واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین:
گفتم: خستهام
گفت: لاتقنطوا من رحمة
الله (از رحمت خدا نا امید نشید (زمر/53))
گفتم: انگار، مرا فراموش
کرده ای
گفت: فاذکرونی اذکرکم (منو
یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152))
گفتم: تا کی باید صبر کرد؟
گفت: و ما یدریک لعل
الساعة تکان قریبا ( تو چه میدانی! شاید موعدش نزدیک باشد (احزاب/63))
گفتم: خیلی خونسردی! تو
خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچک است... یک اشاره کنی تمامه!
گفت: عسی ان تحبوا شیئا و
هو شر لکم (شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216))
گفتم: دلم گرفته
فت: بفضل الله و برحمته
فبذلک فلیفرحوا (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت
خدا شاد باشند (یونس/58))
گفتم: اصلا بیخیال! توکلت
علی الله
گفت: ان الله یحب
المتوکلین (خدا آنهایی را که توکل میکنند دوست دارد (آل عمران/159))
گفتم: چقدراحساس تنهایی میکنم
گفت: فانی قریب (من که
نزدیکم (بقره/۱۸۶))
گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من
دورم... کاش میشد به تو نزدیک بشوم
گفت: واذکر ربک فی نفسک
تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال (هر صبح و عصر، پروردگارت رو
پیش خودت، با
خوف و تضرع، و با صدای
آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵))
گفتم: این هم توفیق میخواهد
گفت: ألا تحبون ان
یغفرالله لکم (دوست ندارید خدا شما را ببخشد؟! (نور/۲۲))
گفتم: معلومه که دوست دارم
مرا ببخشی
گفت: واستغفروا ربکم ثم
توبوا الیه (پس از خدا بخواهید شما را ببخشد و بعد توبه کنید (هود/۹۰))
گفتم: با این همه گناه...
آخر چه کاری میتوانم بکنم؟
گفت: الم یعلموا ان الله
هو یقبل التوبة عن عباده (مگر نمیدانید خداست که توبه را از بندههایش قبول میکند؟!
(توبه/۱۰۴))
گفتم: دیگر روی توبه ندارم
گفت: الله العزیز العلیم
غافر الذنب و قابل التوب ((ولی) خدا عزیزو دانا است، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی
توبه (غافر/۲-۳))
گفتم: با این همه گناه،
برای کدام گناهم توبه کنم؟
گفت: ان الله یغفر الذنوب
جمیعا (خدا همهی گناهها را میبخشد (زمر/۵۳))
گفتم: یعنی اگر بازهم
بیابم؟ بازهم مرا میبخشی؟
گفت: و من یغفر الذنوب الا
الله (به جز خدا کیه که گناهان را ببخشد؟ (آل عمران/۱۳۵))
گفتم: نمیدانم چرا همیشه
در مقابل این کلامت کم میارم! آتشم میزند؛ ذوبم میکند؛ عاشق میشوم، ... توبه میکنم!
گفت: ان الله یحب التوابین
و یحب المتطهرین (خدا هم توبهکنندهها و هم آنهایی که پاک هستند را دوست دارد
(بقره/۲۲۲))
ناخواسته گفتم: الهی و ربی
من لی غیرک
گفت:الیس الله بکاف عبده
(خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/۳۶))
گفتم: در برابر این همه
مهربانیت چه کار میتوانم بکنم؟
گفت:یا ایها الذین آمنوا
اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته
لیخرجکم من الظلمت الی النور
و کان بالمؤمنین
رحیما (ای مؤمنین! خدا را زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او
کسی هست که خودش و فرشتههایش بر شما درود و رحمت میفرستند تا شما را از تاریکیها
به سوی روشنایی بیرون بیاورند. خدا نسبت به مؤمنین مهربان است. (احزاب/۴۱-۴۳))
گفتم: هیچ کسی نمیداند تو
دلم چه میگذرد
گفت: ان الله یحول بین
المرء و قلبه (خدا حائل هست بین انسان و قلبش!(انفال/24))
گفتم: غیر از تو کسی را
ندارم
گفت : نحن اقرب الیه من
حبل الورید (ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم)(ق 16))
گفتم:خدایا از همه دلگیرم ، گفت:حتی از من؟
گفتم:خدایا دلم را ربودند! گفت:پیش از من؟
گفتم:خدایا چقدر دوری! ......گفت:تو یا من؟
گفتم:خدایا تنهاترینم! گفت:پس من؟؟
گفتم:خدایا کمک خواستم! گفت:از غیر من؟
...گفتم:خدایا دوستت دارم! گفت:بیش از من؟
گفتم:خدایا انقدر نگو من!! گفت:من توام،تو من
.
الا بذکرالله تطمئن القلوب
همانا یاد خدا آرامش بخش قلبهاست
آلیس جون مهتاب جون ممنون خیلی قشنگ بود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]