تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866404171


به مناسبت ميلاد منجي موعود / بخش پاياني ظهور؛ وعده خوش خدا براي مومنان
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: به مناسبت ميلاد منجي موعود / بخش پاياني ظهور؛ وعده خوش خدا براي مومنان
گروه گزارش: «آرنولد تويبي» مورخ معروف انگليسي ميگويد: *«اگر بخواهيم بهخوبي سير تحولات تاريخ بشريت را نگاه كنيم به جاي اين كه به قوميتها، دولتها و مناطق جغرافيايي نگاه كنيم، بايد به تمدنها نظر بيفكنيم و رشد تمدنها را مورد بررسي قرار دهيم.» او دو تمدن شرق و غرب را بازيگران عمده رشد و پيشرفت بشر ميداند.
«تويبي» معتقد است كه روزي تمدن شرق در اوج عزت بوده و به دلايلي به حضيض ذلت فرو افتاده است و روزي تمدن غرب خود را از حضيض ذلت بيرون كشيده است و به اوج عزت، مدرنيته و پيشرفت سوق داده است.
نخستين نتيجهاي كه از سخنان اين مورخ انگليسي ميتوان گرفت اين است كه ممكن است روزي فرا رسد كه تمدن شرق كه قروني است طعم ذلت و عقبماندگي را تجربه ميكند به خود آيد و جايش را با تمدن ديگر عوض كند. عدهاي رخداد انقلاب اسلامي در ايران را آغاز اين واژگوني و تغيير ميدانند و با انتساب آن به حكومت زمينهساز ظهور به روزي ميانديشند كه ديگر تمدن شرقي و به تعبيري اسلامي دنبالهرو نباشد و بلكه پيشرو و آيندهساز جهان است.
در دو بخش قبلي اين گزارش به منجي و مصلح موعود آخرالزمان در اديان و آئينهاي مختلف اعم از توحيدي چون يهوديت و مسيحيت و غير توحيدي چون بودايي و هندوئيسم پرداختيم بخش سوم و پاياني اين گزارش قصد دارد به انديشه ظهور و منجي نجاتبخش از ديدگاه اسلام و به ويژه آئين تشيع بپردازد.
بخش دوم اين گزارش را اينجا بخوانيد
منجي موعود در اسلام
مهدويت از جمله موضوعاتي است كه پيامبر(ص) و همه ائمه(ع) بر آن تأكيد كرده و هم در كتب تفسيري و روائي شيعه و اهل سنت بهطور وفور نقل شده و نزد فريقين به حد تواتر رسيده است كه از نظر كمي نزديك به شش هزار(1) روايت با مضامين مختلف نقل حديث شده كه هيچ موضوعي با اين وسعت و كميت وجود ندارد. اهل سنت در اينكه مهدي موعود از نسل پيامبر و از فرزندان حضرت زهرا(س) و اينكه زمين را پر از عدل و داد ميكند و عيسي مسيح از آسمان نازل شده و در پشت سر آن حضرت نماز ميخواند و مردم در آن عصر در رفاه زندگي ميكنند ترديدي ندارند البته اين به معناي نبود اختلاف ميان اين دو فرقه در زمينه مهدويت و مهدي موعود نيست.
مهدويت در نگاه اهل سنت
بعضي از پيروان اهل سنت معتقدند كه در آخرالزمان، شخصي به نام مهدي (عليه السلام)، از خاندان پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله) ظهور ميكند؛ اما اين مطلب را كه حضرت از كدام پدر و مادر و در چه زماني متولد ميشود، ذكر نميكنند يا به آن معتقد نيستند و ميگويند كه ولادت او هنوز معلوم نيست و در آخرالزمان متولد خواهد شد.
البته ميان اهل تسنن هستند كساني كه درباره حضرت مهدي (عليه السلام) اعتقادي همچون اعتقاد ما شيعيان دارند؛ يعني اعتقاد دارند كه مهدي موعود (عليه السلام) يازدهمين فرزند از خاندان علي بن ابيطالب و فاطمه زهرا (سلام الله عليها) است.
بين عالمان اهل تسنن، كساني تصريح كردهاند كه حضرت مهدي (عليه السلام) حيات دارد و حتي نام برخي از بزرگان خودشان را در زمره كساني ذكر كردهاند كه زمان غيبت، به حضور حضرت ولي عصر (عليه السلام) نايل آمدهاند. در كتابهاي فراواني از اهل تسنن، نام كساني برده شده است كه ادعا كردهاند به خدمت حضرت شرفياب شدهاند. (2)
منجي در آئين تشيع
اعتقاد به مهدويت آنهم با تعيين شخص خاص و با ذكر خصوصيات فردي جزء عقايد لاينفك شيعه اماميه است كه بزرگاني همچون مرحوم كليني در اصول كافي، شيخ صدوق در كمالالدين، شيخ مفيد در ارشاد، سيد مرتضي در الوجيره في الغيبه، شيخ طوسي در غيبت، نعماني در الغيبه و سيد بن طاووس در الملاحم و الفتن، محمد باقر مجلسي در بحارالانوار، شيخ حر عاملي در اثبات الهدي، ميرزا حسين نوري در نجمالثاقب، شيخ فضلالله نوري در الصحيفه المهدويه، شيخ مجتبي قزويني در بيان الفرقان، شهيد مطهري در قيام انقلاب مهدي از ديدگاه فلسفه و آيتالله مكارم شيرازي در مهدي انقلابي بزرگ و صدها كتاب ديگر كه ذكر نام آنها در اين مقال امكان ندارد بر آن صحه گذاردهاند.
از نظر شيعه، امامت جزء اصول دين است در حاليكه اهل سنت آن را از فروع دين ميدانند. آيتالله جوادي آملي در اينباره ميگويد: شيعه معتقد است كه تعيين امام بر عهده خدا و در زمره كارهاي الهي است و اين جزء اصول مذهب است و كسي ميتواند متصدي اين منصب شود كه از هر جهت معصوم باشد و در ايفاي وظيفه خود مرتكب خلاف، غفلت، سهو و نسيان نشود و اصلاً فكر گناه و تصميم آن در او خطور نكند يعني در فكر و انديشه از خطاء و اشتباه مصون و محفوظ باشد و اين همان مقام والاي عصمت است در حالي كه اهل سنت عصمت را براي امام شرط نميدانند و اساساً چيزي بعنوان امامت الهي قائل نيستند آنها عرش امامت را به فرش خلافت تنزل دادهاند، آنچه كه ما امام و امامت ميناميم آنان تعبير به خليفه و خلافت مردمي ميكنند لذا او را مانند ساير رهبران عادي ميدانند كه با انتخاب مردم رسميت پيدا ميكنند و هيچ نيازي به نصب و تعيين الهي نيست لذا امامت و تعيين رهبر را كاري مردمي و جزء فروع دين ميدانند.(3)
مهدي(عج) شيعيان كيست؟
در سال 255 (ه.ق) در سپيده دم روز جمعه، پانزدهم ماه شعبان در شهر سامرا پايتخت عباسيان، دوازدهمين اختر آسمان امامت و ولايت حضرت حجتبن الحسن المهدي (عج ) در خانه امام حسن عسگري ديده به جهان گشود. نامش، نام پيامبر كنيهاش، كنيه ايشان- ابوالقاسم - مادرش نرجس و نام پدر بزرگوارش امام حسن عسگري (ع) است.
شبهه درباره نرجس خاتون، مادر بزرگوار امام مهدي(عج)
بر اساس اعتقاد ما شيعيان امام مهدي(عج) محصول ازدواج حضرت امام حسن عسگري(ع) و زني به نام نرجس خاتون نوه قيصر روم است كه بر اثر رخداد جنگي ميان روم و مسلمانان به عنوان برده به دست مسلمانان ميافتد. در گزارشاتي به نقل از«بشر بن سليمان نخّاس» از شيعيان امام هادي و امام عسكري(ع) به اين مضمون آمده است كه قيصر روم قصد داشت نرجس را به ازدواج پسر عمويش درآورد اما به خواست خداوند اين مراسم به هم ميخورد و ايشان در خواب مژدهاي مبارك مييابد كه در جنگ روميان و مسلمانان به كيفيتي كه در خواب به او گفته ميشود شركت كند و او چنين ميكند تا در نهايت به دست مسلمانان ميافتد و بنابر نامه معروف امام هادي(ع) به بشر به عنوان برده از مسلمانان خريداري ميشود و امام هادي(ع) اين بانوي بزرگوار را به عقد امام حسن عسگري(ع) در ميآورند.
اين موضوع شبهاتي را ايجاد كرده است؛ عدهاي درباره خوابي كه حضرت نرجس خاتون ديده است و حجت خواب ايجاد تشكيك كردهاند و عدهاي نيز وقوع جنگ ميان مسلمانان و روميان در آن مقطع را زير سئوال ميبرند كه البته از سوي علماي شيعه بيپاسخ نمانده است. مرحوم آيتالله ميلاني (م.1395ق.) در اين زمينه ميگويد: برخي از دشمنان اهلبيت(ع) در اين مسائل ابراز ترديد ميكنند و ميگويند: در ايام ولادت حضرت بقيةالله(ع) در ميان مسلمانان و مشركان جنگي روي نداده است. سپس سبب تشكيك و ترديد آنان را دو چيز بيان ميكند:
1. بيخبري آنان از تاريخ
2. دشمني آنان با حق و حقيقت.
آنگاه فرازي از تاريخ كامل ابن اثير را يادآور ميشود كه براساس آن در سال 251ق. جنگ سختي بين سپاه اسلام و اردوي شرك در بلاد بيزانس درگرفته و مشركان كشتههاي فراواني بر جاي گذاشتهاند و تعداد زيادي از آنها به اسارت رفتهاند سپس نتيجه ميگيرد كه بر طبق گزارش «بشر بن سليمان» حضرت نرجس خاتون دختر يشوعا در عهد امام هادي(ع) اسير شده است و ميدانيم كه حضرت هادي(ع) به سال 254 ق. به شهادت رسيدهاند، پس ميان گزارش بشر بن سليمان و حادثهاي كه از ابناثير نقل شد دقيقاً هماهنگي زماني موجود است.(4)
درباره رويا و خواب هم تنها ميتوان يادآور شد كه رؤياهاي نرجس خاتون(س) يقيناً رؤياي صادقه، بلكه در حد مكاشفه بود و در قرآن كريم رؤياي حضرت ابراهيم خليلالرحمان، رؤياي حضرت يوسف، رؤياي عزيز مصر و رؤياي دو زنداني ديگر كه با يوسف در زندان بودند، آمده است.(5)( علاقهمندان براي كسب اطلاعات بيشتر درباره رويا و خواب ميتوانند به كتاب دارالسلام علامه محدث نوري مراجعه كنند.)
غيبت صغري
طبق نقل تاريخ حضرت مهدي(عج) در سال 255 ه. قمري در سامرا متولد ميشوند و با تولد او جهان نيز تولدي دوباره به خود ميگيرد، تولدي كه آغازگر نقطه عطفي در تاريخ بشريت است. از تولد امام مهدي و حضور پربركتشان چندي و به نقل تاريخ 5 سالي بيشتر نميگذرد كه كينهتوزي دشمنان و غفلت مردمان و با تقدير خداوند دوران غيبت صغري آغاز ميشود.
غيبت صغري از امامت حجت بن الحسن(ع)، از زمان كشته شدن پدرش امام حسن عسكري در سال ۲۶۰ ه.ق آغاز شد و تا سال ۳۲۹ ه.ق. به طول انجاميده است. در اين مدت چهار نفر نائب خاص امام زمان بودهاند و شيعيان از طريق آنها با امام در ارتباط بوده و مسائل خود را طرح ميكردهاند. اين چهار نفر عبارتاند از: عثمان بن سعيد، محمد بن عثمان، حسين بن روح و علي بن محمد سمري. وكالت اين افراد عام و مطلق بودهاست. البته در اين دوران در موارد خاص و در شهرهاي مختلف افراد ديگري نيز بودهاند كه وكالت امام را بر عهده داشتهاند كه برخي معتقدند اين وكالت بدون واسطهٔ نواب خاص بودهاست از جملهٔ اين افراد احمد بن حمزة بن اليسع، محمد بن ابراهيم بن مهزيار، محمد بن صالح و ابو محمد وجنائي را ميتوان نام برد. دوران غيبت صغري با پايان عمر علي بن محمد سمري به اتمام رسيد و پس از آن دوران غيبت كبري آغاز شد كه تاكنون ادامه دارد. او چند روز قبل از وفاتش نامهاي از امام زمان را به اين مضمون براي مردم خواند:
بسم الله الرحمن الرحيم
اي علي بن محمد سمري! خداوند در سوگ فقدان تو پاداشي بزرگ به برادرانت عطا كند. تو تا شش روز ديگر از دنيا خواهي رفت. كارهايت را مرتب كن و هيچ كس را به جانشيني خود مگمار. دوران غيبت كامل فرا رسيدهاست و من جز با اجازه خداوند متعال ظهور نخواهم كرد و ظهور من پس از گذشت مدتي طولاني و قساوت دلها و پر شدن زمين از ستم خواهد بود. افرادي نزد شيعيان من مدّعي مشاهده من (ارتباط با من به عنوان نايب خاص) خواهند شد. آگاه باشيد كه هر كس پيش از خروج سفياني و صيحه آسماني چنين ادعايي كند، دروغگو و افترازننده است و هيچ حركت و نيرويي جز به خداوند عظيم نيست. ( اعيان الشيعة، الغيبة طوسي، اصول كافي، اعلام الوري و بحار الانوار)
دلايل غيبت
بر طبق روايات منقول از معصومان(ع) حفظ جان امام، آزمون الهي، رهايي از بيعت ستمگران و ستمپيشه بودن انسانها چهار دليل عمده غيبت امام زمان(ع) عنوان شده است كه براي نمونه ميتوان به حديثي از امام ششم(ع) اشاره كرد كه فرمودهاند:«اِنَّ للْقائِمِ غَيبَةً قَبْلَ اَنْ يقُومَ اِنَّهُ يخافُ (وَاَوْمَأَ اِلي بَطْنِهِ يعني القَتْلَ)؛ همانا براي قائم قبل از آنكه قيام فرمايد غيبتي است؛ چرا كه در هراس است. ( ابوجعفر محمد بن يعقوب كليني، الكافي)
امام زمان در دوران غيبت چه ميكنند و كجايند؟
وضعيت زندگي امام عصر در زمان غيبت چه گونه است؟ آيا چنان كه بسياري تصور ميكنند او جايي دور از ديگر انسانها يا در مكاني خوش آب و هوا و بدون داشتن هيچ دغدغه و بدون احساس كردن ناملايمات روزگار زندگي ميكند؟ يا او نيز از تنهايي رنج ميبرد، دوران اضطراري دارد و او هم انتظار ميكشد و در غربت به سر ميبرد؟ آيا سخن گفتن از غربت امام زمان و خوف او و انتظار او و اضطراب او و استضعاف او نشانه ضعف و كوچك كردن يا از ارزش او كاستن است؟ هرگز چنين نيست. زيرا قاعده و رسم اين دنيا چنين است كه هر چه بزرگتر باشي و هر چه به خداوند نزديكتر، بيشتر رنج و درد نصيبت خواهد كرد و هرچه وسيعتر باشي، بر تو تنگتر خواهد شد.
نويسنده كتاب« 12 قرن غربت» در اين باره مينويسد: «...مبادا سخن گفتن از غربت آخرين حجت الهي و بازمانده همه انبيا و اولياي خداوند، عظمت آن عزيز را در اذهان خوانندگان تحتالشعاع قرار دهد. همواره بايد متوجه اين معنا باشيم كه در اين عصر و زمانه حضرت مهدي، صاحب دين خداست. قرآن به سوي ايشان هدايت ميكند و مقام تأويل و تبيين و تفسير واقعي قرآن نيز انحصاراً به ايشان تعلق دارد. اوست كه حلال خدا را حلال و حرام خدا را حرام مي كند...»
دكتر محمود احمدينژاد، رئيس جمهوري كشورمان نيز در مراسم افتتاحيه چهارمين همايش بينالمللي دكترين مهدويت با طرح سئوالي درباره نقش امام زمان در دوران غيبت ميگويد: دو پرسش بزرگ براي بشر امروز مطرح است كه امام عصر (ع) در دوران غيبت چه نقشي دارد و تا چه زمان بايد منتظر او بود كه پاسخ آن روشن است؛ امام و خليفه الهي امروز ظاهر نيست اما حاضر است و از سوي خداوند متعال، جامعه بشري را مديريت ميكند، همانطور كه حضرت موسي (ع)، حضرت عيسي (ع) و حضرت محمد (ص) براي مديريت جهان عمل و بشر را به سوي تكامل هدايت كردند، امام زمان (ع) نيز به عنوان انسان كامل اين وظيفه را برعهده دارند .
رئيس جمهور افزوده است: خداوند انسان كامل را واسطه فيض خود قرار داده است يعني هر چه خير زيبايي و خوبي است از طريق آنان به بشر ميدهد؛ اصل حيات، روزي، علم، ايمان و پاكي در جهان، همه و همه به واسطه وجود امام زمان (عج) در جهان است. اين كه ميبينيم بشر از دوران تحجر و قبيلهگرايي و تعصبات كور به شرايط امروزي رسيده، حاصل مديريت جامعه بشري به دست انسانهاي الهي است.
وظايف منتظران
بر اساس روايات متعدد انتظار فرج از بزرگترين اعمال شمرده شده است. انتظاري كه پويا، حركتآفرين و عدالتگستر است. مقام معظم رهبري درباره «انتظار» ميگويند: انتظار به معناى اشتياق انسان براى دسترسى به وضعى برتر و بالاتر است و اين حالتى است كه بشر هميشه بايد در خود حفظ كند و پيوسته در حال انتظار فرج الهى باشد.(روزنامه كيهان سال 75)
ايشان در جاي ديگري ميفرمايند: انتظار منتظران مهدي موعود در درجه اول، انتظار استقرار عدالت است. درد بزرگ بشريت، امروز همين مسئله فقدان عدالت است. هميشه دستگاههاي ظلم و جور در سطح دنيا به شكلهاي مختلف بر مردم جفا كردهاند. بشريت را زير فشار قرار دادهاند و انسانها را از حقوق طبيعي خود محروم كردهاند؛ اما امروز اين معنا از هميشه تاريخ بيشتر است و رفع اين را انسان از ظهور مهدي موعود ميطلبد و انتظار ميبرد. مسئله، مسئله طلب عدالت است.(سخنراني نيمه شعبان سال 1381)
ايشان همچنين در سخنان خود فرمودهاند: «معناي انتظار فرج، نشستن و دل خوش كردن به مفهوم انتظار و يا زمان ظهور نيست بلكه انسان منتظر مانند يك سرباز مجاهد در راه استقرار عدالت و نزديك شدن به هدف والاي ظهور حركت و تلاش ميكند و با ايجاد و حفظ آمادگيهاي همه جانبه فردي و اجتماعي، زمينه را براي ظهور دست قدرتمند و ملكوتي امام عصر فراهم ميسازد.»(سخنرانينيمهشعبان امسال)
ظهور همانند غيبت در دو مرحله
از آيتالله مكارم شيرازي از مراجع تقليد منقول است كه همانطور كه براي حضرت مهدي(عج) يك غيبت صغري و يك غيبت كبرا است؛ يعني درست مانند آفتاب كه وقتي ميخواهد پنهان شود ابتدا قرص خورشيد پشت افق پنهان ميشود ولي هوا نيمه روشن است و كم كم اين روشنايي برچيده و تاريك ميشود براي ظهورش هم يك ظهور كبرا و يك ظهور صغرا است؛ مانند موقعي كه افتاب ميخواهد طلوع كند قرص خورشيد هنوز پيدا نشده اما هوا نيمه روشن است و بعد خورشيد ديده ميشود، مرحله غيبت ايشان در دو مرحله واقع شده است و ظهور ايشان هم صغري و هم ظهور كبرا دارد.
در ظهور صغري توجه مردم به امام زمان زياد ميشود و همه جا صحبت از ايشان است، جلسات امام زمان پرشور ميشود و بحثهاي امام زمان همه جا را ميگيرد، وضع طوري ميشود كه مردم تشنه و آماده ميشوند. ما تصور ميكنيم كه در اين عصر و زمان انشاء الله در بينالطلوعين ظهور آن حضرت قرار داريم.( فصلنامه علمي ــ تخصصي انتظار ويژه امام مهدي(عج)پائيز 81)
نشانههاي ظهور
احاديثي كه از نشانههاي ظهور مهدي سخن ميگويد، چه در كتب شيعه و چه سني، غالبا درباره دو موضوع بحث ميكند:
1. حوادث مستقل و جداگانهاي كه رخ خواهد داد.
2. وضع اجتماعي و سياسي و تكنولوژي (فناوري) كه جهان، پيش از ظهور دارد. به عبارت ديگر، وضع دنياي سياست و اجتماع و فناوري پيش از ظهور را براي ما ترسيم ميكند.
در مورد رويكرد دوم، هر كه درباره نشانههاي ظهور پژوهش كند، درمييابد كه جهان كنوني، از هر وقت ديگري، به زمان ظهور نزديكتر است.
از جنبه تكنولوژي، احاديث از جهاني سخن ميگويند كه در آن هواپيماهايي است كه مسافران را از كشوري به كشور ديگر ميبرند و ايستگاههاي راديويي به تعداد مردم دنيا وجود دارد كه ميتواند خبر را در آن واحد، براي تمامي دنيا پخش كند و تلفنهاي تصويري هست و هر كه در مشرق است، صداي برادرش را در مغرب ميشنود و چهره او را ميبيند و رايانههاي دستي وجود دارد كه داراي برنامههاي گوناگون است و دارندهاش را از همراه داشتن هزاران كتاب، بينياز ميكند.
از جنبه اجتماعي، احاديث از وضع اجتماعي سخن ميگويد كه زنان، لباس مد روز پوشيده يا برهنهاند كه گوياي كشف حجاب يا آرايشهاي جاهلانه است و انواع منكرات به ظهور ميرسد كه پيش از پيدايش، آدمي تصورش را نميكرد.
از جنبه سياسي، سخن از كشف معبد هيكل سليمان ميگويد كه لازمه برپايي دولت اسراييل در دل جهان عرب و اسلام است. نيز وجود جنبشهاي اسلامي در جوامع مسلمان كه تلاش دارد حكومت اسلامي برپا كند، اما بسياري از افراد مجاهد زنداني ميشوند. همچنين از تأسيس دولتي در مشرق سخن ميگويد كه زمينهساز دولت مهدي است. نيز اختلاف كارگزاران شيعي و چندگانگي سخنشان كه با بيعت با مهدي، وحدت كلمه پيدا ميكنند همچنين مهديان دروغيني ظاهر ميشوند. تمامي آنچه برشمرديم، در احاديث نشانههاي ظهور آمده است.(مهدي منتظر(ع) و پايان سير تاريخ ظهور، سامي بدري)
آسيبهاي مهدويت و مدعيان دروغين
به همان اندازه كه اشتياق بشر به ظهور منجي بيشتر ميشود كه خود ميتواند از علائم ظهور باشد ادعاي مدعيان دروغين هم در اين زمينه بيشتر ميشود و البته اين موضوع تنها به شيعيان و مسلمانان هم اختصاص ندارد بلكه در ساير اديان هم مسبوق به سابقه است از اين رو پرداختن به آسيبهاي انتظار ضروري است، موضوعي كه بزرگان علمي و سياسي كشور هم اين روزها با صراحت به آن پرداختند. مقام معظم رهبري در سخنان روز نيمه شعبان خود در اين باره با اشاره به لزوم هوشياري آحاد مردم در مقابل سودجويان و دكانداراني كه مفهوم انتظار را مايه فريب مردم قرار دادهاند فرمودند: ادعاي رؤيت، ارتباط، تشرف، دستور گرفتن از حضرت حجت و اقتداي به آن حضرت در نماز، ادعاهايي حقيقتاً شرم آور و پيرايههاي باطلي است كه ممكن است حقيقتِ روشن انتظار را در چشم و دل انسانهاي پاك نهاد، مشوب كند.
ايشان خاطرنشان كردند: البته ممكن است انسان سعادتمندي، اين ظرفيت را پيدا كند كه چشم دلش به نور جمال مبارك حضرت حجت روشن شود اما چنين كساني اهل ادعا و بازگو كردن اين مسائل نيستند همانگونه كه بزرگان و برجستگان نيز چنين ادعاهايي نكردهاند.
سيد عباس قائممقامي، رئيس مركز اسلامي هامبورگ هم در گفت و گو با تابناك(26 مرداد ماه) ظاهرگرايي، تمركز بر زمان ظهور و هدف كردن ديدار حضرت مهدي(عج) را سه آسيب عمده مهدويت برميشمارد و درباره عامل سوم ميگويد: اين هم از آن موضوعات حاشيهاي است كه متأسفانه، به موضوعي اصلي تبديل شده، در حالي كه اصالت و اولويتي حتي در رده اهداف سوم و چهارم هم ندارد. البته ديدار وجود مقدس امام زمان(عج) يك امتياز و شرف است اما اينكه اين مسئله به هدف تبديل بشود، موضوعيتي ندارد؛ يعني اگر كسي عمل انجام دهد با هدف اينكه به ديدار حضرت(عج) برسد، به همين ميزان از معيارهاي ديني دور شده است. در سلسله اهداف معيارهاي ديني ما ديدن فيزيكي معصوم چه جايگاهي دارد؟ همچنين آنهايي كه اهل اين مباحث هستند، ميدانند كه خيلي از موارد ديدن حضرت، ادعايي بيش نيست و حتي بسياري از نيكنفساني كه فكر ميكنند به حضور حضرت رسيدند، تصور آنهاست.
وي همچنين در پاسخ به اين سئوال كه آيا با ظهور فاصله زيادي نداريم؟ تصريح ميكند كه به نظر من، اصولا پرداختن به مسائلي از اين دست، مسائلي انحرافي است و داراي هيچ ارزشي نيست. اينكه فاصله زماني و تاريخي ما با عصر ظهور زياد است يا كم؟ و امام زمان(عج) چه زمان ظهور خواهند كرد؟! چه دردي را درمان ميكند و چه ارزش معرفتي يا عملي ميتواند داشته باشد؟ آنچه اهميت دارد، بررسي فاصله ميان خود و ميان جامعهاي است كه در آن زندگي ميكنيم با معيارها و ملكهاي جامعه ايدهآل عصر ظهور است و نتيجه اين بررسي هم بايد اين باشد كه به اقدام عملي براي كم كردن اين فاصله بينجامد.
به اميد ظهورش، گزارش از علي فرجزاده
/////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
پينوشتها:
* سايت اينترنتي پايگاه انديشه
(1) مقالهاي از «ناصر شكريان»، محقق و كارشناس ارشد علوم قرآني به نقل از ايكنا( شماره خبر281802)
(2) سايت اينترنتي موسسه جهاني سبطين(ع)
(3)مقالهاي از «ناصر شكريان»، محقق و كارشناس ارشد علوم قرآني به نقل از ايكنا( شماره خبر281802)
(4) قادتنا، ج7، ص211 و الكامل في التاريخ، ج7 ص162
(5)سورة صافات، آية 102ـ105 و سورة يوسف، آيههاي 4ـ5، 36ـ41 و 43ـ49.
دوشنبه 28 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 212]
-
گوناگون
پربازدیدترینها