واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: خدا در جاده هاي تنهاي بي انتها نيست
به دنبالش نگرد
خدا در نگاه منتظر کسي است که به دنبال خبري از توست
خدا در قلبي است که براي تو مي تپد
خدا در لبخندي است که با نگاه مهربان تو جاني دوباره مي گيرد
خدا آن جاست
در جمع عزيزترين هايت
خدا در دستي است که به ياري مي گيري
در قلبي است که شاد مي کني
در لبخندي است که به لب مي نشاني
خدا در بتکده و مسجد نيست
گشتنت زمان را هدر مي دهد
خدا در عطر خوش نان است
خدا در جشن و سروري است که به پا مي کني
خدا را در کوچه پس کوچه هاي درويشي و دور از انسان ها جست و جو مکن
خدا آن جا نيست
او جايي است که همه شادند
و جايي است که قلب شکسته اي نمانده
در نگاه پرافتخار مادري است به فرزندش
در نگاه عاشقانه زني است به همسرش
بايد از فرصت هاي کوتاه زندگي جاودانگي را جست
زندگي چالشي بزرگ است
مخاطره اي عظيم
فرصت يکه و يکتاي زندگي را
نبايد صرف چيزهاي کم بها کرد
چيزهاي اندک که مرگ آن ها را از ما مي گيرد
زندگي را بايد صرف اموري کرد که مرگ نمي تواند آن ها را از ما بگيرد
زندگي کاروان سرايي است که شب هنگام در آن اتراق مي کنيم
و سپيده دمان از آن بيرون مي رويم
فقط چيزهايي اهميت دارند
چيزهايي که وقت کوچ ما از خانه بدن با ما همراه باشند
همچون معرفت بر الله و به خود آيي
دنيا چيزي نيست که آن را واگذاريم
دنيا چيزي است که بايد آن را برداريم و با خود همراه کنيم
سالکان حقيقي مي دانند که همه آن زندگي باشکوه هديه اي از طرف خداوند و بهره خود را از دنيا فراموش نمي کنند
کساني که از دنيا روي برمي گردانند
نگاهي تيره و يأس آلود دارند
آن ها دشمن زندگي و شادماني اند
خداوند زندگي را به ما نبخشيده است تا از آن روي برگردانيم
سرانجام خداوند از من و تو خواهد پرسيد: آيا «زندگي» را «زندگي کرده اي»؟
عالي بود...نميدونم چرا بعضي وقتا اين چيزا يادمون ميره.......
سلام چه متن زیبایی بود واقعا دستت درد نکنه من که خیلی خیلی خوشم اومد .
گفتي كه خدا در بيابان نيست... خدا در تنهايي هم نيست ... خدا در شعر هم نيست
عزيز خدا تنهاست و مطرود شده بشريت است...
fatemejoon نوشته است:گفتي كه خدا در بيابان نيست... خدا در تنهايي هم نيست ... خدا در شعر هم نيست
عزيز خدا تنهاست و مطرود شده بشريت است...
فاطمه جونم،پسته شما باعث شد که من چند بار دیگه این متن رو بخونم.
خدمت شما عرض شود که،این متن از من نیست.بنابر این تعصبی روش ندارم.این متن امیل یکی از دوستای عزیزم بود که برام فرستاده بود.و برای من شخصاً خیلی زیبا بود گفتم که با دوستای گلم هم شریک بشم.
برداشته من از این مطلب این بود که رضایت خدا در چیزایی مثل خوشحال کردن مردم خدمت به خلق و اخلاق خوب داشتن در خانواده و اطرافیان و از اینجور چیزاست،نه اینکه آدم تنهائی و راهبگی رو پیشه کنه و خودشو از خلق خدا سوا کنه و فکر کنه که فقط خدا در مسجدو اینجور جاست.
به نظر من این اصلا استقفرلله هیچ rabty به دو تا بودن یا جسمیت یا بشریت خدا نداره،و بر عکس از عظمت خدا و محدود نکردن خدا به شخص ya jaye خاصی تاکید داره.
البته این برداشته من بود.و در ضمن بگم که من تعصبی روی این مطلب ندرiم و متاسفانه سوiد فارسیم هم تا اوایل کلاس سوم راهنمایی هستش.شاید من درست برداشت نکردم!!!!!!!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 258]