تا حالا شده مادرشوهرتون شما رو با جاریتون مقایسه کنه؟ : دل مشغولیهای روزمره

واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: تا حالا شده مادرشوهرتون شما رو با جاریتون مقایسه کنه؟؟مثلا هی جلو شما ازش تعریف کنه؟؟شما چه جوابی دادین؟

مادر شوهر من اوایل همیشه پوز جاریمو پیشم میداد جالب اینه که پوز منم جلوی اون میده خصلتش اینه
اما تازه گیها فقط پوز منو پیشش میده چون انگار فهمیده من بیشتر به دردش میخورم

بله عزیزم شده بد جوریم شده

عزیزم کار همه ی خانواده شوهر من مقایسه کردن من یا دیگران با همه است
جای تعجب نداره، اما از اون جای که اصلا من خودم و دنیام رو از اونها متفاوت می دونم اصلا برام مهم نیست حتی اگر 1000 سال هم مقایسه کنن.
چون اونها در اون حد زندگی رو میدونن.
همه اینها رو می شناسن که دارن همش مقایسه می کنن. اما من عادت کردم....و مهم نیست واسم

مادرشوهر من دیشب که من از دست شوهرم ناراحت بودم گفت سارا(جاریم)اینقدر تو زندگیش ادیت شده که اگه من جای اون بودم تحمل نمیکردم..توهم صبر داشته باش..منم گفتم نه که من توی این زندگی سختی نکشیدم ...

مادر شوهر منم جلو من ميگه تو فرشته اي از آسمون افتادي پسرم بهتر از تورو از كجا ميتونست پيدا كنه . ظاهرا جاريم خيلي اذيتشون كرده ولي جلو اون يا كسه ديگه بد جاريمو تا حالا نگفته ولي جلو من خيلي ازم تعريف ميكنه . جلو فلميلاش يا همسايه هاشونم خيلي از من تعريف ميكنه.

من البته تقریبن تازه عروسم اما تاحالا پیش نیومده.
بالاخره مادرشوهره دیگه و خیلی حرفاش و اتفاقا می‌تونه سوبرداشت بشه.

من با اين كه هميشه با شوهرم و با خانواده مادر شوهرم اينا همشه خوب و هميشه احترامشونو نگه داشتم ولي تا به حال نشنيدم يه بار از من تعريف كنه .هر چند كه من برايه تعريف و تمجيد اين كارو نمي كنم.
چي كار ميشه كرد مادر شوهر ه ديگه.... هميشه ميگن كه بين تو دخترم هيچ فرقي نمي ذارم ولي مطمن باشيد هيچ وقت مثل دخترشون نه با ما رفتار مي كنند ونه ما رو مثل دخترشون مي دونند.
البته اينم بگم كه استسناها هم وجود داره.

aftabetarik نوشته است:
مادر شوهر منم جلو من ميگه تو فرشته اي از آسمون افتادي پسرم بهتر از تورو از كجا ميتونست پيدا كنه . ظاهرا جاريم خيلي اذيتشون كرده ولي جلو اون يا كسه ديگه بد جاريمو تا حالا نگفته ولي جلو من خيلي ازم تعريف ميكنه . جلو فلميلاش يا همسايه هاشونم خيلي از من تعريف ميكنه.

خب حتماً هستی بهاره جون

setare27 نوشته است:
aftabetarik نوشته است:
مادر شوهر منم جلو من ميگه تو فرشته اي از آسمون افتادي پسرم بهتر از تورو از كجا ميتونست پيدا كنه . ظاهرا جاريم خيلي اذيتشون كرده ولي جلو اون يا كسه ديگه بد جاريمو تا حالا نگفته ولي جلو من خيلي ازم تعريف ميكنه . جلو فلميلاش يا همسايه هاشونم خيلي از من تعريف ميكنه.

خب حتماً هستی بهاره جون
نه بابا ستاره جون اينجوريام نيست اونا پياز داغشو زياد ميكنن مادرشوهرم دخترنداره واسه همين ذوق ميكنه. قربونت برم چرا خيلي وقته نيستي ؟ دلم برات تنگ شده بود؟ بوسسسسسس

خانواده ها خیلی وقتا از این مقایسه ها برای فاصله انداختن و جلوگیری از صمیمیت بین جاری ها استفاده میکنن. من اگه کسی از جاری هام تعریف کنه فقط گوش میدم. گاهی هم توی جمع ،خودم از جاری هام تعریف میکنم که باعث شده میونمون خوب باشه. البته پر روشون هم نمیکنم.
مادر شوهر منم دیده که این حربه خیلی کارگر نمی افته دیگه بیخیال شده و چیزی نمیگه
ولی یک مدتی، از یکی از عروس های جدید فامیلشون خیلی پیش من تعریف میکردن و پزشو میدادن. مدام جلوی من از خوشگلی و ثروت پدریش و .... تعریف میکردن. تا اینکه دختره زد به تیپ و توپ خانواده ی شوهر و ...خلاصه در کش و قوس مراحل طلاقشون هستن.
از طلاق اونها خوشحال نیستم ولی مادر شوهرم حسابی ساکت شده چند وقتیه

من خودم همیشه زودتر از اونا از جاریم تعریف می کنم .اخه خداییش خیلی خانم خوبیه.اما در جمع از هیچ کدوم جلوی خودمون تعریف نمی کنند .البته جاریم با انکه از من بزرگتره.خیلی کم باهاشون رفت و امد می کنه .ولی ما خیلی بیشتر .

من که یک سال و خورده ای هست ازدواج کردم تو این مدت شاید ده مرتبه فقط جاریم رو دیده باشم چون ایشون کلا کسی رو ادم حساب نمی کنه. البته انگارپدر شوهر و مادر شوهرمم تو این قضیه بی تقصیر نبودند ولی کلا اون اصلا نمی خواد مارو ببینه. روز پاتختی من حتی به خودش زحمت نداد بیاد. یا چند وقت پیش دعوتش کردم خونمون نیومد.
مادر شوهر من هم همچوقت تواین یک سال بدشو نمی گفت اما 1 ماه پیش به قدری از بی محلی جاریم ناراحت شده بود که تا منو دید درد دلش وا شد و گلایه کرد کلی. من هم از اون روز خیلی دلم به حال تنهایی مادر شوهرم سوخت و سعی کردم از اون به بعد کمی بیشتر بهش محبت کنم.
اون هم خداییش هوای منو داره و خیلی بهم محبت می کنه. البته توقع محبتم زیاد داره تا بهش کم توجهی کنی فوری تلافی می کنه. اما خوب فهمیدم که چیزی تو دلش نیست.

نه خدارو شکر من جاری ندارم

بكبارم نشده كه مادرشوهرم منو با جاريم مقايسه كنه چون نه مادر شوهر دارم نه جاري(فعلا")
خارج از شوخي قراره در آينده نزديك جاري دار بشم منم اصلا" خوشم نمياد كه خواهرشوهرام منو با اون (كه هنوز نميدونم كيه) مقايسه كنن. و اگر اينكارو كردن نميدونم چه جوري بايد باهاشون رفتار كنم . (منم سرخوشم ها!!!! هنوز جاري دار نشده دارم غصه مقايسه شو ميخورم.)

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آشپز آنلاین]

[مشاهده در: www.ashpazonline.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]