشته اتفاق افتاد و به سرعت فروكش كرد . در اين حال]جرج بوش] مدتي پيش در حمايت از به اصطلاح آيت الله كاظميني بروجردي سخناني در دفاع از آزادي مذهبي و حقوق فردي ايراد كرد . سيد حسين كاظميني بروجردي با تبليغات و چاپ عكس خود در كنار مرقد حضرت امام موسي كاظم عليه السلام و مقبره پدر و پدر بزرگش در بروجرد آنها را در روستاها و شهرستان ها توزيع مي كرد . براي حضور مردم در جلسات سخنراني اش از پول صدقات ، اتوبوس تهيه مي كرد و به شدت در تلاش براي تشكيل جلسات پرجمعيت تر و شلوغ تر بود . بروجردي با تكيه بر بيان اغواكننده خود توانسته بود عده اي از مردم ساده و ناآگاه را دراطراف خود گرد آورد . وي مدعي رهبري اسلام سنتي و دين سنتي شده بود . ]حمايت و رسانه هاي خارجي و ماهواره ها از وي باعث توهم رهبري و مرجعيت در وي شده بود . در اين بين ارتباطات خاص و بعضاً مسأله داري كه از آن سوي مرزها با وي برقرار مي شد باعث شد تا نوعي خود شيفتگي سياسي و ديني در هدايت يك انقلاب و براندازي جمهوري اسلامي در او ايجاد شود .
او شعرها و دعاها را در آهنگ هاي مختلف مي خواند و با اظهارات عجيب و غريب عناصر غير مذهبي و ناسالم را دراطراف خود جمع كرده بود . وي از خواندن صحيح قرآن و مفاتيح الجنان عاجز بود. در فيلم هاي ويديويي كه خود از خود تهيه نموده بود اكثر ادعيه را هم از لحاظ لفظي و هم از لحاظ معنوي غلط مي خواند. از جمله قبل از شروع نماز به خداوند خطاب مي كند : « يامن لا يغير ذنبه لا هو» اي كسي كه گناهش بخشيده نمي شود الا او، كه اين جمله اگر با آگاهي بود شرك محسوب مي شد . وي در جلسات محاكمه ، انگيزه خود را قدرت طلبي و سوء استفاده از سادگي مردم[/u] مي داند. وي تأكيد مي كند وقتي مردم جاهل به من سواري مي دهند چرا سوار نشوم ؟
وي در آخرين جلسه دادگاه خودرا فريب خورده ضد انقلاب خارجي دانست و تأكيد كرد نوري زاده بارها با وي تماس گرفته و وي را تحريك به استقامت كرد و گفت : « اگر مدت كمي مقاومت كني ناتو به ايران حمله مي كند و كار آنها تمام مي شود و تو مي شوي رهبري ديني » حتي خانمي از راديو سوئد زنگ زد و ضمن تبريك گفت هيچ روحاني به اندازه تو روي كره زمين معروف نشده است .
به گزارش خبرگزاري آريا به نقل از سايت بصيرت ، بخشي از اعترافات وي به شرح زير است :
مثلاً روي چيز هاي اَلَكي و غير مهم مانور مي دادم . من تقويم چاپ مي كردم عكس مرقد حضرت امام كاظم را مي گذاشتم كنار مقبره پدر و پدر بزرگم وپدرش كه در بروجرد مدفون اند. به عنوان كاظمي بروجردي مي خواستم يك جوري تبليغ كنم بعد آنها را برسانم به اجدادم . يا مثلاً فرزند ۲۷ امام سجاد (ع) بودنم را در تيتراژ وسيع با عكس هاي خودم چاپ كردم بعد گفتم ببرند در دهات و شهرستان ها . طوري شده بود كه وقتي مي گفتند فلاني اينجا برنامه دارد جمعيت فوج فوج مي آمدند . مي گفتم پول رفت و آمدها و اتوبوس را از محل صدقات جمع آوري كنيد و اگر هم كم مي آمد خودم مي دادم و همه اين ها از روي هواي نفس بود . دوست داشتم جمعيت جلسه من اين قدر زياد شود كه بين ميدان انقلاب و آزادي مردم جمع بشوند و برنامه اجرا كنم . اگر شما جلوگيري نمي كرديد، يقيناً جلسه بعدي ام كه سيزده رجب بود اين اتفاق مي افتاد يعني جوري مي شد كه استاديوم ها جا نداشت . من در اعترافاتم گفتم وقتي در آخرين منبر در استاديوم شهيد كشوري روي سن رفتم و نشستم ، ته سالن را كه ديدم سياهي مي زد سرم گيج رفت و آن غرور نفساني مرا گرفت گفتم خوب الحمدلله آدم شديم كه دراين مملكت كسي با دست خالي بدون روزنامه بتواند اين جمعيت را جمع كند.
وي درپاسخ به اين سؤال كه جمعيت به فرض اينكه جمع شوند ، شما كه معلومات كافي را نداشتيد ، مي گويد : خوب من كه بحث علمي نمي كردم ، اين اسلام سنتي را اين آخري ها در آوردم . نمي گفتم مي خواهم اسلام شناسي بگويم . نيم ساعت دعا و توسل مي خواندم . دعا را دكلمه وار مي خواندم . قسمتي از زبور مي خواندم ، خودم هم شعر مي سرودم . صوت خوبي هم داشتم و در آهنگ هاي مختلف مي خواندم . خلاصه يك كاري مي كردم كه بيشترلات ها و بد حجاب ها جذب مي شدند . به خاطر چي ؟ به خاطر اين كه به اين ها مي گفتم بيايند حاجت بگيرند . كمتر هيأتي ها و مسجدي ها مي آمدند و از بس كه روي مُخشان روانشناسي كار مي كردم ، ميخكوب مي شدند . بَلَد بودم به قول امروزي ها مُخ بتكونم . به طوري كه افراد انتظار نداشتند من استاد دانشگاه يا ... باشم بلكه انتظار يك دعا خوان پيشرفته يا دعانويس كشوري يا يك چيز گسترده تررا داشتند.
وي در پايان با ابراز ندامت مجدد مي گويد : ]كار تخصصي كه در حد من نبود نمي بايست مي كردم . ]حالت جنون] پيدا كرده بودم . الآن فكر مي كنم كه از نظر ايمان ، علم و عقل از هرسه تهي هستم . من حتي رو خواني قرآن و مفاتيح الجنان را خوب بَلَد نيستم . از اشتباهات خودم از پروردگار طلب عفو مي نمايم . اشتباهِ مقاومت در برابر جلب ، اشتباه و نادرستي نامه به سران خارجي ، مصاحبه با رسانه هاي خارجي ، به زشتي كشاندن خانواده ام وصدها نفر را قبول دارم و توبه مي كنم و ازحضرت صاحب الامر (عج)] و رهبرنظام مقدس اسلامي استدعاي بخشش و اِغماض براي خودم و خانواده ام و اين گرفتاران و بندگان ضعيف النفس كه در برابر القائات نفساني ناتوانيم ، را دارم و اينكه بشري جايزالخطا هستم ، مستدعي گذشت و عطوفت مي باشم.[
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 67]