تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):سكوت مؤمن تفكر و سكوت منافق غفلت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815164563




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به كجا مي رويم


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: به كجا مي رويم
ابراهيم اميري
چند هفته اي است كه سخنان غيراصولي بي منطق و مخالف تعاليم قرآن و اسلام آقاي اسفنديار رحيم مشايي معاون رئيس جمهور مورد بحث محافل علمي و سياسي قرار گرفته است . اين سخنان كه در تعارض آشكار با آرمان هاي انقلاب اسلامي و بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني و مقام معظم رهبري است نشانگر ضعف و ذلت و زبوني گوينده است .
متاسفانه با بي توجهي نسبت به برخورد با ايشان در رابطه با طرح مسئله دوستي با مردم اسرائيل ايشان پا را فراتر نهاده و وارد حوزه هايي شده كه اساسا مطالب گفته شده باتعاليم ديني و ارزش هاي انقلابي ناسازگاري آشكار دارد.
سخنان وي را مي توان در چند محور خلاصه نمود :
دوستي با مردم اسرائيل
عدم ارائه دين علت نپذيرفتن آن
نفي جبهه بندي ميان مومن و كافر
نفي جنگ در حكومت امام زمان (ع )
سخنان وي از جهات گوناگون غيرقابل قبول و مطرود بوده كه در اينجا به برخي از آنها اشاره مي شود.
1 ـ ديدگاه قرآن كريم درباره دوستي با مشركان و يهودو نصارا كه با استفاده از برخي آيات كريمه مورد استفاده قرار ميگيرد عبارتند از :
الف ـ سوره آل عمران آيه 28 : « مومنان نبايد كافران را به دوستي بگيرند و هركه چنين كند در هيچ چيز (او را) از خدا بهره اي نيست . »
ب ـ سوره نسا آيه 139 : « همانان كه از غير مومنان كافران را دوستان (خود) ميگيرند آيا سربلندي را نزد آنان مي جويند تمام عزت از آن خداست . »
ج ـ سوره نسا آيه 144 : « اي كساني كه ايمان آورده ايد به جاي مومنان كافران را به دوستي خود مگيريد آيا مي خواهيد عليه خود حجتي روشن براي خدا قرار دهيد. »
د ـ سوره مائده آيه 51 : « اي كساني كه ايمان آورده ايد : يهود و نصارا را به دوستان (خود) مگيريد (كه ) بعضي از آنان دوستان بعضي ديگرند و هر كس كه از شما آنها رابه دوستي گيرد از آنان خواهد بود آري خدا گروه ستمگران را راه نمي نمايد. »
آيات بالا فقط تعدادي از آيات الهي است كه به صراحت و با تعبير روشن و تهديدآميز مومنان را از دوستي با كافران و يهودو نصارا برحذر داشته است .
2 ـ ايشان در سخنان اخير خود علت عدم پذيرش ايمان از سوي افراد را عدم ارائه دين معرفي كرده است و به نفي صف بندي ميان مومن و كافر پرداخته است و مي گويد « كسي كه غير از دين جعفري دارد نه آن است كه نمي خواهد ايمان بياورد نه آنست كه آنرا ديده است و خوشش نيامده است به پير و پيغمبر نديده نفهميده و نسنجيده است ما بايد اينهارا ارائه كنيم . »
اگر لوازم سخنان ايشان را بپذيريم جاي اين سوال است كه چرا مردم زمان پيامبر (حداقل در مكه و مدينه ) ايمان نياوردند مگر اسلام واقعي توسط آن حضرت به مردم ابلاغ نشد پس چرا گروه هاي زيادي از كفار يهودي ها و مسيحي ها در برابر حضرت صف بندي كردند و دهها جنگ بر پيامبر تحميل كردند اصولا با توجه به منطق و ديدگاه آقاي مشايي نبايد جنگي رخ مي داد. مگر معاذالله بپذيريم كه آقاي مشايي هنر بالاتري در معرفي اسلام دارد كه همگان را بايك اشاره مجذوب دين مي نمايد!! ايشان همچنين چگونه دهها آيه قرآن را مبني بر جبهه بندي مومنان و كفار را نفي مي كند.
3 ـ در كنار آيات قرآن كريم موضع حكيمانه و اصولي و عزتمندانه نظام جمهوري اسلامي و رهبر فقيد آن است كه همواره بر جعلي و غاصب بودن اسرائيل تاكيد شده است .
همچنين امام خميني بارها در بيانات خود موضوع جنگ با ستمگران و زورمداران و قدرتمندان را تا رفع فتنه از عالم مورد تاكيد قرار داده كه در اينجا فقط به يك مورد پرداخته مي شود.
ايشان در تاريخ 63 9 20 مي فرمايد : « اگر همه دنيا را هم فرض كنيد كه جنگ بكنيم و پيروز بشويم باز همه دنياي عصر خودمان را پيروزي درست كرديم و قرآن اين را نمي گويد قرآن مي گويد جنگ تا رفع فتنه از عالم بشود. بنابر اين غلط فهمي است از قرآن كه كسي خيال كند كه قرآن نگفته است : « جنگ جنگ تا پيروزي قرآن گفته است بالاتر از اين را گفته . »
البته مسلما منطق اسلام منطق جنگ نيست و جنگ به عنوان يك هدف و ارزش در اسلام مطرح نمي باشد منطق اسلام منطق صلح اصلاح و سازندگي و تربيت است ولي به منظور از بين برداشته شدن موانع پيشرفت اسلام و ظلم و تباهي و فساد و برپايي عدل و قسط چاره اي جز آن نيست چنانكه پيامبر اسلام و برخي امامان معصوم در اين راه به مبارزه و جنگ نظامي پرداختند.
و اينگونه نيست كه اگر امام زمان ظهور كند هيچ جنگي رخ ندهد چنانكه آقاي مشايي مي گويد : « جنگ و خونريزي براي امام زمان نيست امام زمان زيباست و زيبايي ها با كسي جنگ ندارند. »
پس دهها روايت كه درباره جنگ و رويارويي حضرت با دشمنان وجود دارد چه مي شود آيا جهان آنچنان آماده است كه به محض ظهور حضرت همه تسليم گردند
بعلاوه مگر غير از امام زمان كسي در اين عالم زيبا نبوده كه اين همه جنگ اتفاق افتاده است چرا پيامبر دهها جنگ انجام داد و چرا اميرالمومنين در دوران امامت كوتاه خود سه جنگ داشت و چرا امام حسين با يزيد به ستيز و جنگ برخاست .
حال با توجه به سه موضوع مهم بالا نكاتي درباره سخنان معاون رئيس جمهور به نظر ميرسد كه از جهاتي قابل تامل است و نمي توان به سادگي از آن گذشت .
مطالبي درباره دوستي با اسرائيل با
افتخار تمام از سوي رحيم مشايي مطرح ميشود برخي علما گروههاي سياسي و حدود 200 نفر از نمايندگان مجلس موضعگيريهاي شديدي نسبت به اين سخنان ابراز ميدارند و خواستار عزل ايشان از سوي رئيس جمهور ميشوند كه متاسفانه نه تنها تاكنون هيچ اقدامي صورت نگرفته است بلكه هر روز باجسارت بيشتر بر نظرات باطل خود مي افزايد.
در اينجا سوالاتي وجود دارد كه لازم است به آنها پرداخته شود :
اولا ـ چرا هر مسئولي در هرمقامي كه قرار داشته باشد بايد به خود اجازه دهد كه در اصول ديني و مسائل مهم و اساسي و كلان نظام به اظهارنظر بپردازد مگر نبايد دين شناس و آشنا به اسلام بود تا نسبت به مسائل و اصول ديني اظهار نظر كرد آيا هر كس با هر تجربه و بدون اطلاعات كافي مي تواند خود را وارد حوزه هاي معرفتي دين نمايد و نيز آيا هر كس مي تواند در مسائل كلان نظام اظهارنظر كند مگر اينگونه مسائلي را كه آقاي مشايي گفته است در حوزه اختيارات رهبري نظام و شوراي امنيت ملي كشور نيست
مضافابه اينكه رژيم اشغالگر قدس از نظر جمهوري اسلامي فاقد مشروعيت است و نيازي به بحث از آن و دوستي با مردم اسرائيل نيست .
ثانيا ـ اينكه ايشان مي گويد : « حرفهاي بنده عين آموزه هاي ديني است » آيا مخالفان با سخنان او همچون مراجع تقليد روحانيون محافل علمي و فرهنگي و اكثريت نمايندگان مجلس مطالبي خلاف آموزه هاي ديني بيان كرده اند چرا بايد خود را حق مطلق دانست و همه چيز را با ميزان خود سنجيد كمي از اوج فرود آييد و احتمال دهيد كه به خطا مي رويد و شجاعت اعتراف به اشتباه را داشته باشيد.
ثالثا ـ رئيس جمهور تاكنون بارها در سخنان و مصاحبه ها بيان كرده كه دولت او با هيچ كس عقد اخوت نبسته است و هر مسئولي كه در دولت او به اصول اسلام انقلاب و دولت پايبند نباشند كنار گذارده مي شوند.
پس چرا تاكنون اين امر درباره آقاي رحيم مشايي اتفاق نيفتاده مگر ايشان بارها مرتكب مسائل خلاف اصول جمهوري اسلامي نشده يكبار لزوم پوشش اسلامي را زير سئوال برده بار ديگر در مجلس رقصي كه در تركيه برپا شده بود تماشاگر آن صحنه ها بود بار سوم مسئله دوستي با مردم اشغالگر اسرائيل را مطرح كرد و اخيرا نيز سخنان قبلي خود را تكرار نموده و باافتخار تمام مي گويند : « هزار بار ديگر هم اين سخن را مي گويم . »
آيا اگر ساكنان فعلي فلسطين اشغالي از نقاط مختلف جهان به اين سرزمين نمي آمدند رژيم صهيونيستي داراي مشروعيت بود و آيا دست جنايتكاران اسرائيلي در انجام جنايت هاي وقيحانه و بيشرمانه باز بود آيا سردمداران جنايتكار اسرائيل با وجود اين مردم و با پشتيباني آنان دستهاي خود را به خون مردم مظلوم فلسطين آلوده نكرده اند
حال جاي تعجب و تاسف است كه رئيس جمهور نه تنها در برابر اين سخنان ذليلانه موضع گيري نمي كنند و ايشانرا از مقام خود كنار نمي گذارند بلكه تلويحا اين سخنان را در جمع سفرا تاييد كرده و مي گويد : « مردم اسرائيل بدبخت و بيچاره هايي هستند كه به اين سرزمين كوچ داده شده اند و از داشتن امنيت و آرامش مايوس و از رژيم صهيونيستي ناراضي اند و بايد آنها را نجات دهيم . »
آيا از نظر رئيس جمهور باموضعگيري هاي قبلي وي مبني بر حذف اسرائيل از روي نقشه جهان قابل جمع است آيا اين مواضع در تعارض باهم نيستند
جالب اينكه رئيس جمهور اين موضوع مهم و ضد اهداف و آرمانهاي نظام را موج سياسي مي داند كه وقت خود را به پاسخگويي به آنها صرف نمي كند آيا واقعا تمامي مدافعان نظام و حاميان رئيس جمهور به موج سياسي عليه دولت پرداخته اند چه نيازي به اين همه حمايت از يك فرد خودباخته است و چه ضرورتي وجود داشت كه با اعتراضات گسترده همگاني وي را با خودبه سفر تركيه ببرد و در سمت راست خود او را به همگان نشان دهد آيا اين دهن كجي به ارزش هاي ديني و اسلامي و انقلابي نيروهاي معتقد به نظام نيست
رئيس جمهور به چه قيمتي در برابر خواسته به حق مدافعان ارزش هاي اسلامي و انقلابي ايستادگي مي كند و اين شخص را همچنان در مقام خود ابقا مي نمايد
در اينجا بايد به دلاورمردان عرصه هاي ورزشي تبريك گفت كه بارها از رويارويي در ميادين ورزشي با ورزشكاران اسرائيلي امتناع كردند و از كسب و مدالهاي جهاني گذشتند تا از اين طريق به رژيم صهيونيستي مشروعيت نبخشند ولي صدافسوس كه برخي مسئولان كه به ناحق مناصبي را در نظام غصب كرده اند مردم غاصب اسرائيل را به عنوان دوست معرفي مي كنند !
از مجموع مطالب بالا مي توان نتيجه گيري كرد كه تاكيدات رئيس جمهور مبني بر حفظ اصول اصولي است كه مواضع و ديدگاههاي مورد تاييد شخص رئيس جمهور باشد هر چند مخالف صريح مواضع نظام باشد. بنابر اين اگر نظرات يكي از وزرا يا معاونان ايشان با مواضع و ديدگاههاي رئيس جمهور همخواني نداشت بايد از مقام خود عزل شود اگرچه فرد توانمند و معتقد به نظام باشد و مخالفان زيادي براي كنار گذاردن وي وجود داشته باشد. همچنان كه در مدت سه سال رياست جمهوري وي دهها وزير و معاون و استاندار و... كنار گذارده شدند ولي اگر مسئولي از ياران و منسوبان آقاي احمدي نژاد باشد آزاد است و مي تواند با حمايت هاي ويژه رئيس جمهور هر روز بر مواضع غيراصولي خود پافشاري نمايد هر چند مسئولان نظام خواستار استعفا يا عزل او باشد.
اين امر با كدام يك از ارزشهاي اعلام شده رئيس جمهور هماهنگي دارد و اين تعارضها چگونه قابل حل است
رابعا : دراين ميان چه كسي از سخنان رحيم مشايي سود مي برد مردم مظلوم فلسطين يا جنايتكاران اسرائيلي اين سخنان مردم فلسطين را خوشحال كرد يا اسرائيلي ها را
مگر اين مطالب مورد استقبال اسرائيلي ها قرار نگرفت مگر آنان اين نكات را مورد تاييد قرار ندادند
اين نكته قابل تامل است كه اين سخنان خفت بار در زماني از سوي ديگر مسوول در جمهوري اسلامي بيان مي شود كه اسرائيل در سراشيبي سقوط و نابودي قرار گرفته است همان اسرائيلي كه زماني سوداي سيطره از نيل تا فرات را در سر مي پروراند و آرزوي تصاحب منطقه خاورميانه را در سر داشت اما امروز با عنايت الهي و آه مظلومان فلسطيني خوار و زبون گشته و حتي در برابر يك نيروي اندك شبه نظامي در لبنان توان مقاومت ندارد.
چرا بايد سخناني را بر زبان جاري ساخت كه حدود 80 سال مبارزه مردم فلسطين با رژيم اشغالگر صهيونيستي را زير سئوال مي برد
خامسا : گرچه بسياري از مسئولان نظام تشكيلات دانشجويي و نشريات و روزنامه ها با موضع گيري مدبرانه و منطقي خود اين حركت را محكوم نمودند ولي اين سئوال همچنان قابل طرح است آنان كه در سالهاي گذشته با اندك بهانه هايي تجمعات و تظاهرات گسترده به راه مي انداختند و در برخي موارد كفن به تن مي كردند و تحصن براه مي انداختند كجا هستند
كجايند آنان كه خود را مدافع ارزش هاي اسلامي و انقلابي مي دانستند كجايند آنان كه خود را ملاك ارزش هاي ديني و انقلابي مي دانستند ظاهرا ديگر جاي هيچ گونه احساس تكليف نيست و همه وظايف به پايان رسيده و وقت آن است كه برهمه چيز چشم فرو بست و فقط نظاره گر بود و بهتر است خود را به خواب زد و يا در اغما فرو رفت . اشكال بالاتر به رسانه ملي است كه همواره در موارد كمتر از اين جريان به تهيه گزارش و تجزيه و تحليل و ارائه دهها مطالب گسترده مي پرداخت ولي در اين قبضه نه تنها موضع گيري مناسبي ننمود بلكه به انحا گوناگون و باتهيه گزارش از سازمان گردشگري به نوعي در جهت تبرئه رحيم مشايي قدم برداشت .
راستي بايد گفت به كجا مي رويم
 جمعه 1 شهريور 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 332]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن