تبلیغات
تبلیغات متنی
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
طراحی سایت فروشگاهی فروشگاه آنلاین راهاندازی کسبوکار آنلاین طراحی فروشگاه اینترنتی وبسایت
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
سفر به بالی؛ جزیرهای که هرگز فراموش نخواهید کرد!
از بلیط تا تماشا؛ همه چیز درباره جشنواره فجر 1403
دلایل ممنوعیت استفاده از ظروف گیاهی در برخی کشورها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1860735004
![archive](https://vazeh.com/images/2archive.jpg)
![نمایش مجدد: امیر کبیر (میرزا تقی خان فراهانی ملقب به امیر کبیر صدراعظم بزرگ و فقید ایران زمین) refresh](https://vazeh.com/images/refresh.gif)
امیر کبیر (میرزا تقی خان فراهانی ملقب به امیر کبیر صدراعظم بزرگ و فقید ایران زمین)
واضح آرشیو وب فارسی:پی سی سیتی: امیر کبیر (میرزا تقی خان فراهانی ملقب به امیر کبیر صدراعظم بزرگ و فقید ایران زمین)
:53:تقدیم به روح بزرگ امیری لایق صدارت و وزارت چون امیر کبیر:53:
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/8/84/AmirKabir.jpg
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
میرزا تقیخان فراهانی (متولد ۱۸۰۷ میلادی – درگذشتهٔ ۱۰ ژانویه ۱۸۵۲) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در دوره ناصرالدینشاه قاجار بود.
اصلاحات امیرکبیر، اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او ادامه یافت. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (۳سال و ۳ماه) بود. وی موسس مدرسه دارُالفُنون بود که برای آموزش علوم و فنون جدید، به فرمان او در تهران تأسیس شد. همچنین انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه از جمله اقدامات وی به حساب میآید. امیرکبیر پس از این که با توطئه اطرافیان شاه از مقام خود برکنار و به کاشان تبعید شد، به دستور ناصرالدینشاه به قتل رسید.
زندگی:
کودکی
میرزا تقی فراهانی در سال ۱۸۰۷ میلادی در فراهان متولد شد. پدر وی کربلایی قربان نام داشت و آشپز قائم مقام فراهانی بود. وی در خانه قائم مقام تربیت شد و در جوانی توانست سمت منشیگری قائم مقام را به دست آورد.
دوران حضور در دستگاه دولتی
وی پس از قتل گریبایدوف در ایران، از جانب دستگاه دولتی ایران ماموریت یافت تا برای عذرخواهی به نزد تزار روسیه برود. وی سپس ریاست هیاتی سیاسی را بر عهده گرفت و مامور حل اختلافات مرزی با دولت عثمانی شد. این ماموریت دو سال به طول انجامید و میرزا محمدتقیخان در این دوران به امیرنظام ملقب گشت. پس از مرگ محمد شاه قاجار در سال ۱۸۴۸ میلادی ، وی در تامین هزینه عزیمت ولیعهد ناصرالدینشاه به تهران نقش مهمی ایفا نمود.
وی در اوایل سلطنت ناصرالدینشاه به مقام صدر اعظمی دست یافت و لقب امیرکبیر را دریافت نمود.
دلیل این انتصاب، حسن انجام وظیفه او در رساندن شاه به تخت پادشاهی بود
ناصرالدین شاه در آن زمان ۱۶ سال داشت.
امیرکبیر ۲۲ ربیعالاول ۱۲۶۵ ق. با عزتالدوله، خواهر ناصرالدینشاه ازدواج کرد
عزل
حضور امیرکبیر در دربار ناصرالدینشاه همواره مورد مخالفت تعدادی از نزدیکان شاه از جمله مهد علیا مادر شاه، اعتمادالدوله و میرزا آقاخان نوری قرار داشت؛ چنان که تلاشهای این عده سرانجام منجر به صدور حکم عزل امیرکبیر از مقام خود گردید. برخی ار درباریان که او را مخالف منافع خود میدیدند، تهمت زدند که امیرکبیر داعیه سلطنت دارد. تحریکهای مادر شاه و دیگر درباریان باعث ترس شاه شد، از این رو، حکم عزل امیرکبیر در روز ۱۹ محرم سال ۱۲۶۷ هجری قمری به وی ابلاغ شد. چهار روز پس از این، میرزا آقاخان نوری به سمت صدارت منصوب شد.
مرگ
امیرکبیر، دو روز پس از عزل به کاشان تبعید شد. اما با این وجود، مخالفان امیرکبیر در دربار، احتمال میدادند که امیرکبیر بار دیگر مورد عنایت شاه قرار گیرد و به قدرت بازگردد. بنابراین با کوشش فراوان توانستند حکم قتل وی را از ناصرالدینشاه بگیرند. سرانجام امیرکبیر در ۱۰ ژانویه ۱۸۵۲ در حمام فین کاشان به قتل رسید. جسد امیرکبیر ابتدا در کاشان دفن شد ولی چند ماه بعد با تلاش عزتالدوله، همسرش، به کربلا منتقل شد.
مهمترین اقدامات امیرکبیر
میرزا تقی خان امیرکبیر
• تأسیس مدرسه دارالفنون: مدرسه دارالفنون در زمان صدارت امیرکبیر، در هفت شعبه تأسیس شد و اولین مدرسه جدید ایران بود. شاهزادههای قاجار نخستین دانشجویان دارالفنون بودند. در دارالفنون اصول علمی جدید و دانشهای مهندسی، پزشکی و فنون به جوانان آموزش داده میشد و بسیاری از معلمهاب آن از اروپا و به ویژه از کشورهایی چون اتریش، اسپانیا، ایتالیا و فرانسه به کار گرفته شده بودند. پس از برکناری امیرکبیر، با وجود مخالفتهای میرزا آقاخان نوری، مدرسه کار خود را ادامه داد.
• انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه: اولین شماره روزنامه وقایع اتفاقیه در سال سوم سلطنت ناصرالدینشاه قاجار در ۱۸ بهمن ۱۲۲۹ خورشیدی (برابر با ۷ فوریه ۱۸۵۱ میلادی) و به کوشش امیرکبیر منتشر شد. به دستور امیرکبیر اشتراک این روزنامه برای هر یک از افرادی که از دستگاه دولتی بیش از ۲۰۰ تومان حقوق میگرفتند اجباری بود. در این روزنامه، اخبار داخلی شامل خبرهای مربوط به دربار، عزل و نصبها، اعطای مقامها، نشانها و امتیازات چاپ میشد. در برخی شمارهها نیز اخبار رویدادهای شهرهای ایران به چاپ میرسید. در بخش اخبار خارجی، اخبار مربوط به کشورهای اروپایی به چاپ میرسید. همچنین این روزنامه دارای صفحه حوادث نیز بود.
• رسیدگی به وضع مالیه: امیرکبیر در دوران صدراعظمی خود با رشوه خواری به مبارزه خاست. او دستور داد دریافتیهای بیحساب و قطع مواجب بیجهتی که از دستگاههای دولتی میگرفتند؛ قطع شود. وی حقوق شاه را کاهش داد و ماهانه به دوهزار تومان رسانید و قرار گذاشت که هر ماه به او کارسازی کنند. وی مواجب بیحسابی که حاج میرزا آقاسی برقرار کرده بود، قطع کرد. وی سروسامانی به قوانین مالیاتی داد و صورت عواید و مخارج آن را تعدیل کرد. تیولدارانی که حق دیوان را نمیدادند، امیر تیول آنها را ضبط کرد.
او همچنین برای ماموران دولتی حقوق ثابت تعیین کرد.
• اصلاحات اجتماعی: امیرکبیر، دستور داد که رسم قمهکشی و لوطیبازی از شهرها و راهها برداشته شود. وی حمل اسلحه سرد و گرم را ممنوع کرد. وی قاعده بستنشینی را لغو کرد. این کار امیرکبیر، مخالفت بسیاری از روحانیون را برانگیخت
• سر و سامان دادن به ارتش: امیرکبیر، مشق و دروس ارتشیان و تسلیحات آنها و برکشیدن صاحبمنصبان بیطرف و نهادن شغل و سمت در مقابل افراد و حذف مشاغل بیفایده در نظام سازمانی را پایهگذاری کرد. رسم بخشیدن مناصب بیشغل را برانداخت و معیار ترفیع صاحبمنصبان، شایستگی ایشان گشت. مهماتسازی در زمان او رشد کرد و توپریزی و باروتسازی تبریز دوباره رونق گرفت. وضع لباس ارتش مرتب و منظم شد. به دستور وی لباس سربازان از پارچه ایرانی بود.
• اصلاح سیاست خارجی: امیرکبیر، دستگاه وزارت امور خارجه را توسعه داد. تأسیس سفارتخانههای دائمی در لندن و سنپترزبورگ، ایجاد کنسولگری در بمبئی، عثمانی و قفقاز؛ تربیت کادر برای وزارت امور خارجه و تنظیم دفتر اسناد سیاسی از کارهای اوست.
• اصلاحات مذهبی: امیرکبیر، در پی منع قمهزنی و اصلاح امور روضهخوانی برآمد. وی نسبت به علمای مذهبی با احترام خاصی برخورد میکرد، با این حال میرزا ابوالقاسم امام جمعه تهران، از جمله روحانیونی بود که به شدت به مخالفت با امیرکبیر برخاست و بسیاری از روحانیون دیگر نیز به همراهی با او برخاستند.
• حذف القاب و عناوین: امیرکبیر، القاب و عناوین فرمایشی را موجب زیانهای اجتماعی میدانست و در نامیدن دیگران به گفتن واژه "جناب" اکتفا میکرد، حتی نسبت به مقام صدارت
• فرمان قتل سیدعلی محمد باب: امیرکبیر، دستور داد که باب که در قلعه چهریق آذربایجان زندانی بود؛ در تبریز تیرباران شد.
• فرمان قتل سالار پسر آصفالدوله: سالار والی خراسان که طرفدار تجزیهطلبی و جدایی خاک خراسان از ایران بود، در زمان ناصرالدینشاه شورش کرد. امیرکبیر، سپاهیانی را به خراسان فرستاد. سرانجام، امیر دستور داد که سالار و همراهانش کشته شوند.
• آوردن سیدصالح عرب به ایران: آقاسیدصالح در کربلا با فرستادگان امپراتوری عثمانی روبهرو گردید. وی شش روز با عثمانی جنگید تا این که دستگیر شد و سلطان عثمانی به دستگیر کردن وی فرمان داد. امیرکبیر تلاش کرد تا سید را به تهران برگرداند.
• در فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما، داریوش ارجمند در نقش امیرکبیر بازی کرد.
• در پی در پی تلویزیونی امیرکبیر، سعید نیکپور در نقش امیرکبیر بازی کرد.
• درمجموعه ی تلویزیونی "سلطان صاحبقران" -کار علی حاتمی- ناصر ملک مطیعی نقش امیر کبیر را بازی کرد.
گفتارها در مورد امیرکبیر
آقای اکبر هاشمی رفسنجانی در مورد اقدامات او نوشته است:
اقدام های آن مرد بزرگ، همواره بر آتش حسد رقیبان و دشمنی بیگانگان، که او را مانع دستیابی به اهداف استعماری خود می دانستند، می افزود.
جناب ناظمالاسلام کرمانی هم در مورد او می نویسد:
امیرکبیر، یکی از کسانی بود که سبب شد مردم ایران در راه تمدن قدم گذارند.
روحش شاد :53::53:
راهش پر رهرو باد:53::53:
خدمات طبي اميرکبير
در طول زمان، همواره انسانهاي بزرگي بودهاند که با گفتار و رفتارشان، در عرصه اجتماع خوش درخشيدهاند و با اقداماتي که انجام دادهاند، نامشان را تا ابد جاودانه کردهاند. يکي از نامهاي ممتاز در ميان اين قبيل شخصيتهاي ايراني، ميرزا تقيخان اميرکبير است که از برجستگان نامدار عصر خويش بود و تأثير بهسزايي در شکلگيري انديشههاي ترقيخواهانه در کشورمان داشت. 20 دي مصادف است با روز قتل او در حمام فين کاشان؛ مردي كه صد و پنجاه و اندي سال پيش به عنوان صدراعظم ايران درخشيد و در كمتر از سه سال و دو ماه بعد از شروع صدارتش خاموش شد. به اين بهانه نگاهي انداختهايم به برخي از خدمات پزشکي او به ايران و ايرانيان...
مبارزه با آبله
در شماره سوم روزنامه وقايع اتفاقيه اطلاعيهاي چاپ شد كه: «در ممالك محروسه ناخوشي آبله عمومي است كه اطفال را عارض ميشود كه اكثري را هلاك ميكند يا كور و معيوب ميشوند. اشخاصي كه در كودكي اين آبله را در نياوردهاند، در بزرگي بيرون ميآورند و به هلاكت ميرسند، خصوص اهل دارالمرز (يعني مرزنشينان)... اطبا چاره اين ناخوشي را به اينطور يافتهاند كه در طفوليت از گاو آبله بر ميدارند و به طفل ميكوبند و آن طفل چند دانه آبله بيرون ميآورد و بيزحمت خوب ميشود.»
دانش مربوط به آبلهكوبي در زمان فتحعليشاه و توسط دكتر كورميك به ايران آمده و در مناطق مرزي غربي كشور كه تحت حاكميت محمدعليميرزا دولتشاه اداره ميشد اجرا هم شده بود. اما در عهد صدرات اميركبير كوشش شد اين كار عمومي شود. در ادامه اطلاعيه ذكر شده در وقايعاتفاقيه آمده که: «اولياي دولتِ عليّه كساني براي ياد گرفتن اين فن شريف (آبلهكوبي) گماشتهاند كه بعد از آموختن به جميع ممالك محروسه مأمور نمايند كه در هر ولايتي جميع اطفال خود را مردم بياورند و آبلهشان را بكوبند و از تشويش هلاكت رعيت آسوده گردند». به اين ترتيب، اميركبير آبلهكوبي را در ايران عمومي و اجباري كرد و حتي براي كساني كه كودكانشان را براي واكسينه شدن معرفي نميكردند، جريمه تعيين كرد.
مبارزه با وبا
بيماري وبا هر چندوقت يكبار (بيشتر از هند يا عربستان) به ايران ميآمد و كشتار ميكرد. مردم همهگيري اين بيماري را بلاي آسماني ميپنداشتند. اما در عهد صدارت اميركبير جزوهاي به نام «قواعد معالجه وبا» تهيه و ميان كدخدايان و روحانيان شهرها پخش شد كه در آن شيوه پيشگيري وبا و نحوه رسيدگي به بيماران توضيح داده شده بود. علاوه بر اين، مقررات قرنطينه (به نام «گراختين») در مرزها به اجرا در آمد و مسافران چند روز در قرنطينه نگهداري ميشدند و به آنها و وسايلشان دود داده ميشد تا جلوي ورود وبا به كشور گرفته شود.
تاسيس بيمارستان دولتي
تأسيس مريضخانه دولتي يکي از كارهاي سودمند آن زمان است. بناي آن در سال 1266 آغاز شد و در ربيعالاول 1268 افتتاح گرديد. دواخانه مخصوص هم داشت. در تاريخ جديد آن نخستين بيمارستان ايران است. به قراري كه نوشتهاند، چهارصد بيمار را ميتوانستند در آنجا درمان كنند. ميرزا محمدولي حكيمباشي رييس مريضخانه بود و دكتر كازروني، حكيمباشي نظام مسووليت مداواي بيماران را به عهده داشت.»
روزي که امير گريست
در سال 1264 قمري، نخستين برنامه دولت ايران براي واكسن زدن به فرمان اميركبير آغاز شد. در آن برنامه، كودكان و نوجوانان ايراني را آبلهكوبي ميكردند. اما چند روز پس از آغاز آبلهكوبي به اميركبير خبردادند كه مردم از روي ناآگاهي نميخواهند واكسن بزنند. بهويژه كه چند تن از فالگيرها و رمالها در شهر شايعه كرده بودند كه واكسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان ميشود. هنگامي كه خبر رسيد پنج نفر به علت ابتلا به بيماري آبله جان باختهاند، امير بيدرنگ فرمان داد هر كسي كه حاضر نشود آبله بكوبد بايد پنج تومان به صندوق دولت جريمه بپردازد. او تصور مي كرد كه با اين فرمان همه مردم آبله ميكوبند. اما نفوذ سخن رمالها و ناداني گروهي از مردم بيش از آن بود كه فرمان امير را بپذيرند. شماري كه پول كافي داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهكوبي سر باز زدند. شماري ديگر هنگام مراجعه مأموران در آبانبارها پنهان ميشدند يا از شهر بيرون ميرفتند. روز بيست و هشتم ماه ربيعالاول به امير اطلاع دادند كه در همه شهر تهران و روستاهاي پيرامون آن فقط سيصد و سي نفر آبله كوبيدهاند. در همان روز، پارهدوزي را كه فرزندش از بيماري آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امير به جسد كودك نگريست و گفت: «ما كه براي نجات بچههايتان آبلهكوب فرستاديم.» پيرمرد با اندوه فراوان گفت: «حضرت امير! به من گفته بودند كه اگر بچه را آبله بكوبيم جنزده ميشود.» امير فرياد كشيد: «واي از جهل و ناداني! حالا گذشته از اينكه فرزندت را از دست دادهاي بايد پنج تومان هم جريمه بدهي.» پيرمرد با التماس گفت: «باور كنيد كه هيچ ندارم.» اميركبير دست در جيب خود كرد و پنج تومان به او داد و گفت: «حكم برنميگردد؛ اين پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.» چند دقيقه ديگر، بقالي را آوردند كه فرزندش از آبله مرده بود. امير نتوانست تحمل كند؛ روي صندلي نشست و با حالي زار شروع به گريستن كرد. در آن هنگام ميرزا آقاخان وارد شد. او در كمتر زماني امير را در حال گريستن ديده بود. علت را پرسيد. ملازمان گفتند كه دو كودك شيرخوار پارهدوز و بقال از بيماري آبله مردهاند.
ميرزا آقاخان با شگفتي گفت: «عجب، من تصور ميكردم كه ميرزا احمدخان، پسر امير، مرده است كه او اين چنين هايهاي ميگريد.» سپس، به امير نزديك شد و گفت: «گريستن، آن هم به اينگونه، براي دو بچه شيرخوار بقال و چقال در شأن شما نيست.» امير سر برداشت و با خشم به او نگريست، آنچنان كه ميرزا آقاخان از ترس بر خود لرزيد، آنگاه اشكهايش را پاك كرد و گفت: «تا زماني كه ما سرپرستي اين ملت را بر عهده داريم، مسوول مرگشان ما هستيم.» ميرزا آقاخان آهسته گفت: «ولي اينان خود در اثر جهل آبله نكوبيدهاند.» و اميرکبير در پاسخ گفت: «و مسوول جهلشان نيز ما هستيم. اگر در هر روستا و كوچه و خياباني مدرسه بسازيم و كتابخانه ايجاد كنيم، رمالها بساطشان را جمع ميكنند. همه ايرانيها اولاد ما هستند و من از اين ميگريم كه چرا اين مردم بايد اين قدر جاهل باشند كه فرزندانشان در اثر نكوبيدن آبله بميرند.
قربانت شوم
الساعه که در ایوان منزل با همشیرهی همایونی به شکستن لبهی نان مشغولیم، خبر رسید که شاهزاده موثقالدوله حاکم قم را که به جرم رشا و ارتشا معزول کردهبودم به توصیهی عمهی خود ابقا فرموده و سخن هزل بر زبان راندهاید. فرستادم او را تحتالحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که ادارهی امور مملکت به توصیهی عمه و خاله نمیشود.
http://up.iranblog.com/Files73/7008fa7f9c9b4b9a92aa.jpg
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پی سی سیتی]
[مشاهده در: www.p30city.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 703]
-
گوناگون
پربازدیدترینها