تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837546951
جهان - المپيك، سكوي پرتاب دموكراسي
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: جهان - المپيك، سكوي پرتاب دموكراسي
جهان - المپيك، سكوي پرتاب دموكراسي
جان ففر/ ترجمه: محمدحسين باقي:مقالهاي كه پيشرو داريد المپيك را به مثابه محور و اساس دگرگوني سياسي در چين ميپندارد. اين مقاله هر چند چهار روز پيش از برگزاريهاي بازيهاي المپيك نگاشته شده اما مترجم با كسب اجازه و پوزش از محضر خوانندگان محترم تنها تغييراتي در «زمان» افعال ايجاد كرد. از آنجا كه مقاله مذكور زمينههاي فروپاشي احتمالي رژيم اقتدارگراي چين را با نگاهي به بازيهاي المپيك به بررسي ميپردازد لذا مطالعه آن خالي از لطف نيست.
دوام و بقاي چشمگير حزب كمونيست چين (CCP) از پس از جنبش دموكراسيخواه سال 1989 بسياري از انديشمندان را به ترديد در خصوص چشماندازهاي دموكراتيزاسيون در چين سوق داده است. هيچ پيشبينياي به نظر درستتر از اين نميرسد كه حزب كمونيست تا سالهاي آينده- اگر نگوييم دههها - كنترل چين را به عهده خواهد داشت. هيچ پيشبينياي مضحكتر از اين نيست كه بگوييم حزب كمونيست به روزهاي پاياني خود نزديك ميشود.
البته چشمانداز دموكراتيزاسيون در چين هرگز آنقدر كه بايد، مطلوب نبوده است. به راستي، برگزاري بازيهاي المپيك ممكن بود تبديل به يك بحران بزرگ با اثرات گسترده و مهيب گردد. در واقع، فعالان و فعاليتهاي مخالف حزب كمونيست از المپيك به عنوان ابزار فشاري براي سوق دادن كشور به سوي دموكراتيزاسيون استفاده كرده و فشارهاي خود را همچون دانشجويان در المپيك 1968 مكزيكوسيتي (كه با قتلعام مرگبار 300 دانشجو يك روز قبل از آغاز بازيها خاتمه يافت) افزايش دادند. در عين حال المپيك ميتوانست زمينه دموكراتيزاسيون را فراهم آورد آنگونه كه المپيك سال 1988 در كره جنوبي چنين كرد. رهبري حزب كمونيست كاملا از اين خطرات آگاه بوده و نسبت به مخالفان خود بسيار سختگير بود. هرچند رهبري حزب قادر به كنترل پيامد حوادثي كه ميتوانست منجر به فروپاشي آن شود، نبود.
عدد جادويي 2025
پيش از فروپاشي كمونيسم در اروپاي شرقي در سال 1989، هر چند اطلاعات در خصوص بحران اقتصادي و ساختاري اتحاد شوروي از سوي منابع مختلف اطلاعاتي و جاسوسي براي سياستسازان در دسترس بود اما تحليلگران و انديشمندان بر اين باور بودند كه اتحاد شوروي نه تنها فرو نميپاشد كه رشد هم خواهد كرد.
همچون اتحاد شوروي در سال 1989، چين نيز در حال حاضر با دشواريهاي سخت اجتماعي، جمعيتي، سياسي، ساختاري، قومي و اقتصادي دست و پنجه نرم ميكند. اينها تنها بخشي از ابعاد بسيار مشكلساز پرجمعيتترين كشور دنياست. و به همين ترتيب، بسياري از انديشمندان و تحليلگران فرآيند بنيادين و چشمگير دموكراتيك را در آينده نزديك در اين كشور پيشبيني نميكنند. همچون مورد شوروي، دانشمنداني مثل «هري. اس. راون» استدلال ميكنند كه چين فرو نخواهد پاشيد بلكه به تدريج رشد خواهد يافت و تا سال 2025 تبديل به يك دموكراسي ميشود». در همين حال، رونالد اينگلهارت و كريستين ولزل در سال 2005 پيشبيني كردند كه «چين طي دو دهه آينده- عمدتا تا سال 2025 - به يك دموكراسي ليبرال گذر خواهد كرد». كساني كه مثل «مينكسين پي» به نظريههاي تطور اقتصادي اعتراض و انتقاد دارند به عزم حزب كمونيست براي دفاع از حاكميت و انحصار بلامنازع خود با تمام ابزارهاي لازمه اشاره كرده و توانايي اين حزب را براي طرح استراتژيهاي جديدي كه ميتواند «چشمانداز حاكميت آنها طي دو دهه آينده را بيشتر كند» برجسته ميسازند.
البته شرايطي كه در چين امروز وجود دارد و شرايطي كه در چين سال 1989 - يعني زماني كه جنبش دموكراسيخواه در «تيان آن من» شكل گرفت - وجود داشت، به نحو چشمگيري به يكديگر شبيه است. در 1989، فساد و تورم فراگير مهمترين موضوعات سياسي بودند. اين دو موضوع دقيقا امروزه نيز دو مشكل اساسي چين است. فساد آنچنان در اين كشور فراگير و غير قابل كنترل شده است كه «هو جين تائو» رئيسجمهور چين اخيرا آن را پذيرفت و قول به نابودي فساد در اين كشور داد. فراتر از آن، تورم در حال رسيدن به سطوح بسيار خطرناكي است كه البته با بيكاري گسترده در ميان شهرنشينان تشديد شده است. سلسله مراتب و سطح پايينتر اين «چين دوم» نميتواند تداوم چنداني داشته باشد و نظريهپردازان و متفكران دولت چين هشدار دادهاند كه «افزايش قيمت مسكن و مواد غذايي نارضايتي را ميان اكثريت فقراي شهري دامن ميزند».
افزون بر اين، اعتراضهاي شهري طي سالهاي اخير تبديل به پديدهاي رايج در چين شده است. بهطور مثال، در سال 2005 آمار دولتي حاكي از ثبت 87 هزار اعتراض بود كه در برخي از اين اعتراضها بهطور ناخواسته از سلاح استفاده ميشد كه ماهيت اين اعتراضها را بسيار خشن مينمود و برخي ديگر شامل اعتراضهاي دهها هزار نفري بود. به علاوه، آكادمي علوم اجتماعي چين گزارش داد كه 20درصد از فارغالتحصيلان دانشگاههاي چين در سال 2007 همچنان بيكارند. هزاران نفر از اين فارغالتحصيلان در كشورهاي غربي و دموكراتيك دانش آموختهاند. اين جوانان بسيار باسواد، بيكاراني در قلب پكن هستند كه ميتوانند تبديل به سربازان پياده يك جنبش جديد دانشآموزي ديگر شوند.
دموكراسي به مثابه امري غير قابل انتظار
تجربيات دموكراتيك دهههاي اخير سه درس مهم به ما آموخته است. اول، جنبشهاي اجتماعي دموكراتيك غالبا در زماني كه انتظار آن را نداريم شكل ميگيرند و موفقيت دموكراسيسازي نيز در نامناسبترين شرايط صورت ميگيرد. دوم، دموكراتيزاسيون موفقيتآميز و ضعف برخاسته از آن به گونهاي ظريف با فرصتهاي سياسي كه در درون يا خارج از سيستم ميتواند مورد سوء استفاده قرار گيرد مرتبط است. سوم، شرايط و فرصتها بهطور طبيعي منجر به دموكراتيزاسيون نميشود؛ مردم بايد از اين فرصتها بهرهبرداري كرده و استراتژيها و تاكتيكهايي كه ميتوانند بر رژيم فائق آيند را شكل دهند. دموكراتيزاسيون مبتني بر واقعيات انتزاعي يا تصميمات روشنفكرانه نخبگان نيست بلكه مبتني بر خواستها و فشارهاي موثري است كه دارندگان قدرت را به استعفا واداشته و يا آنها را واميدارد كه با اصلاحات سياسي موافقت نمايند. وقتي فشارهاي موثر بر رژيم اقتدارگرا وارد آمد، ستونهاي ديكتاتوري سست و يا شكسته ميشود و نخبگان حاكم مجبور به مذاكره يا استعفا ميشوند. همانگونه كه مدتها پيش «فردريك داگلاس» بيان داشت «قدرت هيچ چيزي را بدون درخواست و فشار به كسي نميدهد. هيچگاه چنين نبوده و نخواهد بود كه قدرت به خودي خود چيزي را به كسي بدهد.» لذا درخواست براي دموكراسي در چين طي برگزاري بازيهاي المپيك و ابراز اين درخواستها ميتوانست لرزههايي سخت ايجاد كند.
ظهور سريع و گسترش جنبشهاي اجتماعي دموكراتيك غالبا باعث تعجب عميق متخصصان ميشود. تنها در ماههاي اخير دو جنبش غيرمنتظره سربرآورد. اولين آن در سپتامبر 2007 پس از آن آغاز شد كه راهبان برمهاي به خيابانهاي رانگون آمده و يك جنبش دموكراتيك را به راه انداختند. سركوب وحشيانه اين جنبش منجر به «تاثير انعكاسي» اين حركت و بالتبع محكوميتهاي بينالمللي و فشارهايي شد كه مذاكرات دولتي با «آنگ سان سوكي» رهبر مخالفان در خصوص قانون اساسي جديد را تسهيل كرد. پنج ماه پيش از المپيك، راهبان تبتي يك جنبش اعتراضي عليه دولت چين را آغاز كردند كه مثل آتش به ساير بخشهاي اين كشور سرايت كرده و محكوميتهاي بينالمللي عليه چين را به ارمغان آورد. در واكنش، روشنفكران چيني توماري اعتراضي براي دولت چين و ساير اعضاي حزب كمونيست ارسال داشتند. جالب توجه آنكه يكي از دادستانهايي كه پرونده جنبش 1989«تيان آن من» را در دست داشت در زمره اين جنبش تومارنويسها بود كه از سوي «فانگ ليژي» روشنفكر چيني آغاز شده بود.
دگرگونيهاي غيرمنتظره در رويكردهاي مردمي- يعني تغيير از ترس به خشم- غالبا با حوادثي شگرف و البته نمادين همراه است كه اساسا ميزان و اندازه بيعدالتي ادراك شده و ميزان انگيزه مقاومت در توده مردم را تغيير ميدهد. طي اين زمانهاي خاص، مردم ناگهان درمييابند كه ديگران نيز در اين احساسات و نگرشها سهيم و مشتركند و درمييابند كه رژيم قدرتمند ديروز به راستي ضعيف و شكننده است. بسياري از انديشمندان استدلال ميكنند كه چنين دگرديسيهايي در افكار عمومي در چين امروز كاملا ناممكن است، چراكه چينيها در حال حاضر بيش از هر زمان ديگري مليگرا و ماديگرا شدهاند و اينكه روشنفكران و دانشجويان چيني بيشتر به فكر يك دولت سالم و كارآمد هستند تا دموكراتيزاسيون. در هر حال، اينگونه استدلال اين پويايي كه به جنبش 1989 منتهي شد را درك نميكنند. بسياري از فعالان دانشجويي- چه رسد به كارمندان دولتي- خود هيچ نميدانستند كه به آرامي در حال اشتغال و مشاركت در يك جنبش عظيم هستند. حادثه دگرگونكنندهاي كه در سال 1989 جريان امور را بهطور گستردهاي تغيير داد زماني شروع شد كه گروهي از دانشجويان اعتصاب غذا كردند. تا زماني كه اين اعتصاب برقرار بود بسياري از مردم و دانشجويان با اين جنبش همراهي كردند. البته اين اعتصاب غذا بنيانهاي اخلاقي مشروعيت دولت را به چالش كشيد و مردم را به لحاظ احساسي به حركت در آورد. در فاصله چند روز، بدون اينترنت يا موبايل، بيش از يك ميليون نفر مثل كارمندان دولتي، پرسنل پليس و ارتش و مطبوعات دولتي و غيره به خيابانهاي پكن (و جاهاي ديگر چين) ريختند و با دانشجويان به ابراز همدردي پرداختند. آيا اينگونه حوادث شگرف ميتوانست دوباره طي اين بازيهاي المپيك به وقوع بپيوندد؟
المپيك به مثابه يك جرقه
بسياري از مباحث تا پيش از برگزاري بازيهاي المپيك حول موضوعاتي مثل: احتمال تحريم بخشي از المپيك يا تحريم كلي آن به دليل سوء استفادههاي حقوق بشري چين، حمايت اين كشور در نسلكشي دارفور و موضوع تازه سركوب شديد شورش تبت، ميگرديد. توجه اندكي به اين مسئله شده است كه چگونه المپيك ميتواند تبديل به پنجرهاي از فرصتها براي اعتراض باشد. المپيك بهطور بالقوه ميتوانست باعث برافروختن جرقهاي در خرمن جنبشهاي قدرتمند مردمي باشد كه در نهايت ميتوانست منجر به دموكراتيزاسيون به واسطه چند راه ممكن گردد.
بهطور نمادين، اولين جرقه زده شده است؛ اين جرقه همان مشعل المپيك بود. در مدت 5 ماه مشعل المپيك مسيري 85 هزار مايلي در 20 كشور را پيموده است. تظاهرات در شهرهاي مهمي مثل پاريس، لندن و سانفرانسيسكو بسيار چشمگير بود. حوادث احمقانهاي حتي پيش از روشن شدن مشعل المپيك آغاز شده بود. فعالان هوادار تبت به مراسم زنده روشن شدن مشعل حمله برده و باعث مختل شدن برنامه و شرمسار كردن «لي كي» رئيس كميته سازماندهي پكن شدند. ساير معترضيني كه با شورش تبتيها همراه شدند ضربه سختي به چهره بينالمللي چين زدند و دولت را كاملا از خطرات گسترده برگزاري المپيك آگاه ساخت.
المپيك پنجرهاي چندهفتهاي را گشود كه طي آن تقريبا دو ميليون توريست از چين ديدار كردند. همچنين بيش از 20 هزار روزنامهنگار كه نماينده شبكههاي رسانهاي خارجي بودند نيز حضور داشتند. اين روزنامهنگاران ميتوانستند به شكار نمونههايي از تظاهرات و سركوب پرداخته و آن را به صورت زنده براي صدها ميليون نفر از مردم چين و ساير كشورهاي دنيا مخابره كنند. برخلاف قتلعام وحشيانه فعالان دانشجويي مكزيكي كه 10 روز پيش از بازيهاي المپيك 1969 سعي در جلب توجه جهان نسبت به خود داشتند اما توانايي دولت چين براي سركوب اعتراضات در پكن بينهايت محدود بوده و در وضعيت فعلي داخلي و بينالمللي اين كشور نتيجه معكوس ميدهد.
اعتراضهاي سياسي در مخابره زنده اخبار از مراسم بازگشايي المپيك- و حتي طي بازيها- و در مراسم مختلف اعطاي مدالها ميتوانست زنجيرهاي از حوادثي را ايجاد كند كه منجر به بحران سياسي ميشد. تظاهركنندگان ميتوانستند از سپر انساني توريستها ميان خود و نيروهاي پليس و نيز تماس فوري با بينندگان چيني و خارجي در تمام دنيا از طريق موبايلهاي مردم و شبكههاي مهم خبري استفاده كنند. هر گروه كوچكي از تظاهركنندگان از اين توانايي برخوردار بودند كه بهطور بالقوه جرقهاي را موجب شوند كه چينيها و بينندگان بينالمللي آنها را در صدر اخبار نشاند. تحت اين شرايط ابزارهاي حزب كمونيست تحت فشارهاي مختلف داخلي، بينالمللي و دروني (نخبگان) قرار ميگرفت كه ميتوانست منجر به بازگشايي سياسي چشمگيري در سيستم شود.
بسياري از گروهها در چين علاقهمند بودند كه از المپيك به مثابه ابزاري براي انتقال صداي خود بهره گيرند. تبتي ها- كه خودمختاريشان از سوي چين انكار ميشود- به احتمال زياد در زمره كانديداهايي هستند كه براي مشتعل ساختن اعتراضها ميكوشيدند اما در عين حال گروههاي زيرزميني بسياري نيز وجود داشتند. بهطور مثال، اعضاي فالون گونگ «گروه مادران تيان آن من» (مادران جواناني كه در حادثه سال 1989 كشته شدند) توماري به دولت نوشته و از آنها خواستند تا در خصوص ميزان واقعي تلفات 1989 صادق باشند. اين گروه كه از سوي «دينگ زيلين» نامزد جايزه صلح نوبل هدايت ميشدند توانستند حادثه تيان آن من را به ياد فرزندان كشته شده خود به نمايش بگذارند. مهاجران ناراضي شهري و معترضان كارگر نيز تهديد بالقوهاي براي رژيم بودند. فعالان دانشجويي، كارگران و ساير گروههاي زيرزميني نيز ميتوانستند براي بهرهبرداري از وضعيتهاي خاص المپيك بهرهبرداري كنند.
اعتراضات حتي ممكن است در ارتباط با افتضاحات سازماني غيرقابل پيشبيني طي بازيها افزايش يابد. بهطور مثال، دولت چين برنامهاي را براي كاهش آلودگي وحشتناك هوا در پكن به اجرا در آورده بود تا طي بازيها آسماني صاف داشته باشد. ناكامي در دستيابي به اين هدف ملي در صورتي كه در ماه اوت قهرمانان با تركيبي از مه و دود، رطوبت و حرارت در پكن مواجه ميشدند ميتوانست به پاياني تلخ منجر شود. در صورتي كه قهرمانان المپيك مشكلات محيطي پكن را به مثابه عاملي كه در تواناييشان براي ارائه يك بازي خوب تاثير ميگذاشت تلقي ميكردند همين ممكن بود باعث شرمساري چينيها شود. بهطور مثال، بخشي از قهرمانان انگليسي كه در چين آموزش ميديدند دچار مشكل آسم شده و سلامتيشان در پكن با خطر مواجه بود. آلودگي هوا نيز براي دوندگان ماراتن ميتوانست خطرناك باشد. «هايله گبرسلاسي» - ركورددار دوي ماراتن- نيز به همين دليل از ماراتن كنار كشيد. اگر سلامتي قهرمانان طي بازيها با خطراتي مواجه ميشد، ميتوانست زمينه يك اعتراض همگاني را باعث شود. مشكلات ساخت و ساز و يا حمل و نقل نيز تاثيرات مشابهي دارند. زلزله استان «سيچوان» حتي وضعيت را براي حزب كمونيست بدتر كرده بود. روزنامهنگاران دستورالعملهاي دولتي را ناديده گرفته و آنچه كه ميديدند گزارش ميكردند. جامعه مدني لحظه غيرمنتظرهاي از انسجام، اتحاد، سازماندهي و بسيج را تجربه كرد. دولت كاري نميتوانست انجام دهد مگر اينكه سوار بر اين موج شود.
اقدام عليه ديكتاتوري
دولت چين كاملا از پتانسيل خطرناكي كه المپيك ميتوانست بر حاكميت آنها تحميل كند آگاه بودند. اين ترس كه المپيك بحران سياسي را تسريع خواهد كرد منجر به تكاپوي زودهنگامي ميشود تا دولت «عوامل مشكلساز» را مجبور به سكوت كرده يا با آنها برخورد كند. بهطور مثال، مسوولان دولتي چين اعلام كردند كه تنها به شركتهاي مجاز دولتي اجازه انتقال دادهها و اطلاعات به صورت صوتي و تصويري بر روي اينترنت را خواهند داد. دولت 51 مخالف اينترنتي را زنداني كرد و بيش از 2500 وب سايت را مسدود كرد. آنها همچنين فعاليت سازمانهاي مردمنهاد (NGOs) را نيز محدود كردند. دولت چين از ترس واژگوني خود حتي تعدادي از نيروهاي ويژه پليس چين را براي آموزش در زمينه ضد تروريسم و كنترل جمعيت به اسرائيل روانه كرد. عفو بينالملل نيز افزايش تخلفات حقوق بشري را در ارتباط مستقيم با المپيك پكن ميدانست. اين سوءاستفادههاي حقوق بشري بازتابدهنده نگراني عميق دولتمردان چيني نسبت به اعتراضهاي غيرخشن طي بازيهاي المپيك بود كه ميتوانست سبب ساز يك انقلاب رنگين باشد.
مخالفان رژيم از نقطه ضعف رژيم و اينكه چگونه از المپيك براي رسيدن به اهداف خود استفاده كنند آگاه بودند. ابداع تاكتيكهاي مقاومت براي احتراز از نظارت دولتي در اين زمينه بسيار مهم است. فعالان ميتوانستند از تلفن همراه (با سيم كارتهاي مختلف) و پيامهاي نوشتاري و متني استفاده كنند تا بهطور موثر به سازماندهي و اقدام هماهنگ بپردازند. اين ابزارها پيش از اين در سراسر چين و در ساير رژيمهاي غيردموكراتيك مورد استفاده قرار گرفتهاند. اينترنت به ويژه راههاي جديدي از مقاومت و همكاري را پيشنهاد ميدهد كه رژيم بهرغم وجود 30 هزار پليس ويژه اينترنت در مورد آن چيزهاي كمي ميداند. مهمترين سلاح اما تفكر، تاكتيك و تواناييهاي استراتژيك براي بهرهبرداري از فرصتهايي است كه قدرت فيزيكي را بياثر ميكند. «هريت جاكوب» از اين شيوه در قرن 19 خوب استفاده كرد. «چه كسي ميتواند برده را متهم به حقهبازي كند؟ آنها دائما مجبور به توسل به چنين راهحلي هستند. اين [حقهبازي] تنها ابزار فرد ضعيف و فرودست در برابر قدرت ستمگران است». در بازيهاي المپيك، زماني كه ميليونها توريست به علاوه 20 هزار روزنامهنگار از تمام جهان به پكن آمدند، ممكن بود وضعيت قدرت تغيير يابد، فرصتهاي بيشتري پيش آيد و اين حقهبازي و نيرنگبازي بسيار بااهميت خواهد بود.
يکشنبه 3 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]
-
گوناگون
پربازدیدترینها