ابراز علاقه دختر به پسر ... درست یا نادرست؟! : سوال و جواب غیر آشپزی

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: نظرتون چیه؟
از تجربه خودتون یا اطرافیانتون بگید.
مخالفی؟ چرا؟
موافقی؟ چرا؟
شرایط خاصی داره یا فقط علاقه کافیه؟
پیشاپیش ممنون از نظرات قشنگتون
.
.
.
من موضوع مشابهی پیدا نکردم اما اگه تاپیک تکراریه لطفا دوستان بگن تا ادغام کنیم.
پيوست ها:
0.238845001281709204_Daily-Fun14.jpg [ 82.54 KiB | بازديد 263 بار ]

خب برای شروع اول چند نمونه مطلب و نظر متفاوت از وبلاگ های مختلف میذارم. بعد میتونیم روشون کار کنیم..
.
.
.
وبلاگ "وب گردی" مینویسه (نویسندش یه آقا پسره)

یه نامه بنویسید و عشق خودتون رو توی اون نامه بیان کنید.

اگه هردوتون موبایل دارید یه جور شماره موبایلشو گیر بیارید و براش اس ام اس عاشقانه بدید. بقیش خودش جور میشه.

اگر هم چت اهل چت هستید یه چند روز آف های عشقولاه بفرستید.

یه آشنا رو بفرستید جلو: چی جوری
خوب بخونید: مثلا اگه توی دانشگاه هستید یکی از همکلاسی هاتون رو بفرستید
که برای طرف آستین بالا بزنه مثلا به نامزد دوستتون بگید که به طرف بگه یه
دختر خوب (خودتون) هست که به درد تو می خوره. یا توی فامیل به همین صورت.

اگه یکم رو دارید چند ثانیه توی
چشماش نگاه کنید و لبخند بزنید طرف خودش دو ریالی اش می افته (اگه نشد این
روش رو چند بار دیگه امتحان کنید و شدت لبخند رو کمی بیشتر کنید)

اگه روتون نمیشه لبخند بزنید بهش
نگاه کنید و روتون رو برگردونید و دوباره بهش نگاه کنید (در هر بار نگاه
کردن مدت نگاه رو بیشتر کنید)

اگر باز هم روتون کمتر از این
هستش برای اینکه مطمئن شوید طرف به شما علاقه ای داره یا نه زیر چشمی نگاهش
کنید که ببینید به شما نگاه می کنه یا نه.

استفاده از این جمله ها هم میتونه کار ساز باشه.:
شما هم مثل من می خواهید به درستون ادامه بدید یا هنوز مورد خاصی پیدا نکردید .
به نظر شما سن ازدواج حدود (سن خودتون رو بگید ) برای دختر ها و حدود سن (سن طرف رو بگید ) برای پسر ها مناسب ترین سن نیست
من
خیلی تنهام البته خواستگار زیاد دارم ها ولی هیچ کدومشون رو نپسندیدم.(اگه
پرسید چه جور شخصیتی خوشتون میاد مشخصات خودش رو بگید البته زیاد بهش نگاه
نکنید )
شما فرد خاصی رو در نظر دارید که تا به حال ازدواج نکردید

اگر با هم دوست هستید و می خواهید که بیاد خواستگاریتون از این جمله ها استفاده کنید:
مادرم داره شک می کنه من هرشب با کی حرف می زنم
امشب قراره برام خواستاگر بیاد
دیشب برام خواستگار اومد و مامانم خیلی پسندید آخه دوست جون جونی پدرمه چکار کنم
اگه نیایی خواستگاریم منو میدن به اون پسره ها

وبلاگ تخریبچی(بازم نویسنده آقاست)
...اگر واقعا فردی احساس میکنه به سن ازدواج رسیده باید ببینه که آیا به رشد
کافی رسیده یا خیر... رشد کافی در 5 زمینه است که متونید اینو تو خودتون
بررسی کنید 1 رشد جسمی 2 رشد عقلی 3 رشد اقتصادی 4 رشد عاطفی و 5 رشد
اجتماعی
حال اگر فردی به رشد کافی رسیده بود یعنی 5 اصل اصلی رو داشت و
به فردی علاقه من شد بایستی چه کاری انجام دهد ... ؟ البته این مبنی بر
اینه که واقعا به رشد کافی رسیده باشه چون کسی که به رشد کافی رسیده باشه
هیچ وقت خلاف عقل و شرع عمل نمیکنه ...!!! ؟
اگر فرد مذکر بود راه و روش مرسوم و دینی یعنی همان خواستگاری رسمی از طریق خانواده ها میسر است و جاهی هیچ نگرانی و ابهامی نیست ...
اما اگر فرد مونث بود باید چه کرد ... ؟!!!
به
راستی اگه دختر خانمی که به رشد کافی رسیده بود به آقا پسری علاقمند شد
(البته آقا پسری که به رشد کافی رسیده ) به گونه ای که فرد مورد علاقه هم
تا حد زیادی با معیار های دختر خانم مطابقت داشت و از این موضوع هم با خبر
نبود ، دختر خانم بایستی چه کند ... ؟
البته برادرانه بگویم مطمئن باشین
پسری که خواهان دختری نباشد نمی تواند برای او زندگی موفقی درست کند . به
راستی اگر موضوع مستقیم مطرح شود خیلی از پسر ها نمی توانند در مقابل دختر
ها عاقلانه فکر کنند و به همین دلیل ، معمولا وقتی ابراز علاقه از طرف دختر
شکل بگیرد دچار عشق لحظه ای می شوند ؛ عشق لحظه ای هم به هیچ وجه نمیتواند
تکیه گاهی مطمئنی برای یک تصمیم محکم باشد ؛ پس بن نظر میرسد نباید دختر
مستقیم به سراغ پسر برود ... !؟

اما اگر دختر خانمی تمامی معیار های خود را در یک پسر می بیند ؛ آن را با یک بزرگ تر مطرح کند ؛ آن بزرگتر هم اگر دارای تجربه باشد
به شیوه ای که پسر متوجه نشود ، از طریق خانواده پسر آن دختر را به عنوان
یک گزینه به او معرفی میکند و پسر هم بدون آنکه از علاقه دختر به خودش
باخبر باشد ، تصمیم میگیرد . این میشود یک راه مطمئن ...

دلیل این که این تاپیک رو زدم این بود که یکی از دوستام این علاقه شو نشون داد و اون پسر رو از دست داد! چند روزه ذهنم درگیره که آیا اگه چیزی بروز نمیداد چی میشد؟ تا آخر عمر منتظر میموند؟یا حالا که این راهو رفته و نتیجه عکسشو دیده لااقل خیالش راحته که سعی خودشو کرده.
اما اون پسر چطور باید متوجه علاقه این خانم به خودش میشد؟؟؟ علاقه ای که چند ساله تو دل دوستم خونه کرده و هر چی میگذره بیشتر میشه...واقعا چطور باید میفهمید وقتی صدها کیلومتر از هم دورن و هیچ ارتباطی هم با هم نداشتن جز یه رابطه ساده فامیلی؟
با اینکه با ابراز علاقه از طرف دختر مخالفم اما نمیدونم باید چی کار میکرد تا نتیجه بهتری میگرفت؟ شاید یه واسطه...

خوب اگه این عشق یکطرفه بود چی؟ یعنی فقط دختر پسررو دوست داره. یه همچین موردی برای یکی از آشناهامون پیش اومده.

setareh sharghi نوشته است:
دلیل این که این تاپیک رو زدم این بود که یکی از دوستام این علاقه شو نشون داد و اون پسر رو از دست داد! چند روزه ذهنم درگیره که آیا اگه چیزی بروز نمیداد چی میشد؟ تا آخر عمر منتظر میموند؟یا حالا که این راهو رفته و نتیجه عکسشو دیده لااقل خیالش راحته که سعی خودشو کرده.
اما اون پسر چطور باید متوجه علاقه این خانم به خودش میشد؟؟؟ علاقه ای که چند ساله تو دل دوستم خونه کرده و هر چی میگذره بیشتر میشه...واقعا چطور باید میفهمید وقتی صدها کیلومتر از هم دورن و هیچ ارتباطی هم با هم نداشتن جز یه رابطه ساده فامیلی؟
با اینکه با ابراز علاقه از طرف دختر مخالفم اما نمیدونم باید چی کار میکرد تا نتیجه بهتری میگرفت؟ شاید یه واسطه...

همین مورد که پسر دختررو ترد کرد برا دوست منم اتفاق افتاد دقیقا با اینکه دوستم هم خیلیییییییییییییییییییییی مغروره و خیلی غیر مستقیم با پسر رفتار میکرد
دقیقا منم همین سوال رو دارم

خیلی کم همدیگرو میدیدن مثلا سالی یه بار اما تو همون یه بارم پسره رفتارایی رو داشته که نشون میداده علاقه ای هست اما هیچ وقت بیانش نکرد شاید چون هر دو دانشجو بودن و اون موقع شرایط فرق میکرد. خب چند سال گذشت و اتفاقی هم نیفتاد اما دوست من که نمیتونست تحمل کنه خودش با اس ام اس رابطه ای رو شروع میکنه که بعد از یه مدت به این نتیجه میرسه کارش اشتباه بوده و با این کارش پسره رو کلن منصرف کرده!

از اینکه این علاقه دو طرفه بوده مطمئنیم اما انگار پسرا شروع رابطه و
ابراز علاقه از طرف دخترا رو نمیپسندن و حتی حاضرن از اون دختر بگذرن!!!!!!

سوال شده واسه من واقعا باید چی کار کرد؟؟؟ آخه کسی هم که مورد اعتماد دوستم باشه و بتونه این مسئله رو باهاش در میون بذاره در دسترسش نبود.

آره دقیقا دوست منم غیر مستقیم خواسته شو نشون داد اما شک و بی اعتمادی چشمای پسره رو بست و نذاشت قلب پر از محبت و عشق دوستمو ببینه.

شاید دخترا محکوم به سوختن و ساختنن!!
به قول شهید سید محمد حسین اعلم الهدی : ما عاقلانه فکر میکنیم ، عاشقانه عمل میکنیم ...
البته ناگفته نماند که خدا به دختر خانم ها لطف ویژه ای دارد ، علاوه بر بسیار مسائلی که اگر در دختر خانم
ها در آن شرایط بمیرند شهیدند باید این راهم بگویم ... اگر کسی ، کسی رو
دوست داشته باشه و بهش نگه و صبر کنه اگر بمیره ، مرگش شهادته و شهیده ...
http://takhribchi.parsiblog.com

من کاملا با ابراز علاقه دختر به پسر مخالفم.شاید اندک مواردی پیدا بشه که این ابراز علاقه دو طرفه باشه اما اکثر مردها اینطوری تربیت شدن که تو ابراز علاقه پیش قدم باشن و اگه دختر بخواد از اونا پیشی بگیره سبک محسوب میشه و ارزشش در نظر من پایین میاد.حتی تو خارج هم اول پسره که ابراز علاقه میکنه...
کسی رو میشناختم که به آقایی علاقه داشت و از طریق ایمیل علاقه اش رو به اون شخص ابراز کرد اما اون آقا اصلا بهش جواب سر راست نداد.تا اینکه از طریق یه واسطه متوجه شد که اون آقا متاهله و از کارش بسیار خرسنده که مستقیما علاقه اش رو به اون آقا ابراز نکرده بود و آبرو ریزی نشد ...
البته این عین مورد دوست شما نیست اما خواستم بگم که در چنین مواردی بهترین کار اینه که بزرگترها واسطه بشن.

دو تا از دوستای من این کار رو کردن و الانم خوشبختن
ولی من کاملا مخالفم،غرور یه دختر خیلی بیشتر از این ارزش داره که بعدا بهش بگن خودت خواستی من که نیومدم سراغت!!!!

رمان بامداد خمارو خوندید؟؟؟رحیم به محبوب چیگفت؟؟؟توخودت عاشقم شدی اومدی منتمو کشیدی...گولم زدی و...................

بامداد خمار رو نخوندم ولی معمولا این اتفاق می افته

به نظر من اگر احساس واقعی باشد و هر دو به یکدیگر علاقه داشته باشند باید صادقانه به یکدیگر بگویند و احساس و عشق خود را پنهان نکنند من خودم زمانی با همسرم اشنا شدم هر دو متوجه شدیم که به هم علاقه داشتیم و این احساس را پنهان نکردیم و صادقانه گفتیم شاید دیگران فکر می کردن به یکدیگر نمی رسیم ولی ما با تمام سختی ها و مشکلاتی که بیشتر از طرف من بود هر دو صبر کردیم و حتی چند سال از هم دو شدیم ولی این عشق واقعی نگذاشت همدیگر را فراموش کنیم از اول اشنایی تا ازدواجمان پنج سال طول کشید و الان شش سال با یکدیگر زندگی می کنتم و یک پسر داریم نمی گویم تو زندگی مشکل نداریم شاید گاهی مواقع دعوا و کتک کاری می کنیم ولی به خدا به یک ساعت نمی کشد فراموش می کنیم من فکر می کنم عشق و دوست داشتن هست که در وجودمان عمیق شده ولی زندگی یک رسک است

rha نوشته است:
به نظر من اگر احساس واقعی باشد و هر دو به یکدیگر علاقه داشته باشند باید صادقانه به یکدیگر بگویند و احساس و عشق خود را پنهان نکنند من خودم زمانی با همسرم اشنا شدم هر دو متوجه شدیم که به هم علاقه داشتیم و این احساس را پنهان نکردیم و صادقانه گفتیم شاید دیگران فکر می کردن به یکدیگر نمی رسیم ولی ما با تمام سختی ها و مشکلاتی که بیشتر از طرف من بود هر دو صبر کردیم و حتی چند سال از هم دو شدیم ولی این عشق واقعی نگذاشت همدیگر را فراموش کنیم از اول اشنایی تا ازدواجمان پنج سال طول کشید و الان شش سال با یکدیگر زندگی می کنتم و یک پسر داریم نمی گویم تو زندگی مشکل نداریم شاید گاهی مواقع دعوا و کتک کاری می کنیم ولی به خدا به یک ساعت نمی کشد فراموش می کنیم من فکر می کنم عشق و دوست داشتن هست که در وجودمان عمیق شده ولی زندگی یک رسک است

من این شرایطی رو که می گی تجربه کردم ولی بحث اینجا سر وقتیه که از علاقه کسی از خودت بی خبر باشی ولی بهش ابراز علاقه کنی.
یعنی یه جورایی بری خواستگاری پسره.

منم همونطور که بعضی از بچه ها گفتن با سبک شدن و منت کشی دختر اصلا موافق نیستم اما تو این مورد که پسر علاقشو مدتها نشون میداد ولی به خاطر راه دوری که بینشون بود نتونستن مرتب همو ببینن این علاقه یه جورایی کمرنگ شد این شد که دوستمم البته به نظر من بازم جا واسه صبر کردن داشت یه کم بی حوصلگی کرد و رفت با اس ام اس رابطه ای رو شروع کرد که آخرش شد پشیمونی. اینقدر تلاش کرد از زیر زبون پسره نظر واقعیشو بیرون بکشه اما طرف اصلا بروز نداد و فقط حرفای عادی و روزمره رو وسط میکشید آخر سرم دوستم از ترس آبروش و آیندش خودش تمومش کرد.

بزرگترا هم اگه دست از خاطرات تلخ گذشتشون میکشیدن و گذشت داشتن و یه کم به فکر دل جوون ترا بودن شاید عاقبت این دو نفر به اینجا کشیده نمیشد.

گرچه به نظر من اگه امکان دیدن و صحبت حضوری رو داشتن خودشونم میتونستن یه کارایی بکنن واسه رسیدن به هم. همون راه ارتباط چشمی یا توجه خاص به طرف میتونه خیلی موثر باشه. یکی از دوستام میگفت کلاس زبان میرفتم استادم یه مرد خارجی بود بعد از یه مدت بهش علاقمند شدم دیدم تنها راه ارتباط بین ما فقط ارتباط چشمی هستش نه زبانی چون اون آقا اصلا فارسی بلد نبود! خلاصه با همون نگاه و توجه تونست نظرشو جلب کنه و یه مدت بعد ازدواج کردن. بدون اینکه چیزی به زبون بیاره یا منت کشی کرده باشه.

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 3419]