واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: - حيدرى: آنهايى كه از جنس كشتى نيستند بايد بروند
عليرضا حيدرى دارنده شش مدال كشتى آزاد جهان و المپيك مى گويد: سازمان تربيت بدنى بايد هر چه زودتر در مورد كشتى تصميم گيرى كند و آنهايى كه از جنس اين رشته نيستند، كنار بروند.
حيدرى به ارزيابى عملكرد ملى پوشان ايران در بازى هاى المپيك پرداخت و در خصوص وضعيت كشتى و دلايل ناكامى آن توضيحاتى را ارائه كرد.
كادر فنى ما در المپيك مشكل داشت و مربيان دچار منيت شده بودند. آن ها محسن فرح وشى را به تيم اضافه كردند تا معزى پور برود؛ اما چنين اتفاقى رخ نداد. طبيعى است كه فرح وشى و معزى پور با هم خوب نباشند. در اين بين محمد طلايى كه با كشتى گيران هماهنگ تر بوده و براى تيم زحمت كشيده بود، از حضور در المپيك محروم شد.
تقابل چند مربى با هم در كادر فنى جالب نبود. آنها برنامه هاى همديگر را قبول نداشتند. مربى بدنساز هم به صورت غير حضورى كار مى كرد كه اين اشتباه محض بود. مربى بدنساز بايد در اردو حاضر باشد و از وضعيت كشتى گيران آگاهى داشته باشد تا تمرينى هماهنگ با شرايط جسمانى آن ها در نظر بگيرد. بايد آمادگى جسمانى كشتى گيران اوزان مختلف با هم تفاوت داشته باشد. به دليل عدم تناسب تمرينات مكتوب با وضعيت جسمانى نفرات، بسيارى از آنها از تمرين فرار مى كردند.
حيدرى ادامه مى دهد: «فدراسيون كشتى در سال هاى اخير دائما در حال تغيير نفرات خود بوده است، چون شناختى از اهالى كشتى ندارد. بزرگترين مشكل كشتى اين است كه رييس فدراسيون تخصصى در اين رشته ندارد و به همين علت نمى تواند تشخيص دهد كدام فرد اصلح تر است تا مجبور به تعويض افراد نشود. در كشتى خودمحورى وجود دارد. اگر از ۲۰ بزرگ كشتى براى انتخاب مربى تيم ملى مشورت شود همه آنها خود را معرفى مى كنند.
كسى كه دغدغه خودش را دارد، نمى تواند مشاور خوبى باشد. يزدانى خرم به دليل عدم تخصص يا نداشتن شناسايى درست از اين محيط، دچار مشكل شد. مجبور بود كه روى حرف ديگران حساب كند و زمانى كه مشخص مى شد اين افراد به درد تيم نمى خورند، كنار گذاشته مى شدند. به اين شكل هم زمان را از دست مى داديم و دوباره بايد از نو شروع مى كرديم و هم اين كه اطلاعات و تجربيات فرد قبلى سوخت مى شد.
حيدرى مى گويد: « آدم هاى بزرگ كشتى به دليل بيگانگى يزدانى خرم با اين رشته با او كار نمى كنند. پيوسته مجبور بوده به دنبال رفع سو تعبيرها از خود باشد و بيشتر زمانش را به اين امر اختصاص داده است.
يزدانى خرم به جاى اين كه همه فكرش معطوف به كشتى و زيرساخت ها باشد به دنبال سرتيتر روزنامه ها بود كه آنها را موافق خود كند. به جاى آن كه به كشتى نونهالان و نوجوانان بپردازد فقط با تيم بزرگسالان كه ديگر نمى توان به آن چيزى افزود، كار كرد. اغلب كسانى كه با يزدانى خرم كار كرده اند مى خواستند فقط ديده شوند.
حيدرى در ادامه مى گويد: «فكر مى كنم نبايد ديگر وقت را هدر دهيم. رييس سازمان تربيت بدنى كه يزدانى خرم را براى كشتى انتخاب كرده بهتر است زودتر در مورد فدراسيون تصميم گيرى كند و فردى از خانواده كشتى در رأس كار قرار گيرد، چون به اين شكل كشتى آينده خوشى ندارند.»
اين حرف كه كشتى ايران در حد آسياست، اصلا جالب نيست. بايد هر چه زودتر كسانى كه از اين رشته نيستند جاى خود را به كسانى بدهند كه جامعه كشتى آن ها را دوست دارند. اگر اين اتفاق به سال هاى آينده موكول شود بيشتر از اين ضرر كرده ايم چون ديگر هيچ كسى براى كمك به كشتى قدم جلو نمى گذارد. آن هايى كه از اين رشته نيستند بايد بروند. برخى ها نيز تاريخ مصرف شان در كشتى تمام شده و ديگر حرفى براى گفتن ندارند. مربى اى كه نمى تواند حتى يك برنامه ۴۵ روزه علمى براى تيم ملى بنويسد ديگر به درد اين كار نمى خورد.
دوشنبه 4 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]