محبوبترینها
آیا میشود فیستول را عمل نکرد و به خودی خود خوب میشود؟
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1855653085
پي گيري سرنوشت امام موسي صدر ازشهریور 57 تا امروز
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: پي گيري سرنوشت امام موسي صدر ازشهریور 57 تا امروز البته آيتالله شمسالدين نامه اي نيز به رئيسجمهور وقت، بني صدر مي نويسد و بر لزوم ارسال كميته تحقيق قضيه امام موسي صدر در زمان مقرر به ليبي تاکيد و تصريح مي کند:«اين سفر را به تأخير نيندازيد. تأخير در فرستادن كميته ضررهاي فراواني به قضيه مسلمانان و شيعيان در لبنان وارد خواهد آورد و آنان را در معرض ضررهاي ديگري در لبنان و خارج لبنان قرار خواهد داد.» خبر ناپديد شدن امام موسي صدر در شرايطي بر روي تلکس خبرگزاريهاي جهان مخابره شد که چهره مراکز شيعه نشين، خبر از لزوم بازنگري قريب الوقوعي در معادلات سياسي کشورها مي داد. امام موسي صدر شهريور57 و در آخرين مرحله از سفر دوره اي خود به برخي کشورهاي عربي بنابر دعوت رسمي معمر قذافي به کشور ليبي وارد و در روز 9 شهريور در آنجا ربوده شد. سفري که به پيشنهاد حافظ اسد و عرفات، براي حل مسائل لبنان، صورت گرفت. به گزارش ايسنا، سفر امام موسي صدر به ليبي و ربودن وي با بحبوبه مبارزات مردم ايران به رهبري امام راحل و درست چند ماه پيش از پيروزي انقلاب اسلامي مقارن بود. امام صدر رابطه صميمانهاي با مراجع و علماي حوزههاي علميه و نيز مبارزين ايراني خارج از كشور داشت. با ربودن وي واكنشهاي بسياري از سوي رهبري انقلاب و ساير انقلابيون و مردم برانگيخته شد. تلگرافهاي حضرت امام خميني ( ره ) به عرفات، حافظ اسد و قذافي براي پيگيري وضعيت امام صدر حضرت امام خميني ( ره ) از همان روزهاي نخست نسبت به اين مسئله واكنش نشان دادند. ايشان در شهريور 1357 در تلگرافي از نجف به ياسرعرفات، رهبر سازمان آزاديبخش فلسطين، نوشتند: «از سلامت جناب حجتالاسلام آقاي سيد موسي صدر، رئيس مجلس شيعيان لبنان، هيچگونه اطلاعي ندارم و موجب نگراني اين جانب است.» حضرت امام(ره) در اين تلگراف از عرفات خواستند ايشان را هرچه زودتر از مكان و سلامت امام موسي صدر آگاه گرداند. ياسرعرفات، رهبر سازمان آزاديبخش فلسطين، نيز در پاسخ به آن نامه مي نويسد همه امکانات و تلاشهاي خود را دراين زمينه به کار خواهد گرفت. عرفات مي نويسد «در خصوص اين موضوع، نمايندگان و فرستادگان چندي را به نقاط گوناگون گسيل داشتيم و لحظه به لحظه آن جناب را در جريان اخباري كه به دست آورم خواهيم گذاشت.» پس از آن امام(ره)، در تاريخ 1 مهر 1357 به حافظ اسد، رئيس جمهور سوريه، كه روابط نزديكي با امام صدر داشت، تلگراف مي زند و نگراني و تاثر خود را ازغيبت موسي صدراعلام مي دارد. ايشان در اين تلگراف عنوان مي کنند که «تقاضا دارم كه اين موضوع را با سران كشورهاييكه در قضيه فلسطين اجتماع كردهاند، در ميان گذاريد و اهتمام آنان را جلب نماييد.» حضرت امام(ره) به اين دو تلگراف اكتفا نكردند و در 26 مهر 1357 به قذافي نامه نوشتند و خواهان مشخص شدن سرنوشت امام موسي صدر شدند. ايشان در اين نامه تصريح مي کنند که بستگان ايشان پس از بررسي، مي گويند امام موسي صدر در ليبي هستند، «از دولت خودتان بخواهيد ما را از سلامت ايشان و محل اقامتشان مطلع نموده، نگرانيها را رفع كنند.» پيگيريهاي مستمر حضرت امام(ره) به ويژه در شرايطي که ايران درگير مبارزه با رژيم شاه بود و سير حوادث به سرعت پيش مي رفت ؛ نشانه علاقه وافر ايشان به حل اين معما و اميد به بازگشت امام موسي صدر از ليبي است. امام راحل( ره ) در تاريخ 15 آبان و 2 آذر 1357 يعني در فاصله زماني حدوداً دو هفتهاي، دو مصاحبه با خبرنگاران روزنامههاي لبناني "المستقبل" و "السفير" انجام دادند و در هر دو مصاحبه بر علاقهشان به امام موسي صدر و اميد به «سودمند» بودن پيگيريها و بازگشت ايشان به وطن تأكيد كردند. تاکيدات و پيگيريهاي امام (ره) درباره وضعيت امام موسي صدر حضرت امام( ره ) در تاريخ 6 آذر 1357 يعني تنها چهار روز پس از مصاحبه با روزنامههاي لبناني در ديدار با نمايندگان حركت محرومين لبنان و حسين الحسيني، كه بعداً رئيس پارلمان لبنان شد، نسبت به حل مسئله امام صدر ابراز اميدواري کردند و از آنان خواستند در غياب ايشان مأيوس نشوند و مردم را اميدوار كنند. در آن مقطع زماني ربودن امام موسي صدر و نحوه ارتباط با ليبي براي افكار عمومي دنيا نيز مسئله روز بود، خبرنگاران نروژي و روزنامههاي "فاينانشل تايمز" لندن و "الرأي العالم" تونس در 8 آذر 1357، يعني دو روز پس از بيانات امام(ره) در ديدار با هيئت حركت محرومين، با ايشان مصاحبه كردند. وقتي از امام (ره) پرسيدند" آيا با معمر قذافي در ليبي روابطي داريد؟" با پاسخ صريح ايشان مواجه شدند که" خير، لكن راجع به يك قضيه من به ايشان پيغام دادم و ايشان هم جواب دادند." امام خميني(رض) درهمين ماه يعني 16 آذر 1357 نيز در گفت وگويي با نشريه "امل"، ارگان جوانان حركت محرومين، در پاسخ به اين سوال که "چه اقداماتي راجع به امام موسي صدر انجام داده ايد" فرمودند:" در زماني كه نجف بودم، تلگرافي به آقاي ياسرعرفات و تلگراف ديگري به رئيس جبهه صمود در سوريه ارسال كردم و اينجا هم وقتي سفير ليبي آمده بود، راجع به ايشان صحبت كردم. اميدوارم هرچه زودتر ايشان به لبنان مراجعت نمايند و به مبارزاتشان عليه اسرائيل ادامه دهند. من از اين قضيه متأثرم و دعا مي كنم كه ختم به خير شود." قريب به دو ماه مانده به پيروزي انقلاب، حضرت امام( ره ) در آذر ماه 1357 صادق قطب زاده را به ليبي فرستاد تا در اين باره تحقيق و بررسي كند. ساواک در اين باره در اسناد خود آورده است: «خميني دو نفر از نزديكان خود را به ليبي فرستاده است تا در مورد سرنوشت موسي صدر تحقيق كنند و در صورتي كه نامبرده در ليبي به سر ميبرد تقاضاي آزادي او را بنمايند. ولي نامبردگان نتوانستهاند در مأموريت خود توفيق به دست آورند. ولي در خبرهاي قبلي در مورد اقامت موسي صدر در ليبي ،زنده بودن وي تأكيد شده است.» واكنش مراجع تقليد در مقابل ربوده شدن امام موسي صدر ربودن امام صدر براي مراجع تقليد نيز فاجعهاي عظيم بود و واكنش بسياري از آنان را برانگيخت. حضرت آيتالله العظمي مرعشي نجفي، آيتالله العظمي حسين طباطبايي قمي، آيتالله العظمي گلپايگاني، آيتالله العظمي سيد عبدالله شيرازي، آيتا لله طالقاني و آيتالله العظمي شريعتمداري با ارسال تلگرافهاي مكرر و صدور بيانيههاي متعدد نگراني خود را از ربودن امام صدر اعلام كردند. آيتالله مرعشي نجفي در شهريور ماه 1357 به شيخ عبدالحليم محمود، رئيس الازهر، تلگرافي مينويسد و از وي درخواست ميكند تا براي آزادي امام صدر تلاش كند و اعلام مي کند که «ما موضوع را هتك كرامت علماي مسلمين ميدانيم و درخواست پيشرفت تلاشها براي رفع ابهام از ربودن و آزادي ايشان داريم. » همچنين آيتالله العظمي سيد عبدالله شيرازي نيز نامهاي سرگشاده به مردم لبنان مي نويسد. آيتالله گلپايگاني درتلگرافي به شاه اردن انتقاد خود را نسبت ديدار معمر قذافي از اردن اعلام مي کند. آيتالله العظمي سيد حسن طباطبايي قمي نيز در بيانيه اي خطاب به مسلمين حكومت ليبي را مسئول مستقيم اين عمل معرفي و تاکيد مي کند که" طبيعي است كه ليبي تنها مسئول ربودن امام موسي صدر و تنها مرجعي است كه در اين باره بايد مؤاخذه شود. همه به خوبي ميدانند كه حكومت ليبي هيچ توجه معقول و منطقي در برابر تعرض به اين حق انساني نداشته است. اين حقيقتي است كه در تلگرافي كه براي جلود، نخست وزير ليبي، ارسال كردم، ذكر كردهام. آنچه بيشتر، خيانت بزرگي كه ليبي مرتكب شد، باعث تعجب من ميشود، سكوت مشكوك و وحشتناك و بيمبالاتي است كه در دولتهاي دنيا و بخصوص دولتهاي اسلامي و طرفهاي بينالمللي در برابر اين جنايت وجود دارد. آيا ربودن امام صدر نتيجه توطئهاي بينالمللي است؟ آيا اين توطئه با آگاهي و اطلاع دولتهاي اسلامي اجرا شده است؟ اگر چنين نيست چرا اين سكوت از طرف رهبران اغلب كشورهاي اسلامي و حتي سازمانهاي انقلابي! كه در دولتهاي آسيايي و آفريقايي مبارزه ميكنند، وجود دارد؟ چرا هيچ صداي اعتراضي از سوي طرفهاي بينالمللي، حقوقدانان بينالملل و طرفداران حقوق بشر بر نميخيزد؟" آيتالله سيد محمود طالقاني نيز در آن مقطع تلگرافي به وسيله سفيركبير جمهوري اسلامي الجزاير به شوراي انقلاب اين کشور مخابره مي کند. طالقاني ضمن تسليت به مناسبت درگذشت بومدين تاکيد مي کند، شايسته است شوراي انقلاب با جديت و صميميت به هر طريقي كه مقتضي ميداند در حفظ حيات اين شخصيت بزرگ عالم اسلام(امام صدر) راه بومدين فقيد را تا حصول نتيجه قطعي ادامه داده و نگراني ميليونها مسلمان جهان را برطرف نمايند. وي در پايان اعلام مي کند كه بيصبرانه منتظر وصول پاسخي از سوي آنان است. طلاب و فضلاي حوزه علميه قم نيز طي تلگرافهاي به لبنان، سوريه، ليبي و الجزاير خواهان آزادي امام موسي صدر و دريافت خبر از ايشان شدند. روشن شدن وضعيت امام موسي صدر تنها شرط ايران براي برقراري روابط حسنه با ليبي پيش از انقلاب روابط ديپلماتيك ميان دو کشور ايران و ليبي به علت حمايت آن كشور از الحاق جزاير سهگانه ايراني خليج فارس و ارائه شكايت به شوراي امنيت و نيز حمايت از گروههاي تجزيه طلب در جنوب كشور، قطع شده بود و جمهوري اسلامي روابط سردي با ليبي داشت. پس از پيروزي انقلاب و بازگشت حضرت امام( ره ) به كشور و آغاز به کار دولت موقت، ايران تنها به شرطي حاضر به برقراري روابط حسنه با ليبي بود كه وضعيت امام موسي صدر مشخص شود وهرچه سريعتر آزاد شود. كاردار موقت ايران در لبنان، پرويز اتابكي، در اين باره ميگويد:" تمام مسائل مربوط به حسن روابط و مبادله سفير و غيره را ايران در گرو زندگي و سلامت سيد موسي صدر نگه داشته بود. اما ليبي براي برقراري رابطه آشكار سياسي و مبادله سفير فشار ميآورد! خواهر امام موسي صدر، رباب صدر و همسرش استاد حسين شرفالدين، به همراه جنبش امل در مدينهالزهرا در بيروت تحصن كردند. تا سرانجام تلگرافي از سوي وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي به سفارت ايران در بيروت ارسال شد، كه ما خود به اين قضيه توجه و اهتمام خاص داريم و تا تكليف امام موسي صدر روشن نشود، هيچگونه رابطهاي با ليبي برقرار نميكنيم." در عين حال اتابکي تاکيد مي کند که: "براي من مسلم است که عرفات دودوزه بازي کرده است. از يک طرف براي سيد موسي نزد قذافي پرونده ساخته است و از طرف ديگر سيد را فريفته که به ليبي برو و با قذافي آشتي کن. اما حافظ اسد را نمي توانم بگويم در پرونده سازي شرکت داشته؛ شايد او هم گول قذافي را خورده و باور کرده که قذافي مي خواهد با سيد آشتي کند.... به هر حال عرفات با سوء نيت و اسد با حسن نيت امام موسي را راهي سفر مرگ کردند..." در ملاقات و مذاكرهاي نيز كه حسين الحسيني، دبير كل جنبش امل، در ارديبهشت ماه 1358 با دكتر ابراهيم يزدي، وزير خارجه وقت، داشت؛ درباره موضوع ربودن امام موسي صدر مذاكره كردند. يزدي در اين ديدار درباره روابط ايران و ليبي گفت: بين ايران و ليبي روابطي برقرار نشده است. افزون بر مقامات رسمي كشور، بسياري از علما و روحانيون حوزههاي علميه بر پيگيري مسئله امام صدر و عدم برقراري روابط سياسي و اقتصادي با ليبي تا روشن شدن مسئله ربودن امام صدر و آزادي ايشان تأكيد داشتند. شهيد محراب، حضرت آيتالله صدوقي، در آن مقطع انتقاداتي در اين باره مطرح مي کند. او مي گويد: متأسفانه شنيده شد كه يك عده در ايران دست و پا ميكنند كه روابط بين دولت ليبي و ايران برقرار شود. با اينكه گويا مراجع محترم گفته بودند كه تا تكليف امام موسي صدر روشن نشود، دولت ايران حق ايجاد روابط با دولت ليبي را ندارد. ولي جمعي هستند كه اصرار در اين امر دارند، حالا چه اصرار دارند بر اين معنا، من هنوز نتوانستم بفهمم كه وجه اصرارشان چيست؟ وظيفه دولت ايران هم آن است كه مادامي كه خبري از اين شخصيت بزرگ نشود، قرار دادي با دولت ليبي منعقد نسازد.» توافق ليبي و ايران برتشکيل کميته پيگيري قضيه امام موسي صدر سرانجام ايران و ليبي توافق كردند بر اساس بند هفدهم مقاوله نامه «تجديد روابط ايران و ليبي» كميتهاي براي پيگيري قضيه ربودن امام موسي صدر تشكيل شود. دكتر صادق طباطبايي، معاون نخست وزير و سخنگوي دولت وقت، دراين باره چنين ميگويد: «پس از انقلاب، تلاشهايي عمدتاً توسط رفقاي ايراني آقاي قذافي صورت گرفت تا روابط ديپلماتيك فيما بين دوباره برقرار شود. يكي از بندهاي مقاوله نامه تجديد روابط ايران و ليبي تشكيل كميته تحقيق براي پيگيري و روشن كردن مسئله امام موسي صدر بود. در چارچوب اين موافقت نامه كميتهاي نيز در ايران تشكيل شد. اين كميته مجموعه اطلاعات، اسناد و مدارك لازم را گردآوري كرده بود. اين مدارك شامل اسناد و مدارك تهيه شده در ايران، ايتاليا و لبنان و نيز اسناد مقامات قضايي و ديپلماسي و اطلاعاتي لبنان و همچنين گزارشهاي مقامات ايتاليايي وتحقيقات پليس بينالملل بود. اعضاي اين كميته نيز نمايندگان رئيس جمهور لبنان و جنبش امل، وكيل خانواده امام موسي صدر و از ايران هم نماينده وزير دادگستري، دو وكيل برجسته ايراني و سه وكيل بينالمللي بودند. من، هم عضو كميته مزبور بودم و هم رياست آن را به عهده داشتم. » کارشکني قذافي براي حل معماي امام موسي صدر طباطبايي مي آورد: « اعضاي اين كميته خود را آماده سفر كرده بودند. عصر همان شبي كه قرار بود گروه به ليبي سفر كند به ما اطلاع داده شد كه دولت ليبي از پذيرفتن كميته امتناع ميكند و اعلام كرده كه اجازه تحقيق نميدهد! وقتي تذكر داده شد كه اين مسئله در بند هفدهم مقاوله نامه تجديد روابط ديپلماسي دو كشور مندرج است، گفته شد كه جناب معمر قذافي گفتهاند اسم اين كميته، كميته تحقيق است؛ اما وقتي پيش از تحقيق، نظر خودش را اعلام و ابراز كرده ديگر تحقيق معني ندارد! اين بهانه اشارهاي بود به مصاحبهاي كه من سه يا چهار هفته قبل از اين تاريخ در لبنان انجام داده و گفته بودم كه آنچه بر سر آقاي صدر آمده در ليبي رويداده است و دولت ليبي و شخص معمر قذافي مسئول اين كار است. همچنين گفته بودم ملتي كه ميتواند آن «طاغوت كبير» را به زانو در بياورد ميتواند تكليفش را با اين «عقيد صغير» روشن كند. «عقيد» يعني سرهنگ، و منظورم سرهنگ قذافي بود.» وي ميافزايد:« وقتي كه معلوم شد بهانه آقاي قذافي، آن اظهارات من بوده است، بلافاصله اعلام كردم من نهتنها از رياست اين كميسيون، بلكه از عضويت آن هم استعفا ميدهم تا كميسيون بتواند كار تحقيق خود را با انجام دادن سفر آغاز كند. اينجا به جاي اينكه پاسخ از ليبي بيايد، يكي از مراجع عاليقدر شبانه خود را به تهران و به امام رساند و به ايشان گفت" آقا ما الاَّن براي ايجاد اتحاد جماهير اسلامي در حال تلاش هستيم، ما كشوري هستيم كه در دنيا اين همه دشمن داريم، از اين طرف جبهه شرق، از آن طرف جبهه غرب، ما يك دوست در دنيا بيشتر نداريم و آن جناب معمر قذافي است."» وي مي گويد:« پس از اين ديدار امام(ره) من را خواستند و خيلي صميمانه و خصوصي گفتند كه به عقيده من شما مدتي اين مسئله را مسكوت بگذاريد تا اين آب و تابها و شيطنتهاي اين افراد بخوابد. اشارهشان به افرادي بود منجمله سيد مهدي هاشمي و ياران او كه در اختيار همان مقالم ليبيايي بودند و اينكه اينها انسانهاي سالمي نيستند، به عبارت ديگر مخالفت آنها با پيگيري قضيه آقاي صدر ريشه اعتقادي ندارد، ريشه اقتصادي و انتفاعي دارد. بعدها هم اظهارت سيد مهدي هاشمي را در تلويزيون شنيديد. به اعتراف خود او پنجاه ميليون دلار از ليبي تحت عنوان كمك به سازمانها و جبهه آزاديبخش پول گرفته بود.» تعويق سفر كميته تحقيق تنها براي مردم و علماي ايران نگرانكننده نبود، بلكه علما و مردم لبنان را نيز نگران كرده بود. مرحوم آيتالله شيخ محمدمهدي شمسالدين، نايبرئيس مجلس اعلاي شيعيان لبنان، به نمايندگي از علماي لبناني نامههاي جداگانهاي براي حضرت امام(ره) و رئيسجمهور وقت ارسال كرد و از ايشان درخواست كرد هرچه سريعتر كميته به ليبي سفر كند و اين تأخير سفر را ضرر به مصالح و كرامت لبنانيها و علما برشمرد. البته آيتالله شمسالدين نامه اي نيز به رئيسجمهور وقت، بني صدر مي نويسد و بر لزوم ارسال كميته تحقيق قضيه امام موسي صدر در زمان مقرر به ليبي تاکيد و تصريح مي کند:«اين سفر را به تأخير نيندازيد. تأخير در فرستادن كميته ضررهاي فراواني به قضيه مسلمانان و شيعيان در لبنان وارد خواهد آورد و آنان را در معرض ضررهاي ديگري در لبنان و خارج لبنان قرار خواهد داد.» نامه سفير وقت جمهوري اسلامي ايران در واتيكان به پاپ سفير وقت جمهوري اسلامي ايران در واتيكان، حجتالاسلام سيد هادي خسروشاهي، نيز در سال 1360 شمسي طي نامهاي به پاپ خواستار روشن شدن قضيه امام صدر شد. خسروشاهي سپس در نامهاي به حضرت امام خميني ( ره ) پاسخ پاپ را ارسال كردند. پاپ تاكيد كرده بود كه نتيجه تحقيقاتشان با نتيجه تحقيقات مقامات قضايي ايتاليا يكسان است و آن اينكه: آقاي صدر هرگز وارد ايتاليا نشده است. امام (رض) همواره پيگير مسئله ربودن امام صدر بودند و در هر فرصتي اين قضيه را گوشزد ميكردند. ايشان در 7 اسفند 1357 خطاب به عبدالسلام جلود، نخست وزير ليبي، و هيئت همراه فرمودند: «ما نگران سرنوشت امام موسي صدر هستيم و ميخواهيم به محض بازگشت به ليبي، به سرهنگ قذافي بگوييد هرچه زودتر در مورد سرنوشت امام موسي صدر رسيدگي كند.» زماني که از طرف هيأت نمايندگي ليبي از امام خميني(رض) خواسته شد كه اجازه دهند سرهنگ قذافي براي عرض تبريك به ايران بيايد، ايشان پاسخ دادند: «من فعلاً به قم ميروم و اين ديدار را به زمان ديگري موكول كنيد.» امام خميني(ره) همچنين عليرغم اصرار برخي مسئولين وقت بر اهميت ارتباط با ليبي از پذيرفتن قذافي خودداري كردند و گفته بودند: «او هنوز مسئله آقا موسي را حل نكرده است. چگونه او را بپذيرم؟!» 4 ارديبهشت ماه 1358 نيز پس از آنكه نخست وزير ليبي به نمايندگي از هيئت ليبيايي، سخناني ايراد كرد، امام(ره) چنين پاسخ دادند: «قضيهاي كه براي ما و علماي ايران و ساير اقشار به طور معما در آمده است اين فاجعه آقاي صدر است. من و علماي ايران براي اين فاجعه بسيار متأثر هستيم، و اين براي ما يك معمايي است كه اين معما حل نميشود، الا به دست دولت ليبي. » امام(رض) ارديبهشت ماه 1358 در ديدار با سفير سومالي نيز فرمودند: « واما راجع به آقاي صدر، ما از آن وقت كه نجف بوديم و اين قضيه واقع شد، تا وقتي كه پاريس رفتيم و بعد هم به ايران آمديم، دنبال اين قضيه بوديم. آقاي صدر در ايران متولد شده است و ايراني است و با من سوابق زياد دارد و بعد از اينكه ايراني است، رفته است به لبنان و ما علاقه داريم، هم به اينكه ايراني است وهم به اينكه در لبنان رئيس مجلس شيعي بوده است، علاقه داشتيم به اينكه اين معما را حل بكنيم، و مكرراً با ليبي اتصال پيدا كرديم. بلكه آقاي قطبزاده را يك دفعه فرستاديم به ليبي دنبال اين مطلب. و بعد هم كه اينجا آمديم هم سفير ليبي كه آمد پيش من، راجع به اين مسئله صحبت كردم و هم نخست وزير كه آمد حل اين معما را از ايشان خواستم. و مع الاسف تا كنون براي ما اين معما حل نشده است. اميدوارم كه با كوشش دولت ايران و ساير اقشار علاقهمند به اسلام، اين معما حل بشود.» دوران دفاع مقدس و توقف در پيگيري پرونده امام موسي صدر با شروع دفاع مقدس پيگيري قضيه امام موسي صدر متوقف شد و موضوع مقاوله نامه نيز مسكوت ماند. اما در ديدار حضرت آيتالله خامنهاي، رئيس جمهور وقت، با قذافي، روشن شدن سرنوشت امام موسي صدر جو مذاكرات را تلخ كرد. آيت الله موسوي اردبيلي درواكنش نسبت به برخي اظهارات مبني برعدم پيگيري جدي پرونده امام موسي صدر در ايران توضيح مي دهد: "تا وقتي امام(ره) زنده بود فرصتي نشد. ما گرفتار مسائلي بوديم که نمي توانستيم جبهه ديگري باز کنيم. يعني نمي توانستيم هم با عراق بجنگيم و هم جبهه ديگري داشته باشيم؛ نمي شد. جنگ عراق خيلي زود شروع شد. البته ترک پيگيري هم نشد. آمريکا هم فشار مي آورد. از طرفي وقتي هم جنگ تمام شد امام(ره) به فاصله کمي از دنيا رفتند" . " ليبيايي ها دائما مي گفتند که ايشان از اينجا رفته است. حتي آن وقت به ما گفتد حافظ اسد و عرفات قضيه را مي دانند. نزد آنان هم تعقيب شد، اما به صراحت چيزي نگفتد و از خود جلود و قذافي هم که مي پرسيدند آنها مي گفتند هر بلايي سر ايشان آمده باشد در ايتاليا بوده است. از ايتاليايي ها که پرسيده مي شد مي گفتند که ايشان اينجا نيامده است. بنابراين تا اين مقدار قضيه تعقيب شد. اما بيشترازاين ، نه!» آيت الله صافي گلپايگاني نيز در ديداري که آبان ماه 1381 با خانواده امام صدر داشت ضمن انتقاد از کساني که در اين سالهاي پس از انقلاب روابط سياسي ايران و ليبي را برقرار ساختند، اظهار داشت: «بعضي از اول ، آن طور که بايد جلو نيامدند. واقعا اسباب تاسف است... روزي که جلود به ايران آمد، دوستانش مي خواستند او را به مدرسه فيضيه بياورند تا سخنراني کند.آقاي گلپايگاني در آن شرايطي که براي خودشان مريدان زيادي داشتند پيغام دادند كه اگر چنين شود من به فيضيه مي آيم و به تکليف خود عمل مي کنم.» پيگيري پرونده امام موسي صدر بعد از رحلت امام (ره) در قوه مجريه اما در همين شرايط ، حجت الاسلام والمسلمين هاشمي رفسنجاني ، درباره فکر، راه و کار قذافي ، چنين قضاوت مي کند: «ليبي قبل از انقلاب به صورت هاي مختلفي به انقلاب ما کمک کرده بود. اينطور نبود که کسي بخواهد اينها را در اينجا (جمهوري اسلامي ايران) برنجاند. ما با افکار همان زمانمان هم براي مثل انقلاب ليبي احترام زيادي قائل بوديم....» بر اساس اخبار به دست آمده آن زمان که سيد صدرالدين صدر ، پسر ارشد صدر، با شنيدن خبري مبني بر زنده بودن امام صدر ازيک غير ايراني تقاضاي ديدار با رييس جمهور وقت را مي کند که با واکنش سردي مواجه مي شود. همچنين هاشمي رفسنجاني در ديدار خود با سعد مجبر، فرستاده ويژه معمر قذافي در تهران، در پاسخ قريب سه دهه پيگيري با تصريح اين جملات که با توجه به حساسيت زماني ، پيگيري نقاط منفي گذشته روابط، در شرايط فعلي صحيح نيست ميگويد:«ضمن دوري از مسائل شبهه انگيز ، بايد با استفاده از تجارب گذشته به دنبال تقويت روابط باشيم.» در پي اين موضع گيري از سوي مسئولين اجرايي کشور؛ رباب صدر، خواهر امام صدر و مدير موسسات امام موسي صدر در لبنان، سال 84، در گفت وگو با شبکه العربيه به صراحت اعلام کرد که در ميان کشورهاي جهان ، هيچ کشوري به اندازه جمهوري اسلامي ايران درپيگيري مسئله امام صدر کوتاهي نکرده است. همچنين فاطمه موسوي نژاد در يکي از جلسات تابستان 83 از قول همسر خود حجت الاسلام سيد محمد علي ابطحي نقل کرده است که آقاي کروبي پس از انتشار نامه نخبگان به آقاي خاتمي ، در ديداري به آقاي ابطحي اعتراض کرده بود که « چه خبر شده است!؟ آيا مي خواهيد ايران را فداي خانم صادقي (همسر آقاي خاتمي و خواهر زاده امام صدر) کنيد!؟» البته آيت الله سلطاني طباطبايي نيز معتقد است: «محمد منتظري و پدرش از جمله کساني بودند که نگذاشتند مسئله امام صدردر ايران دنبال شود. حتي در بهمن 82 وقتي نامه نخبگان به سيد محمد خاتمي در خصوص ضرورت ساماندهي پيگيري مسئله امام صدر خدمت آيت الله منتظري ارسال شد ، امضاء آن را به حذف بند 4 مشروط کردند. در بند مزبور از رئيس جمهور خواسته شده بود تا ايران ، از طريق متعارف ديپلماتيک ، نارضايتي رسمي خود را از عملکرد دولت ليبي در خصوص مسئله امام صدر اعلام کند.» پس از گذشت چند سال و عدم پيگيري مسئله، با انتخاب حجتالاسلام سيد محمد خاتمي حضرت آيتالله خامنهاي، مقام معظم رهبري، هم در پيامي در اين باره فرمودند:« يقيناً محروم شدن صحنه لبنان از حضور چنين عنصر ممتاز و ارزشمندي يك خسارت بزرگ بوده و هست كه متأسفانه عكسالعمل مناسب خود را از سوي مدعيان طرفداري از حقوق بشر دريافت نكرده و اميدواريم بيخبريها در اين قضيه با همت صاحبانهمت ومسئوليت پايان يابد.» ايشان در ديدار با خانواده امام صدر نيز فرمودند:« اين وظيفه جمهوري اسلامي است كه با جديت مسئله را پيگيري كند. در اين سالها غفلت شده است، بايد جبران كنيم حال كه آقاي خاتمي رئيس جمهور هستند با جديت پيگيري كنند، بايد تمامي راهها را تا آخر برويم و لو بلغ ما بلغ.» تشکيل كميتهاي زير نظر مستقيم رئيس جمهور در دوره خاتمي اينگونه بود كه كميتهاي زير نظر مستقيم رئيس جمهور و به رياست رئيس دفتر رئيس جمهور، محمدعلي ابطحي، براي پيگيري مسئله و تشكيل شد و محمد علي ابطحي در رئيس دفتر خاتمي مجموعاً نه بار با مقامات ليبيايي ديدار كرد. ابطحي سه بار به ليبي رفت و با معمر قذافي در اين مورد ملاقات كرد، دوبار مسئولان مربوطه از ليبي به ايران آمدند و چهار بار هم در كشورهاي ثالث صحبت كردند. به گفته ابطحي مذاكرات صريح و جدي بود، اما دست اندركاران اين پرونده در ليبي خيلي غير مسئولانه و با تعلل فراوان و غير متعهد به تعهداتشان رفتار كردند. با وجود آنكه پس از سالها سيفالاسلام قذافي، فرزند حاكم ليبي، در ديدار با مقامات ايراني اعتراف كرد كه امام موسي صدر و دو همراهش به سبب شرايطي كه آن زمان در ليبي حكمفرما بوده، ربوده شده و حتي خود قذافي در سخنراني سال 2002 به اين مطلب اشاره كرد. اما آنان تلاش ميكردند شخص قذافي را مبرا سازند و مسئوليت را به دوش برخي افراد خود سر و يا افراد غير ليبيايي افكنند. آنها حتي تلاش كردند با پرداخت پول قضيه را فيصله دهند. درخواست خانواده امام صدر از رئيس جمهور براي قطع مذاكرات رسمي و آغاز پيگيري قضايي سرانجام در پي تعلل و عدم مسئوليت مقامات ليبي و تلاش آنان براي سناريوسازي و نه كشف حقيقت، خانواده امام موسي صدر در نامهاي به رئيس جمهور از ايشان خواستند تا مذاكرات را قطع كنند تا بتوان پيگيري را از راههاي ديگري چون راه حل قضايي ادامه داد. معاون حقوقي و پارلماني رئيس جمهورسابق كشورمان ، محمد علي ابطحي، كمي پس از انتشار اين نامه از دستور رئيس جمهور براي رسيدگي به نامه مراجع تقليد و نخبگان خبر داد و وعده داد در ملاقاتي كه با مراجع تقليد خواهد داشت روند رسيدگي به مسئله ربودن امام صدر را براي ايشان تبيين خواهد كرد، وي وعده داد در مصاحبهاي مطالب را بازگو كند.وعدهاي كه هيچگاه تحقق نيافت. شكايت خانواده امام موسي صدر به كميسيون اصل نود با تشكيل هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي، خانواده امام موسي صدر شكايتي به كميسيون اصل نود ارائه داد. زير نظر اين كميسيون كميتهاي مركب از يازده نماينده مجلس، مسئول پيگيري اين مسئله شدند. نمايندگان مردم در مجلس شوراي اسلامي حجت الاسلام والمسلمين فاكر، رئيس كميسيون اصل نود، را به عنوان مسئول كميته و سعيد ابوطالب، نماينده تهران را به عنوان دبير كميته پيگيري برگزيدند. پس از انتخاب دكتر محمود احمدينژاد به رياست جمهوري، سيد صدرالدين صدر، فرزند امام موسي صدر، با ايشان ديدار كرد و از طرف خانواده امام موسي صدر خواستار پيگيري جدي و همه جانبه مسئله ربودن امام شد. رئيس جمهور در اين ديدار گفت: «ما آمادهايم هر كاري كه ضرورت داشته باشد، انجام دهيم و پيگيري اين قضيه در دستور كار دولت و از اولويتهاي من است، ما نبايد بگذاريم پيگيري اين موضوع به تأخير بيافتد. چون اين مسئله براي من مهم است موضوع را از طريق نماينده تام الاختياري كه به زودي انتخاب ميكنم پيگيري خواهم كرد.» در اين دوره نيز كميتهاي به رياست حجت الاسلام دكتر سيد احمد موسوي، معاون پارلماني رئيس جمهور، تشکيل وايشان مأمور بررسي اين مسئله شد. اين كميته تاكنون چندين جلسه با حضور نمايندگان وزراي خارجه، اطلاعات و برخي نمايندگان مجلس برگزار كرده است. نامه 210تن از نمايندگان هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي به رئيس جمهور همچنين سال گذشته 210 تن از نمايندگان هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي نيز در تاريخ 15 شهريور بار ديگر در نامهاي خطاب به رئيس جمهور خواستار پيگيري قاطع و جدي اين مسئله شدند و تاکيد کردند: «علي رغم اظهارات متناقض مقامات ليبيايي در طي دو دهه گذشته، احكام صادره از سوي دستگاههاي قضايي ايتاليا و لبنان بر ربوده شدن ايشان در ليبي تأكيد ميكرد تا سرانجام قذافي نيز در سال 2002 مسئله ربودن امام موسي صدر را در ليبي رسماً تأييد كرد. با اين حال با گذشت بيست و هشت سال از اين خيانت بزرگ به جهان اسلام، هنوز تلاشهاي جمهوري اسلامي ايران و دولت لبنان براي مشخص شدن سرنوشت امام موسي صدر به ثمر ننشسته است، اما آموزههاي بلند امام خميني ( ره ) و وظايف مصرح قانون اساسي، براي دفاع از حقوق شهروندي و مباني اصولگرايي حكم ميكند كه ضمن پيگيري اقدامات گذشته در شرايط جديد جهان و منطقه خاورميانه تلاش همه جانبهاي را در سطوح خارجي و داخلي براي آزادسازي آن روحاني مجاهد و عالم فرهيخته آغاز كنيم؛ چرا كه دولتها به مقداري كه از حقوق شهرونديشان دفاع ميكنند و آن را محترم ميشمارند نزد جامعه جهاني مقتدر و محترم شناخته ميشوند. » گزارش كميته تحقيق مجلس هفتم درباره سرنوشت امام موسي صدر تكميل شد چند روز قبل حجت الاسلام والمسلمين محمد حسن ابوترابي فرد، عضو كميته پيگيري سرنوشت امام موسي صدر در مجلس هفتم، از تكميل گزارش اين كميته بعد از دو سال بررسي بر روي شواهد و مدارك موجود توسط اعضاي كميته خبر داد و گفت :« اين گزارش كه امروز(ششم شهريور 86) تكميل شده، آماده تسليم به كميسيون اصل نود و بعد از آن به صحن علني مجلس است. امروز كه كار اين گزارش نهايي شد، آن را براي رييس كميسيون اصل نود ارسال داشتيم و از مجلس درخواست خواهد شد كه به صورت جدي پيگيري سرنوشت آن بزرگوار را در دستور كار قرار دهد.» اين گزارش راهکارهايي را نيز ارائه داده است که ابوترابي فرد آنها را در غالب حمايت همه جانبه از اقدامات قضايي در لبنان، طرح پرونده امام صدر در سازمان ملل، سازمان كنفرانس اسلامي و ... اطلاعرساني در مورد تبيين جايگاه و نقش امام صدر در لبنان، بررسي راهكارهاي گوناگون براي تعامل با ايتاليا براي جلوگيري از تباني اين كشور با ليبي، تخصيص بودجه براي ايجاد كميته دائمي پيگيري، اتخاذ سياست يكپارچه و مناسب در خصوص تعامل با ليبي و كاهش سطح روابط با اين كشور تا پيدا شدن امام موسي صدر، بر مي شمرد. آخرين وضعيت پرونده قضايي امام موسي صدر در لبنان به گزارش ايسنا به دنبال شکايت و بررسي هاي خانواده امام صدر و پس از استعفاي سهيل عبدالصمد قاضي قبلي پروندهي ربوده شدن امام موسي صدر به علت كهولت سن، سميح الحاج براي رسيدگي پرونده قضايي امام موسي صدر از سوي وزير دادگستري لبنان منصوب شد. قاضي جديد پس از انتصاب بر اساس شكايتي كه خانوادههاي امام موسي صدر و دو همراه ايشان شيخ محمد يعقوب و عباس بدرالدين به دادگاه لبنان ارائه داده بودند و با توجه به پيگيريهاي انجام شده از سوي ايشان، نام و مشخصات قذافي و 17 نفر ديگر از سران ليبي را كه آن زمان در ربودن امام موسي صدر به هر نحوي نقش داشتند، اعلام و آنها را به دادگاه احضار كرد. دادگستري لبنان نيز حكم احضار اين 17 نفر را از طريق وزارت خارجه به وزارت خارجه ليبي ارسال كرد كه وزارت خارجهي ليبي نيز طي نامهاي اعلام كرد كه اين افراد را در ليبي پيدا نكرده است، نهايتا به دليل مراجعهنكردن آنها به دادگاه، قاضي در گام بعدي نام آنها را به پليس بين الملل ،اينترپل، اعلام مي كند. علاوه بر معمر قذافي رهبر ليبي ، نخستوزير و وزير امور خارجهي سابق ليبي نيز به دادگاه احضار شدهاند، همچنين رانندهاي كه ادعا كرده بود امام موسي صدر و همراهانش را براي خروج از ليبي به فرودگاه رسانده و سفير سابق موريتاني در ليبي كه گفته بود من آقاي صدر را در حال ترك ليبي در فرودگاه ديدهام، همچنين تمام افرادي كه شهادت دروغ داده بودند و كاركناني از سازمان اطلاعات ليبي نيز در اين فهرست هستند. در آستانه سي امين سالروز ربوده شدن امام موسي صدر ، مجلس اعلاي شيعه لبنان سهشنبه گذشته در نشستي در شرق بيروت ، نظام ليبي را مسوول ناپديد و ربوده شدن امام صدر دانست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 549]
صفحات پیشنهادی
علمای شیعه، جنبش صهیونیسم و اسرائیل (2)
vazeh.com 05:45:31 07:14:40 17:11:00 17:31:27 0:8 مانده تا طلوع خورشید .... 57 دولت اسرائيل كه از نفرت و انزجار مردم مسلمان ايران نسبت به خود اطلاع داشت درصدد برآمد .... 80 آيت الله شهيد مرتضي مطهري نيز مبارزه سخت و پيگيري را با صهيونيسم ... 82 امام موسي صدر، رهبر شيعيان لبنان نيز سخت در انديشة سرنوشت فلسطينيها بود.
vazeh.com 05:45:31 07:14:40 17:11:00 17:31:27 0:8 مانده تا طلوع خورشید .... 57 دولت اسرائيل كه از نفرت و انزجار مردم مسلمان ايران نسبت به خود اطلاع داشت درصدد برآمد .... 80 آيت الله شهيد مرتضي مطهري نيز مبارزه سخت و پيگيري را با صهيونيسم ... 82 امام موسي صدر، رهبر شيعيان لبنان نيز سخت در انديشة سرنوشت فلسطينيها بود.
-
گوناگون
پربازدیدترینها