واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: سلام دوستای خوبم یه مسئله ای هست که چند وقته فکرمو بهم ریخته من مدرکم فوق دیپلمه و شوهرم دیپلم سال گذشته به اصراره خودم شوهرم دانشگاه ثبت نام کرد الان ترم سومه اما نمی دونم چرا اینقدر من نسبت بهش حساس شدم تمام زمانی که دانشگاهه فکرم اونجاست که الان چی کار میکنه دخترا باهاش چطوری برخورد می کنند ؟ نمی دونم فکر وخیال دیگه. بعضی وقت ها بهش میگم امروز میخوام بیام دانشگاتون عصبانی میشه، پیش خودم میگم نکنه که خبرایی که نمی خواد من سر در بیارم یا تو دانشگاه یه طوری رفتار میکنه که میدونه من ناراحت میشم ؟
شما ها مثل من هستید ؟ به نظر تون من خیلی بد بینم یا همه این حساسیت رو دارند ؟ اصلا کارم اشتباهه که میگم میخوام بیام دانشگاتون"؟
سلام حساسيت طبيعيه چون همه خانمها كم و بيش حساس هستند
همسر من بعد ازدواج فوق ليسانس قبول شد رفت دانشگاه هيچ وقت نه پرسيدم تو كلاستون چند دختر پسريد نه حساسيت نشون دادم
شكر خدا دفاشم كرد و درسش تموم شد نگران نباش به خودت و زندگيت برس شوهرت مال توئه من اين شعارمه زن بايد جذابيتشو برا همسرش حفظ كنه
اگه دختري بخواد وارد زندگي كسي بشه هزاران پله از زن اون شخص عقبه زن بايد با جذب همسرش اجازه نده كسي وارد حريم زندگيشون بشه
roz abi نوشته است:
سلام دوستای خوبم یه مسئله ای هست که چند وقته فکرمو بهم ریخته من مدرکم فوق دیپلمه و شوهرم دیپلم سال گذشته به اصراره خودم شوهرم دانشگاه ثبت نام کرد الان ترم سومه اما نمی دونم چرا اینقدر من نسبت بهش حساس شدم تمام زمانی که دانشگاهه فکرم اونجاست که الان چی کار میکنه دخترا باهاش چطوری برخورد می کنند ؟ نمی دونم فکر وخیال دیگه. بعضی وقت ها بهش میگم امروز میخوام بیام دانشگاتون عصبانی میشه، پیش خودم میگم نکنه که خبرایی که نمی خواد من سر در بیارم یا تو دانشگاه یه طوری رفتار میکنه که میدونه من ناراحت میشم ؟
شما ها مثل من هستید ؟ به نظر تون من خیلی بد بینم یا همه این حساسیت رو دارند ؟ اصلا کارم اشتباهه که میگم میخوام بیام دانشگاتون"؟
کار شما اشتباه نیست ، چرا اشتباه باشه؟
دوست داری بری ببینی محیطش چجوریه. دوستش کیا هستن، اینکه میگی تا میگم میخوام بیام دانشگاهتون ناراحت میشه حتما دلیلی داره برای خودش
با ملایمات ازش بپرس چرا ناراحت میشی تا اینو میگم ، مگه اونجا چیه، چه خبره که من نباید بیام
اگر بازم عصبانی شودی قبول نکرد که حتما خبریه که نمیخواد تو ازش بو ببری
شوهرت چند سالشه؟
مرسی ادم جان خیلی سعی میکنم که به روی خودم نیارم و بگم که برام مهم نیست تو دانشگاهشون چه خبره اما بعضی وقت ها از کوره در میرم . بعضی وقت ها بهش میگم من راضی نیستم اگه با دخترای کلاس بگو و بخند کنی
البته سن و سال شوهرم خیلی بیشتر از بچه های این دوره است حداقل 10 سال رو تفاوت دارند البته نه با همه اما ...
نی دونم
مردها از كنترل شدن متنفر هستن شايد زيادي حساسيت نشون دادي فهميده ميخواي بدوني چيكار ميكنه
حلقه دست ميكنه همكلاسياش ميدونن متاهله؟
عزیزم شوهرم 34 ساله اس اما قیافه اش بیبی فیسه مثله 27 ساله ها میمونه وقتی ازش میپرسم چرا نمیذاری بیام میگه آخه هیچ کس زنش نمیاد دانشگاه که تو بیای تو حتما به من شک داری
roz abi نوشته است:
عزیزم شوهرم 34 ساله اس اما قیافه اش بیبی فیسه مثله 27 ساله ها میمونه وقتی ازش میپرسم چرا نمیذاری بیام میگه آخه هیچ کس زنش نمیاد دانشگاه که تو بیای تو حتما به من شک داری
شوهر من هم 38 سالس و كسي ندونه ميگه زير سي سالشه ولي من بهش اعتماد داشتم زياد حساسيت نشون ندادم زياد
حساس نباش اون درسته 27 ساله ديده ميشه ولي 34 سالشه و اينو خودش ميدونه و راستم ميگه كسي زنشو دانشگاه نميبره مگه روز
دفاعيه باشه بخواد خانوادش بيان والا چه دليلي داره بري زياد حساسش نكن ترم سومه و چند ترم ديگه هم ميره دانشگاه مطمئنا فرصتي
پيش مياد باهم بريددر ضمن كسي رو كه خوابه بيدار نميكنن دختر دانشگاه و... زياد نگو باعث كنجكاويش بشي و خيال كنه خبريه
بي خيال شو
آره حلقه دست میکنه نمی دونم همکلاسیاش می دونند یا نه دوستای پسر کلاسش میدونند آره من خیلی حساسیت نشون دادم یه روزایی که می خواست بره دانشگاه و ریش می زد و مرتب میکرد اعصابم خورد میشد
مرسی آدم جون اینو خوب اومدی کسی که خوابه بیدار نمی کنن اما دخترای این دوره زمونه رو که تو هم باید بیشتر از من بشناسی همه دور از جون دوستای این سایت گرگ اند تا دیر بجنبی میبینی شوهرتو قاپ زدن
roz abi نوشته است:
آره حلقه دست میکنه نمی دونم همکلاسیاش می دونند یا نه دوستای پسر کلاسش میدونند آره من خیلی حساسیت نشون دادم یه روزایی که می خواست بره دانشگاه و ریش می زد و مرتب میکرد اعصابم خورد میشد
رز عزيز شما وقتي داري ميري خونه مادرت سرتو شونه نميزني مادرت كه بزرگت كرده موهاتو آشفته ببينه چي ميشه موهاتو شونه ميزني
خوب اون همسرت بيچارت داره ميره دانشگاه مرتب نره دوست داري چه جوري بره دانشجو ئه بايد مرتب بره سر كلاس مطمئنم همه ميدونن متاهله
من هميشه همسرم مرتب و منظم ميرفت دانشگاه الانم تدريس ميكنه و بازم مرتب ميره و من خيلي حساسم كه هميشه لباسهاش مرتب و نو باشن اون پدر دخترم و همسر منه تو جامعه اون همسرمه و پوشيدن لباس و رسيدن به خودش باعث افتخار من و دخترمه
با اين ديد به همسرت نگاه كن اون همسرته همسر عقدي و شرعي توئه پس تا تو نزاري هيچ دختري نميدزدتش
roz abi نوشته است:
مرسی آدم جون اینو خوب اومدی کسی که خوابه بیدار نمی کنن اما دخترای این دوره زمونه رو که تو هم باید بیشتر از من بشناسی همه دور از جون دوستای این سایت گرگ اند تا دیر بجنبی میبینی شوهرتو قاپ زدن
خواهش ميكنم رز عزيز
همسرم يه همكار داره هميشه به همسرم گله ميكنه همسرش دلخور ميشه لباس نو بخره و همسرم بمن ميگه تو با همه زنها فرق داري
من هميشه از همسرم تعريف ميكنم از قيافش از خوشپوشي و خوش تيپيش چرا چون من همسرش شريك زندگيشم كسي كه برا خاطرش از
صبح ميره سركار، من تعريفش نكنم كي تعريفشو بكنه من پشتت ناايستم كي بياسته از من محبت نبينه كي بهش محبت كنه
رز آبی عزیز ؛خواهر من حساسیت نسبت به نزدیک ترین فرد به ما خیلی طبیعی هست اما آزار او وخودمان نه.شوهر من برای چهار سال در دانشگاهی دور از شهر ما تحصیل کرده ومن احساس شما را کم وبیش می دانم .اما دوست عزیز با چسبیدن به معشوق جز آزرده کردن او نتیجه دیگری بدست نمی آید.در ضمن اگر شوهر شما با سر و وضع آشفته به دانشگاه برود خیال شما راحت می شود؟به قول دوستمان (آدم )ما باید خوشحال باشیم که همسر ما مرتب و خوشبو در انظار ظاهر می شود.عزیزم نگران نباش فقط خودت را همیشه مرتب و خوش ظاهر نگه دار تا بجز خودت کسی به نظرش نیاد موفق باشی.
سلام عزیزم،شوهر من هم بعد از ازدواجمون لیسانس گرفت الان هم داره فوق لیسانس میگیره خوشتیپ و خوش صحبت هم هست و تا حالا نه من بهش گیر دادم و نه چیزی پیش اومده.ولی همیشه به این فکر کن اگه شوهرت بخواد لغزشی داشته باشه حتما لازم نیست بره دانشگاه .مگه اونایی که به همسرشون خیانت میکنن همه توی دانشگاه اینکارو میکنن.
پس بیخودی گیر نده بش و با این کارات حساسش نکن از من بشنو همیشه فکرهای خوب بکن و همسر مطلوبش باش و بقیه اشو بسپار به خدا
خب شوهرت حق داره بيچاره ... مردا غرور دارن اگه بري دانشگاهشون اونوقت شوهرت فكر ميكنه دوستاش يا همكلاسياش مسخرش ميكنن و پيش خودشون ميگن زنش بهش شك داره .. تازه شوهرت اگه بخواد كاري بكنه بيرون از دانشگاهم ميتونه ... چرا انقدر ذهنتو درگير ميكني آخه؟ حيف نيست وقتتو با اين فكراي بيخودي حروم كني .. مشغوليتاتو زياد كن تا از فكرت بيرون بياد..
بچه ها شوهر من هم کنکور داده نمیدونم اگه قبول بشه خوشحال بشم یا ناراحت
چون منم خیلی حساسم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 742]