واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: اول از خودم میگم ...نمیدونم ایبنجوری خوبه یا نه زیاد طرفم نمیاد ....اما بابت نهار یا شام ازم تشکر میکنه احترام میزاره
به نظرتون دیگه چطور برخورد کنن خوبه ؟طرز برخورد همسرتون چطوره ؟
از تجربه های مفیدتون بگین ....ممنون
وقتي بريم خونه مادرش همسرم بمن ميرسه بخور از اين بخور اين خوشمزه اس و..........
وقتي مادرشون با خانواده خونه ما تشريف ميارن به مادرش ميگه بخور و......... و هر چي مادرش دوست داره ميخره مياره
ولي واقعيتش من پدرو مادر خودمو هر وقت دعوت كردم اونها روهم دعوت كردم ولي پدرشوهرم كاريش جوريه هرچند وقت يكبار سفر خارج از
كشور داره مادرشوهرم مياد خونه ما و همسرم ميشه پروانه دورمادر جونش راستش خيلي دلم ميخواد بدونم مادرمم بياد خونمون اينكار رو ميكنه يا نه ؟؟؟؟؟؟؟
ولي اتفاق نيافتاده مادرم همينجوري بدون دعوت بياد خونمون چون ديوار به ديواره خونمون من هر روز خونشونم اون خونه ما نمياد مگه
دعوتش كنم با بابام بياد و خانواده همسرمم دعوت ميكنم
ستاره جون
دقیقا شوهر منم مثل شوهر شماست منم اصلا عصبانیتم رو نشون نمیدم
ستاره و فندق جان شوهر منم اینجوریه...متاسفانه..البته توی جمع خودشونم زیاد خونواده خودشو تحویل نمیگیره اما راحت تره و بیشتر حرف می زنه...
شوهرمن جلو خانواده اش خیلی دوروبر من سبز نمی شه نمی دونم خجالت می کشه یا می ترسه بهش بگن زن ذلیل
آرزو دارم برای یه بار هم که شده در حضور اونا دست دور گردنم بندازه یا سرشو رو ÷ام بذاره
ولی مثلا موقع غذا خوردن هوامو داره
شوهر من عين بارباپاپا توي هر شرايطي يه مدليه.
1. وقتي ما ميريم خونه مادرش اينا: خيلي دور و بر منو ميگيره. خيلي طرفم مياد. بهم عشق مي ورزه. دم به دقيقه بوس و بوس كاريه و ... اينا رو توي جمع خانوادگي اش انجام ميده
عكس العمل آنها: پدرو مادرش قند توي دلشون اب ميشه اما خواهرش دلش مي خواد ما رو بكشه و يكي از برادرهاش هم همين طور اما مابقي همه از روابط شوهرم با من خوشحالن و اينو بعنوان مجوزي براي رفتار با همسر آيندشون مي دونن.
2. وقتي ما ميريم خونه مادرم اينا: همسرم اخمو، متين و موقر ميشينه، خنده هاشو كنترل مي كنه و خيلي خيلي خودشو اروم جلوه ميده. معتقده بايد اين كارها رو بكنه تا ديگرون بهش احترام بگذارن. خيلي توي خورد و خوراكش مراعات مي كنه و زياد تعارفي مي شه. حتي اگه من خيلي بهش تعارف كنم ناراحت ميشه. حتي ممكنه گشنه هم بمونه و بريم بيرون شام بخوريم. از خيلي حرفها هم ناراحت ميشه.
3. وقتي مادرش مياد خونمون: خيلي خودشو خوشحال نشون ميده. بريز و بپاشش فراون ميشه و متاسفانه زياد دور و بره منو نمي گيره. همين امر چون براي من جديده باعث اختلاف و دعوامون ميشه. موقع غذا آنقدر به اونا تعارف ميكنه و مجبورشون ميكنه كه بخورن كه يكي دوبار حالشون از شدن خوردن بد شد و دكتر رفتن. در كل در اين يك مورد خيلي اخلاقش بد و مصنوعي ميشه. شبها تا ساعت 4 بيدار مي مونه و با مادر و پدرش حرفهاي صدتا يه غاز مي زنن. بطور كلي اصلا اوني كه هست نيست در اين شرايط
4. وقتي خانواده من ميان: ابتدا به خاطر دلخوري از من بابت اينكه خانواده اش آمدن و بهشون خوش نگذشته بداخلاقي مي كنه. هر كاري كه من اون موقع كردم رو انجام ميده. بعدش خودش از اين بچه بازيهاش خسته ميشه. منو كنار ميكشنه و ميگه رفتار كردن مثل تو خداييش خيلي كسر شان مياره و مهربون ميشه.
همسر من همیشه رفتارش یه جوره و همیشه خودشه. همیشه مهربونه و همیشه هوای منو داره و بهم محبت مبکنه و اینجوری نیست که به خاطر حضور دیگران به من کمتر یا بیشتر توجه کنه. منم همین طور
رابطه ش با خانواده هامونم همین طوره و با هردو راحته و به هردو خانواده یکسان توجه میکنه و احترام میذاره و همیشه هم هرکاری از دستش بر بیاد واسه خوشحال کردن اطرافیانش میکنه.
وقتي خانواده همسرم ميان خدايش من كم نميزام اينو خودشم ميدونه ولي بهم كمك مي كنه چون اونا همگي احساس ميكنن رستوران اومدن واز جاشون تكون نمي خورن يه كم دوروبرم ميچرخه تا اين رفتار خانوادشو جبران كنه هي ميگه كمك نمي خواي؟ منم به خاطر اينكه چشم نخورم ازش كمك نمي خوام وهي رفتارايي نشون ميدم كه خيلي خسته ام و پذيراييم لطف واجباره
همسر من تو خونه خودمون و خانواده من رفتارش با من یه جوره مثلا عادت داره من براش میوه پوست بگیرم چه خونه خودمون چه خانواده ام به من میگه برام میوه پوست بگیر. کلا رفتار خوب و مهربونی داره.ولی خونه خانواده اش با من سر سنگین میشه منم همیشه این گلایه رو بهش میکنم. اونجا یه ظرف میوه میزاره جلوش و با مامانش حرف میزنه و می خوره.تو خونه معمولا باید صد بار صداش کنم تا نهار یا شام بیاد بخوره چون کارش با کامپیوتره همیشه پای اونه،از سر کار هم که مییاد یه سره میشیه پای اون و هی باید صداش کنم ولی خونه خانوادش میره تو اشپزخونه هی به هر چی نوک میزنه بهش میگم تو که از این عادتها نداشتی میگه خوب گشنمه!!!!!!!!!!!!!!!
كلا من كم نميزارم ولي خدايش زياد تحويلشو نمي گيرم چون خوشم نميلد ازشون مي دونم پشت سرم بد مي گناونا هم احساس مي كنن رستوران اومدمن هي قيافه خستگي به خودم ميگيرم كه شوشو فكر كنه چه قدر دارم زحمت ميكشم هي ميگه كمك نميخواي وازاين جور حرفا...
وقتي ما ميريم خونه مادر شوهرم ، اون خيلي به ما ميرسه و درحد توانش چون مسنه و پاش درد ميكنه از ما پذيرايي مي كنه . همسرم هم خيلي معمولي با من رفتار مي كنه اگه همه خواهر و برادراش باشن در حد ضرورت بامن حرف مي زنه و خيلي به من نمي چسبه
وقتي خانواده اش ميان من سنك تموم ميزارم توي پذيرايي و آشپزي و .... هي مياد ميگه كاري نداري و تشكر مي كنه البته خانواده اش از وقتي بيان كمك مي كنن توي پذيرايي و شستن ظرف و ....
وقتي خانواده من ميان اون توي خريد و ... سنگ تموم ميزاره و خيلي احترام ميزاره و ... ولي كلا جلوي مهمون خيلي رسمي رفتار مي كنه و زياد طرف من نمياد
وقتي مياد خونه ما . اين دفعه ديگه شورشو درمياره يه جا سيخ ميشينه حتي لم نميده . هي تعارف مي كنه و اينقدر مودب ميشه كه بقيه هم احساس ناراحتي مي كنن و معذب ميشن . زياد هم نمي تونه بشينه يه جا مجبور ميشيم زود بريم. سر سفره هرچي مامانم براش غذا بكشه روش نميشه بگه بسه همه رو ميخوره بعد مياد خونه غر ميزنه كه دل درد گرفتم
خلاصه در سه مورد اول خوب رفتار ميكنه ولي در مورد آخر درست شدني نيست.
زيبا جون ما وقتي خونه ما مان شوشو ميريم با بي احترامي برخورد مي كنه اصلا تحويل نمي گيره هرچي بود خورديم خورديم نخورديم هم به دركتا زه توقع داره كمكش هم باشيم البته يه وقتي دوست داشت برا بقيه چيزي درست كنه منم تكون نمي خورم مثل خودش ميشم ولي اين خوب نيست من اين جور كارارو دوست ندارم ولي چه كنيم اون اينجوري راحتره
پس همشون یه جورایی مثل همن
واقعا میگماااااااا
چون همسرمنم وقتی میریم خونه اونا خیلی خوشحاله و منم بیشتر تحویل میگیره ولی من دوست
ندارم اونجوری کنه بهمین خاطر زیادرو نمیدم که دیگه باهام مهربونی نکنه
چون تو خونه خودمون اونجوری نیس
وقتی خونه ما بریم که مثل غریبه هاس و زودی دلش میخوا که برگردیم
بخاطر همینم منم زیادنمیرم خونه شوهرم اینا و اونم زیاد خونه بابای من نمیاد
یعنی خودم بهش گفتم که تو برو خونه خودتون و منم میرم خونه بابای خودم
اینجوری راحتم ولی باز راحتم نمیذاره که چرا نمیای خونه ممان من
خیالم راحت شد ..چون فکر می کردم فقط شوهر من اینجوریه...
خیال منم راحت شد ...مرسی که نظر میدین
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 690]