تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837328457
علم در خدمت جنگ
واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: علم در خدمت جنگ
منابع: سايت هاي مونديا ليزاسيون، اوريزون ادبا
بوند- فرايبورگ
ترجمه و تنظيم: مژگان نژند
اشاره:
بشريت به حق از علم و دانش چنين انتظار دارد كه به حل و فصل مسائل و مشكلات اضطراري- مانند جنگ، فقر، گرسنگي، بيماري و بي عدالتي اجتماعي- كمك كند، اما شمار روزافزوني از دانشمندان و عالمان تمامي دانسته ها، مهارت و كارآيي و حتي اغلب روح خود را به مجموعه نظامي- صنعتي و رسانه اي فروخته، تا بدان حد از انسانيت خود فاصله مي گيرند كه تمامي تلاش و كوشش خود را در جهت پيشرفت و تكامل ابزار و وسايل نابودي كامل بشريت به كار مي بندند. نابودي مردم كشورهاي فقير دستاورد و حتي هدف آنان است! كه با پنهان نگاهداشتن اهداف نهايي طرح هاي پژوهشي خود، ملت ها را در ناآگاهي و بي اطلاعي كامل رها ساخته، به آنان دروغ مي گويند و اين باور را القا مي كنند كه در پي اهدافي صرفا انساني و بشردوستانه هستند. آنچه در پي مي آيد، نوشتاري است از «رودلف هتزل»، گزارشگر «اوريزون ادبا» .
¤ سرويس خارجي كيهان
چندي پيش، خبري در صفحه «صنعت شيمي» يك روزنامه بزرگ آلماني به چاپ رسيد كه در آن يكي از برندگان جايزه فيزيك نوبل، متولد سال 1947، به امتيازات فرضي «نانو تكنولوژي» اشاره و بر آن تأكيد مي ورزيد. و خود او نيز يك چهارم قرن پيش بااختراع ميكروسكوپي كه اجازه مشاهده اتم ها و مولكول ها را مي داد، در پيشبرد اين فن آوري سهيم گرديده بود. پيشوند «نانو» به اجزايي اشاره دارد كه ابعادشان كمتر از 100 نانومتر (يك نانومتر= يك ميليارديم متر) است. طبق گفته اين دانشمند، نانو تكنولوژي اين امكان را فراهم مي آورد كه بر روي اتم هايي مشخص كار شود.
اين پروفسور فيزيك سپس به برشمردن محصولات صنعتي كه به لطف نانو تكنولوژي پديد آمده و توليد شده اند- مانند بخاري ها، رنگ هاي «فوق العاده ثابت و پابرجا» ي خودروها كه «حفظ و نگهداري شان نيز آسان» است و همچنين عناصري «كاملاً جديد با خواصي برتر ازفلزات»- مي پردازد و تأكيد مي كند كه، علاوه بر اين، «نانو سيستم ها» ي بيولوژيك مورد مطالعه قرار گرفته اند «تا در پزشكي و تكنيك»، و نيز «تكنيك هاي جديد سوخت كه توليد انرژي مي كنند بي آن كه حتي كمترين ميزان گاز كربنيك را در اتمسفر منتشر سازند»، به كار برده شوند. بعلاوه، اميد فراواني در نانو پردازشگرها يا ريزپردازشگرها نهفته شده، «كه توليدشان ارزانتر از تراشه هاي كنوني تمام مي شود»، ضمن آن كه هوشمندتر نيز هستند. به تعريف اين پروفسور فيزيكدان، نانو تكنولوژي به غير از اين براي علم پزشكي نيز بسيار سودمند خواهد بود. به عنوان مثال، در درمان انواع سرطان، «ريز اجزايي را وارد سلول هاي سرطاني مي كنند، كه سپس از طريق تحركات ماگنتيك گرم شده، سلول ها را به شيوه هدفدار نابود مي سازند.» و باز هم مي خوانيم كه، روزي خواهد رسيد كه به لطف نانو تكنولوژي مي توان ويروس ها را مورد حمله قرار داده، بدين سان با پاندمي هايي كه جهان را تهديد مي كنند، مبارزه كرد. حال، با توجه به اين كه هنوز برخي چيزها در نانو تكنولوژي «درحال توسعه است، ترس هايي نيز مي تواند- به عنوان مثال در ارتباط با تراشه هاي هوشمند- در دل مردم بيدار شود.» به همين خاطر نيز، بايد كه «ارتباطي باز با مردم برقرار گردد و اعتمادي بنيادين نسبت به علم در آنها پديد آيد.» وي همچنين اطمينان مي دهد كه: «اگرچه ما پژوهشگران در زميني ناشناخته به ماجراجويي مي پردازيم، اما تا آنجا كه مقدور است از خطرات نيز مي كاهيم.»
و در پايان خبر، از آنها كه مايلند درمورد نانو تكنولوژي بيشتر بدانند،دعوت شده است تا به طور مستقيم از طريق اينترنت با كارشناسان به گفت وگو بپردازند. آن كه از نانو تكنولوژي هيچ نمي داند، با خواندن اين مطلب طبعاً احساس مي كند كه روي سخن با اوست، و بيماران سرطاني نيز با مشاهده خبر احتمالاً به بهبود حال خود اميدوار مي گردند، از جمله بدان خاطر كه دانشمندان از نانو تكنولوژي به عنوان يك «انقلاب صنعتي جديد» ياد مي كنند! حتي، به ذهن آنها نيز خطور نخواهد كرد كه به اين وعده هاي زيبا به ديدي بدبينانه بنگرند، چراكه اصل را براين مي نهند كه دانشمندان از اصول اخلاقي محكمي پيروي مي كنند. بعلاوه، اعتماد آنها به دولت نيز براي كنترل دانشمنداني كه بدان وابسته اند، بسيار است، چرا كه تحقيقات و پژوهش هاي آنان از جيب ماليات دهندگان تأمين مي گردد. اما، چنانچه اين زحمت را به خود بدهيم كه گزارش هاي تحقيقاتي مربوط به نانوتكنولوژي را- كه براحتي در اينترنت قابل دسترسي است- بخوانيم، «وحشت زده» به اين نتيجه خواهيم رسيد كه اين تكنولوژي پيامدهاي سنگيني بر سلامت بدن داشته، براي انسان فوق العاده خطرناك است. خبر فوق نمونه اي از اطلاعات زدايي رسانه اي صنعت شيمي است كه يك برنده جايزه نوبل را به همكاري و همدستي گرفته است.
«هيلترود برير»، نماينده پارلمان اروپا و كارشناس «حفاظت از محيط زيست و مصرف كنندگان، نبوغ ژنتيك و بيواتيك»، مقاله اي تحت عنوان «خطرات نانوتكنولوژي» در «فور دويچه اوند اينترناسيوناله پوليتيك» به چاپ رسانده است كه در آن هشدار مي دهد: «نانوتكنولوژي به شيوه اي موذيانه وارد زندگي ما شده است و مصرف كنندگان بدون كمترين دفاعي در برابر محصولات اين تكنولوژي، همانند خوكچه هاي آزمايشگاهي مورد استفاده قرار گرفته اند. اين محصولات به رغم خطرات فراوان نانوتكنولوژي وارد بازار شده است.» كميسيون اروپا در گزارشي تحت عنوان «علوم نانو، نانو تكنولوژي، طرح اقدامي براي اروپاي 2005- 2009»، اعتراف دارد كه ميزان سمي بودن و خطرات ذرات نانو براي سلامتي در مقايسه با ذرات درشت تر بسيار بيشتر و خطرناكتر است، با اين حال و به رغم اين مهم، بودجه تحقيقات از سال 2007 به دو برابر افزايش يافته است.
در ارتباط با پيامدها و عوارض غيرقابل محاسبه نانو تكنولوژي بر سلامت انسان، «برير» مي نويسد: «باتوجه به اين كه سطح ذرات نانو در مقايسه با ابعادشان بسيار وسيعتر است، ميزان واكنش دهي شان نيز بسيار بيشتر است، اما همچنين بسيار خطرناكترند. ذرات نانو مي توانند از طريق ريه ها و دستگاه گوارش وارد جريان خون شده، از آنجا به كليه اعضا، از جمله مغز، وارد گردند. چراكه، براحتي از پرده مغزي كه درحال عادي از نفوذ غالب مواد به مغز جلوگيري مي كند، عبور مي كنند. و چون ابعاد ريز آنها سبب مي گردد كه سيستم ايمني بدن نتواند آنها را به عنوان اجسام بيگانه شناسايي كند، مي توانند مسبب انواع التهاب و حساسيت گردند. اين ذرات در آزمايشاتي برروي موش ها آسيب هاي ژنتيكي فراوان و مهمي به قلب و آئورت اين حيوانات وارد آورده اند.»
به گفته «برير»، به هيچوجه تعجبي ندارد كه آمريكايي ها، اين برپاكنندگان جنگ، نيمي از بودجه اختصاص يافته به تحقيقات در زمينه نانوتكنولوژي را صرف مسائل نظامي مي كنند. هدف، در اصل بهينه سازي البسه سربازان، توليد سلاح هاي جديد و پيشرفته و حتي «بهينه سازي» توانايي هايي چون هوش، حافظه و يا نيروي جسماني است. سلاح هاي هسته اي نسل چهارم بايد قابليت كشتن به شيوه اي كامل و عالي را داشته باشند. اساسا مجموعه نظامي- صنعتي است كه به نانوتكنولوژي مراجعه مي كند، و به اصطلاح «امتيازات» ذكر شده در خبر فوق نيز چيزي نيست جز «محصولات جزء» حاصل ساخت سلاح هاي جنگي! گزارشي مورخ سال 2004 كه پيرامون «مداخلات نانوتكنولوژي ها در امنيت» براي مجمع پارلماني «ناتو» تهيه شده است، امتيازات نظامي نانوتكنولوژي را با جزئيات كامل معرفي مي كند. براساس اين گزارش، «نانوتكنولوژي» فن آوري نظامي را به شكلي قابل توجه بهبود خواهد بخشيد: در سال 2002، «موسسه تكنولوژي ماساچوست» (MIT) موسسه اي تحت عنوان «موسسه سرباز نانوتكنولوژي» (ISN) تأسيس كرد كه ارتش آمريكا 50 ميليون دلار براي آن هزينه كرده بود. هدف اين مركز پژوهشي تهيه يك لباس جنگي چندكاره به كمك نانوتكنولوژي است كه ميزان حفاظت در برابر سلاح هاي ميكروبي و شيميايي را بهبود مي بخشد. برخي بينش هاي آينده نگر حتي اين امكان را مي بينند كه به لطف نانوتكنولوژي ها روبات هاي جنگي مستقل و خودمختار توليد كنند و از هوش مصنوعي استفاده نظامي به عمل آورند. «آندره گسپونه»، فيزيكدان سوئيسي و رئيس «موسسه تحقيقات علمي مستقل» در «ژنو»، حتي تا بدانجا پيش مي رود كه معتقد است: «درواقع، نانوتكنولوژي مي تواند به لطف عناصري كه در برابر گرما و ارتعاشات مقاومند، به مينياتوري كردن بمب هاي هسته اي و ايمن تر ساختن آنها كمك كند.» در اين صورت، بمبي خواهيم داشت كه مي توان آن را «بمب تميز» ناميد! با يك قدرت انفجاري ضعيف و سوخت هسته اي- حرارتي كه با هدف نفوذ در زمين ساخته مي شود.
براساس گزارشي از تلويزيون «راي نيوز 24» ايتاليا، «سلاح هاي هسته اي نسل چهارم آلودگي راديواكتيو محدودي به بار مي آورند، اما ويژگي هاي آنها هنوز از سوي نظاميان فاش نشده است.» فيزيكدان هسته اي سوئيسي در اين ارتباط معتقد است كه: در اين جا «با روندهاي هسته اي نويني روبرو هستيم.» بدين ترتيب كه، مي توان 30 تا 40 تن زرهپوش سنگين فولادين را ذوب كرد بدون آن كه بر اجساد سربازان كشته شده اثري از سوختگي مشاهده شود. طبق گزارشات حاصل از مناطق جنگي سراسر جهان، به نظر مي رسد كه چنين سلاح هايي از سال هاي دهه 1990 مورد استفاده قرار گرفته اند. و به اين ها مي گويند بمب هاي «تميز»؟!
گزارشگر «نا» در بند 20 گزارش خود چنين مي نويسد: «امكانات نوآوري نانوتكنولوژي ها در سلاح هاي شيميايي و ميكروبي به شكل خاصي نگران كننده است، زيرا كه اجازه مي دهد حاملان ميكروب ها و يا عناصر سمي به طرزي ملموس بهينه سازي شوند. قابليت و توانايي ذرات نانو براي نفوذ به ارگانيسم انساني و سلول هاي آن اين تأثير را دارد كه جنگ شيميايي يا ميكروبي، اداره آن و هدف گيري مستقيم گروه ها و يا افراد خاص را بسيار ساده و آسان مي سازد.»
«ولفگانگ اگرت» آلماني در كتاب خود پيرامون ايدز و سارس و ديگر سلاح هاي كشتار جمعي كه دانشمندان باني آنها هستند، اين پديده را به خوبي توصيف مي كند: «اينجا، دانشمنداني كه از سرمايه گذاري هاي كلان بهره مي برند، تحقيقات خود را بر نابودي بشريت به لطف سلاح ميكروبي، متمركز ساخته اند.»
روسيه نيز هيچ تمايلي ندارد در زمينه فن آوري نانو از باقي كشورها عقب بماند. و آن گونه كه مطبوعات روس مي نويسند، هم اكنون اين موضوع مطرح است كه درچهارچوب تلاش هاي فراوان براي سرمايه گذاري، 200 ميليارد روبل به تحقيقات نانوتكنولوژي اختصاص داده شده است تا به لطف ابزار نوين و دستگاه هاي نانو، سلاح هاي نابودگر جديد ساخته شود. بدين ترتيب، در بطن «شوراي نانو تكنولوژي» كه اخيرا ايجاد شده است، در كنار سياستمداران رده نخست، نمايندگان برجسته اي را نيز مشاهده مي كنيم كه به دنياي علم و صنعت تعلق دارند. حال با توجه به اين مسابقه جديد تسليحاتي اين كه بانكداران، بخش نانو تكنولوژي را با صفت هاي تفضيلي و عالي توصيف كرده، به سودهاي كلان 700 ميليارد دلاري در سال 2008 اشاره داشته باشند، شگفتي را برنمي انگيزد. و بدين دليل كه كشور آلمان در زمينه فن آوري نانو به موفقيت هاي بسياري دست يافته است، دانش اين كشور احتمالا براي صنعت تسليحاتي آمريكا كه از راندمان بالايي برخوردار است، بسيار جالب توجه خواهد بود.
سلاح هاي اورانيومي راديواكتيو
فن آوري نانو نمونه اي است از آنچه «آلبرت اينشتين» فيزيكدان درباره اش نوشته است: «دانشمند تا بدانجا در ذلالت پيش مي رود كه، مطيعانه، در پيشرفت ابزار و وسايلي كه نابودي كامل بشريت را ممكن و مجاز مي سازند، سهيم مي گردد.»
نمونه ديگر، ساخت و توليد سلاح هاي اورانيومي راديواكتيو است كه دومين سلاح كشتار جمعي پس از «سيكلون ب» آلماني ها به شمار مي رود. انگليسي ها و آمريكايي ها با استفاده از سلاح هاي اورانيومي در نقض حقوق بين المللي، عليه مردم غيرنظامي يوگسلاوي و عراق در سال هاي دهه 1990، عراق و افغانستان و نيز - در كنار اسرائيل- عليه لبنان در نخستين سال هاي قرن جاري، به يك نسل كشي و كشتار فراگير «چند مرحله اي» اقدام كرده اند. اورانيوم ضعيف شده كه از «پس مانده» هاي مراكز هسته اي به دست مي آيد، براي ساخت مهماتي با قابليت نفوذ بسيار به منظور حمله به انواع زرهپوش ها و يا ديوارهاي بتوني تأسيسات هسته اي زيرزميني كه چندين متر ضخامت دارند، به كارگرفته مي شود. به هنگام اصابت اين مهمات به هدف، غباري از ذرات ريز (نانو) اورانيوم به دنبال حرارتي وحشتناك در فضا پخش گرديده، انسان ها، حيوانات و گياهان را مسموم و قرباني پرتوهاي راديواكتيو مي سازد. اين درحالي است كه نيمه عمر ذرات آلومينيوم 4.5 ميليارد سال است!
«آلبرشت شوت» معتقد است كه اورانيوم ضعيف شده «نمونه اي است از مداخله در كار خلقت و هستي را تهديد مي كند»، و اين كه: «اين سلاح نه تنها كشورها، بلكه كل سياره زمين را هدف گرفته است!» استفاده از اين سلاح نقض بارز «كنوانسيون پيشگيري و سركوب جنايت نسل كشي» مورخ 1948 حاصل از «دادگاه نورمبرگ» به شمار مي رود.
«ايدز» و «سارس»، ديگر سلاح هاي كشتار جمعي «دسته گل» دانشمندان
براساس تحقيقات «ولفگانگ اگرت»، چنين به نظر مي رسد كه بيماري هاي «ايدز» و «سارس» سلاح هايي ميكروبي هستند كه در آزمايشگاه هاي فوق امنيتي آمريكايي ها «اختراع» شده اند، تا انسان ها را نابود سازند. آنچه وي در كتاب خود پيرامون ظهور ايدز بيان داشته، باور نكردني است. «اگرت» مي نويسد: درسال 1969، وزارت دفاع آمريكا خواستار 10 ميليون دلار بودجه اضافي شد تا آن را به تحقيقات پيرامون ويروسي جديد اختصاص دهد كه قادر است سيستم ايمني بدن را نابود سازد و هيچ درماني نيز عليه آن وجود ندارد. معاون بخش تحقيقات پنتاگون معتقد بود، برخورداري از اين ويروس برتري نظامي مطلق را از آن آمريكا مي سازد!» بدين منظور، بودجه لازم در اختيار پنتاگون قرار گرفت و تواناترين دانشمندان و علما- و در شمار آنها «رابرت گالو»، كاشف «ويروس ايدز» (HIV)- مشغول به كار دراين زمينه شدند. ده سال بعد، نخستين موارد «ايدز» در آمريكا مشاهده گرديد.
بدين سان، «ايدز»، يك سلاح ميكروبي كشتارجمعي و دستاورد نبوغ ژنتيك نظامي است كه، به عنوان مثال، براي كاهش جمعيت قاره آفريقا قابل استفاده شده است تا «بازيكنان جهاني» متحد دستگاه نظامي بتوانند آن را بهتر و راحت تر مورد بهره برداري قرار دهند. «اگرت» همچنين مي نويسد: «نيم قرن پيش، شكاف اتم نخستين تهديد نابودي جهاني را پديد آورد. امروز، دانشمندان ژن ها را دستكاري مي كنند و بيماري هاي نويني پديد مي آورند كه توانايي و قابليت تخريبي شان به همان اندازه نگران كننده است. در آن زمان، «هنري كيسينجر» كه 30 سال پيش وزير خارجه و رئيس شوراي امنيت ملي آمريكا بود و «يادداشت 200 امنيت استراتـژيك ملي (NSSM200) را به رشته تحرير درآورد، مي گفت: «جمعيت زدايي بايد نخستين اولويت سياست آمريكا درقبال جهان سوم باشد»... زيرا كه، اقتصاد آمريكا به «مقدار بيشتري از مواد اوليه موجود در كشورهاي ماوراءبحار و پيش از همه، كشورهاي كمتر توسعه يافته، نيازمنداست.»
آنگونه كه سازمان ملل ارزيابي مي كند، چنانچه هيچ اقدام قاطعانه اي اتخاذ نگردد ظرف 20 سال آينده «ايدز» درغالب كشورهايي كه با آن دست به گريبانند، 68 ميليون كشته برجاي خواهد گذارد، و آسيب پذيرترين قشرها نيز جوانان خواهندبود كه از آگاهي اندكي دراين زمينه برخوردارند و يا اين كه به هيچ وجه آگاه نيستند. گزارشگر يك راديوي آفريقايي دراين ارتباط مي گويد، براي دفن كشته شدگان بيشمار «ايدز» ديگر جايي در گورستان ها باقي نمانده است!
دومين سلاح ميكروبي دستاورد دانشمندان - كه «اگرت» در كتاب خود بدان اشاره دارد- ويروس «سارس» است. به گفته او، آنگونه كه از ظواهر امر برمي آيد اين ويروس به طور مصنوعي و به عنوان «وسيله جنگي سطح پايين» به وجود آمده، درآسيا «به جريان انداخته شده» و رشد اقتصادي شگفت انگيز چين را سد كرده است.
علم در خدمت جنگ
تدارك جنگ ازسوي مجموعه نظامي- صنعتي و رسانه اي بدون همكاري و كمك بسياري از دانشمندان متخصص در زمينه هاي گوناگون امكان پذير نيست و چنين به نظر مي رسد كه اين مجموعه مي تواند بر روي همكاري بيش و كم مشتاقانه آنها حساب كند. اما، اين روابط نزديك به «امروز» بازنمي گردد.
در 29 اوت 1915، يك سال پس از آغاز نخستين جنگ جهاني، «برلينر ايلوز تريرته سايتونگ» درمقاله اي تحت عنوان «علم و جنگ» مي نويسد: «ظاهرا جنگ بيرحمانه مشوق چيز ديگري است تا جست وجوي راه حل مسالمت آميز. دراين جنگ، تلاش علم به پيروزي هايي دست يافته است. پژوهشگران و دانشمندان آلماني خستگي ناپذير سلاح هايي شگفت انگيز براي ارتش هاي پيروزمند ما اختراع مي كنند.»
تحقيقات پيرامون گازهاي جنگي و ساخت آنها به منظور استفاده در جنگ جهاني اول، گازهاي جنگي مرتبط با «سيلكون ب» كه در جنگ جهاني دوم مورد استفاده قرارگرفت، برنامه «منهتن» در ارتباط با بمب «هيروشيما»، توليد بمب هيدروژني درسال هاي دهه 1950، استفاده ازسم گياهي «عنصر نارنجي» - ماده اي سمي كه سبب ناهنجاري هاي نطفه مي گردد- درطول جنگ ويتنام درسال هاي 1960 تا 1979، و نيز تحقيقات پيرامون سلاح هاي ميكروبي كه در سال هاي 1960 تا 1970 و نيز تحقيقات پيرامون سلاح هاي ميكروبي كه درسال هاي دهه 1920 در اتحاد شوروي، انگليس، كانادا و آمريكا انجام پذيرفت، فصل هايي بسيار تاريك از پژوهش علمي قرن گذشته را رقم زده اند.
چه كارهاي ديگري انسان ها قادر به انجام آن هستند؟ پژوهش هاي آفريقاي جنوبي درارتباط با ماده اي مخدر كه قادر است در راستاي كاهش جمعيت سياهپوستان «به روش انساني و بشردوستانه» آنها را عقيم سازد («بمب نژادي») و يا مواردي ديگر، «زاييده» اسرائيل، در ارتباط به «بمبي قومي» كه عليه اعراب مورد استفاده قرارمي گيرد، دستاوردهاي دهشتناك مغزهاي سياستمداران و دانشمندان فاقد وجدان اخلاقي هستند. و چه چيزي در قرن بيست و يكم انتظارما را مي كشد؟
درسال 1998، دانشمندان مؤسسه اي كه نام اختصاري آن «فونانس» (FONAS) است، در يك «يادداشت تحقيقات» توجه را به «انقلابي در زمينه نظامي» كه امروز در آزمايشگاه ها درحال تدارك است، معطوف مي سازند:«به حساب آوردن فضا، الكترونيكي و اتوماتيك كردن ميدان جنگ، ايجاد انواع جديد سلاح و افزايش دقت و قدرت نفوذ سلاح ها بار ديگر ديناميك مسابقه تسليحاتي را تقويت مي كند... در آمريكا، از انقلابي در زمينه نظامي سخن به ميان است، كه هم اكنون به لحاظ علمي در دست تدارك است.» اين «انقلاب نظامي»، بمب هسته اي نسل چهارم است كه «به لطف» تكنولوژي پديد آمده و يكي از توليدات مهيب و دهشتناك اين انقلاب فاسد به شمار مي رود.
و براي اين كه شهروندان حركتي در راستاي مخالفت با آنان انجام ندهند، درباره اهداف واقعي اين پژوهش ها به آنها دروغ مي گويند: به عنوان مثال، به بهبود بهداشت عمومي اشاره دارند! يا موضوع امنيت در زمينه انرژي را به ميان مي كشند... و مبارزه با گرسنگي، مبارزه با تروريسم بين المللي، و يا حفظ صلح درجهان از ديگر دروغ هاي آنان است ... و اين درحالي است كه، نادر كشفيات قابل اجرا و استفاده در زمينه غيرنظامي صرفاً «محصولات جزء» حاصل از توليد سلاح هاي جنگي هستند كه بازاري شكوفا در سراسرجهان دارند.
و اما، علوم طبيعي تنها علومي نيستند كه به خدمت مجموعه نظامي - صنعتي و رسانه اي درآمده اند. نمايندگان علوم انساني نيز در زمان جنگ و در طول سال هاي تدارك آن در بسيج رواني مردم سهيم گرديده اند، مبحثي كه در مقاله اي ديگر بدان خواهيم پرداخت.
علم و اخلاق
«چنگيز آيتماتف» دانشمند در نطقي كه درسال 2000 در «زوريخ» سوئيس ايراد شد، مي گفت:«بشريت به لطف دانشي گسترده و بهره برداري هدف دار از بسياري قوانين عينيت گراي دنياي مادي، به سطح بالايي از رشد وتوسعه تكنيك و تكنولوژيك دست يافته، اما درجست وجوي اجراي دستاوردهاي اخير پيشرفت علمي و تكنيكي طيف معنوي و اخلاقي خويش را از دست داده و توجه خود را از اين عرصه- كه وجود دارد وطبق قوانيني دقيق رشد و عمل مي كند- برگرفته است. يك قانون اساسي و بنيادين عالم وجود نقض شده است كه مي خواهد سطح رشد و توسعه هوش و اخلاق بشر پيوسته كمي فراتر از سطح پيشرفت علمي و تكنيكي باشد.
صرفاً دراين صورت است كه انسان به وظيفه خود براي استفاده از دستاوردهاي علمي چشمگير و تكنيك درجهت رفاه حال عموم و پيشگيري از گرسنگي، فقر و بيماري ها درسراسر جهان، آگاه مي گردد.»
لابي گري شركت هاي چند مليتي انرژي هسته اي
تا چندي پيش، كاربري كه درصدد جست وجوي عباراتي چون «مراكز هسته اي»، «نيروگاه هاي اتمي» يا «نيروگاه هسته اي بيبليس»، «مركز اتمي لايبشتات» و يا عباراتي مشابه از طريق موتور جست و جوي «گوگل» در اينترنت برمي آمد، ابتدا با صفحات انتقادآميز «بوند- فرايبورگ» مواجه مي شد. برخي از اين صفحات روزانه و در مدت زماني كوتاه حتي تا 10هزار بار نيز از سوي كاربران گشوده مي شدند، چيزي كه البته به هيچوجه به مذاق لابي هاي انرژي هسته اي خوش نمي آمد. اما، از هنگامي كه در سوئيس درخواستي مبني بر گشايش يك نيروگاه هسته اي جديد تسليم مقامات اين كشور شده است، ديگر اثري از صفحات انتقادآميز «بوند» نيز در «گوگل» يافت نمي شود.
درواقع، لابي هاي صنعت اتمي- كه بسيار خوب نيز سازماندهي شده اند- از خيلي پيش فعالانه تلاش هاي متعددي را درجهت نفوذ به سايت هاي گوناگون به انجام رسانده و متأسفانه نيز در بسياري از صفحات آلماني و سوئيسي سايت اطلاعاتي و دايره المعارف «ويكيپديا» به «موفقيت» دست يافته اند. تا بدانجا كه، اغلب هيچگونه اطلاعاتي درمورد ضايعات راديواكتيو ناشي از كاركرد طبيعي نيروگاه ها و مراكز هسته اي، و يا خطر ابتلا به سرطان و وقوع حوادث گوناگون در اين صفحات يافت نمي شود.
منتقدان و مخالفان اين سياست مي گويند هرگز سعي نكرده اند سايت «ويكيپديا» را تحت نفوذ خود قرار دهند، با اين حال در هر يك از صفحات اين سايت كه به مراكز و نيروگاه هاي هسته اي مربوط مي شود، پيوندي قرار داده اند كه به سايت آنها رهنمون مي گردد. و بدين گونه مي كوشند تا نوعي تعادل را برقرار سازند.
اما، ماه هاست كه اين پيوندها غالباً حذف گرديده، تنها پيوندهايي باقي مانده است كه به سايت هاي بهره برداري از مراكز و نيروگاه هاي هسته اي منتهي مي گردد. از ديگرسو، درموتور جستجوگر «گوگل» نيز ديگر اثري از صفحات راهنما درمورد انرژي اتمي يافت نمي شود، چيزي كه درارتباط با آزادي دسترسي به اطلاعات خود يك فاجعه است!
براي يك دايره المعارف «آزاد» اين واقعاً شرم آور است كه پيوندهايي را كه به صفحات چندمليتي هاي انرژي اتمي راه مي يابند بدون انتقاد رها ساخته، درعوض پيوندهاي منتهي به صفحات انتقادآميز سازمان هاي غيردولتي را حذف كند. اين تهاجم بدون شك بيانگر اين حقيقت است كه اطلاعات مخالفان به هيچوجه به مذاق لابي هاي صنعت اتمي خوش نمي آيد، اگرچه استدلال هاي ارائه شده درارتباط با دلايل تشعشعات راديواكتيو كاملاً متفاوت از آنچه آنها مي پندارند، باشد.
اكنون براي منحرف ساختن اذهان عمومي از واقعيت، از «دودكش خروج هوا» سخن مي گويند، كه منظور همان دودكشي است كه هر نيروگاه و مركز هسته اي بهنگام كاركرد به اصطلاح عادي و طبيعي خود ازطريق آن راديواكتيويته سرطان زا را در محيط زيست اطراف خود منتشر مي سازد. هرچه باشد، در عصر «پارك هاي بازيافت ضايعات»، عبارت «دودكش خروج هوا» گوش نوازتر به نظر مي رسد!
سازمان منطقه اي «بوند فرايبورگ»- كه سازماني است زيست محيطي و مدافع طبيعت- معتقد است كه جنبش اكولوژيست نبايد سايت دايره المعارف «ويكيپديا» را به حال خود رها ساخته، به شاخه هاي تبليغاتي گروه هاي انرژي اتمي واگذار كند. آنچه ماه هاست شاهد آن هستيم، جنگي است پيرامون اينترنت و «ويكيپديا»، منازعه اي مدرن درارتباط با مسئله دسترسي به اطلاعات. نشانه هايي وجود دارد كه ثابت مي كند كاربراني ناشناس در فهرست هاي تبليغاتي سايت هاي انتقادآميز ثبت نام مي كنند تا اعلام كنند كه اطلاعات اين سايت ها كذب و دروغ است.
شدت اينگونه منازعات در آينده بازهم بيشتر خواهد شد. همگان بخوبي مي دانند كه دستكاري اطلاعاتي «ويكيپديا» يكي از محورهاي عمده گفت وگوهاي كنگره لابي ها در زمينه انرژي هسته اي را تشكيل داده است. اميد است كه جنبش اكولوژيست بدون تلاش و مبارزه اجازه ندهد كه «دايره المعارف آزاد» ويكيپديا دردست و تحت نفوذ و كنترل صنعت اتمي باقي بماند.
پنجشنبه 31 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 205]
-
گوناگون
پربازدیدترینها