تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):دعاى شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827899560




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تو هم حق داري!


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: تو هم حق داري!
سيستم مديريتي، هرچه خود را ديني‌تر معرفي كند ميزان توقّعات و انتظارات عمومي و انساني را نسبت به خود افزايش مي‌دهد. درست است كه دين هم مثل بسياري از پديده‌هاي ديگر داراي دو كاركرد مثبت و منفي است و آيه قرآني "لكم دينكم ولي دين ـ دين شما براي خودتان و دين من براي خودم" هم ناظر بر همين واقعيت است، اما به هر حال در جايي كه سخن از وجه مفيد و محقّ دين در ميان است، آدميان يا به تعبير امروز: شهروندان جامعه بشري در روزگار ما جلوه‌هاي عاطفي و انساني بيشتري را انتظار مي‌كشند و بيشتر توقّع دارند. البته نام آن را مطالبات هم مي‌توان گذاشت، ولي ما نام و نشان‌هاي نرم‌تر و نرم‌‌افزاري‌تر را ترجيح مي‌دهيم، تا ببينيم اين ترجيح تأثير دارد يا خير، تأثير خير دارد يا شرّ؟ تا مبادا ترجيح بلامرجّح پنداشته شود.

يكي از مهمترين عرصه‌ها و حوزه‌هاي تجلّي عواطف انساني و ديني و روحاني و معنوي، عرصه بيمارپذيري و حوزة بيمار درماني است. عدالت و عشق و عاطفه در همه جا لازم است، در وادي توزيع منابع اقتصادي و مايحتاج زندگي امروزي در ميان مردم نيز ضرورت است، اما در هيچ جا لازم‌تر و ضروري‌تر از بستر بيماري و توزيع امكانات معالجاتي و تخصيص تداركات درماني نيست. گرسنه‌اي كه در صف خريد ارزاق كوپني ايستاده است، لااقل مي‌تواند با لقمه‌اي يا لُقَماتي چند(!) به هر سختي و هر جان‌كندني باشد موقّتاً سوختگيري كند. بيماري كه از درد به خود مي‌پيچد يا از هوش رفته است چطور؟ بيماري كه، به قول سلمان ساوجي:

مي‌كشندش چو سبو دوش به دوش

مي‌برندش چو قدح دست به دست

اگر اوضاع و احوال برخي يا بسياري از مراكز درماني (و درماني به معناي مذمومِ خبري‌اش) را در نظر بگيريم، بايد "مي‌كشندش و مي‌برندش" را به قول تجويديان حتماً مضموم‌الكاف و مضموم‌الباء قرائت كنيم: مي‌كُشندش و مي‌بُرندش. و در اين صورت بايد گفت واژة درماني نيز هشدار است. كنايه از اينكه به اين قبيل مراكز مرو كه در (مي)ماني! مراكزِ "در"ماني. مراكزِ در (مي)ماني. مراكز درماندگي نه درماندهي.

ما البته در كشور ايران، كم نداريم درمانگراني را كه در كسوت پزشك و پرستار و به طور كلّي كادر درماني، واقعاً وظيفه‌شناسند. حتّي بعضاً ممكن است بيش از وظيفة اداري‌شان انجام وظيفه كنند. همچنين در موارد بسيار، آنچه مشكل يا مانع يا فاجعه نام دارد، لزوماً ناشي از تقصير و قصور فردي و گروهي نيست. بلكه از نارسايي و ناروايي در مقررات يا امكانات يا سيستم و ساختار يا مديريت ناشي، ناشي مي‌شود. بدون شك در مقام كالبدشكافيِ دردها و درمانگري‌ها بايد نظريّات طرفين يا همه‌طرف‌هاي درگير در ماجرا را پرسيد و شنيد. پزشك هم حرف دارد. پرستار هم حرف دارد. بيمارستان هم. مسئولان هم. و چه بسا كه از هر كدام بتوان نكته‌اي را آموخت. نكته‌اي كه درست باشد، حق باشد.

در مورد اين قبيل "حق"ها كه حقيقتاً يا مسامحتاً چنين خوانده مي‌شود، تعجّب نبايد كرد. "تعجّب ممنوع!". زيرا حقيقت در واقع از حاصل جمع همة ريشه‌يابي‌ها و همه راهكارهايي كه مطرح مي‌شود، به دست مي‌آيد. نشنيده‌ايد كه ملاّنصرالدين، قاضي عرفي شده بود؟ و روزي زني نزد او از شوهرش شكايت برد و دلايل را اقامه كرد و ملاّ به او گفت: حق داري. و ساعت ديگر شوهر همان زن شاكي شد و دلايل ديگري را عليه زوجه‌اش اظهار كرد و ملاّ به او گفت: تو هم حق داري. و در ساعت سوّم همسر خود ملاّ به وي اعتراض كرد كه چگونه مي‌توان دو نفر ـ متخاصمين ـ را كه باهم منازعه دارند و در موضوع واحد عليه يكديگر اقامة دعوي مي‌كنند، (هر دو را) محقّ اعلام كرد؟ و ملاّ به او گفت: تو هم حق داري! نشنيده‌ايد؟

امروز در برخي يا بسياري از مراكز درماني، اوضاع و احوالي ديده مي‌شود كه عواطف اوليه‌ي انساني نيز آن را برنمي‌تابد تا چه رسد به عواطف ديني كه دربارة آن داعية اوجگيري و غني‌سازي داريم و معتقديم كه عاطفه بشري در بستر ديني، سر به فلك مي‌زند و به بالاترين درجات راه مي‌يابد. البته عاطفه در دانش روانشناسي اعمّ از خشم و محبّت (منفي و مثبت) است، ولي ما اكنون اين واژه را در حوزه عرفي و عامي‌اش به كار مي‌بريم. همانجا كه فقط با جلوه‌هاي لطيف و همگرايانه و نوع‌دوستانه، مترادفش مي‌دانند.

مثلاً مسئول بيمارستاني كه عكس‌برداري اورژانسي از بيمار سنگين وزنِ به اغما رفته را نمي‌پذيرد و تند و تلخ پاسخ مي‌دهد كه دستگاه‌هاي ام‌آر‌آي و سي‌تي‌اسكن ما بيمارِ بيشتر از صد كيلو گرم را تحمل نمي‌كند و مي‌شكند، ممكن است پس از آنكه به هر دليل رام و آرام شد بگويد: ما دولتي‌ايم، خصوصي كه نيستيم، يعني دستگاه‌هايي كه براي ما در داخل ساخته‌اند يا از خارج خريده‌اند، همينطور است. و اگر امروز فنرش بشكند انگار كمرش شكسته. پس ناچاريم كار چهل بيمارِ زير صد كيلو را راه بيندازيم و از كار يك بيمارِ بالاي صد كيلو سر باز زنيم. يا اين دومي را بايد انجام دهيم، يا آن اوّلي را. هر دو براي ما قابل جمع نيست. در اين صورت، منطق ملاّ نصرالدين به مسئول بيمارستان مي‌گويد: تو هم حق داري!

اما اگر همراهان بيمار يادآوري كنند كه مريض آنان مشرف به موت است و حالا حيات و ممات او به سرعت عمل بيمارستان بستگي دارد؛ و بعد هم از فرط غم و غصّه پيشنهاد بدهند كه پس بر سر درِ بيمارستان‌تان تابلو بزنيد كه سه حرف انگليسي "ام.آر.آي." مخفّف سه كلمه‌ي مريض، روح، عزرائيل (ايزرائيل) است يا در برخي نُسخَ مخفف سه كلمه‌ي "امشب، آرامگاه، آييد"، چنانكه گفته‌اند تابلو "سي.ان.جي." هم در پمپ گاز و بنزين يعني سوخت نداريم جيگر؛ و نيز اگر بگويند سي‌تي‌اسكن محفف "سي سكّه، تي‌قربان، اسكناس را بجنبان" است، و همچنين اگر بفرمايند كه از اين پس در پياده‌رو جلو هر مركز درماني بايد يك باسكول شاسكول يا يك ترازوي قوي باز و نصب گردد تا هيكل هر بيمارِ تازه‌واردي (اعم از افقي و عمودي) اول كشيده شود بعد به اينسوي و آنسوي كشيده شود، منطق ملاّ در همة اين فروض و شقوق چه خواهد بود؟

ـ "تو هم حق داري"!




 شنبه 2 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 167]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن