واضح آرشیو وب فارسی:شبکه خبر: فرزند خاك و ارائه تصويرى جديد از زنان در دفاع مقدس
نمونه هاى نخستين فيلم هاى دفاع مقدس فضايى مردانه داشت و زنان در آنها حضورى حاشيه اى داشتند. قهرمان هاى قصه ها مردانى بودند كه اسلحه دست مى گرفتند، به خط مقدم مى رفتند و مى جنگيدند و در اين تصاوير اگر ردى از زن ها پيدا مى شد در بيمارستان ها يا مراكز درمانى بود آن هم در قالب پرستار. در فيلم هاى اول كارگردانان دفاع مقدس خلاء حضور شخصيت هاى موثر زن را مى توان ديد. بلمى به سوى ساحل، ديدبان ،چشم شيشه اى ،مهاجر ،پرواز در شب و... نمونه هايى از اين دست درام هاى مردانه بودند كه جايى براى شخصيت هاى زن نداشتند و به دليل حضور پررنگ مردان غيبت زن ها پرسشى براى مخاطب ايجاد نمى كرد. اما آهسته آهسته حضور زنان در اين فيلم ها پررنگتر شد و آنها نقش هايى جدى تر به دست آوردند. گاهى زن ها در بطن قصه بودند مثل هيوا ،سرزمين خورشيد ،كيميا ، نجات يافتگان و وبرج مينو و گاهى مى شد آنها را كنار قهرمان مرد قصه ديد مثل مزرعه پدرى و وشيدا. آنها توانسته بودند در دل مناسبت هاى مردانه اين سينما جايى براى خود باز كنند. تلاش كارگردان هاى سينماى دفاع مقدس براى ترسيم حضور زنان در جنگ باعث شد تصوير كليشه اى زنانى كه جنگ را تجربه كرده اند بشكند. اين نگاه با فاصله گرفتن از جنگ و در پى تغيير موضوع فيلم هاى جنگى تقويت شد. هر چه فيلمسازها به سمت موضوع هايى تازه تر مى رفتند، شخصيت هايى تازه به درام هاى جنگى پا مى گذاشتند. اگر سال هاى قبل نمايش عشق در اين آثار مذموم تلقى مى شد، به تدريج زنان با خود عشق را به محيط خشن و مردانه اين فيلم ها آوردند و قهرمانانى كه زمانى زندگى را پشت خاكريزها جا گذاشته و به استقبال شهادت مى رفتند، با نگاهى به خانواده و عشق مقابل دشمن مى ايستادند. زن قهرمان داستان (آتنه فقيه نصيرى) در مزرعه پدرى از مرد (مهدى احمدى) مى خواهد خانه و بچه ها را نجات بدهد و در نجات يافتگان بين رزمنده مجروح و پرستار (عاطفه رضوى) دلبستگى به وجود مى آيد. در سرزمين خورشيد زن (گلچهره سجاديه)، مرد (خسرو شكيبايى) را به باورى تازه از زندگى مى رساند. در هيوا ،مزرعه پدرى و برج مينو هم بر عشق زمينى هم تاكيد مى شود؛ عنصرى كه در فيلم هاى اوليه دفاع مقدس ناديده گرفته مى شد. فرزند خاك هم مولود همين جريان است. جريانى كه سينماى جنگ را به پويايى مى رساند و اين فرصت را به فيلمسازان مى دهد تا با نسل پس از جنگ ارتباط برقرار كند. فيلم سينمايى فرزند خاك درامى كاملا زنانه است و قصه را قهرمان هاى زن آن پيش مى برند. آنها پل ارتباط گذشته با حال و آينده هستند و ميراث دار آنچه از جنگ باقيمانده است. مينا (شبنم مقدمى) در جستجوى گذشته به سرزمينى پا مى گذارد كه او را به سوى حقيقت راهنمايى مى كند. تجارت با آنچه از جنگ باقيمانده و حضور زنان در اين تجارت يكى از موضوع هاى جذاب فيلم است. گوانا (مهتاب نصيرپور) كه قربانى جنگ و پيامدهاى آن است، به سرنوشتى تسليم مى شود كه جنگ برايش رقم زده است. فرزند خاك حاصل مناسبات زمانه امروز است و همان تاثيرى را روى مخاطب مى گذارد كه زمانى فيلم هاى ابراهيم حاتمى كيا مى گذاشت. فيلم رد پاى جامعه امروز را دارد و ارجاع هايش به آنچه با يادگارهاى جنگ مى شود بر بيننده تاثير مى گذارد. اما مهمتر از همه نگاهى است كه به شخصيت هاى زن دارد. فرزند خاك به يادمان مى آورد كه زنان سهمى انكارناشدنى در جنگ داشته اند و آنها هستند كه يادگارهاى هشت سال دفاع مقدس را حفظ مى كنند. مهر
چهارشنبه 30 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبکه خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]