واضح آرشیو وب فارسی:موج: گزارشاعتماد به نفس را از كادر فني گرفتيد (3)
خبرگزاري موج - گروه اقتصاد ورزش .
مسيب سروندي
پس از اينكه در روز گذشته به تحليل اوزان 66،55 و 74 كيلوگرم تيم ملي كشتي آزاد كشورمان حاضر در رقابت هاي المپيك چين پرداختم امروزتصميم دارم نيم نگاهي را به 4 وزن باقي مانده كه در آن مسابقات حضور پيدا كردند داشته باشم و از سبك وزن ترين اين چهار وزن آغاز خواهم كرد، وزني كه تك مدال برنز كشتي ايران در المپيك چين توسط مراد محمدي براي كشورمان بدست آمد ، البته اين مدال از سوي منتقدان و سودجويان هميشگي بسيار مورد حمله واقع شد تا از ارزش هاي آن و مراد محمدي كاسته شود اما از انجايي كه هيچ كارشناس و نويسنده اي نمي تواند مدال المپيك را كم ارزش تبليغ كند لذا تلاش ها در اين مسير بي نتيجه ماند.
بله دوستان در وزن 60 كيلوگرم مراد محمدي در حالي روانه مسابقات المپيك شد كه يك طلا و يك برنز جهاني نيز در كارنامه او ديده مي شد و البته آخرين حضور او در مسابقات جهاني حذف از رقابت ها با شكستي سنگين در مقابل كشتي گيري كم نام و نشان بود و اين مسير ادامه پيدا كرد تا فرا رسيدن زمان آماده سازي تيم هاي ملي براي كسب سهميه المپيك، اما آيا مرادي كه قرار بود سهميه المپيك را در وزن 60 كيلوگرم براي كشورمان كسب كند همان مراد محمدي قهرمان جهان بود و يا فاصله بسياري با روزهاي اوج خود گرفته بود؟
بله درست است، جواب اين سوال مشخص مي باشد مراد محمدي فاصله بسيار زيادي را با روزهاي اوج خود گرفته بود و در حدي از كشتي دنيا قرار گرفته بود كه حتي توان قهرماني در رقابت هاي آسيايي را نداشت اما در اين وزن كادر فني با دور انديشي و برنامه ريزي ، كم كم و در مدت زمان معيني مراد محمدي را در مسير آماده سازي براي كسب سهميه المپيك قرار داد تا جايي كه مراد با 40 درصد آماگي روزهاي خوب خود(2006)موفق به كسب سهميه المپيك شد و پس از آن روانه اردو تيم ملي براي آماده شدن جهت حضور در المپيك شد تا در آن مدت كم، كادر فني موفق شود به همت خود مراد ميزان امادگي وي را تاحدود 30 درصد ديگر نسبت به روزهاي اوج گذشته افزايش دهد و حاصل كار نيز كسب مدال برنز دررقابت هاي المپيك چين شد كه خيلي ها معتقدند مراد حتي مي توانست طلايي باشد.
پس از گذشتن از وزن 60 كيلوگرم به رضا يزداني نماينده 84 كيلوگرمي كشورمان مي رسيم جايي كه كشتي ايران و خيلي از كارشناسان بنا بر كسب 2 مدال برنز مسابقات جهاني توسط اين كشتي گير قطعا يك مدال ديگر را براي وي پيش بيني مي كردند، اما بنده درهمان روزهايي كه خيلي ها يزداني را حتي طلايي مي دانستند از اوضاع حقيقي اين كشتي گير مطلع بودم و حتي كسب مدال براي اين كشتي گير را بسيار سخت و دشوار در المپيك با توجه به آمادگي كه دارا بود پيش بيني مي كردم كه حاصل كار نيز همين شد، اما دليل آماده نبودن يزداني به عقيده شما تا چه حدي به مسئولين كادر فني بر مي گردد؟ زمانيكه شما هيچ راهي نداريد به جزء انتخاب يزداني و او نيز دوست ندارد تمرين كند؟
اين يك حقيقت است، متاسفانه جو مطبوعاتي كه در انتخاب ملي پوشان براي حضور در المپيك بوجود آمده بود دست و پاي كادر فني را بسته و اجازه حركت را از آنها گرفته بود به گونه اي كه مربيان و سرمربي تيم مي ترسيدند از كشتي گيران چيزي بخواهند و مورد انتقاد روزنامه هاي زرد قرار بگيرند كه انصافا نيز بايد حق را به انها دادزيرا در آن روزها هر موضوع كوچك و بزرگي از سوي منتقدين بزرگ و حاشيه ساز جلوه داده مي شد ، اما به هر حال و با تمام اين مسايل يزداني نا آماده كه موفق شده بود با 10 درصد امادگي قهرمان و نفر اول ايران شود با حضور تمامي مدعيان براي حضور در المپيك چين انتخاب شد، كه متاسفانه اين آغازي خوب براي اين قهرمان دوست داشتني و پهلوان نبود زيرا مشكلات يزداني از آن پس تازه شروع شد و هر روز ديديم كه مسايل شخصي زندگي او در كار قهرماني اش وارد شد و روزنامه ها نيز او و زندگي اش را به همراه كادرفني به جنجال كشيدند تا جايي كه يزداني حتي چندين بار اردوي تيم ملي را ترك كرد و كادر فني هم به دليل وجود برخي از آدم ها نتوانست جلوي اين قهرمان بايستد و حاصل كار را نيز ديديد.
پس از گذشت از وزن 84 كيلوگرم به ديگر وزن كشتي كشورمان يعني 96 كيلوگرم مي رسيم جايي كه سلطنت بي سوال عليرضا حيدري در سال هاي گذشته بر آن وزن منجر بر اين شده بود تا تمامي حاضران درآن براي ملي پوش شدن در اين وزن و حضور در مسابقات جهاني برنامه ريزي نداشته باشند و حيدري با وجود اينكه روز به روز بر سن قهرماني اش افزوده مي شد فاصله اش نيز با ديگر رقبا افزايش پيدا مي كرد تا جايي كه خود او به يك باره و البته به دليل خستگي بسيار از حضور چندين ساله در اردوهاي تيم ملي انصراف خود را اعلام كرد و مدعيان جديدي در اين وزن پديد آمدند كه در آن زمان مرادي گنجي را مي توان به عنوان بهترين گزينه براي جايگزيني حيدري عنوان كرد اما عجب كه شانس نه با عباس يار بود و نه با كشتي ايران كه گنجي در مسابقات جهاني دچار آسيب ديدگي شد و ديگر در اين وزن كشتي گيري براي كشورمان نماند كه بتوان بر روي او جهت كسب عنوان در مسابقات جهاني حساب بازكرد، اين مسير به همين شكل ادامه پيدا كرد تا روزي كه سعيد ابراهيمي به عنوان يكي از فعالان وزن 84 كيلوگرم به يك وزن بالاتر صعود كرد و خود را به عنوان يك جواني كه فعل خواستن را جهت كسب مدال جهاني صرف كرده است معرفي كرد كه در آن روزها با پيروزي در مقابل گنجي كه تازه از بند آسيب ديدگي جدا شده بود موفق شد پيراهن تيم ملي را بر تن كند و راهي مسابقات جهاني شود و حضور حيدري كه خود سالها در وزن ابراهيمي حضور داشت به عنوان سرمربي تيم و انگيزه خود اين كشتي گير همگي دست به دست هم داد تا ابراهيمي در سال گذشته با كسب مدال نقره جهان به عنوان بهترين كشتي گير ايران از سوي كارشناسان نيز معرفي شود كه متاسفانه بر خلاف ديگر قهرمانان اين مدال منجر بر اين نشد تا ابراهيمي انگيزه اش براي كسب مدال المپيك چين افزايش يابد و ديديم كه اتفاقا برعكس هم شد و ابراهيمي به كسب همين مدال رفت و ديگر پشت خود را نگاه هم نكرد تا جايي كه دوباره بوي المپيك به مشام كشتي گيران رسيد و حيدري نيز خود را دوباره به روزهاي اوج رساند و از آن طرف هم گنجي آسيب ديدگي را بدست فراموشي سپرده بود تا در ميان اين همه مدعي ابراهيمي دور شده از كشتي هم با مصاحبه هاي گوناگون در مطبوعات خود را كم كم به جمع مدعيان افزود و جنگ تازه اي شروع شد با اين عناوين كه حيدري چرا بازگشته و ابراهيمي چرا نا آماده است، اين مسير به همين شكل ادامه پيدا كرد و هر روز حاشيه آن افزايش مي يافت و مدعيان وزن 96 كيلوگرم را بي انگيزه و بي انگيزه تر تا جايي كه اردو را بدون توجه به اخطار مربيان ترك مي كردند رساند و بالاخره روز نهايي فرا رسيد يعني رقابت هاي جام تختي كه در انجا قرار بود تكليف اين وزن مشخص شود و همه چيز پايان يابد ، اما متاسفانه كشتي ايران در آن روزها با بدشانسي عجيبي رو به رو شد زيرا گنجي درتمرينات دوباره آسيب ديد، ابراهيمي حتي 20 درصد آمادگي را هم براي حضور در جام تختي نداشت و حيدري هم كه در همان مبارزه اول از گردونه رقابت ها خداحافظي كرد ودوباره با قهرمان شدن جوان گمنامي همچون اميري حاشيه ها اغاز شد.
با توجه به وجود امدن اين شرايط در آن روزها و نبودن هيچ كشتي گيري درسطح المپيك به جزء ابراهيمي نا اماده بالاخره كادر فني در خلوت خود تصميم بر اين گرفت تا اين كشتي گير به المپيك برود اما مگر منتقدان و حاشيه سازان حتي براي يك روز هم اجازه دادند كه كادر فني بر روي اين كشتي گير تسلط پيدا كند و اين امر به اضافه مشكلات شخصي ابراهيمي دست به دست هم داد تا او با يك شكست در المپيك چين به تمامي اين هياهوها پايان دهد.
پس از گذشتن ازاين وزن به 120 كيلوگرم مي رسيم جايي كه فردين معصومي هر روز اماده و اماده تر از گذشته مي شد و قهرماني در آسيا و مسابقات معتبر تركيه و پيروزي بر بزرگان اين وزن روحيه او ر ا افزايش داد تا جايي كه روز موعود براي اين كشتي گير منظم فرا رسيد و معصومي در ميدان المپيك قرار گرفت، اما شايد اين جمله دركش براي خيلي ها سخت باشد ولي به هر حال بايد پذيرفت كه معصومي در هر 2 كشتي خود اسير اتفاق و حادثه شد و به آن آساني پس از قرار گرفتن در گروه بازنده ها در ديدار سوم و پنجمي هم در مقابل كشتي گيري كه بارها او را شكست داده بود تن به شكست داد تا پرونده كشتي آزاد ايران اين چنين در المپيك بسته شود. در پايان بنده اين سوال را دارم كه اين مشكلات را رئيس فدراسيون كشتي با توجه به حاشيه اي كه سودجويان بر عيله او ايجاد كرده بودند چگونه بايد خاتمه مي داد؟
دوشنبه 4 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]