تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805478372




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در جست وجوي فرهنگ سازي ترافيكي نفرتي به نام جريمه


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: در جست وجوي فرهنگ سازي ترافيكي نفرتي به نام جريمه
بهار آزادي

بي نظمي ترافيكي، رعايت نشدن مقررات، آمار تاسف بار تصادفات جاده يي و تمامي مشكلات زيست محيطي، اقتصادي، آسيب هاي روحي و رواني و... تحت عناوين مختلفي در بررسي معضل ترافيك مطرح شده است. از جمله راهكارهايي كه به نحوه تفكر سخت افزاري مانند توسعه معابر، افزايش زيرساخت ها يا حضور فيزيكي پليس و... توجه دارد و از طرف ديگر تفكر نرم افزاري به معناي گسترش آموزش و ارتقاي فرهنگ ترافيك و... مطرح شده است. در اين مقاله سعي در بيان تلفيقي از راهكارهاي ارائه شده و به طور كلي به بيان دو نحوه تفكر ذكر شده مي پردازيم.

اگر به فلسفه تدوين قوانين برگرديم متوجه مي شويم كه قانون را خود بشر براي رفاه حال خود وضع كرده، چرا كه در شرايط بي قانوني و آزادي مطلق، آزادي يك عده ممكن است آزادي ديگر افراد را محدود كند و عملاً چيزي تحت عنوان آزادي مطلق وجود نخواهد داشت.

زمان ورود اتومبيل به كشور ما، زماني مشابه و قابل مقايسه با ورود و ساخت اتومبيل در كشورهاي اروپايي نيست، چنان كه اتومبيل در آغاز وسيله يي براي سرگرمي و نمايش تشخص باب بود. مظفرالدين شاه در سفر خود به اروپا در سال 1278 با مشاهده اتومبيل، به وزير مختار ايران در بلژيك دستور داد اتومبيلي براي وي خريداري كند و با راننده مخصوص به كشورمان بفرستد.

در جامعه غيرصنعتي كه استفاده از اتومبيل نه برحسب نياز واقعي، بلكه ناشي از تفنن است، قوانين و مقررات راهنمايي و رانندگي نيز خيلي ضروري به نظر نمي رسد، بلكه وسيله دست و پاگيري است كه هر كس به نوعي از آن فرار مي كند.

در ارتباط با رعايت نشدن قوانين نظريات متعدد روانشناختي و جامعه شناختي وجود دارد كه از آن جمله انگيزه هاي تخلف است. قانون شكني آگاهانه و قانون شكني ناشي از اشتباه تقسيم بندي كلي است كه تقريباً شامل تمامي موارد تخلف ناشي از خطاي انساني است. در مقابل واكنشي كه قانون در ارتباط با مجازات متخلفان انجام مي دهد، منشاء عادت شدن تخلف و از بين رفتن قبح جرم در نزد رانندگان شده يا به شكلي متفاوت، ترس از جريمه و عواقب بعد از آن منجر به رعايت قانون حين رانندگي مي شود، به طور مثال در دوره يي مشخص برخوردي بسيار قاطع با نبستن كمربند ايمني صورت گرفت، در نتيجه در خيابان ها با رانندگاني مواجه بوديم كه همه به اين قانون عمل مي كردند، به طور مثال در تاكسي ها رانندگان سريعاً به مسافر خود در مورد بستن كمربند تذكر مي دادند و با اينكه عده يي تنها با نزديكي به محل استقرار پليس از كمربند استفاده مي كردند، اما پس از گذشت يك دوره مشخص و سست شدن نحوه نظارت پليس بر اين موضوع، شايد بتوان گفت كمي بهتر از قبل اين قانون رعايت مي شود. اما اثر ديگر اين طرح، جا افتادن استفاده از صندلي جلو براي يك نفر است و نه دروني شدن استفاده از كمربند ايمني. ترس از پليس و جريمه هاي نقدي شايد بتواند در يك دوره كوتاه رفتار ترافيكي افراد را قانونمند كند اما به هيچ عنوان در راه فرهنگ سازي مفيد واقع نمي شود، تنها در صورتي در مسير فرهنگ سازي حركت مي كند كه بتواند به همان شدت اوليه كنترل شود و نظارت به مرور زمان كمرنگ نشود زيرا فرهنگ طبق تعاريف متعدد خود در طول سال هاي دراز در تمامي جنبه هاي رفتاري و ارزش هاي دروني يك فرد به وجود مي آيد؛ فرهنگ يا تمدن، در گسترده ترين معناي مردم شناختي خود، آن كل پيچيده يي است كه شناخت ها، باورها، هنر، اخلاق، حقوق، آداب و رسوم و ديگر توانايي ها يا عاداتي را كه به وسيله انسان، به عنوان عضو جامعه كسب مي شود را دربر مي گيرد.

اشتباه در به كارگيري واژه فرهنگ ترافيك به جاي رفتار ترافيكي راننده، منجر به قاطي شدن لزوم وجود قانون و اعمال سختگيري در اجراي آن و حفظ ايمني و نظم راه با يك فرآيند طولاني مدت و كاملاً آموزشي، ارزشي و دروني است. رانندگان داراي رفتارهاي ترافيكي متفاوتي حين رانندگي هستند كه برگرفته از شخصيت آنهاست يا اينكه فشارهاي ناشي از استرس و خستگي ترافيك منجر به شكل گيري شيوه هاي غيرعادي رانندگي در افراد مي شود، به عنوان نمونه شخصيت تهاجمي يا رانندگي تهاجمي كه مي توان آنها را با توجه به ويژگي هاي شخصيتي ناآرام، منش ناپايدار و انواع ناامني هاي رواني و ناپختگي هاي عاطفي به چندين دسته تقسيم كرد؛

سرعتي ها، سبقتي ها، خودنماها، قانون گريزها و رقابتي ها. رانندگي اين افراد كه در تمامي دنيا و از جمله در كشور ما بسيار زياد ديده مي شود، نحوه برخورد و برنامه ريزي كنترلي و نظارتي خاصي را مي طلبد كه در كشور ما توجهي به آن نشده است. آموزش هاي لازم در زمينه كنترل رفتارهاي هيجاني، كنترل خشم و خويشتنداري، حفظ آرامش و... حين رانندگي تنها با آموزش تئوري امكان پذير نيست، همان طور كه جريمه هاي مكرر يك فرد با رفتار ترافيكي سبقتي در تصحيح شيوه رانندگي او اثري نخواهد گذاشت. در سيستم جريمه يي در قوانين كشورهاي اروپايي سه نوع مجازات در برابر تخطي از قانون مطرح شده است كه اين سه به ترتيب توسط پليس، مردم يا اجتماع و در آخر قوانين و دادگاه است. انواع جريمه به شكل محدوديت آزادي فرد يا زنداني شدن، دوم جريمه در زمينه باطل شدن گواهي رانندگي و نوع متداول جريمه نقدي به صورت روزانه و در آخر جريمه هايي كه منزلت و جايگاه اجتماعي فرد را تهديد مي كند.

به عنوان مثال در كشور ما با رسانه يي شدن فعاليت پليس نامحسوس و نشان دادن شماره ماشين و فرد كه مرتكب خلاف شده است، به نوعي جايگاه اجتماعي او با آسيب مواجه مي شود. بازدارنده نبودن مجازات ها، برخورد يكسان قانون با فردي كه بارها به دلايل واحدي توبيخ شده است با افراد معمولي ديگر، از جمله مشكلات و كاستي هاي قوانين در كشور ما است. نبودن بستر مناسب اعمال قانون در خيابان هايي كه ترافيك و سرعت حركت خودروها عملاً نقش بزرگراه را به كوچه تغيير داده است و توقف يك خودرو توسط پليس براي جريمه كردن خود عامل ترافيك و اعتراض خودروهاي ديگر است، منجر به تغيير نقش پليس و كاهش قدرت مديريتي وي در معابر مي شود، پليسي كه ابزار وي يك سوت و دستي است كه به هدايت خودروها مي پردازد. در همين رابطه رئيس راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ سرهنگ سيدهادي هاشمي در تعريف ترافيك استاندارد در مهندسي ترافيك گفته است؛ به ازاي هر يك كيلومتر طول راه با عرض 7 متر و 30 سانتيمتر، تردد هر دقيقه 8 دستگاه خودرو است. در اين شرايط ضمن كاهش راهبندان، استرس رانندگان نيز كم شده، ايمني سفرها افزايش يافته و امداد و نجات، حركت اورژانس، آتش نشاني و... در شرايط اضطراري به راحتي انجام مي گيرد.

اين در حالي است كه با در نظر گرفتن تعريف ترافيك استاندارد، براساس نمونه گيري كه در يك خيابان با دو باند حركتي رفت و برگشت در تهران انجام شده به جاي

8 دستگاه، در هر دقيقه 76 دستگاه خودرو عبور مي كنند. در اين شرايط ديگر چراغ، پليس، نظم، حركت بين خطوط و... معنايي ندارد و ملزومات ترافيكي، ساختار هندسي راه و... كاركردي با نتيجه يي عكس پيدا خواهد كرد.

در كشور ما لزوم به كارگيري سيستم هاي هوشمند به جاي حضور فيزيكي پليس بارها توسط مسوولان اعلام شده است، اما آنچه در مورد تقاطع هاي مجهز به اين تكنولوژي مي توان گفت، كارايي ناقص آنهاست به طوري كه فقط رانندگان مي دانند در اين مكان دوربين و سيستم هوشمند كار گذاشته شده است اما تا به حال كسي عكسي كه نشانگر خلاف كردن شان باشد، دريافت نكرده است، در نتيجه تنها با صرف هزينه هاي گزاف در عمل پيشرفتي در وضعيت ترافيكي صورت نمي گيرد. در تهران از حدود چهار سال پيش عمليات نصب و راه اندازي سيستم هاي هوشمند شروع شده و در حال حاضر292 تقاطع مجهز به سيستم هاي هوشمند وجود دارد كه 221 مورد آن از طريق مركز كنترل ترافيك كنترل مي شود.

امروزه در اكثر كشورهاي دنيا سيستم هاي هوشمند با مديريتي منظم در خدمت رانندگان و پليس قرار مي گيرد و كارايي آنها با قبوض جريمه مبتني بر عملكرد دقيق اين سيستم ها براي رانندگان ملموس و عيني شده است. از نتايج بارز اين سيستم ها در كشورهاي مختلف مي توان به اين موارد اشاره كرد؛ افزايش سرعت متوسط، كاهش تاخير و توقف اعمال شده بر رانندگان، انتخاب بهترين اختلاف زماني بين تقاطعات يك محور براي ايجاد موج سبز، امكان سرويس فوري به خودروهاي ويژه نظير آتش نشاني، آمبولانس و از همه مهم تر جايگزيني حضور فيزيكي پليس و برگ هاي جريمه با دوربين ها و سيستم هاي هوشمند...

هم اكنون در سراسر دنيا استفاده از سيستم كنترل هوشمند چراغ هاي راهنمايي به عنوان ابزاري براي كاهش ميزان تاخير در شبكه راه هاي شهري مطرح و اكنون در بيش از 65 كلان شهر مهم جهان حدود 12100 تقاطع را تحت پوشش دارد. در شهر سيدني (استراليا) نصب اين سيستم باعث 30درصد كاهش مصرف سوخت و 25درصد كاهش آلودگي هوا شده است. در شهر پاريس 10 درصد كاهش مصرف سوخت، 30 درصد كاهش توقف و 20 درصد كاهش زمان سفر، در شهر تورنتو 7/5 درصد كاهش مصرف سوخت، 22 درصد كاهش توقف و 8 درصد كاهش زمان سفر شده است.

همچنين در كشور خود ما، مقدار 203 ميليون و 280 هزار ليتر در سال صرفه جويي در مصرف سوخت خواهيم داشت كه معادل 28 ميليارد و 296 ميليون و 576 هزار تومان است. اين صرفه جويي در يك ساعت 15هزار و 312 تومان است و بنابر آمار و ارقام موجود با به كارگيري سيستم هوشمند تا 24 درصد صرفه جويي در مصرف سوخت خواهيم داشت.

از سال 2003 تا 2006 روند صعودي تاثير به كارگيري سيستم هاي هوشمند قابل توجه و بررسي است، به طوري كه در انواع جرائمي مانند؛ سرعت، كمربند ايمني و عبور از چراغ قرمز، بيشترين تاثير را داشته است. علاوه بر مزاياي ذكر شده براي به كارگيري اين سيستم در كشور ما، مزيت ديگري كه خاص كشور ماست، تغيير ديدگاه مردم به اجراي قوانين و پيگرد دقيق آن است، متاسفانه نوع و شيوه برخورد با تخلف فاقد ميزاني است كه مانع انجام خلاف شود. تفكرات عامه و توده يي مردم درباره علت جريمه شدن از اين اعتقاد سرچشمه مي گيرد كه بر اساس خصومت شخصي و در بيان صريح از روي عقده است و نه اجراي قانون. اين تفكر غلط در بسياري موارد از كارايي باز دارنده حضور پليس كاسته و برعكس بارها مشاهده شده است كه فرد پس از جريمه شدن نه تنها از عملكرد خود پشيمان نمي شود كه بر اساس احساس انتقام جويي به خلاف خود ادامه مي دهد.... هيچ راننده يي مجبور و ناچار به انجام تخلف نيست مگر اينكه از نظر ذهني آن را براي خودش حل كرده باشد و اين حق را به خود بدهد كه مي تواند به راحتي خلاف كند، چون بارها اين كار را انجام داده و كسي به او اعتراض نداشته است،

بازدارنده نبودن جريمه ها در كشور ما با كاهش مداوم ارزش پول بي ارتباط نيست و اين در حالي است كه در بسياري از كشورهاي اروپايي جريمه عبور از چراغ قرمز معادل نصف ديه يك فرد است، در بسياري از كشورها از سيستم ساده يي به نام سيستم امتيازدهي به عنوان روشي براي برخورد هوشمندانه با تخلفات ترافيكي افراد و اثرگذاري اين تخلفات روي كيفيت گواهينامه رانندگي استفاده مي شود. از جمله اين كشور ها مي توان استراليا، برزيل، كانادا، فرانسه، سنگاپور، تايوان، انگليس و امريكا را نام برد. با به كار بردن اين سيستم مي توان امتياز رانندگي را از راننده يي كه تخلفات زياد يا پرمخاطره يي دارد، گرفت.

در همين شرايط خلاف كردن در كشور ما يك تفنن و گاه در بين برخي اقشار مايه افتخار و غرور مي شود. نمونه هاي بسيار رفتارهاي ترافيكي نمايشي و حتي وجود فرهنگ اصطلاحات خاصي در بين رانندگان مانند ساندويچ شدن، آينه زدن، تقه زدن، دستي كشيدن حين رانندگي، تيك آف و... نشانگر كارايي ناقص جريمه ها است. در اين رابطه مي توان كشور آلمان را مثال زد كه براي اعمال بهتر قوانين رانندگي تست روانشناسي وجود دارد و متخلفاني كه تا 15 بار مرتكب خلاف و قانون شكني شوند، تحت بررسي اين تست قرار مي گيرند و براي هميشه از رانندگي محروم مي شوند.

البته در هيچ جاي دنيا به ازاي معابر و چهارراه ها پليس وجود ندارد و حتي بر فرض وجود پليس، رفتارهاي اينچنيني با جريمه يك بار و دو بار پليس حل نمي شود بلكه حضور متعدد دوربين ها و از همه مهم تر ثبت واقعي رفتارهاي خلاف قانون و مطلع شدن مداوم رانندگان، نوعي آگاهي را در افراد به وجود مي آورد كه حتي در دورترين نقطه و در خلوت ترين ساعات چشم هاي مصنوعي مشغول ضبط عملكرد آنها است؛ چشم هايي كه ديگر بهانه خطاي ديد و يا خصومت شخصي هم در آن هيچ جايگاهي نخواهد داشت.

پس از شكل گيري آگاهي و اطمينان واقعي به حضور ناظر در تمام مكان ها، رفتار ترافيكي شكل مي گيرد. بارها شنيده شده كه رانندگان كشورهاي غربي بافرهنگ تلقي شده و رانندگان ايراني بي فرهنگ، اين دقيقاً اشكال اين طرز تفكر است، مسلماً در كشور ما هم اگر سيستم هاي نظارتي به واقع و منظم عملكرد صحيحي داشته باشند، نقش پليس و همچنين منزلت پليس و قدرت مديريتي وي افزايش پيدا كند، رانندگان ما هم بافرهنگ تلقي مي شوند، نمود عيني اين تفكر در نحوه رانندگي ايرانيان مقيم خارج و در عين حال رفتار ترافيكي خارجيان در داخل كشور است و... به طوري كه ايراني با فرهنگ پايين رانندگي، در آن كشورها مطيع قانون بوده و اروپايي با فرهنگ ترافيك بالا در ايران همانند ديگر شهروندان لايي مي كشد، سبقت مي گيرد و در مقابل پليس از چراغ قرمز عبور مي كند،

حتي اگر خودمان را جاي پليس هاي كشور بگذاريم، حتماً رفتاري فاقد كارايي مديريتي لازم را خواهيم داشت، عده بسياري كه تنها به دليل سپري كردن دوره خدمت سربازي در اين پست قرار مي گيرند؛ روشي كه در هيچ جاي دنيا به كار گرفته نمي شود، زيرا چنين فردي با علاقه به كار خود نمي پردازد و يا فردي كه تمام طول روز در معرض انواع آلودگي هاي تنفسي و صوتي است، در گرما و سرما مجبور به ايستادن است و همواره در معرض خطرات متعدد جاني قرار مي گيرد و در صورت اعمال قانون با مردمي مواجه مي شود كه تمام ارزش هاي ديني را به زبان مي آورند و گوش پليس را با قربانت شوم پر مي كنند تا اين برگه جريمه را نگيرند و در همان لحظه اگر پليس كوتاه نيايد، تمام وجود پليس را سرشار از عقده مي بينند و با خشم و غضب برگه جريمه را قبول مي كنند، در چنين شرايطي وجود سيستم هاي هوشمند كارا، تمام اين مشكلات را حل مي كند به طوري كه هيچ بهانه يي نمي تواند باعث اعمال قانون شود.

گشت نامحسوس پليس نمونه بسيار خوبي است كه رفته رفته منجر به شكل گيري ترس دروني از جريمه شدن منجر به آگاهي شخصي از حضور پليس مي شود و اين آگاهي، طي ساليان متمادي به عادت رفتاري تبديل مي شود كه فرد ناخواسته آن را انجام مي دهد و نسل هاي بعد حتي اگر آموزش هاي لازم را تحت عناوين مختلف هميار پليس و... نبينند از پدر و مادر خود مي آموزند كه رانندگي درست چه رفتاري است و بعد ها مي آموزند كه عبور نكردن از چراغ قرمز قبل از هر چيز يك قاعده و قانون است كه تخطي از آن ضررهاي فراوان جاني و اقتصادي را در پي دارد و مانند كودكان امروز با مفاهيم رعايت حقوق ديگران، احترام به حقوق ديگران و... در شرايطي متناقض با تمام ارزش هايي كه به او ديكته شده است مواجه نمي شود كودكي كه عملاً مي بيند، رعايت قانون و طبق هنجار هاي ترافيكي عمل كردن، خود عين بي نظمي است، كودكي كه عملاً ياد نمي گيرد به عنوان عابر پياده نبايد در موقعي كه چراغ سبز است حركت كند، چون باعث ترمز بيجاي خودروها و اختلال در حركت مي شود، در بزرگسالي و حين رانندگي هم براي عابر پياده ارزشي قائل نمي شود و هرجا كه توانست از چراغ مي گذرد و اين قاعده كاملاً بر عكس كشورهاي ديگر دنيا را ياد مي گيرد كه در ايران اگر چراغ قرمز بود با تمام وجود گاز دهد و چهارراه را بگذراند و اگر چراغ سبز بود با احتياط و سرعت كم عبور كند،

البته لزوم يادآوري منظم قوانين به كودكان همواره وجود دارد اما اين حركت همسو با پروسه عملي شدن اجراي قدرتمندانه قوانين مي تواند به هدف خود نزديك شود. همان طور كه تعليم شيوه رانندگي صحيح در كشورهاي ديگر براي كودكان همسو با واقعيت هاي عيني رفتارهاي ترافيكي در جامعه است. آموزشي كه در مورد كودكان ايران و نسل جديد رانندگان در كشور ما بهتر است صورت بگيرد، دروني شدن مفهوم خطر است به طوري كه فرد مي داند يك اشتباه در رانندگي به معناي واقعي خطر مرگ را براي خود و ديگران به همراه خواهد داشت، آگاهي دروني از خطر در مورد رانندگي بين مردم ما شكل نگرفته است زيرا همواره به تحسين رانندگان تيز و با دست فرمان حرفه يي و رانندگي پرشتاب پرداخته ايم و در برابر كسي كه آهسته رانندگي مي كند و قانون را رعايت مي كند ترسو و كند ناميده مي شود. تفهيم احساس خطر مثلاً در مورد برخي بيماري ها به خوبي شكل گرفته است، مردم نشانه ها، آثار و عواقب آن را به خوبي مي دانند، در نتيجه بسيار محتاط در برابر آن عمل مي كنند در مورد رانندگي در جاده ها و معابر هم به همين شكل از كودكي بايد تفهيم خطر در مورد سوانح جاده يي به صورت متداوم و آموزش وار صورت بگيرد. در سال هاي اخير صدا و سيما نقش موثري در اين مقوله داشته است كه بيشتر از همه شهرت كاراكترهاي كارتوني در بين كودكان است و استفاده طنزآميز از اين كاراكترها در گفتمان هاي آنهاست. اما در مورد درك واقعي خطر نتايج كمتري را دربر داشته است.

در نهايت مي توان اينطور نتيجه گرفت كه در كشور ما هنگامي كه سواره رو، كاركرد پياده رو دارد، پياده رو كاركرد پاركينگ، موتور كاركرد تاكسي پيدا مي كند، با سرنشين سه نفر و گاه بيشتر و... و پليس فاقد ابزار لازم، رانندگي مفهومي تفريحي، تفنني و نمايشي به جاي وسيله جابه جايي پيدا مي كند و همچنين وجود ناقص عناصر مختلف اجرايي يا گاه به كارگيري سيستم هاي هوشمند مدرن اما نتيجه اندك آنها و عوامل متعدد ديگر همه و همه در تركيب با هم نظام متشنجي را پديد مي آورد كه شايد كمترين خسارت آن، خسارت هاي مالي و اقتصادي است و بيشترين خسارت آن، بيماري هاي روحي و رواني است. اميد است مسوولان مربوطه جايگاه صريح قانون و ضرورت اعمال دقيق آن را در بين مردم كشورمان طوري جابيندازند كه مفهوم فرهنگ ترافيك با ضرورت اعمال قانون و وظيفه عمل به قانون مانند تمامي كشورهاي دنيا اشتباه گرفته نشود و نظم ترافيكي شكل گرفته جدا از بار ارزشي كه تنها در صورت عادت شدن و دروني شدن پيدا مي كند، تبديل به رفتار طبيعي و قاعده كلي عبور و مرور شود و در آخر، رعايت قانون توسط تك تك افراد با آگاهي از حضور پليس و اصل رعايت قانون يا حتي بدون حضور پليس و دستگاه هاي ناظر طي ساليان متمادي به وقع بپيوندد.

منابع در دفتر روزنامه موجود است.
 يکشنبه 3 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 249]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن