واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: كتاب انديشه - پلوراليسم اسلامي
كتاب انديشه - پلوراليسم اسلامي
بينظير بوتو / ترجمه: آرش عزيزي:قرآن مشخصا كساني را تقديس ميكند كه به يك خداي حقيقي اعتقاد دارند و نيك و پرهيزگار زندگي ميكنند. قرآن نميگويد اسلام تنها راه رستگاري است. هيچ انساني نميتواند لطف الهي را به هيچ شكلي محدود كند. اينگونه است كه ما روي زمين نميتوانيم بين مذاهب تفاوت قائل شويم. مثالهايي از قرآن: «دري كه خدا از رحمت به روي مردم بگشايد هيچ كس نتواند بست و آن در كه او ببندد هيچ كس جز او نتواند گشود، و اوست خداي بيهمتاي با حكمت و اقتدار» (سوره فاطر، آيه 2) «فرشتگاني كه عرش را بر دوش گرفته و آنان كه پيرامون عرشند به تسبيح و ستايش حق مشغولند، هم خود به خدا ايمان دارند و هم براي اهل ايمان از خدا آمرزش و مغفرت ميطلبند كه اي پروردگاري كه علم و رحمت بيمنتهايت همه اهل عالم را فرا گرفته است، گناه آنان كه توبه كردند و راه تو را پيمودند ببخش و آنان را از عذاب دوزخ محفوظ دار.» (سوره غافر، آيه 7) «آيا آنها بايد فضل و رحمت خداي تو را تقسيم كنند؟در صورتي كه ما خود معاش و روزي آنها را در حيات دنيا تقسيم كردهايم و بعضي را بر بعضي به درجاتي برتري دادهايم تا بعضي از مردم بعضي ديگر را مسخر خدمت كنند، و رحمت خدا از آنچه جمع ميكنند بسي بهتر است» (سوره الزخرف، آيه 32). به باور اسلام مردم بايد در مذهب حق انتخاب داشته باشند و هيچ مذهبي نبايد بر آنها تحميل شود. آزادي مذهبي به مردم اجازه ميدهد آزادانه اسلام يا هر مذهبي را به عنوان مذهب انتخابي خود بپذيرند. قرآن ميگويد: «كار دين به اجبار نيست...» (سوره بقره، آيه 256). در واقع عمل به مذهب تحت اجبار يا گرويدن اجباري عليه آموزههاي قرآن است (در نتيجه گرويدن اجباري مسلمانان توسط بردهداران مسيحي در اسلام مجاز نميبود و همچنين گرويدن اجباري يهوديهاي سفاردي توسط مسيحيان در تفتيش عقايد اسپانيا).
آموزههاي اسلامي، از طريق قرآن كريم، اصل تكثرگرايي را تشويق ميكنند. قرآن بر همزيستي با ديگران تاكيد ميكند. اين خداست كه عالم را به هزار قبيله و ملت آفريده. همه مخلوق خدايند و به گفته قرآن هر مرد و زن نزد خدا يكسان آفريده شده است. اين برابري، فارغ از نژاد و مذهب است كه خبر از تكثرگرايي و مدارا در قلب اسلام ميدهد: « و اگر خدا ميخواست همه شما را يك امت ميگردانيد، و ليكن (اين نكرد) تا شما را به احكامي كه در كتاب خود به شما فرستاد بيازمايد. پس به كارهاي نيك سبقتگيريد...» (سوره مائده، آيه 48).
انسانها از يك روح آفريده شدهاند و مسووليت اخلاقي مشتركي نسبت به همديگر دارند (آدم و حوا از يك روح آفريده شدند و ما همه فرزندان آنها هستيم): «اي مردم، بترسيد از پروردگار خود، آن خدايي كه همه شما را از يك تن بيافريد و هم از آن، جفت او را خلق كرد و از آن دو تن خلقي بسيار در اطراف عالم از مرد و زن پراكند...» (سوره نسا، آيه 1).
يكي از مهمترين پيامهاي قرآن اين است كه هيچ اجباري در شيوه زندگي ما نيست. اين اساس مدارا در رفتار انساني است. تمام رهبران بزرگ مسلمان به غيرمسلمانها احترام ميگذاشتند و بر پايه باور مذهبي خود هيچ فردي را مجبور به پذيرش اسلام نميكردند و نميكشتند. اصلِ «پس اينك دين شما براي شما باشد و دين من هم براي من» بخشي از آن چيزي است كه ما اكنون «حق آزادي مذهبي» ميناميم. اين آموزه با ممنوع كردن اجبار محتوايي براي باور اسلام به آزادي بيان فراهم ميكند و بنيان بحث و جدل را پي ميافكند كه از ضروريات جامعهاي دموكراتيك هستند.
سابقه تاريخي جوامع مختلف مذهبي كه تحت حكومت مسلمانان به صلح و صفا زندگي ميكردند به اولين جامعه مسلمانان به رهبري رسولالله باز ميگردد. در سال 622 پس از ميلاد پيامبر از مكه به مدينه مهاجرت كرد و در آنجا اولين دولت اسلامي را بنيان نهاد. او اين دولت را بر اساس قراردادي بين سه جمع بنا گذاشت: مهاجرين، انصار و يهوديان. افراد با مذاهب مختلفي در اين جامعه زندگي ميكردند اما اين قرارداد اوليه دولت فدرالي سادهاي برقرار ميكند و به هر سه اين جمعها حقوق مساوي اعطا ميكند. در واقع شگفتي اسلام، در بين سه مذهب بزرگ تكخدايي، اين است كه اين دين پيغام مذاهب قبلي را كه به موسي و مسيح نازل شده، از آن خود ميداند. در واقع «اسلام»يعني «تسليم پيش يك و تنها خدا». «مسلمان» يعني «كسي كه نزد يك و تنها خدا تسليم ميشود.» مسيحيها و يهوديها هم به يك خدا باور دارند. اينگونه بود كه وقتي امپراتوري بريتانيا در اوج بود و خورشيد هرگز در آن غروب نميكرد، بريتانيا تصميم گرفت مسلمانان را «محمديان» بخواند، يعني پيروان پيامبر محمد. اين كار را انجام دادند تا «محمديان» را از پيروان مسيح و موسي (كه به علت پرستيدن يك خدا ميتوانستند «مسلمان» ناميده شوند) تمييز دهند. مسيحيان و يهوديان با خواندن قرآن ميتوانند بازتابي از آموزههاي مذهبي خود را در بعضي قطعات آن ببينند. جوامع عظيمِ هر سه مذهب تكخدايي بزرگ بايد مشوق مدارا بين يكديگر باشند.
«و ابراهيم و يعقوب بدين گونه به فرزندان خود سفارش و توصيه نمودند كهاي فرزندان من، خدا براي شما آيين پاك برگزيد، پس (پيروي كنيد و) تا گاه جان سپردن الا تسليم رضاي خدا نباشيد» (سوره بقره، آيه 132).
«شما كي و كجا حاضر بوديد هنگامي كه مرگ يعقوب در رسيد و به فرزندان خود گفت كه شما پس از مرگ من كه را ميپرستيد؟گفتند: خداي تو را و خداي پدران تو ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را كه معبود يگانه است و ما مطيع فرمان اوييم» (سوره بقره، آيه 133). «به حقيقت خدا آدم و نوح و خاندان ابراهيم و خاندان عمران را بر جهانيان برگزيد» (سوره آل عمران، آيه 33).
«بگو: اي اهل كتاب، بياييد از آن كلمه حق كه ميان ما و شما يكسان است پيروي كنيم كه به جز خداي يكتا را نپرستيم، و چيزي را با او شريك قرار ندهيم، و برخي برخي را به جاي خدا به ربوبيت تعظيم نكنيم. پس اگر از حق روي گردانند بگوييد: شما گواه باشيد كه ما تسليم فرمان خداونديم» (سوره آل عمران، آيه 64).
«بگوييد كه ما ايمان به خدا آوردهايم و به آن كتابي كه بر پيغمبر ما فرستادند و به آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندان او نازل شده و به آنچه به موسي و عيسي داده شده و هم به آنچه به پيغمبران از جانب خدا داده شده، به همه عقيدهمنديم و ميان هيچ يك از آنان فرق نگذاريم و تسليم فرمان او هستيم» (بوتو به اشتباه منبع اين آيه را آيه 65 از سوره آل عمران عنوان كرده كه منبع درست آيه 136 از سوره بقره است ـ م).
«بگو: محققا مرا خدايم به راه راست هدايت كرده، به ديني استوار، همان آيين پاك ابراهيم كه وجودش از لوث شرك و عقايد باطل مشركين منزه بود» (سوره انعام، آيه 161).
«و ياد كن در كتاب خود شرح حال ابراهيم را كه او شخص بسيار راستگو و پيغمبري بزرگ بود». (سوره مريم، آيه 41).
آنچه خوانديد بخشي از آخرين كتاب بينظير بوتو، سياستمدار فقيد پاكستاني با عنوان «آشتي: اسلام، دموكراسي و غرب» است كه در روزهاي زوج هفته در صفحه كتاب انديشه كارگزاران منتشر ميشود. ترجمههاي قرآن اين بخش از الهي قمشهاي است.
يکشنبه 27 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 173]