واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: زن و شوهري كه هشت سال پيش مرد جواني را پس از كشتن در يك صندوقچه مخفي كرده بودند، توسط كارآگاهان پليس آگاهي در يكي از روستاهاي شمال كشور دستگير شدند.
به گزارش ایسنا، مرد جواني در 27خرداد ماه سال 81 به کلانتري 108 نواب مراجعه كرد و به مأموران گفت: برادرم از ساعت 24 بيست و يكم خردادماه سال 81 از منزل خارج شده و تاکنون مراجعه نكرده است.
با تشکيل پرونده مقدماتي و به دستور شعبه 1156 دادگاه عمومي و جزايي تهران در سال 1381 پرونده براي رسيدگي تخصصي در اختيار کارآگاهان اداره يازدهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
کارآگاهان اداره يازدهم در تحقيقات خود اطلاع پيدا کردند که فقداني به هويت «شهرام ـ ق» 27 ساله در 30 دقيقه بامداد براي ملاقات با فرد يا افرادي از منزل خارج شده و تاکنون به منزل مراجعه نكرده است.
کارآگاهان اداره يازدهم در ادامه تحقيقات اطلاع پيدا کردند که «شهرام» با يک خانم به هويت «مژگان» قرار ملاقات داشته اما خانواده فقداني از اين موضوع اعلام بياطلاعي کرده بودند.
كارآگاهان با انجام اقدامات پليسي و در حالي که هيچگونه رد يا نشاني مشخصي از اين خانم وجود نداشت، در ادامه اطلاع پيدا کردند که اين خانم پس از خارج شدن از تهران مدتي را در اصفهان سپري کرده و پس از مدت کوتاهي، اين شهر را به مقصد نامشخصي ترک کرده است.
به گزارش ايسنا، تحقيقات کارآگاهان اداره يازدهم مشخص كرد که «مژگان» از چند سال پيش به مصرف موادمخدر اعتياد پيدا کرده و به همين علت نيز مجبور به ترک محل کار خود در سال 75 شده است و با توجه به همزماني فقداني شهرام با ناپديد شدن «مژگان»، کارآگاهان اداره يازدهم تحقيقات خود را براي شناسايي مخفيگاه مژگان متمرکز کردند.
سرانجام پس از تحقيقات گسترده، کارآگاهان اطلاع پيدا کردند که «مژگان» به همراه همسرش در يکي از روستاهاي دور افتاده شمالي به عنوان سرايهدار مشغول بکار شده است در نتيجه ماموران با اخذ نيابت قضايي به اين روستا رفته و «مژگان ـ ك» 40ساله را دستگير كردند.
در ادامه با انجام هماهنگيهاي قضايي وي براي انجام تحقيقات به اداره يازدهم منتقل شد و «مژگان» پس از انتقال به اداره يازدهم به کارآگاهان گفت كه از چند سال پيش به واسطه اعتياد به مصرف موادمخدر با «شهرام» آشنا شده بودم و هر زمان که موادم به پايان ميرسيد به سراغ او ميرفتم و او نيز مواد را در اختيار من قرار ميداد تا اينکه همسرم متوجه اعتياد من به موادمخدر شد و من نيز مجبور شدم تا «شهرام» را به او معرفي کنم. همسرم، «شهرام» را مقصر اعتياد من ميدانست از من خواست تا به بهانه خريد مواد او را به داخل خانه بکشانم و من نيز همان کاري را انجام دادم.
وي در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان، مدعي شد : پس از آن که با شهرام قرار ملاقات گذاشتم، قرار بر آن شد تا او در ساعت 1 بامداد براي تحويل دادن مواد به خانه ما بيايد كه پس از آمدن «شهرام» به خانه، به بهانه تهيه پول از منزل خارج شدم و همسرم که در بيرون خانه بود به داخل رفت و وقتي که به خانه برگشتم «شهرام» را نديدم و وقتي که از همسرم پرسيدم که چه اتفاقي افتاده است، از پاسخ همسرم احتمال دادم که شهرام را کشته باشد.
به گزارش ايسنا، با توجه به اعترافات اوليه متهمه و احتمال وقوع قتل، به دستور گيوکي، رياست شعبه 1156 دادگاه عمومي و جزايي تهران، پرونده براي ادامه تحقيقات در اختيار کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
کارآگاهان اداره دهم در ادامه تحقيقات اين پرونده، اطلاع پيدا کردند که همسر متهمه به هويت «فرشاد ـ ف»42 ساله پس از دستگيري همسرش، به تهران متواري شده است؛ سرانجام با انجام تحقيقات و اطلاعات بدست آمده از مکانهاي تردد «فرشاد» او نيز در 16بهمن ماه امسال در محدوده ميدان راهآهن تهران شناسايي و دستگير شد.
اين متهم در اعترافات اوليه خود منکر هرگونه ارتکاب قتلي بود اما با توجه به اطلاعات موجود در پرونده و اظهارات صريح «مژگان» به ناچار لب به اعتراف گشود و ضمن معرفي همسرش به عنوان شريک جرم به کارآگاهان گفت كه پس از اطلاع از اعتياد همسرم و اين موضوع که شهرام مواد مورد نياز «مژگان» را در اختيار او قرار ميداده تصميم گرفتم تا از او انتقام بگيرم و براي همين «مژگان» را مجبور کردم تا با او تماس گرفته و به بهانه خريد مواد، او را به داخل خانه بکشاند.
اين متهم در ادامه اعترافات خود به کارآگاهان اداره دهم گفت: پس از ورود شهرام به داخل خانه هر دو نفرمان با او درگير شده و من و «مژگان»، هرکدام جداگانه چند ضربه به سينه و گردن او زده و او را به اتفاق به قتل رسانديم؛ مدت چند سال جسد را در داخل صندوقچهاي در زيرزمين منزل محل سکونتمان در خيابان خوش دفن کرده بوديم اما چون صاحبخانه قصد تخريب و نوسازي خانهاش را داشت در نهايت در زمان تخليه منزل، جسد را از نيز از زير خاک بيرون آورده و پس از بردن به استان اصفهان، بقاياي باقيمانده جسد را نيز معدوم کرديم و پس از مدت کوتاهي تصميم گرفتيم تا از اصفهان به روستايي دور افتاده در شمال کشور برويم تا پليس موفق به دستگيري ما نشود.
در ادامه «مژگان» نيز که در ابتدا ادعا کرده بود هيچگونه دخالتي در ناپديد شدن شهرام ندارد، پس از مواجهشدن با اعترافات صريح همسرش به ناچار لب به اعتراف گشود و به کارآگاهان گفت: با چاقويي که در حين درگيري شهرام با همسرم از او گرفته بودم، چند ضربه به کمر و سينه شهرام وارد کردم.
سرهنگ کارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ با اعلام اين خبر گفت: با توجه به اعترافات صريح متهمان، پرونده براي سير مراحل قانوني در اختيار مقام قضايي قرار گرفته و تحقيقات تکميلي براي بررسي صحت اظهارات متهمان و ديگر مراحل قانوني در دستور کارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 167]