واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: افرادي كه در تعاريف خود ، صحبتهاي شان اغراق ميكنند و حتي گاهي وقتها به دروغ نيز متوسل ميشوند ، افرادي هستند كه اعتماد به نفس كمي به خود دارند ، با اين كار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزايش دهند .
به گزارش سلامت نیوز بعضي از خانمها يا آقايان عادت دارند تمام اتفاقاتي را كه در طول روز براي شان اتفاق افتاده است را براي همسر حود تعريف كنند . با اين وجود گاهي اوقات صحبت كردن بسيار خظرناك است و توصيه نميشود كه مدام صحبت نكنيد ، سكوت در بسياري از موارد بهتر از صحبت كردن مي باشد.
آيا ميدانيد براي اينكه روابط زناشويي تان تداوم بيشتري داشته باشد، همه چيز را نبايد به همسر خود بگوييد! آيا ميدانيد چه صحبتهايي را بايد به همسر خود بگوييد و چه سخناني را بايد مطرح نسازيد؟
اولين گام در روابط زناشويي نحوه ي صحبت كردن است ، طرز صحيح صحبت كردن با همسرتان تاثير بسزايي را در روابظ شما ميگذارد البته لازم به ذكر است نه هر صحبتي .
بعضي از خانمها يا آقايان عادت دارند تمام اتفاقاتي را كه در طول روز براي شان اتفاق افتاده است را براي همسر حود تعريف كنند . با اين وجود گاهي اوقات صحبت كردن بسيار خظرناك است و توصيه نميشود كه مدام صحبت نكنيد ، سكوت در بسياري از موارد بهتر از صحبت كردن ميباشد.
در اين مقاله توصيه و پيش نهادهايي را براي شما ارائه خواهيم كرد:
از ديدگاه روان شناسان انسانها از اين منظر به چند دسته تقسيم ميشوند
1- افرادي كه همه مطالب زندگي خود چه در حال ، چه در گذشته را براي همسران خود بازگو ميكنند به بلوغ فكري نرسيده اند ، ذهنشان مانند دوران نوجواني شان عمل ميكند كه عادت داشتند همه چيز را براي خانواده خود تعريف كنند .
2- افرادي كه در تعاريف خود ، صحبتهاي شان اغراق ميكنند و حتي گاهي وقتها به دروغ نيز متوسل ميشوند ، افرادي هستند كه اعتماد به نفس كمي به خود دارند ، با اين كار قصد دارند تا اعتماد به نفس خود را افزايش دهند . امروزه پيوند بين زوجهاي با ازدواجهايي كه در سابق صورت ميگرفت كاملا متفاوت ميباشد . در زمان امروز اكثر زوجين هر دو با هم به كار بيرون از خانه اشتغال دارند ، زمان كمي را براي صحبت كردن با يكديگر دارند ، هنگامي كه فرصتي براي صحبت كردن پيش ميآيد در اغلب موارد راجع به كار بيرون از خانه ي خانم يا آقا ميگذرد ، به ندرت پيش ميآيد كه زوجين در مورد رابطهي خودشان ، زندگي دو نفره اي يا چهار نفرهاشان به صحبت بنشينند .
حال به توضيح اين موضوع ميپردازيم كه چرا نبايد تمام صحبتهاي خود را به همسرتان بازگو كنيد ؟ اين سوال چندين پاسخ دارد:
1- از ديدگاه بعضي از روانشناسان افرادي كه گذشته تلخ و سخت داشته اند بايد توجه كنند كه ، هنگامي تجربه هاي تلخ گذشته بايد چراغ راه آينده باشد و بس. سعي كنيد با گذشته هاي تلخ تان خداحافظي كنيد و با عنوان كردن تجربه ها ذهن همسر تان را مغشوش نكنيد . توجه كنيد كه شما ديگر در دوران مجردي به سر نميبريد ، شما تشكيل خانواده داده ايد و از همان روز اول كه وارد زندگي زناشويي ميشويد بايد سعي كنيد همهي گذشته ي خود را فراموش كنيد ، و الان زمان آن است كه زندگي دو نفره ي كه در آينده خواهيد داشت فكر كنيد ، صحبتهايتان نيز بايد حول زندگي مشتركتان باشد نه گذشته تلختان .
2- اگر از اشتباهات گذشته عبرت گرفته ايد و تحول خاصي در رفتارتان ايجاد كرده ايد لزومي به بازگو كردن اشتباهات گذشته تان نيست چون ممكن است بر ديدگاه طرف مقابل به شما اثر منفي بگذارد و يا برخي قابليت هاي فعلي تان ناديده گرفته شود. مگر در مواردي كه بازگو كردن تجربه شما ميتواند مانع تكرار اشتباه براي طرف مقابلتان شود.
3- صحبتهايي را از گذشته ، حال براي همسرتان بازگو و تعريف كنيد اما سعي كنيد وارد جزييات نشويد ، مسائل را براي او كاملا باز نكنيد و نشكافيد .
حال چه صحبتهايي را نبايد مطرح كرد:
1- اسرار تان را به همسرتان نگوييد .منظور از اسرار چيست ؟
مشكلاتي كه در دوران قبل از ازدواج برايتان بوجود آمده و بازگو كردن آن تنها باعث مشغول كردن ذهن همسرتان ميشود. نا گفته نماند كه مسائلي است كه گفتن آنها به همسرتان ضروري است مثلا تجربه نامزدي ناموفقي اگر در گذشته داشته ايد به همسر تان بگوييد اما آيا واقعا لازم است همسرتان از جزئيات آن مطلع باشد؟ مشكلاتي كه با پدرو مادر، خواهر يا برادر تان داشته ايد و عنوان كردن آنها به ديدگاه همسرتان نسبت به خانواده تان خدشه وارد ميكند ، كمبودهايي كه در زندگي با آنها مواجه بوده ايد ، رنجها و مشقتهايي را كه متحمل شده ايد ، و مسائلي مانند اين موضوعات بهتر است بازگو نكنيد.
2- اگر زماني به همسرتان ، رفتارهايي كه انجام ميداده شك كرديد و در وفاداريش نسبت به خودتان مردد بوديد
هرگز اين موضوع را مطرح نسازيد ، زيرا ممكن است شما به اشتباه چنين فكري را داشته بوديد در اين صورت احساس وفاداري كه بين شما و شوهرتان وجود داشته است در همان زمان از بين مي رود.
منبع:عصرایران
نظر شما چیه؟ چه چیزهایی را نباید به همسرامون بگیم؟ آیا ایده و یا مثال و یا تجربه ای در این زمینه دارید؟ بقیه دوستانتون رو از تجربیاتتون محروم نکنید.
مثلا من شنیدم که اگر از همسرتان خطایی دیدید اصلا به روش نزنید به خصوص در زمینه وفاداری و ... پرده های حیا فلان میشه فسار میشه
یعنی چی من که نفهمیدم این قضیه را یعنی بگذاریم هر کار دلشون خواست بکنند شاید یه روز از اون خطا سیر شدن تا اون موقع که اون روز که شاید هیچوقت هم نیاد خفه بشیم
من نمیفهمم پس اگر دلخوری یا ناراحتی داشته باشیم باید چکار کنیم چطوری به همسرمون بفهمونیم که ازش دلخوریم
حالا من هم با شوهرم مشکل داشتم و از وقتی به روش زدم اوایل خیلی به غلط کردن افتاده بود ولی از بس هنوزم که هنوزه بهش سرکوفت میزنم که مثلا تو بامن اینجوری کردی و اونجوری کردی و ...
دیگه کاملا یه آدم دیگه ای شده
برای همین به نظرم بهتره ناراحتیها و دلخوریهاتون را به همسرتون بگید ولی هی کشش ندید هر چقدر هم که با حرف و درددل خالی میشید یکبار الی دوبار بیشتر بهش دلخوریتون را نفهمونید
در غیر اینصورت حسابی سواستفاده میکنه و هر وقت خطا یا خشونت یا جدیتی از شما دید دست روی نقطه ضعفتون میگذاره و اون را انجام میده
این تجربه هفت هشت سال زندگیمه با دو تا بچه
که در اوج عشق به هم همش دعوا داشتیم و بحث
من معتقدم بايد همه چيزو گفت ولي به شرطي كه طرف مقابل جنبشو داشته باشه
ولي نبايد خيلي يه مساله رو كش داد چون ممكنه همسر رو حساس كنيد
بهتره خيلي گذرا مسائل رو مطرح كرد و ازش رد شدفقط در اين حد كه حرفاي نگفته بعدها براتون نشه يه عقده
خیلی مشکلات به خاطر نگفتن دلخوری هاست. البته نباید از حد بگذره که همسر فکر کنه فردی لوس و یا غرغرو هستیم که فقط نقایص را می بینه یا همش داره انتقاد می کنه. اما انتقاد کردن گاه گاه هم خوبه. اونهم نه با عصبانیت. بلکه منطقی.و آرام که جو به سمت خشونت! کشیده نشه!!..
من بیشتر چیزارو میگم تا حالا برام مشکلی پیش نیومده اما بعدش پشیمون میشم
سلام منم همه جيزها و اتفاق هاي روزمره را به همسرم ميكم و فكر مي كنم خودمون بهشون بكيم بهتر از اينه كه از ديكران بفهمند
منم همه ی جیزاروبه یارم میگمواونم واقعاتشکرمیکنه/بچه هاکسی هست بین ماروانشناسی بخونه؟
من تا مدتها همه چیز رو با جزئیاتش می گفتم ولی اشتباه محض بود کاش زودتر می فهمیدم و نمی گفتم چون شوهرم اصلا جنبش رو نداشت
نبايد اشتباهها و نقاط ضعف افراد فاميل رو گفت هر چقدرهم كه شوهر آدم با جنبه باشه
مشكلات با پر و مادر و اينا هم اصلا
حرمت امامزادهرو متولي نگه ميداره
منم اوایل زندگیم با شوهرم راجب خونوادم زیاد حرف میزدم بعدا دیدم فرداش مادر شوهرم هم خبر داره تازه فهمیدم میره گزارش میده و جالبی اش اینجاست خودشون با هم متحدا و یک کلام بروز نمیدن و حرفهاش ف*ی*ل*ت*ر میشه الان فقط تعریف میکنم هر چند تو همه خونواده ها اختلاف هست ولی دشمن شاد کنه سه تا کلمه حفظ کردم خوبن الحمداله شکر همین مختصر ومفید
آره نباید گفت خیلی چیزها رو من هم میگفتم اما اشتباه میکردم چون یکبار که یه چیزی رو نگفتم اینقدر ناراحت شد که بیا و ببین انگار بهش بدهکارم
جز راست نباید گفت- هر راست نشاید گفت
همینه دیگه. من بارها دیدم بین اطرافیان و دوستان که به خاطر علاقه شدید یا هر دلیل دیگه، نشستن سیر تا پیاز زندگی قبل از ازدواجشون رو، از روابط قبلی بگییییر تا مثلن دعواهای خانوادگی یا حتا بحث بین خودشون و برادر یا خواهرشون، تعریف کردن. خیلی با افتخار که ما خیلی روراستیم و صادقیم.
بعد که سرجاش همسرشون همین مسئله رو یه جایی بازگو کرده، طرف پشیمون شده از صداقتش اما خوب دیره دیگه.
من اینو به کرّات دیدم که گفتن خیلی مسائل خصوصی، نه تنها مشکلی رو از زوجین حل نمیکنه، بلکه تازه به مشکلات اضافه هم میکنه.
مثلن دلیل نداره که شوهرتون بدونه شما قبلش روابط دیگه داشتین یا اگرم داشتین در چه حد بوده. (این نظر شخصی منه) چون زندگی گذشته شما بوده و اون موقع شما هیچ تعهدی بهش نداشتین.
یا مثلن شما و خواهرتون باهم لجبازی دارین یا برادرتون گاهی بدقلقی میکنه.
گفتن و بازگوکردن همهی اینا عییییین تف سربالا میمونه. متاسفم از این مثال. اما واقعن همینه. یه جایی به خودتون برمیگرده.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 484]