واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سينما - محمدعلي طالبي: دغدغه من آموزش است
سينما - محمدعلي طالبي: دغدغه من آموزش است
اين روزها فيلم «ديوار» روي پرده سينماهاست و توانسته تماشاگران زيادي را روانه سينماها كند؛ اثري كه در كارنامه محمدعلي طالبي متفاوت به نظر ميرسد و نشان ميدهد تا چه اندازه سينماي كودك و نوجوان افت كرده است. بسياري از مخاطبان سينماي ايران، طالبي را با فيلمهاي اولش مانند «شهر موشها»، «چكمه»، «تيك تاك» و «كيسه برنج» و سريال پرمخاطب «گل پامچال» به ياد ميآورند. اما حالا كارگردان سينماي كودك و نوجوان سراغ قصهاي تلخ آمده و با بزرگترها داستانش را روايت ميكند. اگر چه در اين فيلم هم او دغدغه نوجوانان و كودكان را دارد. طالبي در گفتوگويي با فارس درباره «ديوار»حرف زده است.
شروع حرفهاي فيلمسازي شما از سال 64 و با «مدرسه موشها» بوده است و تا سال 79 به طور متوسط هر سه سال يكبار فيلم ساختهايد كه تمام اين 10 فيلمي كه تا قبل از «ديوار» ساختهايد، در راستاي مولفههاي شناخته شده سينمايتان بوده است، چه اتفاقي افتاد كه از سال 79 تا 86 فيلمي از شما روي پرده سينما نيامد؟
بخش زيادي از اين موضوع برميگردد به اينكه در كشورمان تعداد سينماهايمان بسيار كم است و به طبع امكان اكران فيلمهاي خاصتر فراهم نميشود، وقتي تعداد سينماهاي ما كم باشد فيلمسازاني نظير ابوالفضل جليلي و امثال او كه نوع متفاوتتري از سينما را دنبال ميكنند امكان اكران فيلمشان را پيدا نميكنند. در تمام كشورهاي دنيا اين نوع فيلمها و اصطلاحا سينماي هنري برايشان امكانات خاص وجود دارد اما در كشور ما اين امكان به صورت جدي به وجود نيامد. گاهي اوقات فعاليتهايي صورت گرفت اما هيچگاه به صورت مستمر نبود كه بخش زيادي از اين موضوع مربوط به سينماي بدنه ايران ميشود؛ آنطور كه بايد و شايد براي حمايت از فيلمهاي خاص فعال نبوده است.
براي شما طي اين 7 سال چه اتفاقي افتاد كه از سينما دور بوديد؟
طبيعتا وقتي سينما كم باشد با صفي طولاني از فيلمهاي در انتظار اكران مواجه خواهيد بود در اين شرايط فيلمهايي كه امكان فروش بيشتري داشته باشند از بخت بيشتري براي اكران برخوردار هستند و متاسفانه حتي اگر فيلمهاي خاص در سينماهاي ايران اكران هم شوند اگر از كف فروش پايينتر بيايند خيلي سريع از اكران پايين ميآيند. در همه كشورهاي دنيا براي فيلمسازي هنري و جدي يك امكاني وجود دارد كه بتوانند با آرامش خاطر بيشتري فيلم بسازند و در دهه 60 و70 اگر سينماي ما رشد كرد و تعداد فيلمهاي هنري بيشتر از فيلمهاي تجاري بود اين است كه در آن سالها كمكهاي بيشتري به فيلمسازان ميشد. وقتي در سال 79 فيلم «تو آزادي» اكران شد مدير وقت به جاي حمايت از اكران فيلم بيشتر به دنبال بازپسگيري وامهاي فيلم بود، طبيعتا وقتي فيلمسازي سه تا چهار فيلمش با چنين شرايطي مواجه شود انگيزهاي براي ادامه كار نخواهد داشت و وقتي نگاه به سينماي كاملا تجاري معطوف شد بر روي فيلمسازي نظير من هم تاثير گذاشت.
نوع سينمايي كه شما دنبال ميكنيد از همان ابتدا در ارتباط با دو قشر با گروه سني بوده است و توجه ويژهاي به كودكان و نوجوانان داشتهايد كه اين موضوع در فيلم «ديوار» هم ديده ميشود، دليل اين پايبندي به مولفههاي فيلمسازي كودك و نوجوان طي نزديك به 25 سال كار فيلمسازي چيست؟
به نظر من رعايت يك خط ثابت در فيلمسازي كاملا طبيعي است، شما اگر فيلمهاي فيلمسازان خوب را هم دنبال كنيد متوجه ميشويد كه ناخواسته يك شباهتهايي در فيلمهايش وجود دارد و فقط برخي از فيلمسازان مانند «كوبريك» هستند كه تنوع زيادي در كارهايشان ديده ميشود كه از «اسپارتاكوس»، «اديسه فضايي 2001» و «پرتغال كوكي» گرفته تا «چشمان تمام بسته» در كارنامه كوبريك ديده ميشود و خودم هم هميشه دوست داشتهام تا ژانرهاي مختلف را تجربه كنم و حتي فيلم بعدي من فضايي كاملا متفاوت با «ديوار» خواهد داشت، البته من در مسير فيلمسازيام سه فيلم «چكمه»، «تيكتاك» و «كيسه برنج» را به صورت كاملا تعمدي كار كردهام، به اين دليل كه در آن مقطع ميخواستم اين نوع سينما را تجربه كنم. اما به نظر من اين خيلي خوب است وقتي فيلمهايي از يك كارگردان بررسي ميشود، مولفههايي ديده شود كه مشترك باشد كه من در ابعاد كوچكي و در حد تواناييهاي خودم موفق به انجام اين كار شدهام اما برخي از كارگرداناني كه مسير فيلمسازي خود را دائما تغيير ميدهند به اعتقاد من فرصتطلب و تنها تكنيسينهايي هستند كه ميدانند چگونه دكوپاژ كنند و حاضر هستند هر نوع كاري را انجام دهند اما طي هفت سالي كه من كاري را هم نساختهام و از اين موضوع زجر ميكشيدم بارها سريال و فيلمهاي سينمايي به من پيشنهاد شد كه هيچكدام از آنها را قبول نكردم و در آينده نيز قبول نخواهم كرد. حتي بعد از ساخت «ديوار» نيز نزديك به دوسال است كه كاري را انجام ندادهام اما به هيچ عنوان حاضر نيستم هر كاري را انجام دهم. بنابراين سعي كردم مسيري را كه از ابتدا به آن علاقه و اعتقاد داشتهام حفظ كنم.
اينكه شما گفتهايد اگر فيلمسازي در مسير مورد علاقه خودش فيلم بسازد كاملا قابل قبول است اما اينكه سالها در اين مسير ثابت بماند قطعا دغدغهاي برايش وجود دارد، ميخواهم بدانم دغدغه محمدعلي طالبي براي ساخت فيلم در ژانر كودك و نوجوان چيست؟ و اينكه طي 11 فيلمي كه در اين نوع سينما ساختهايد به دغدغه شما پاسخ داده شده است يا خير؟
همينطور است. در ساخت اين فيلمها براي كودك و نوجوان نوعي يك دغدغه داشتم و آن هم مسئله آموزش است و فكر ميكنم در همه جاي دنيا كشورهايي موفق بودند كه زيربناي تفكري جامعه آنها روي آموزش و پرورش استوار است و من سعي كردهام كودكان را از علم بيزار نكنم. وقتي از همان ابتدا آموزش درستي به كودكان داده شود آنها بالنده ميشوند، در نتيجه جامعه به شكل مطلوبي ساخته خواهد شد و آن وقت است كه ديگر فقر، جهل، جنگ، بزهكاري، كلاهبرداري و دزدي در جامعه به حداقل خواهد رسيد. بنابراين هميشه فيلمسازي براي بچهها چه درباره آنها باشد و چه براي آنها، مهمترين دغدغهام بوده است و وقتي من در اين نوع سينما فيلم ميسازم دليل محكمي براي آن دارم، من در «كيسه برنج» سالها پيش گفتم كه كودكان ما احتياج به مكاني براي بازي دارند و امروزه شاهد هستيم كه آنقدر امكانات كودكان ما كم است كه آرزو دارند يك روز تعطيل به يك پارك بروند و آنجا بازي كنند يا در فيلم «تيك تاك» گفتم كه بچه احتياج دارد تا درست تشويق شود؛ چيزي كه عموما در جامعه ما كمتر ديده ميشود و نهايتا در «تو آزادي» جمعيت بسيار زيادي از كودكان را ميبينيم كه بيسرپرست هستند و در واقع در خيابانها حيران شدهاند و نتايج آن را امروز شاهد هستيم.
چهارشنبه 30 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]