محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827916622
آيتالله مكارم شيرازي: مرجعي قرآنپژوه/8نماينده قم در مجلس:سادهنويسي اصل ثابت آثار آيتالله مكارم شيرازي است
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: آيتالله مكارم شيرازي: مرجعي قرآنپژوه/8نماينده قم در مجلس:سادهنويسي اصل ثابت آثار آيتالله مكارم شيرازي است
گروه سياسي: آيتالله مكارم شيرازي آثار خويش، بهويژه آثار تفسيريشان را متناسب با افكار و اذهان همگان ارائه دادهاند و خود را هرگز از اصل سادهنويسي دور نكردهاند، هر چند كه در منظر برخي جالب به نظر نميآيد و آن را عيب و كاستي ميشمارند.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، حجتالاسلام والمسلمين علي بنايي، نماينده مردم قم در مجلس شوراي اسلامي در بخش قبلي مقاله تفصيلي خود درباره آيتالله مكارم شيرازي به بيان برخي از ويژگيهاي تفسير موضوعي «پيام قرآن» پرداخت.
وي نقد و تحليل اقوال مفسران و ديگران و كوتاه بودن مباحث و مطالب تفسيري را از مهمترين مزيتها و ويژگيهاي اين تفسير موضوعي بيان كرد.
در ادامه به برخي ديگر از ويژگيهاي تفسير موضوعي «پيام قرآن» آيتالله مكارم شيرازي به قلم حجتالاسلام بنايي اشاره ميشود.
مراجعه به تفاسير شيعه و اهل سنت
يك تفسير قابل عرضه همگاني نميتواند ويژگي رجوع به تفاسير شيعه و سني را نداشته باشد و تنها برداشتهاي مفسر يا مفسران خود را به همراه داشته باشد زيرا در برخورد ديدگاههاي تفسيري، خواه ناخواه نقاط ضعف و قوت تفسير آيات از هر سو آشكار ميشود. گاه مفسر امروز به نادرستي آراي مفسران ديروز پي ميبرد و با دلايل استوار به رد و نقد آن ميپذيرد و برداشتهاي درست را جايگزين برداشت نادرست ميكند و گاه برداشت جديد و تكاملي، جانشين برداشتهاي كهن از آيات ميشود و چهره تازهاي از قرآن كريم به دست داده ميشود و گاه خود مفسر متوجه خطا در تفسير خود شده و از رأي باطل خود بر ميگردد.
به هرحال تفسير دقيق و قابل تأمل و مطالعه قرآن، ميبايد در رجوع به آراي مفسران پيشين ـ چه شيعه و چه اهل سنت ـ شكل گيرد تا غنا و عمق لازم تفسيري را به دست آورد. اينك به نمونههايي از تفسير موضوعي پيام قرآن اشاره ميشود كه گواه اين ويژگي است.
فخر رازي و تفسير «كبير»
«فخر رازي در تفسير اين آيه «قُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللّهِ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ» (بقره/97) اصرار دارد كه آيه را توجيه كند و بگويد جبرئيل بر شخص پيامبر نازل ميشد و آيات الهي را بيان ميكرد، نه بر قلب او، منتها چون مركز حفظ اين آيات قلب مقدس پيامبر (ص) بوده، تعبير «فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ» (تفسير كبير فخر رازي جلد 2، ص 126). ولي ما لزومي براي اين توجيه و ارتكاب خلاف ظاهر نميبينيم و همانگونه كه گفتيم ممكن است ارتباط جبرئيل با پيامبر، ارتباط روحاني بوده و گاه ارتباط جسماني»
علامه طباطبايي و تفسير «الميزان»
«به گفته مرحوم علامه طباطبايي در تفسير آيه «فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي يَا مُوسَى. إِنِّي أَنَا رَبُّكَ...» (طه/ 11 ـ 12) هنگامي كه پيامبر (ص) اولينبار با وحي و رسالت مواجه ميشود، هيچ شك و ترديدي براي او باقي نميماند كه وحيكننده خداوند سبحان است، بي آنكه كه احتياج به بررسي و استدلال و اقامه حجت داشته باشد و اگر نيازي به چنين مطلبي داشت، وحي عيني و بيواسطه نبود، بلكه نوعي استدلال و استفاده از برهان عقلي بود.»
علامه طباطبايي و تفسير الميزان
«از روايات متعددي استفاده ميشود كه علوم امام معصوم از چند طريق حاصل ميشود: علومي كه به وراثت از پيامبر اكرم و امامان پيشين به آنها رسيده و يا به صورت دستورالعملهايي نوشته شده و در اختيارشان است كه گاهي در اخبار از آن به عنوان «جامعه» ياد شده است و هرگاه مسئلهاي براي آنان پيش آيد كه در اين منابع نيست، از سوي خداوند، از طريق الهام به قلب يا شنيدن صداي فرشته آگاه ميشود (همانگونه كه حضرت مريم آگاه شد) ولي مسلم است كه اين وحي هيچگونه ارتباطي با وحي نبوت ندارد و از قبيل وحي حواريون مسيح (ع) و مانند آن است. اصولا در اصطلاح امروز وحي معمولا به وحي نبوت اطلاق ميشود و اينها را الهام مينامند و به گفته مرحوم علامه طباطبايي چه بهتر كه ما نيز اينها را الهام بناميم كه با ادب ديني مناسبتر است.»
سيد قطب و تفسير «في ضلالالقرآن»
«روي هم رفته از روايات استفاده ميشود كه وحي به اشكال مختلفي بر پيامبر اكرم نازل ميشد و هر كدام از آثاري همراه داشته است و نيز استفاده ميشود كه جبرئيل گاه به صورت اصلي كه خدا او را بر آن صورت آفريده بود بر پيامبر نازل ميشد و اين احتمالا در طول عمر پيامبر تنها دو بار صورت گرفت. همانگونه كه در سوره نجم بنا بر بعضي از تفاسير مانند تفسير في ضلال القران، جلد 7، ص 302 به آن اشاره شده و گاه فرشته وحي به صورت دحيه كلبي نمايان ميگشت.»
چنان كه نمونههاي ارجاعي تفسير موضوعي پيام قرآن نشان ميدهند، مفسر هرگاه لازم ديده است به نقل شاهدي بر درستي تلقي قرآني از تفاسير و اقوال مفسران شيعه و سني پرداخته است و هرگاه كه ضرورت داشته در نقل و نقد اقوال آنان كوشيده است. اين شيوه منطقي در تفسير قرآن سبب ميشود كه خوانندگان با آراي گوناگون تفسيري آشنا شوند و نيز به علل تأييد و تكذيب اقوال تفسيري پي ببرند.
از آنچه گفته شد بر ميآيد كه تفسير موضوعي پيام قرآن، در ارتباط با وحي و نبوت نگرشهاي زير را پذيرفته است كه مفسران آن براي اثبات آنها به آيات و احاديث استناد جسته و آراي خويش را به اثبات رساندهاند:
الف) ارتباط فرشته وحي؛ جبرئيل امين با پيامبر اسلام، فقط ارتباط جسماني يا ارتباط روحاني نبوده است، بلكه در مواردي جبرئيل حضور عيني و ملموس و بشري يافته، در مواردي حضور باطني داشته است. بنابراين نبايد گونههاي متفاوت در ارسال جبرئيل امين و ارائه وحي خداوند به پيامبر اسلام را منكر گشت و يك سر امر وحي را قلبي به شمار آورد و يا محسوس و ظاهري.
ب) همانگونه كه روند وحي به انبيا در قرآن كريم به دست ميدهد، هر پيامبري به هنگام وحي و شنيدن آن، اطمينان و يقين داشته است كه خداوند با وي سخن ميگويد. اين امر چنان قطعي بوده است كه رسولان الهي همچون موسي كليمالله و بيگمان حضرت رسول اكرم كمترين ترديد به خود راه نداد و نيز خود را نيازمند تأمل و پرسش از ديگران يا اقامه دلايل نميدانستهاند زيرا اگر چنين بود، ديگر نميتوان وحي مستقيم به پيامبران را پذيرفت.
ج) تمييز دادن مرز الهام و وحي، و اختصاص دادن كلمه وحي به انبيا، هم با ادب و فرهنگ قرآني سازگار است و هم برخي را به خطا در مفهوم وحي نميافكند تا هرگونه خطوري كه به قلب خود يا ديگران ميشود، آن را وحي خوانده و منزلت پيامبران تا سطح اشخاصي كه از نبوت بيبهره هستند، تنزل پيدا كند.
بدين سان در كاربرد واژگان وحي و الهام بايد دانست كه وحي ويژه انيباست و الهام ميتواند نصيب ديگران گردد، هر چند كه وحي و الهام در لغت و حتي در مواردي از قرآن كريم مانند وحي به زنبور عسل يا وحي به مادران موسي كليمالله و عيسي روحالله كاربردي همسان دارد. مهم اين است كه مرز وحي نبوت با پيامبري از وحي به صورت الهام از طرف غيب و پروردگار، از هم تمييز داده شده و هرگونه الهامي را وحي به حساب نياوريم.
د) نميتوان انكار كرد كه جبرئيل امين در دوران سالت رسول اكرم در موردي چند در همان شكل خاص خويش بر پيامبر نازل شده و امر وحي الهي را انجام داده است زيرا در تفاسير مسلمانان براساس شواهد عيني چنين چيزي رخ داده يا پيامبر اكرم از آن خبر داده است. به هر حال جبرئيل امين، هم در صورت فرشته به ديدار پيامبر اسلام آمده است و هم در باطن و بر قلب حضرت رسول فرود داشته است.
مراجعه به كتابهاي علمي و عمومي
بيگمان آثاري كه براي همگان و جوانان پديد ميآيد و هدف آن عبارت است از انتقال تعاليم و معارف اسلام و قرآن به زبان ساده و همه كس فهم و آسانياب، ميبايد كم و بيش با رجوع به كتابهايي همراه باشد كه از طريق علم و مشاهده، كمك كار مفاهيم ديني ميباشند.
حضرت آيتالله مكارم ـ مدظله العالي ـ چنان كهن آثار متعدد ومتنوع معظم له به دست ميدهند، همواره از گفتهها و مشاهدههاي مؤلفان و كساني سود جستهاند كه در آيات تكوين و شناخت و تحقيق آن كوشيده و به سهم خود روشنايي بر پارهاي از تعليمات اسلامي افكندهاند.
نقل قول از اين گونه آثار كمكي، بيشك بر ذهن مخاطبان آثاري مانند تفسير موضوعي پيام قرآن اثر مثبت گذاشته و آنان را در فهميدن و شناختن آيات قرآني مدد ميرساند. از طرفي اين شواهد كمك ميكند كه فضاي مطالعه به صورتي هموار و دلپذير درآيد و خواننده مذهبي دچار خستگي و كسالت در خواندن آثار ديني به ويژه كتابهاي تفسيري نگردد. اينك پارهاي از اين نقل قولها در اين جا آوره ميشود.
شعر عرب
«تكلم از ماده كلم (بر وزن زخم) در اصل به گفته راغب در مفردات به معني تأثير گذاشتن بر چيزي است، تأثيري كه با چشم و گوش احساس شود. آنچه با چشم احساس ميشود مانند زخم و جراحتي است كه بر بدن كسي وارد ميشود و آنچه با گوش درك ميشود سخني است كه از ديگري ميشنويم. «خليل بن احمد» در كتاب «العين» اصل آن را به معني مجروح ساختن ميداند. بنابراين اطلاق اين واژه بر سخن گفتن به خاطر تأثير عميقي است كه كلام در شنونده ميگذارد، بلكه گاهي تأثير سخن از تأثير شمشير و خنجر بيشتر است، چنان كه در شعر معرف عرف آمده: «جراحات السنان لها التيام / ولايلتام ما جرح اللسان»؛ زخمهاي نيزه التيام ميپذيرد ولي زخمهاي زبان التيامپذير نيست.»
كتاب حواس اسرارآميز حيوانات
«عالم نبوت كه سهل است، گاه در جهان حيوانات (كه) ما آنها را موجوداتي پستتر از خود ميدانيم، احساسات و ادراكاتي ديده ميشود كه براي ما قابل درك نيست. همه ميدانيم مدتي قبل از وقوع زلزله بسياري از حيوانات به وسيله حس مرموزي كه ما از آن بيخبريم كاملا باخبر ميشوند، حالت اضطرار به آنها دست ميدهد. گاهي دستهجمعي فرياد ميكشند و صداي دلخراشي كه حكايت از حادثه ناگواري كه در شرف تكوين است ميكند، سر ميدهند. گاه بندها را پاره كرده، فرار ميكنند، در حالي كه حتي زلزلهسنجهاي دقيق ما اثري از آن زلزله هنور ثبت نكرده است يا اين كه پارهاي از حيوانات وضع هوا را از ماهها قبل پيشبيني ميكنند و خانهها و لانههاي خود را بر وفق آن ميسازند و آذوقههاي لازم را تهيه ميكند، مثلا اگر زمستاني سخت و بسيار سردي در پيش باشد يك نوع واكنش نشان ميدهند كه موافق آن است و اگر كمباران و كمسرما است، واكنش ديگر. حركت دستهجمعي پرندگان مهاجر و پيمودن مسافتي طولاني از منطقه استوايي به مناطق قطبي و يا از منطقه قطب به منطقه استوا كه گاه حتي شبها به اين حركت ادامه ميدهند، در حالي كه هيچ انساني بدون وسايل دقيق راهيابي حسي نميتواند يك صدم آن راه را طي كند، وجود اين واقعيتها كه علم و تجربه و مشاهده از آن پرده برداشته، نشان ميدهد كه آنها درك و شعور مرموزي دارند كه از آن بيبهرهايم. البته راه يافتن به جهان اسرارآميز حواس حيوانات براي ما ممكن نيست ولي با اين حال واقعيتي است كه نميتوان آن را انكار كرد.»
كتاب خودشناسي
يكي از روان شناسان معرف درباره {وحي يا شعور آگاه} چنين مينويسد: ما ميتوانيم شعور آگاه را به قطعه يخي تشبيه كنيم كه در آب شناور است و معمولا يك نهم آن از آب بيرون است. قسمت بيرون از آن همان بخش از شخصيت ما است كه بر وجودش واقفيم. در مقابل شعور ناآگاه قسمت ديگري از فعاليت ذهني ما است كه بر وجودش آگاهي نداريم و اختيارش نيز در دست ما نيست و قسمت بزرگ شخصيت انساني را تشكيل ميدهد و به منزله هشت نهم باقي مانده قطعه يخ شناوري است كه نميشود آن را ديد و زير آب قرار داد.»
كتاب «دريا؛ ديار عجايب»
يكي از دانشمندان در كتاب خود نام «دريا؛ ديار عجايب» مينويسد: «رفتار بعضي از ماهيها {در زمينه الهام غريزي} يكي از اسرار طبيعت است كه كسي قادر به بيان علت آن نيست. ماهي قزلآلا دريا را ترك ميكند و به آب شيرين نهرهايي كه در آن زندگي را آغاز كرده بود، باز ميگردد. در جهت مخالف جريان آب با كوشش تمام شنا ميكند و از روي صخرهها ميجهد و حتي از زير آبشار بالا ميپرد. تعداد آنها آنقدر زياد است كه نهر را پر ميكند. اين ماهيها وقتي كه به آن محلي كه در جستوجويش بودند رسيدند، تخمگذاري ميكنند و ميميرند. از اين عجيبتر رفتار مار ماهي است. مارماهيهاي انگليس وقتي به هشت سالگي ميرسند، آبگير يا شهري را كه محل زندگي آنهاست، رها ميكنند و مثل مار در شب روي علفهاي مرطوب ميخزند تا به كنار دريا برسند، سپس تمام عرض اقيانوس اطلس را با شنا طي ميكنند و به آبهاي نزديك »برمودا» ميروند، آنجا به زير آب فرو رفته و تخم ميگذارند و ميميرند... بچههاي مارماهي به سطح آب ميآيند، سپس سفر خود را به سوي وطن آغاز ميكنند، اين مسافرت دو يا سه سال طول ميكشد تا به وطن باز گردند. مارماهي چگونه مقصد خود را ميداند با اين كه هرگز آن مسير را طي نكرده؟ اين سؤالي است كه شما نيز مانند عاقلترين دانشمندان ميتوانيد به آن پاسخ دهيد زيرا هيچكس جواب آن را نميداند.»
كتاب «فيلسوفنماها»
«يكي از دانشمندان فرانسه به نام «وارد» درباره اين حيوان {پرندهاي به نام آكسيك اوپ» ميگويد: من در حالات اين پرنده مطالعاتي كردهام. از خصايص او اين است كه وقتي تخمگذاري او تمام شد، ميميرد. يعني هرگز روي نوزادان خود را نميبيند. نوزادان هنگام بيرون آمدن از تخم به صورت كرمهايي هستند بيبال و پر كه قدرت تحصيل آذوقه و مايحتاج زندگي را نداشته و حتي قدرت دفاع از خود را در مقابل حوادثي كه با حيات آنها ميجنگد، ندارند لذا بايد تا يك سال به همين حالت در يك همين جهت وقتي مادر احساس ميكند كه موقع تخمگذاري او فرا رسيده است، قطعه چوبي پيدا كرده و سوراخ عميقي در آن احداث ميكند. سپس يك تخم روي آن ميگذارد و سقف نسبتاً محكمي از خميرهاي چوب بر بالاي آنها بنا ميكند. باز مشغول جمعآوري آذوقه ميشود و پس از تأمين احتياجات يك سال، براي يك نوازد ديگر و ريختن آن در روي طاق اطاق اول، تخم ديگر بالاي آن گذارده و طاق دوم را روي آن ميسازد. به همين ترتيب چندين طبقه را ساخته و پرداخته و بعد از اتمام عمل ميميرد.»
آنچه گذشت پارهاي از نقل قولهاي جالب و جاذبي بود كه در تفسير موضوعي پيام قرآن به چشم ميخورد. گفتني است كه اين همه در بخش «وحي آسمان» آمده است. كه از صفحه 213 تا صفحه 250 در كتاب ياد شده است. شايد به نظر برخي اين حجم مطالب شگفتآور و يا اين گونه مباحث حيوانشناسانه، شايسته يك تفسير موضوعي قرآن نبوده و آنان بر اين باور باشند كه مفسير در عرصه وحي آسمان ميبايد به بحثهاي ضروري وحي و پيامبري از ديدگاههاي فلسفي و كلامي بپردازد و در عين حال قرآن كريم را راهنماي گفتار و نوشتار خويش سازد.
اما از آن جا كه تفسير موضوعي پيام قرآن همچون تفسير ترتيبي «نمونه» با هدف آگاهاندن همگان از محتواي آيات قرآني فراهم آمده است، ميتوان آن را با همين ويژگيهاي جذبكننده در ميان جامعه مذهبي پذيرفت. چنان كه پيشتر گفته شد، اساساً شيوه كتابسازي مرجع عاليقدر، حضرت آيتالله مكارم شيرازي ـ مدظله العالي ـ از آغاز حركت تأليفي پربركت خويش ـ كه از جواني همراه ب اتحصيل و تدريس فقه در حوزه علميه قم به چشم ميخورد ـ همين بوده است.
امروز كمتر فرد مذهبي ميانسال در ايران اسلامي وجود دارد كه دوران دبيرستان خود را به ياد نياورد؛ دوراني كه در رژيم ستمشاهي با آثار متنوع و خواندني معظم له مأنوس بوده است. گستردگي كتابهاي ايشان سبب گشته بود كه هر جوان مسلمان مسجدي، در هر موضوعي از موضوعات اسلامي بتواند اثري راهنما و نجاتبخش از حضرت آيتالله مكارم شيرازي ـ مدظله العالي ـ در دست داشته و از رهگذر آن در برابر امواج بيديني و الحاد و فساد اخلاقي و جنسي مصونيت روحي خوش را فراهم آورد.
آثار تفسيري و فلسفي و كلامي و اخلاقي و اجتماعي معظم له، نه فقط در توده مردم و نسل جوان مسلمان ايراني، بلكه در حوزههاي علميه و طلاب و فضلاي جستوجوي حقايق اسلامي، تأثير بسيار گستردهاي به جاي گذاشته است.
نشريه «درسهايي از مكتب اسلام» كه پيش از نهضت 15 خرداد، به مسئوليت و مديريت ايشان و مساعدت فضلاي حوزوي پديد آمد و سالياني دراز به صورت ماهانه در كشور نشر يافت، به روشني از جاذبه فوقالعادهاي در ميان مردم، بهويژه جوانان مسلمان حكايت داشت. گفتني است كه در آن ايام مجله مكتب اسلام تنها نشريه مذهبي كشور به شمار ميآيد، البته پس از آن مجله «مكتب تشيع» نيز نشر يافت كه موقعيت مجله نخست را به دست نياورد. به هر حال مجله درسهايي از مكتب اسلام را در آن روزگار ميتوان صداي اسلام و روحانيت و حوزه علميه قم شناخت كه مقالات و تحقيقات آن در دفاع از كيان اسلام و معارف آن مهيا ميگشت و بر ذهن و فكر ديني نسل نو و نيز توده مردم اثر مينهاد.
در پايان بايد افزود كه استقبال شايان اعتنايي كه جامعه مذهبي ايران از تفسير نمونه داشته و نيز همان استقبال كم و بيش نسبت به تفسير موضوعي پيام قرآن به چشم ميخورد، همه از اين نكته حكايت دارد كه معظم له آثار خويش، بهويژه آثار تفسيريشان را متناسب با افكار و اذهان همگان ارايه دادهاند و خود را هرگز از اصل سادهنويسي دور نساختهاند، هر چند كه در منظر برخي جالب به نظر نميآيد و آن را عيب و كاستي ميشمارند.
سه شنبه 29 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 156]
-
گوناگون
پربازدیدترینها