قرن بيست ويكم متعلق به زنان

واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: قرن بيست ويكم متعلق به زنان

نوشته النور دون ـ ترجمه: سارا كريمي - «قرن بيست و يكم متعلق به زنان است»؛ جمله اي است كه بسياري از انديشمندان در آغاز سال 2000 گفتند. بسياري اينكه امروزه زنان شاغل، نسبت به مردان در حاشيه قرار دارند را در نظرنمي گيرند؛ در حالي كه اين امر تنها معيار سنجش برابري است. روشن است كه هنوز در محل كار، در خانه و به طور كلي در جامعه، بيشتر زنان به برابري دست پيدا نكرده اند و تنها اجازه آزادي يافته اند.

اين واقعيتي است كه زنان در حال حاضر بيش از 50 درصد نيروي كار را تشكيل مي دهند اما 75 درصد حقوق هاي پايين را دريافت مي كنند.30 سال پس از اجراي قانون دستمزدهاي برابر در اروپا زنان فقط 72 درصد از ميانگين درآمدهاي مردان را به دست آورده اند.
كاري كه بيشتر به دست زنان انجام شود هم دستمزدها و موقعيت هاي اجتماعي پايين را بالا نمي برد.
براي مثال پرستاران مهدكودك ها در سرتاسر اسكاتلند به خاطر به دست آوردن مزد كافي براي امرار معاش معمولاً كارگر صنعتي هستند و بديهي است در يك جامعه سرمايه داري، پرستاري و آموزش كودكان به اندازه كار كردن در بورس اوراق بهادار يا تبليغات ارزش ندارد.
اگرچه زنان بيش از گذشته در بيرون از خانه كار مي كنند اما برآوردهاي اخير نشان مي دهد آنها هنوز در خانه هايشان، خانه داري و بچه داري مي كنند. زنان جوان بسيار زيادي نيز به خاطر فقدان پشتيباني و حمايت هاي دولتي، به پرستاري از نزديكان بيمار يا سالمندشان مشغول هستند.
اين اشتباه است كه بگوييم در 25 سال اخير هيچ چيز بهتر نشده است اما براي تعداد زيادي از زنان به خصوص كارگران زندگي تلاشي است براي به دست آوردن وقت و پول تا به آخر هفته برسند.
امروزه بسياري از زنان جوان به خاطر آموزش عالي و تخصص، از مادران و مادربزرگ هايشان تجربه بيشتري دارند و پرسروصداترين قالب هاي تبعيض هم غيرقانوني اعلام شده است اما به طور قطع همه كارفرماهاي صنايع عمده، سياست «تفاوت و برابري» خودشان را دارند، لذا زنان جوان و همچنين زنان مسن تر در مسيرهاي مختلف با افزايش سختي ها و فشارها روبه رو هستند. در مقابل ما با تصاوير و تبليغات «زن كامل» در مجلات بمباران مي شويم كه توصيه مي كند چه كار كنيم تا پوست مان جوان تر به نظر برسد. اقتصاد سرمايه داري با تكيه بر تبليغات نيازي كاذب را براي لاغر شدن و جوان ماندن ايجاد مي كند؛ همچنين بازاري را براي وسايل آرايش به وجود مي آورد كه همواره در حال گسترش است و رژيم هاي غذايي را هم براي تكميل اين قضيه ارائه مي دهد.
جراحي هاي زيبايي براي رسيدن به هيكل آرماني مدشده كه براي تعداد كمي از ستاره هاي هاليوود مناسب است، روز به روز توسط تعداد بيشتري از زنان معمولي كه احساس زشت بودن مي كنند (و توان پرداخت اين هزينه را دارند) مورد استفاده قرار مي گيرد.
اما بسياري از زنان مي پرسند چطور اين وضعيت را تغيير دهيم؟ آيا اين موضوع تنها به خاطر نگرش هاي مردان نيست و آيا هميشه اين گونه نبوده است؟ آيا زندگي در يك جامعه متفاوت خيلي تغيير خواهد كرد؟ آيا ما مي توانيم برخي چيزها را تغيير دهيم؟
اين واقعيت دارد كه ظلم و نابرابري در قبال زنان در دنياي مدرن شروع نشده است و به تاريخ خيلي قبل تر از اين بازمي گردد اما اين به آن معنا نيست كه ستم بر زن موضوعي طبيعي است و هميشه وجود داشته است. اين مساله در ظهور جامعه طبقاتي و خانواده به عنوان يك واحد اجتماعي و اقتصادي ريشه دارد.
در چنين جامعه اي بود كه نقش زنان اساساً توليد بچه براي به ارث رسيدن دارايي به دست آمده تعريف شد و جنسيت آنها به شدت تحت كنترل قرار گرفت. جامعه مدرن خانواده سنتي مذكور را اقتباس كرد و با تقويت نقش زنان در خانواده به عنوان خدمتكار خانگي بدون حقوق و ترويج اين ديدگاه كه نقش هاي آنها در محل كار در درجه دوم قرار دارد، دستمزد پايين تر و فقدان امنيت شغلي شان را توجيه كرد.
دولت ها نيز از ايدئولوژي «وظايف خانوادگي زن» به منظور شانه خالي كردن در برابر سرزنش ها به خاطر بسياري از مشكلات اجتماعي استفاده مي كنند، در حالي كه اين مسائل پيامد موضوعاتي از قبيل نابرابري و افتراق اجتماعي هستند.
-
جامعه دلخواه
در جامعه دلخواه صنايع اصلي، بانك ها و موسسات مالي داراي مالكيت عمومي، مديريت بر اساس اصول دولت ملي و مسوول هستند.كاركنان و مصرف كنندگان و ديگر نمايندگان منتخب از طريق دولت بر آنچه توليد شده، دارايي و منابع اين توليدات و تاثيرات آن بر محيط زيست نظارت مي كنند.در عوض منافع به وجود آمده براي سهامداران و ميليونرها اندوخته مي شود، در حالي كه آنها در ساختن خانه، مدرسه، بيمارستان، شيرخوارگاه و بسياري ديگر از امكانات مورد نياز مختار هستند.
-
حقوق برابر
درخواست ما براي پرداخت حداقل دستمزد ساعتي عادلانه و اجرتي واقع بينانه تر براي حداقل دريافتي يك هفته كار تمام وقت، گامي است در جهت نزديكي به عملي شدن برنامه ريزي يك اقتصاد دموكراتيك، كه در آن هيچ كس نمي تواند به اندازه اي كه صاحبان صنايع فعلي به خودشان اختصاص مي دهند، درآمد داشته باشند و شغل هايي مانند نظافت، آشپزي و پرستاري بچه (شغل هاي سنتي زنان) از دستمزدها و شرايطي برابر با مشاغل مردان برخوردارند.
-
تعادل زندگي/ كار
باركش ها و كارمندان پذيرش در خط هاي هوايي انگليس اواخر سال گذشته در مخالفت با ماليات بر كار پاره وقت كه عمدتاً شيفت هاي كاري كارگران (بيشتر زنان) را دربرمي گيرد و براي پرستاران كودك كابوس است، اعتصاب كردند.
با وجود اينكه كارگران مرد طولاني ترين ساعات كاري را در اروپا دارند، اكنون كارگران زن تمام وقت به طور ميانگين يك نيمه روز بيشتر در هفته كار مي كنند. كمترين ميزان كار تمام وقت بايد بر مبناي حداكثر 35 ساعت در هفته تعيين شود نه با كاهش دستمزد. همچنين در ساعت هاي كاري زياد لازم است ساعت هاي اضافه كاري كاهش يابد تا افراد بتوانند اوقات فراغتي بيشتر يا زماني براي بودن با كودكانشان داشته باشند. (اين دو چيز يك مقوله نيستند،)
-
پرستاري كودك
يكي از كارهاي رايج براي زنان در همه جاي دنيا، پرستاري كودك است. معمولاً براي يك نفر به تنهايي پرستاري از هفت بچه زير هشت سال مقدور است و اما راه اندازي چنين كاري هزينه دارد و اگر شما قدرت مالي داير كردن مهدكودك را نداشته باشيد، دسترسي به كمك هاي دولتي نيز كمك زيادي نمي كند.
راه حل پيشنهادي دسترسي به محدوده اي در دسترس، رايگان، با امكانات نگهداري از كودك در محل كار است و اينكه اين مكان نه تنها جايي براي كار كردن والدين، بلكه جايي براي بازي كودكان هم باشد.
-
حقوق توليد مثل
زنان بايد براي زمان بچه دار شدن و اصلاً داشتن فرزند حق انتخاب داشته باشند. اين قبيل انتخاب ها بايد شامل حق سقط و دسترسي رايگان به مراقبت هاي دوران بارداري، همچنين دسترسي به خانه اي مناسب، پرستار بچه و حداقل حقوق باشد تا بچه دار شدن منجر به فقر و خانه نشيني نشود.
اين پيش بيني ها تفاوت هاي واقعي زيادي را در زندگي روزانه زنان طبقه كارگر و زنان طبقه متوسط ايجاد مي كند زيرا جايگاه آنها را بالا مي برد و به از بين بردن تبعيض جنسي كمك مي كند.
تفكرات ارتجاعي در برابر زنان ريشه هاي بسيار عميقي دارد و متاسفانه بعيد است كه يك شبه از بين برود حتي در يك جامعه دلخواه.
با گذشت زمان در جامعه اي دموكراتيك - جامعه اي كه بر بهره كشي بنا نشده بلكه براساس همكاري، برابري و دموكراسي حقيقي ساخته شده - فرهنگ و ايدئولوژي منعكس در ارزش هاي جامعه جديد توسعه مي يابد و روابط خصوصي را هم دربرمي گيرد. تنها پس از آن زنان و مردان حقيقتاً به آزادي دست پيدا مي كنند.
منبع:www.socialistworld.net
چهارشنبه 30 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: شبکه خبر]

[مشاهده در: www.irinn.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]