واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: استعفاي اولمرت و احتمال تغيير معادلات منطقه جنگ قدرت در اسرائيل
جام جم آنلاين: سرانجام در زير فشار افكار عمومي به دليل اتهامات وارده مبني بر فساد مالي و نيز سرشكستگي براي شكست فضاحتبار در جنگ 33 روزه با لبنان، كه بيزاري اسرائيليها را در پي داشت، ايهود اولمرت نخست وزير اسرائيل به كنارهگيري از قدرت تن داد.
اولمرت روز چهارشنبه 6 اوت در نطق راديو تلويزيوني خود كه به طور زنده از بسياري از شبكههاي معتبر خبري از جمله بيبيسي ، سي.ان.ان ، الجزيره و فرانس 24 پخش ميشد، اعلام كرد كه تا 17 سپتامبر از سمت خود كنارهگيري ميكند.
به گزارش A.F.P اولمرت در سخنراني خود، گفت: «تصميم گرفتهام كه در انتخابات ميان دورهاي شركت نكنم و در روند انتخابات هم دخالتي نميكنم. زماني كه رئيس جديد انتخاب شود، با افتخار از سمت خودكنارهگيري ميكنم.
نخست وزير اسرائيل در ادامه اظهار كرد كه از اشتباهات خود متاسف است. اما به ادعاهايي كه عليه وي مطرح ميشود، پاسخ كامل داده است.
اين تصميم، با استقبال قريب به اتفاق مردم و محافل مختلف سياسي اسرائيلي مواجه شد. در اين ارتباط، بنا بر گزارش خبرگزاري ها ، تحليلگران اسرائيلي چند عامل را درخصوص روند نزولي سرنوشت نخستوزير اين رژيم ، از زمان رياست حزب كاديما به جاي آريل شارون، تا زمان اعلام رسمي كنارهگيري از قدرت، موثر ميدانند.
اين تحليلگران معتقدند دو شخصيت همراه با يك استراتژي پايدار ، راز سقوط نخستوزير اسرائل و دليل اصلي مجبور شدن اولمرت به اعلام رسمي استعفا ميباشد.
شخصيت اول «سيد حسن نصرالله» دبير كل جنبش حزبالله لبنان است كه ضربات سنگين و غيرقابل جبراني را به شخصيت سياسي و نظامي اولمرت وارد كرد و شكستي سخت بر وي تحميل نموده تا جايي كه خانواده هاي هزاران اسرائيلي كشته يا زخمي شده در جنگ سال 2006، مصرانه خواستار استعفاي اولمرت به دليل بيكفايتي شدند.
به گزارش رسانه هاي اسرائيلي، دومين شخصيتي كه تاثير بسزايي در مجبور شدن اولمرت به كنارهگيري از قدرت داشت «يواف تيسحاكي» روزنامهنگار مشهوري است كه قضاياي مربوط به فساد مالي اولمرت را پس از شكست وي در جنگ لبنان فاش كرد. او بويژه در موضوع رشوهخواري اولمرت براي خريد خانه شخصي در بيتالمقدس و همچنين پرونده فساد مالي موريس تالانسكي نقش تعيين كنندهاي داشت.
در كنار اين دو شخصيت، محافل اسرائيلي معتقدند كه استراتژي مقاومت فلسطيني نيز از مهمترين اركان تزلزل پايههاي حكومت اولمرت محسوب ميشود. اصرار مقاومت فلسطين بر استفاده از موشكهاي دستساز استراتژيك عليه شهركهاي يهودينشين مجاور نوار غزه، موجب شورش داخلي عليه بيكفايتي كابينه وي در تامين امنيت شهركنشينها شد.
موشكهاي مقاومت شهركهاي سديروت، عسقلان، مجدل و كيبوتسهاي مجاور نوار غزه را آنچنان زير آتش گرفتند كه ساكنان اين شهركها، فرار را برقرار ترجيح دادند. از آنجا كه تامين امنيت، نقش تعيينكنندهاي در جذب مهاجران يهودي دارد، فشار افكار عمومي براي تامين امنيت اين مناطق به جايي رسيد كه شهركنشينان اسرائيلي ساكن در اراضي جنوبي فلسطين، در ائتلافي آشكار با احزاب مخالف كابينه اولمرت، خواستار استعفاي اولمرت به دليل عدم توانايي دولت وي در مقابله با حملات موشكي فلسطينيها شدند.
در اين حال پليس اسرائيل اعلام كرد تحقيقات درباره اتهامات وارده به اولمرت، گسترش يافته و اتهامات تازهاي در ارتباط با فساد به وي وارد شده است.
به گزارش بي.بي.سي، از جمله اتهامات تازه اين است كه اولمرت در مورد هزينههاي سفر خود، 2 صورت حساب جداگانه، براي شماري از سازمانهاي متفاوت يهودي ارسال كرده است. گفته شده كه اين تقلبها مربوط به زماني است كه وي شهردار بيتالمقدس و متعاقبا وزير دارايي اسرائيل بوده است.
پيشتر پليس اسرائيل در مورد وجهي كه گفته شده اولمرت از موريس تالانسكي بازرگان يهودي آمريكايي دريافت كرده، براي سومين بار از وي سوالاتي كرده بود. تالانسكي گفته، بخشي از اين پول صرف خريد اقلام گران قيمت شخصي براي اولمرت شده بود و او هرگز پولهايي را كه به عنوان قرض به اولمرت داده بود، وصول نكرده است.
اولمرت ميگويد اين پولها به طور قانوني، صرف تامين هزينه مبارزات انتخاباتي او شده است. مامورين تحقيق اين پرونده ميگويند تحقيقات آنان ممكن است ماهها طول بكشد.
گفتني است كه ايهود اولمرت در پي تشكيل حزب «كاديما» از سوي «آريل شارون» نخستوزير سابق اسرائيل در سال 2006، از حزب «ليكود» كنارهگيري كرد و در كنار شارون به تبليغات انتخاباتي پرداخت. حزب كاديما را شارون سال 2005 تاسيس كرده بود.
شارون از حزب ليكود كه به مدت چند دهه عضو ارشد و چند دوره رهبر آن بود، به دليل مخالفتهاي شديد بسياري از اعضاي ليكود با برنامههاي سياسياش جدا شد و حزب كاديما را پايهريزي كرد.
طرفداران قديمي شارون در ليكود از اين كه وي درصدد پيشبرد طرحهاي صلح با فلسطينيان و خروج از نوار غزه بود، بشدت از وي انتقاد ميكردند.
اولمرت، كه همواره به شارون نزديك بود، 4 ژانويه 2006 پس از آن كه نخستوزير وقت در پي سكته مغزي، به اغماء فرو رفت و براي مداوا به بيمارستان منتقل شد، اختيارات نخستوزير را برعهده گرفت.
ايهود اولمرت از آوريل سال 2006 كه رسما نخستوزير اسرائيل شد، مبادرت به چند عمليات نظامي بر عليه مردم فلسطين و لبنان كرد كه مهمترين آن، حمله اين رژيم در 28 ژوئن به نوار غزه بود. اين حمله در پي آن صورت گرفت كه نيروهاي مقاومت فلسطين دو نظامي اسرائيلي را كشتند و « شاليت» نظامي ديگر اين رژيم را به اسارت گرفتند. در اين عمليات دهها فلسطيني به شهادت رسيدند.
تهاجم اسرائيل به لبنان نيز در دوره اولمرت به وقوع پيوست. در واقع ميتوان گفت افزايش مخالفت براي كنارهگيري اولمرت و سقوط وي به سراشيبي سقوط در اين جنگ رقم خورد.
اسرائيل به بهانه اسارت دو نظامي اين رژيم، تهاجم گستردهاي را به خاك لبنان آغاز نمود ولي سرانجام شكست را پذيرا شد و براساس قطعنامه 1701 شوراي امنيت سازمان ملل در 14 اوت 2006 به جنگ خاتمه داد.
در پي اين جنگ بود كه كميته «وينوگراد» با انتشار گزارشي «ايهود اولمرت» نخستوزير ، «عمير پرتس» وزير دفاع و «دان حالوتس» رئيس ستاد مشترك ارتش را مسوولين اصلي شكست در جنگ لبنان دانست. البته پيش از انتشار گزارش وينوگراد، رئيس ستاد مشترك ارتش اسرائيل از سمت خود كنارهگيري كرده بود.
اين در حالي بود كه اولمرت و پرتس در عين اين كه آمادگي خود را براي كنارهگيري اعلام كردند ولي در مقام خود باقي ماندند.
اگر چه مطبوعات و رسانههاي غربي تلاش نمودهاند كه فسادمالي و رشوهخواري اولمرت را دليل اصلي كنارهگيري وي قلمداد كنند اما به اعتقاد بسياري از ناظران سياسي مستقل، اين رخداد برآمده از پسلرزههايي است كه از شكست سخت اسرائيل از مقاومت اسلامي لبنان در جنگ 33 روزه نشات گرفت.
البته بايد موضوع تبادل اخير اسرا ميان حزبالله و اسرائيل را نيز به آن افزود كه به اعتبار داخلي و بينالمللي اين رژيم لطمه سنگيني وارد كرد. بايد يادآوري كرد كه سيدحسن نصرالله دبير كل حزبالله لبنان بركناري رئيس ستاد مشترك ارتش و نخستوزير اسرائيل را از قبل پيشبيني كرده بود.
روند صلح با سوريه
با وجود تمامي مشكلات موجود در مسير روند صلح اسرائيل و فلسطينيها، اين رژيم از مدتي قبل، مذاكرات صلح با سوريه را نيز آغاز كرده است. پيشبيني ميشود با استعفاي اولمرت، حداقل براي مدتي، اين گفتگوها تحت تاثير قرار بگيرد. هرچند فرجام اين ماجرا، به آن بستگي دارد كه چه كسي جانشين اولمرت به عنوان نخستوزير اسرائيل خواهد شد.
نخستوزير آينده اسرائيل كيست؟
به نوشته تحليلگر روزنامه اسرائيلي «جروزالم پست»: «رقابتهاي وحشيانهاي در ميان سياستمداران اسرائيلي براي جانشيني اولمرت در جريان است».
مهمترين نامهايي كه به عنوان جانشين احتمالي اولمرت مطرح ميباشند، عبارت است از:
تزيپي ليوني: ليوني وزير امور خارجه اسرائيل و مذاكرهكننده ارشد با فلسطينيهاست.
ليوني بيشترين شانس را براي جانشيني اولمرت، به عنوان رئيس حزب كاديما دارد. وي قدرتمندترين زن در اسرائيل از زمان «گلدا ماير» نخستوزير اسرائيل در دهه 1970 محسوب ميشود.
ليوني 49 ساله كه مامور سابق دستگاه اطلاعاتي اسرائيل بوده است، در صورت تصدي سمت رياست حزب كاديما، رويكردي كاملا متفاوت با اولمرت خواهد داشت. وي بشدت از روند صلح با فلسطينيها حمايت ميكند. وزير خارجه اسرائيل، اولمرت را بسيار تشويق ميكرد تا در روند صلح با سوريه، به سمت جلو حركت كند. با اين اوصاف، اگر تزيپي ليوني نخستوزير اسرائيل شود، سرعت حركت تلآويو را در اين مسير افزايش خواهد داد.
بنيامين نتانياهو: وي از سال 1996 تا 1999 نخستوزير اسرائيل بود. نتانياهو در زماني كه در كابينه شارون، وزير دارايي بود تلاش كرد اصلاحات اقتصادي را اجرا كند كه به رشد اقتصادي اسرائيل منجر شد.
براساس بسياري از نظرسنجيها اگر انتخابات پيش از موعد برگزار شود، نتانياهو برنده خواهد شد. براساس نظرسنجيهاي انجام شده رئيس حزب مخالف راستگراي ليكود شانس اول تصدي سمت نخستوزير را خواهد داشت.
ايهود باراك: وي وزير جنگ و رئيس حزب كار و متحد اصلي كاديما در دولت ائتلافي است. باراك عضو پارلمان نيست به همين علت قبل از آن كه وارد كنست شود، نميتواند به عنوان نخستوزير ايفاي نقش كند. باراك از اعضاي نيروهاي ويژه اسرائيل و از سال 1999 تا 2001 نخستوزير بود.
حيم رامون: وي از افراد مورد اعتماد اولمرت و معاون نخستوزير است كه از حزب كار استعفا كرد تا به كاديما بپيوندد. رامون مدتي كوتاه به علت محكوميت به فساد اخلاقي، مجبور به استعفا از سمت خود شد ولي با حكم دادگاه تجديدنظر توانست به دولت بازگردد. وي از فعالترين حاميان مذاكرات صلح با فلسطينيها در داخل كابينه اسرائيل است.
شائول موفاز: موفاز ايرانيالاصل، ژنرال راديكال ارتش اسرائيل كه با وجود صدور دستور خروج نظاميان اين كشور از لبنان و نوار غزه، همواره موضع سرسختانهاي در قبال اين امر اتخاذ كرده است. وي هدايت ارتش را در حمله به كرانه باختري رود اردن در سال 2001 ميلادي و محاصره «ياسر عرفات» رئيس فقيد تشكيلات خودگردان فلسطين، در رامالله را بر عهده داشت.
موفاز كه زماني رئيس ستاد مشترك ارتش و وزير دفاع اسرائيل بود، درخصوص ايران و برنامههاي صلحآميز هستهاي ايران نيز مواضعي سرسختانه اتخاذ كرده است. به طوري كه موضع اخير وي در قبال ايران، با واكنشهاي تند و مخالف دولت تلآويو روبهرو شد.
وي كه در دولت كنوني اولمرت، تصدي وزارت حملونقل را به عهده دارد، بشدت درباره روند صلح با فلسطينيها و سوريها ترديد دارد. به اعتقاد ناظران سياسي اگر وي رياست حزب كاديما را عهدهدار شود، روند صلح بسيار كند خواهد شد.
به هر حال بايد منتظر وقايع قريبالوقوع در سطح اول سياسي رژيم صهيونيستي ماند. وقايعي كه در معادلات منطقه خاورميانه و حتي فراتر از آن بسيار تاثيرگذار خواهند بود.
سهيلا زماني
منبع: خبرگزاريهايTelegraph,Reuters,A F P
سه شنبه 29 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]