تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816340791




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شخصيت و ديدگاههاي فقهي امام خميني


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: * شخصيت علمى ـ فقهى امام خمينى (ره)
هر فقيه و مجتهدى ، داراى شخصيت علمى ، فقهى ويژه اى است كه به وسيله آن از ديگران متمايز مى گردد. در اين ميان ، امام خمينى (ره)

نيز مقام ويژه اى دارد كه او را از ديگر فقها و مجتهدان ممتاز و مشخص مى سازد.
در ايـن بخش ، براى درك هر چه بهتر و بيشتر موقعيت علمى و فقهى حضرت امام (ره)

به مـوضـوعـاتى از قبيل محيط تربيتى ، نشو و نماى علمى ، سيره تحصيلى ، حوزه درسى ، روش و ويـژگـى هـاى فقهى ، خدمات علمى و ويژگى هاى شخصيت فقهى امام (ره) در طى چند فصل خواهيم پرداخت .

نگاهى به زندگى علمى امام (ره)

در تاريخ بيستم جمادى الثانى سال 1320 ه‍ . ق . (30 شهريور 1281 هجرى شمسى) ، مصادف با سالروز ميلاد مسعود بانوى بزرگ اسلام ، حضرت فاطمه (س) ، در شهرستان خـمـيـن و در خـاندان علم و عمل و شرف و فضيلت ، از پدر و مادرى صالح ، عابد و متّقى ، فرزندى به نام (سيّد روح اللّه)

چشم به جهان گشود.
پـدرش ، آيـة اللّه سـيّد مصطفى موسوى متولّد 1278 ه‍ . ق . از معاصران آية اللّه ميرزاى شـيـرازى (ره) بـود. او در نـجـف اشـرف و سـامـرا تـحـصـيـل عـلم كرد و در زمره علما و مجتهدان عصر خود قرار گرفت و پس از بازگشت به ايـران ، زعـامـت اهـالى خـمـيـن و حـومه را عهده دار گرديد. آية اللّه سيد مصطفى در دوازدهم ذيقعده سال 1320 ه‍ . ق ـ چهار ماه و بيست روز پس از ولادت فرزندش روح الله ـ در مسير خـمـيـن ، اراك از طـرف اشـرار و خـوانـيـن تـحـت حـمـايـت عـمـّال حـكـومـت قـاجـار مـورد سـوء قـصـد قـرار گـرفـت و در حـالى كـه چـهـل و هـفـت سـال بـيـشـتـر نـداشـت بـه شـهادت رسيد. جنازه آن مرحوم نيز به نجف اشرف منتقل و در همان جا مدفون گشت .
مـادر سـيـد روح اللّه ، بـانـو هـاجر، دختر حضرت آية الله مرحوم ميرزا احمد و از نوادگان مـرحـوم آيـة الله خـوانسارى (صاحب زبدة التصانيف) ، زنى نيكوكار، صالح ، عابد و از خاندان علم و تقوا بود.
جدّ بزرگوارش ، علاّمه جليل القدر مرحوم آقا سيّد احمد موسوى ، بنا به گفته بعضى ، از خـانـدان جـليـل صـاحـب (عبقات الا نوار)، علاّمه ميرحامد حسين هندى نيشابورى بوده است .(1)

محيط تربيتى

مـحـيـط تـربـيـتـى ايـن نـوزاد، خـاسـتـگـاه عـلم ، عـمـل ، ايـمـان و تـقـوا و در عـيـن حال آكنده از رنج و محنت بود؛ او در ماه هاى اوّل زندگى (پنج ماهگى)

با از دست دادن پدر مـهـربـان خـويـش ‍ بـراى هـمـيـشـه از ديدن جمال او محروم گرديد و با شهادت پدر، تحت سـرپرستى مادر مؤ من و عمّه گرانقدرش (بانو صاحبه) قرار گرفت و در دامن پاك آن دو بانوى پرهيزكار پرورش ‍ يافت .
سـيـل حـوادث نـاگـوار، سـيـر تـكـامـلى ايـن سـيـّد جـوان را در دسـتـيـابـى بـه درجـات كمال رقم مى زد و نهال سرسبز زندگى اش را با ناملايمات قرين مى ساخت ؛ از اين رو، در سال 1336 ه‍ . ق . و در سن پانزده سالگى از نعمت وجود عمّه اش محروم گرديد. پس از آن ديـرى نـپاييد كه به مرگ جانسوز مادر دچار گشت ، ولى با وجود اين همه ناهنجارى ها و مشكلات از پاى در نيامد و در سايه اعتماد به نفس به سير تكاملى خويش ادامه داد.

نشو و نماى علمى

آقـا روح اللّه از سـنـيـن كـودكـى بـا هـوشـى سـرشـار به خواندن و نوشتن و فراگيرى ادبـيـات فـارسـى پـرداخـت ؛ خـوانـدن و نـوشـتـن را در مـنـزل پـدرش و نـزد مـعـلمـى بـه نـام (مـيـرزا مـحـمـود افـتـخـار العلما) آموخت . پس از آن تحصيلات فارسى معمول آن روز را نزد استاد مكتبى به نام (ملاّ ابوالقاسم)

و (شيخ جعفر) دنبال كرد.
آنـگـاه بـه تـحـصـيـل عـلوم اسـلامـى پـرداخـت ؛ عـلوم مـقـدمـاتـى حـوزه هـاى ديـنـى از قـبـيـل صـرف و نـحـو را نـزد اسـاتـيـدى نـظـيـر (شيخ جعفر)، (آقا ميرزا محمود افتخار العـلمـا)، (حـاج ميرزا محمد مهدى)

و (مرحوم حاج ميرزا رضا نجفى)

فرا گرفت . مقدار زيـادى از صـرف و نـحـو و هـمـچـنـيـن منطق را نزد برادر بزرگش (حضرت آية الله سيد مـرتـضـى مـوسـوى)

مـعـروف بـه (پـسـنـديـده)

آمـوخـت و تـا سال 1338 ه‍ . ق . از محضر ايشان استفاده كرد.
پـس از آن در سـال 1339 ه‍ . ق . بـه اراك هـجـرت كـرد و در حـوزه جـديـد التـاءسـيـس آن شـهـرسـتان ، تحت زعامت مرحوم آية الله العظمى حاج شيخ عبدالكريم حايرى يزدى (ره) بـه تـحـصـيـل خـود ادامـه داد؛ كـتاب مُطَوَّل (در علم معانى و بيان)

را نزد مرحوم (آقا شيخ مـحـمـدعـلى بـروجـردى) و مـنطق را نزد مرحوم (آقا شيخ محمد گلپايگانى) خواند و در سال 1340 ه‍ . ق . با هجرت مرحوم آية الله العظمى حايرى يزدى به شهر مقدّس قم ، او نـيـز راه قـم را در پيش گرفت و پس از سكونت در (مدرسه دارالشفا) با جدّيت تمام به ادامه تحصيل پرداخت .
ايـن طـلبـه كـوشا، تتمّه كتاب مطوّل را در قم نزد مرحوم (ميرزا محمدعلى اديب تهرانى) بـه اتـمـام رسـانيد و در دروس سطح حوزه از محضر اساتيد فن نظير مرحوم (آقا عباس ‍ اراكـى) ، مـرحـوم (آيـة الله سـيـد مـحـمدتقى خوانسارى) و (آية الله سيد على يثربى كـاشـانـى)

اسـتـفـاده كـرد و تـا سـال 1345 ه‍ . ق . آن را با جدّيت و پشتكار به پايان رسانيد.
آنـگـاه وارد حـوزه درسـى زعـيـم و مـؤ سـس حـوزه عـلمـيـه قـم ، آيـة الله العـظمى حاج شيخ عـبـدالكـريـم حـايـرى يـزدى (ره)

شـده ، بـه مـدت يـازده سـال در دروس خـارج فـقـه و اصـول ايشان شركت و بدين وسيله پايه هاى علمى و مبانى اصـولى و فـقـهـى خـود را تـكـمـيـل نـمـوده ، بـه درجـه اجـتـهـاد نايل گرديد. در سال 1355 ه‍ . ق . كه آية الله العظمى حايرى يزدى رحلت كرد، ايشان داراى مبانى متقن ، مستقل و محكم بود و در زمره مجتهدان مبرّز، نوابغ علمى و مدرّسان بزرگ قـرار داشـت و هـمـانـنـد سـتـاره درخشانى در آسمان علم و فضيلت مى درخشيد و از برجسته ترين علماى حوزه علميه قم به شمار مى آمد.(2)
هـمـزمـان بـا گذراندن دوره فقه و اصول ، به فراگيرى رياضيات ، هياءت ، فلسفه ، حـكـمـت و عـرفـان پـرداخـت و در ايـن زمـيـنه ها از محضر بزرگانى همچون مرحوم حاج سيّد ابـوالحـسـن رفـيـعـى قـزويـنـى ، آقـا مـيـرزا عـلى اكـبـر حكمى يزدى ، آقا شيخ محمدرضا مـسـجـدشاهى اصفهانى ، آية الله حاج ميرزا جواد ملكى تبريزى و آية الله ميرزا محمدعلى شاه آبادى (ره) ، بهره ها برد.
گـفـتـنـى اسـت كـه پـس از وفـات مـرحـوم آيـة الله العـظـمـى حـايـرى يزدى كه آية الله بـروجـردى بـه قم آمد به منظور تقويت آية اللّه بروجردى در دروس او شركت مى كرد و گـويـا پس از اين تاريخ در درس ديگرى حاضر نشده باشد. خود ايشان در اين زمينه مى فرمايد:
پـس از فـوت مـرحـوم آقـاى حـايـرى با عدّه اى از رفقا بحث داشتيم ، تا آنكه مرحوم آقاى بـروجـردى (ره) بـه قـم آمـدنـد بـراى تـرويج ايشان به درس ايشان رفتم و استفاده هم نمودم .(3)

سيره تحصيلى

روش امـام راحـل (ره) در تـحـصـيـل ، دسـتـور العمل بسيار ارزنده اى است براى كسانى كه طـالب فـراگـيـرى عـلم تـواءم بـا عـمل هستند. ايشان در فراگيرى علوم اسلامى از همّتى بـسـيـار عـالى بـرخـوردار بـود و بـا بـه كـارگـيـرى روش ويـژه خـود در تـحـصـيـل بـه مـقـامـات بـالايـى از علم و عمل دست يافت . در زير به گوشه اى از سيره تحصيلى امام (ره) اشاره مى كنيم :
الف ـ اخلاص در تحصيل
بـهترين نعمتى كه خداوند به بنده اش ارزانى مى دارد اين است كه او را موفق مى كند كه در قـلبش چيزى جز (خدا) نباشد.(4) حضرت امام (ره) در فراگيرى علوم و معارف الهى از چنين نعمتى برخوردار بود. هدف او در فراگيرى علم ، مباهات بر ديگران ، ستيز بـا نـابـخـردان ، جـلب تـوجـه ديـگـران و رسـيـدن بـه مـال و ثـروت نـبـود. از اين رو، از همان آغاز تحصيل در قلبش چيزى جز خدا نبود. (لِلّه)

درس مـى خـوانـد و هـرگز به فكر جاه طلبى ، نامجويى ، دستيابى به مرجعيت و رهبرى و... نبود. درس و بحث ايشان براى رضاى خدا و همراه تهذيب نفس و علم او با عملش هماهنگ بود.
(امام خمينى (ره) از روز جوانى كه به مقام اجتهاد رسيده ، تا روزى كه بر كرسى قيادت و امـامـت نشسته است ، در راه شناساندن خود و به دست آوردن مقام و مسند كوچك ترين گامى برنداشته است .)(5)
ب ـ خودسازى همزمان با تحصيل
از هـمـان آغـاز جـوانـى ، هـمـزمـان با تحصيل علوم اسلامى ، در مقام تهذيب نفس و خودسازى برآمده ، به تحصيل معنويات و كسب فضايل انسانى و روحانى پرداخت و در مدّتى بسيار كـوتاه در اين رشته موفقيت بزرگ و درخشانى كسب كرد، تا آنجا كه در همان اوان جوانى سرآمد پارسايان و پرهيزگاران عصر خويش گرديد و در ميان شخصيت هاى بزرگ علمى و روحانى ، محافل مذهبى و عامّه مردم قم ، مقام و منزلت ويژه و پر ارجى كسب كرد و اُبهت و عظمت شگرفى از ايشان در دل ها به وجود آمد.(6)
ج ـ نظم و برنامه
يـكـى از عـوامـل بسيار مؤ ثر در موفقيت هاى حضرت امام (ره) ، منظّم بودن و برنامه داشتن ايـشـان در امـور زنـدگـى و از جمله تحصيل است . امام (ره)

در نظم و برنامه ، قهرمان كم نـظـيـرى بـود كـه نمونه آن را كمتر مى توان يافت . تمام شؤ ون زندگى او، حركات و سكنات ، امور شخصى ، امور عبادى ، مطالعه ، استراحت ، حضور در جلسات درس ، مباحثه ، امـور اجتماعى و سياسى ، همه و همه براساس نظم ويژه انجام مى گرفت . آية الله بنى فضل درباره نظم امام (ره) در دوران طلبگى مى فرمايد:
مـرحـوم آيـة الله شـاه آبـادى (استاد اخلاق امام)

درباره نظم و حضور امام در جلسات درس گـفـته بود: (روح اللّه ، واقعاً روح اللّه است . نشد يك روز ببينم كه ايشان بعد از بسم اللّه در درس حاضر باشد. هميشه پيش ‍ از آنكه بسم اللّه درس را بگويم ، حاضر بوده است .)(7)
حجة الاسلام نصرالله شاه آبادى مى گويد:
شـايـد بـتـوان گـفـت كـه از جـمله كرامات امام ، نظم ايشان و تنظيمى بود كه در امور به عـمـل مـى آوردنـد... هـمـه كـارهـاى ايـشـان در سـاعـت مـقـرّر و مـخـصـوص بـه خـود انجام مى شد.(8)
حجة الاسلام سيد محمد سجادى اصفهانى نيز مى گويد:
البته اين امر [رعايت نظم ] براى هركس ميسّر نيست . كمتر كسى مى تواند زندگى اش را ايـن گـونـه مـنـظـم و بـرنـامـه ريـزى كـنـد و بـه پـيـش بـبـرد. امـا ايـن فـضـل و تـوفـيـق الهـى بـه حـضـرت امـام (ره)

عـطـا شـده بود كه در انجام اين امر موفق باشند.(9)
د ـ استوارى در درس
امـام (ره) در جـلسـات درس اسـاتـيـد خود به طور مستمر شركت مى كرد و به آن مقيّد بود. اگـر نـزد كـسى درسى را شروع مى كرد، تا حد امكان آن را به آخر مى رساند و در نيمه راه آن را رهـا نـمـى كـرد و در سـايـه هـمـيـن ثبات و استوارى ، بر مراتب علمى خويش ‍ مى افزود.
امام (ره) درس (عروض و قوافى)

را نزد مرحوم شيخ محمدرضا مسجدشاهى فرا گرفت . ايـشـان بـا هـمـه فـضـيـلتـى كـه داشـت ، در ارائه درس از نـظـر بـيـان مـطـالب ، مشكل داشت ، ليكن اين موضوع ، در ثبات قدم حضرت امام (ره)

خللى وارد نمى كرد. امام مى فرمود:
... مـرحـوم مـسـجـد شـاهـى مرد بافضيلتى بود، اما سرعت بيان مانع از مفهوم شدن مطالب بـلنـد و رفـيـع او بـود. بـا آنكه مرحوم آية الله حايرى از ايشان تقدير فراوانى كرد، ولى مـشـكـل بـيـان مـانـع از رونق درس ‍ ايشان شد. من از افراد ثابت و استوار درس ايشان بودم و تا ايشان در قم بود، از خدمتش بهره مى گرفتم .(10)
در جاى ديگر درباره يكى از اساتيد خود فرمود:
استادى داشتيم كه نزد او (معالم) را مى خواندم . او فرد بسيار محجوب و كمرويى بود. هـرگـاه فـرد جديدى بر اعضاى درس اضافه مى شد، يكى دو روز شرم و حيا مانع از آن بود كه درست انجام وظيفه كند.(11)
ه‍ ـ تلاش پيگير
حضرت امام (ره) در تحصيل و اشتغالات علمى همواره كوشا بود، همچنان كه در تهذيب نفس و تهجّد نيز چنين بود. آية الله سبحانى در اين باره مى فرمايد:
او [امـام ] هـمـان طـور كـه در مـسـاءله تـهـذيب نفس و تهجّد پيگير بود. در دوران جوانى در مـسـاءله تـحـصـيـل نـيز كاملاً ساعى و كوشا بود، حتى هنگامى كه در سنين پنجاه به بالا بـود، گـاهـى شـش سـاعـت پـى در پـى هـم مـطـالعـه مـى كـرد. در سـال 1370 ه‍ . ق (بـرابـر بـا 1330 شـمسى)

سه ماه تابستان را در محلاّت سپرى مى نـمـود و پـس از صـرف صـبـحـانـه از سـاعـت 6 تـا 12 مشغول مطالعه مى شد و هرگاه نوعى خستگى و يكنواختى در كار خود احساس مى نمود، خود را به نگارش انديشه هايش سرگرم مى كرد.(12)





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 239]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن