تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):وصول به خداوند عزوجل سفری است که جز با عبادت در شب حاصل نگردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835132353




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

علوم ارتباطات؛ این زیبای چشم آبی


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > توکلی، احمد  - نمی‌دانم، آیا بین من و مخاطبین این مقاله این اشتراک نظر وجود دارد که ما در کشور، معضلی به نام "نافرمی در توسعه علوم ارتباطات" داریم یا خیر؟ چون اگر پذیرفته نباشد،‌ ابتدا اصل موضوع باید اثبات شود. نافرمی یعنی چه ؟ از کجا ناشی شده است؟ اگر وجود دارد،‌ چگونه می‌توان در جهت بهبود آن اقدام کرد؟ علوم ارتباطات ایران ،‌ چه شاخة رسانه‌ای آن را به حساب آوریم و چه وجه تکنولوژیکی‌اش را - مثل بحث مخابرات- سابقه زیادی در کشور ندارد. بخشی از مشکلات این رشته،‌ از همین جوانی ناشی می‌شود، بخشی از سرشاخة آن، یعنی علوم انسانی نشات می‌گیرد و بخشی مربوط به "چشم آبی" بودن این رشته است. شاید عده‌ای این چشم‌آبی بودن را در زیرشاخه‌های علوم انسانی ترجیحا به مدیریت،‌ اقتصاد و ... نسبت دهند،‌ اما تحولات شگرف در عرصه ارتباطات،‌ این ادعا را اثبات می‌کند که علوم ارتباطات، امروزه بیش از همیشه و با سرعتی بالاتر از سایر رشته‌های انسانی، در حال خارج شدن از مدار بومی است. در بحث کلان موضوع، ما تحت تاثیر علوم محض قرار گرفته‌ایم، یعنی بدون آماده سازی و پی‌ریزی بنیادهای لازم و ایجاد زمینه‌های فرهنگی و بدون انکه نقش خودمان را در علوم انسانی،‌در فرهنگ،‌در فلسفه، اقتصاد، مدیریت، و ارتباطات و... بسنجیم و بشناسیم به آن ورود کرده‌ایم. این بسترسازی باید در سه حوزه اتفاق می‌افتاد،‌ حوزه فرهنگ، اقتصاد و سیاست. به اعتقاد من، استقرار دانش، پژواک این سه حوزه در جامعه است. در حوزه فرهنگ علی‌رغم داشتن فرهنگ غنی ایرانی و اسلامی ما نتوانسته‌ایم، چارچوب‌های مشخصی به جریان ورود و توسعه علوم جدید پیدا کنیم. به ویژه شرایط حاکم در سده اخیر بر سرنوشت ما ایرانی‌ها به گونه‌ای بوده است که ما را دچار نوعی سردرگمی، رخوت، سستی و "گریز از خود" کرده است. ما به لحاظ فرهنگی در حالی با غرب در ستیزیم که در عین حال شیفته‌اش هستیم. اقتصاد، شاهرگ توسعه علوم است. (‌منظور تمام حوزه‌های اقتصاد، بویژه اقتصاد سیاسی است)‌ ما در بحث اقتصاد، امروزه از چه الگویی پیروی می‌کنیم؟ یکی از علمای اقتصاد کشور مثالش این بود. " روزی فردی نزد دکتر رفت و گفت: موی سرم درد می‌کند. دکتر پرسید: ظهر چه خورده‌ای؟" گفت: نون و یخ . دکتر گفت: پدر جان نه مریضیت به آدمیزاد می‌ماند و نه غذا خوردنت" این حکایت اقتصاد ماست؛‌کمی سنتی، کمی اسلامی، کمی غربی و... در حالیکه اصل 44 قانون اساسی برخصوصی‌سازی تاکید دارد. رهبری کشور اهتمام جدی بر این امر دارد، ‌باز هم شما می‌بینید، رویکرد اقتصاد کشور، به سمت دولتی شدن میل می‌کند. اگر چه مخاطب این نوشته قشر روشن جامعه در نظر گرفته شده، با این حال لازم است تاکید کنم که نحوه نگاه اقتصادی به علوم به ویژه علوم انسانی در توسعه و یا عدم توسعه و عاقبت به خیری آن نقش دارد. خاستگاه این‌گونه علوم، اقتصاد بخش خصوصی است. اقتصاد دولتی اولا توجه به این‌گونه مقولات را سلیقه‌ای و شخصی می‌کند؛ موضوع، وزیر و رئیس محور می‌شود. در ثانی در جامعه مبتنی بر اقتصاد دولتی - بویژه در کشوری که نفتی برای فروختن و خوردن هست.- کاربردی کردن علم بی‌رمق می‌شود. بویژه در حوزه علوم انسانی که دیربازده و پنهان‌بازده است. اقتصاد اگر دولتی نباشد، معاون آموزشی وزیر علوم ما نمی‌گوید: قرار است رشته‌های کم متقاضی دانشگاه‌ها حذف و رشته های پر متقاضی تقویت شوند . چرا که ایجاد رشته بر مبنای نیاز بازار و کشور تعریف می‌شود، نه اقبال متقاضی که حتی در سال چهارم دانشگاه هم هنوز مردد است که انتخاب رشته‌اش درست بوده است یا خیر!. حتی در اقتصاد دولتی هم این حرف بیشتر به یک شوخی تلخ شبیه است. تا یک استراتژی برخاسته از تفکر عمیق علمی. در بخش سیاست ( منظور، سیاست درحوزه اجتماعی است، نه قدرت ) ما به یک هارومونی مشترک نرسیده‌ایم. در بخش سیاست‌ورزی و سیاستمداری به نظر من، ما دچار "دمکراسی افسارگسیخته" هستیم. لایه‌های تصمیم‌گیری در تمام سطوح به محض آنکه شرایطی محیا ببینند،‌ خودمحور می‌شوند. به عبارت دیگر، سیاست در حوزه دانش نداریم. چشم‌بسته، سلیقه‌ای، روزمره و انفعالی عمل می‌کنیم. علاوه بر ضعف در هر سه حوزه اساسی فرهنگ،‌ اقتصاد، و سیاست به طور مستقل،‌ این سه حوزه را نیز در جامعه موازی و منفک از یک یکدیگر حرکت می‌دهیم. درحالیکه این سه باید همچون حلقه‌های متصل و مرتبط و با استراتژی مشخص و تعریف شده، حرکت کنند. وقتی قرار شد تولید دانش باز‌خورد و برایند عملکرد این سه حوزه با شرایط تعریف شده باشد،‌ طبیعی است که از کوزه همان برون تراود که دراوست. ما اگر کشور هنگ کنگ یا تایلند بودیم،‌ راهی نداشتیم به جز اینکه تمام فرایند دانش غربی حتی در زمینه علوم انسانی را کپی کنیم. اما ما ایران هستیم. کشوری با قدمت طولانی، فرهنگ غنی، زبان و ادبیات فخربرانگیز و ملتی که با اسلام هویتش پاستوریزه شده است. اکنون که قرار است ما به این علوم ورود کنیم. و البته چاره و گریزی نیز نیست، و اگر راه گریزی نیز بود، عمل به آن عاقلانه و منطقی نیز نبود. راهی نداریم به جز آنکه میان فرهنگ و سنت‌ها از سویی و دنیای جدید پلی برقرار کنیم. این کار نیازمند شناخت درست موضوع،‌ شناسایی توانایی‌های انسانی و فنی، یکسان سازی فرایند آموزش و توجه به پژوهش با رویکرد بومی است. شناخت درست بدست نمی‌اید مگر انکه موضوع، مورد مطالعه عمیق قرار گیرد. ریشه یابی شود، به تاریخچه آن توجه شود . متاسفانه در بخش ارتباطات - حتی اگر بر فرض محال قادر باشیم سرعت تحولات را در جهان مانع شویم و آنرا در وضع فعلی به سکون بکشانیم- زمان زیادی وقت لازم است تا خودمان را با شرایط فعلی منطبق کنیم. در حالیکه چنانچه سرعت تحولات علوم ارتباطات در جهان را با سرعت نور مقایسه کنیم خیلی هم بی‌راهه نرفته‌ایم. متاسفانه ما امروز در این بخش دنباله رو هستیم. مثل اینکه شما بخواهید با ماشین یک جت را تعقیب کنید. محال است برسید. مطالعه به منظور بومی کردن، به این علت صورت می‌گیرد که درک کنیم چگونه می‌شود، این علوم را مال‌خود کرد. یا به عبارتی سهم خود را از بغل آن بیرون کشید و چگونه از آن در جهت بهبود فرهنگ، اقتصاد،‌ سیاست و پیشبرد امور بهره‌برداری کرد. حوزه علوم انسانی، که ارتباطات نیز شاخه‌ای از آن است. از جمله حوزه‌هایی است که مطالعه درباره آن اگر چه ضروری است و هر چه سریعتر باید نهادمحور شود، اما بشدت دیربازده است. پس باید صبورانه در این راه پیش رفت. بر همین اساس نیازمند توجه به چند نکته ظریف‌تر نیز هستیم: - نظام ناکارآمد ارزش‌گذاری و امتیاز دهی به فعالیت‌های علمی در حوزه علوم انسانی و علوم ارتباطات باید تغییر کند. - تعامل میان رشته‌های علوم انسانی در ایران گسسته است. یعنی هرکدام برای خودشان ساز خود را می‌زنند. این موضوع باید مورد مطالعه قرار گیرد و نسبت به رفع آن چاره اندیشی شود. - تعامل میان آموزش و فضای کار حرفه‌ای برقرار نیست. فراموش نکنید، ما 50 درصد دانشجویان دانشگاهایمان، علوم انسانی می‌خوانند، در حالیکه بازاری برای جذب آنان وجود ندارد. کاربران علوم در چنین جوامعی دچار خستگی و فرسودگی می‌شوند. چون بازخورد موفقیت خود را نمی‌توانند، مشاهده کنند. این خستگی و فرسودگی در یک سیکل بسته از بازار به مراکز آموزشی و از این مراکز مجددا به بازار برگشت می‌کند و نتیجه همان می‌شود که ما امروز دچارش هستیم. - نمودار حرکت علم ارتباطات به ما نشان می‌دهد که توسعه این رشته امروزه به واسطه تکنولوژی افسار گسیخته در این بخش در حال دگردیسی است؛ یعنی ما در بحث ارتباطات، امروزه با ICT روبرو هستیم. به عبارتی شاخه‌ای از علوم انسانی در حال فنی شدن است. نگرانی این است که در آینده نچندان دور علما و زعمای قوم علوم ارتباطات، مهندسان دانشگاه شریف و امیر کبیر باشند. ( البته شاید هم وضعمان بهتر از امروز باشد!) تا اینجا ما از تاثیر مقوله‌های مبنا بر علوم ارتباطات سخن گفتیم، و به کاستی‌ها در این بخش اشاره کردیم. اما نکته مهم و یا سوال مهم این است که علوم ارتباطات اگر قوی و کارآمد شد، تاثیر سیکلی‌اش بر این مقوله‌ها چیست؟ همه ما می‌دانیم که رسانه ابزار قوی توسعه در تمام ابعاد آن است. رسانه شاه بیت علوم ارتباطات است. نمی‌شود درباره علوم ارتباطات صحبت کرد و به کارکرد رسانه‌‌ها در کشور اشاره نداشت. به عقیده من اگر قرار است، ما در توسعه و سه بخش حیاتی سیاست، اقتصاد و فرهنگ به بالندگی برسیم و ارتباط ارگانیک میان این سه حلقه ایجاد کنیم. راهی نداریم به جز آنکه مطبوعات حرفه‌ای، قوی و مستقل داشته باشیم. رسانه‌‌ حرفه‌ای و قوی دردسر آفرین و هزینه‌بر هم هست. درست به فرزند چموش و در عین حال باهوشی می‌ماند که اگر نگاه فرزانه و در عین حال صبورانه به آن شود. در نهایت خودش، راهش را پیدا می‌کند. بدون تردید در ایران با آن قدمت تمدنی و گذشت 29 سال از انقلاب اسلامی ظرفیت پذیرش چنین فضایی باید وجود داشته باشد. به نظر می‌رسد قاعده بازی در عرصه سیاست (‌به معنای قدرت) که ما در کشور شاهدش هستیم به مراتب قوی‌تر از قاعده رسانه‌مداری مااست. به عبارتی هنر حاکمیت در مدیریت و ادارة تضادها در بخش سیاست، کاملا هوشمندانه و حرفه‌ای است، در حالیکه مشخص نیست چرا ما قادر نیستیم همین رویکرد را در بخش رسانه‌ای اعمال و تحمل کنیم. درحالی‌که اولی تنها نیروهای سیاسی در صحنه را کارآزموده و حرفه‌ای می‌کند و دومی جامعه را .  




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن