واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: روستای تاریخی ابیانه
ابیانه روستایی در ۴۰ کیلومتری شمال غربی نطنز، در دامنه کوه کرکس است. این روستا به اعتبار معماری بومی و بناهای تاریخی پرتنوعش از روستاهای استثنایی ایران است. ابیانه نقطهای خوش منظره و خوش آب و هوا و دارای موقعیت طبیعی مساعدی است.
در دورهٔ صفویه هنگامی که شاهان صفوی برای ییلاق به نطنز میرفتند بسیاری از نزدیکان آنها و درباریان ترجیح میدادند در ابیانه اقامت کنند.[نیازمند منبع]
شمار خانه های ابیانه در سرشماری سال ۱۳۶۱ برابر با ۵۰۰ واحد برآورد شده؛ این خانه ها تماماً بر روی دامنه پرشیبی در شمال رودخانه برزرود بنا شده است به صورتی که پشت بام مسطح خانه های پایین دست، حیاط خانه های بالادست را به وجود آورده است و هیچ دیواری هم آنها را محصور نمیسازد. در نتیجه، ابیانه در وهلهٔ اول روستایی چند طبقه به نظر میآید که در بعضی موارد تا چهار طبقهٔ آن را می توان مشاهده کرد. اتاقهای ابیانه به پنجرههای چوبی ارسی مانند مجهزند و اغلب دارای ایوانها و طارمیهای چوبی پیش آمدهٔ مشرف بر کوچه های تنگ و تاریکاند که خود به صورت مناظر جالبی درآمدهاند. نمای خارجی دیوارهای خانه های ابیانه با خاک سرخی که معدن آن در مجاورت روستاست پوشیده شده است. از آنجا که در دامنه های شیبدار ابیانه فضای کافی برای ساختن خانه های موردنیاز وجود ندارد در این روستا چنین رسم شده است که هر خانواده انبار غار مانندی در تپههای یک کیلومتری روستا، در کنار جاده و نرسیده به ابیانه ایجاد نماید. این غارها که در دل تپه ها حفر شدهاند و از بیرون تنها درهای کوتاه و محقر آن نمودار است برای نگهداری دامها و نیز آذوقهٔ زمستانی و اشیای غیرضروری مورد استفاده قرار میگیرد.
زندگی مردم ابیانه کشاورزی و باغداری و دامداری است که با روشهای سنتی اداره میشود. بیشتر زنان در امور اقتصادی با مردان همکاری دارند. ابیانه دارای هفت رشته قنات است که برای آبیاری مزارع و باغات مورد استفاده قرار میگیرد. گندم، جو، سیب زمینی و انواع میوه به خصوص سیب، آلو، گلابی، زردآلو، بادام و گردو در ابیانه به دست میآید.
در سالهای اخیر قالیبافی در ابیانه رواج پیدا کرده و نزدیک به ۳۰ کارگاه قالیبافی در آنجا دایر شده است. در گذشته گیوه بافی از جمله مشغله های پردرآمد زنهای ابیانه بوده است که امروزه تا حدی متروک شده است.
مردم ابیانه به سبب کوهستانی بودن منطقه و دور بودن محل آنها از مراکز پر جمعیت و راههای ارتباطی، قرنها در انزوا زیسته و در نتیجه بسیاری از آداب و رسوم قومی و سنتی و از جمله زبان و لهجهٔ قدیم خود را حفظ کرده اند. زبان مردم ابیانه فارسی با لهجهٔ خاص ابیانه ای است که با لهجه های متداول در جاهای دیگر تفاوت اساسی دارد. لباس سنتی آنها، هنوز هم میان آنها رواج دارد و در حفظ آن تاکید و تعصب از خود نشان میدهند، در مردان شلوار گشاد و درازی از پارچهٔ سیاه(شبيه شلوارمردان بختياري) و در زنها پیراهن بلندی از پارچه های گلدار و رنگارنگ است. علاوه بر این، زنهای ابیانه معمولاً چارقدهای سفیدرنگی بر سر دارند.
قدیمترین اثر تاریخی ابیانه آتشکدهای است که مانند دیگر بناهای ده در سراشیبی قرار گرفته است. آتشکده ابیانه را نمونهای ازمعابد زردشتی دانستهاند که در جوامع کوهستانی ساخته میشد. اثر تاریخی دیگر این روستا مسجد جامع آن و قدیمترین اثر تاریخی این مسجد منبر چوبی منبتکاری آن است که در سال ۴۶۶ هجری قمری ساخته شده است. مسجد قدیمی دیگر ابیانه مسجد برزله است که دارای فضای دلبازی است و روی لنگه در شرقی آن سال ۷۰۱ هـ. ق. نوشته شده است که مربوط به دورهٔ ایلخانان است. مسجد تاریخی دیگر ابیانه مسجد حاجتگاه است که کنار صخرهای در کوهستان بنا شده و بر در ورودی شبستان آن تاریخ ۹۵۲هـ. ق. مشاهده میشود. روستای ابیانه دارای دو زیارتگاه است: یکی مرقد شاهزاده عیسی و شاهزاده یحیی در جنوب روستا که به گفته اهالی فرزندان امام موسی کاظم بودهاند؛ و زیارتگاه دیگر ابیانه قدمگاه نامیده میشود. از جمله جاها و اماکن دیدنی دیگر ابیانه میتوان از خانه غلام نادرشاه و خانه نایب حسین کاشی نام برد.
پيوست ها:
abyaneh00.jpg [ 61.26 KiB | بازديد 547 بار ]
ابیانه
روستای ابیانه که امروز به یکی از محبوبترین نقاط توریستی ایران تبدیل شده است و معمولاً مجموعه عکسی از ایران بدون تصاویری از دیوارهای مشهور سرخ رنگ و زنان محلی پوش آن کامل نیست ، پیشینهای بسیار کهنتر از آنچه تصور میکنیم دارد .
ابیانه روستایی است باستانی که زندگی در سراسر آن جریان دارد و همین جاری بودن زندگی موجب میشود که توجه گردشگران بیشتر به آنچه در مقابل چشمانشان قرار دارد جلب شود و متوجه قدمت فراوان این بناهای به ظاهر روستایی و در باطن تاریخی ، نشوند .
ابیانه در مسیر کاشان به نطنز در انتهای جادهای قرار دارد که برای رسیدن به این روستا و روستاهای دیگری چون هنجن ، یارند ، کنجان ، برز و طره ایجاد شده است . ابیانه ، در انتهای این مسیر و در دامنه کوه کرکس واقع شده است و به خاطر موقعیت خاص جغرافیایی و دور از دسترس بودن ، همچنان بکر و دست نخورده باقی مانده است .
برای کسی که با شنیدن وصف ابیانه و به شوق دیدن منظرهای چون ماسوله به اینجا آمده باشد ، اولین دیدار چندان غیرمنتظره و مبهوت کننده نیست و در نگاه اول نمیتوان تفاوتی میان این دهکده بنبست با سایر روستاهای دورافتاده یافت .
فضا در وهله اول دلگیر و خاموش به نظر میرسد اما تنها چند قدم در دل روستا کافی است که هر بینندهای را سر شوق بیاورد ، بناهای این مجموعه تاریخی از زمان ساسانیان تا اواخر دوره قاجاریه شکوه خود را حفظ کردهاند و سرخی دیوارها ناگهان جذابیت و گیرایی خاصی پیدا میکند .
این خاک سرخ که در قسمتهای شمال و شمالغربی ابیانه موجود است ، خاصیت ویژهای دارد که هرچه بیشتر باران بخورد ، محکمتر میشود . این ویژگی در وجود اهالی صبور و مقاوم این روستا نیز به ودیعه گذارده شده است و این مردم سالیان متمادی در مقابل هجوم حوادث تاریخی و بلایای طبیعی ایستادگی کرده و با عشق به آداب و رسوم و معماری سرزمین خود ، به حفظ و نگهداری از بناهای تاریخی ابیانه پرداختهاند و سبک معماری روستا را در تمام تعمیرات با دقت حفظ شده است .
با قدم زدن در کوچههای دهکده ، متوجه همسانی خانهها ، پنجرههای مشبک و دربهای چوبی میشویم که اغلب دارای دو کوبه هستند . کوبهای با صدای رسا و بم مخصوص مردان و دیگری با صدایی ظریفتر و کوتاهتر برای زنان ، که به صاحبخانه اطلاع میدهند مراجع زن است یا مرد .
بعضی از دربها دارای نقش و نگار هندسی یا نام سازنده خانه بوده و یا اشعاری جالب بر آنها نوشته شده است . بسیاری از سردرها متعلق به عهد صفویه است و تقریباً جلو تمام خانهها دو سکوی بزرگ و پهن قرار دارد که خود نشانهای از مهماننوازی و معاشرتی بودن اهالی است . این سکوها نه تنها مکانی برای رفع خستگی رهگذران ، که محلی مناسب برای گپ و گفتگوی عصر همسایهها است ؛ نشستن بر این سکوهای چند صدساله ، مانند تکیه زدن به تاریخ است و چنان حسی از تعلق به خاک این سرزمین در تو ایجاد میکند که تمایلی برای برخاستن نخواهی داشت و تنها شوق دیدن بیشتر است که مجدداً انسان را به گشت و گذار فرامیخواند .
به جرأت میتوان گفت که اهالی ابیانه همه سالمندند ، فرزندان این زنان و مردان سالخورده همه به شهرهای بزرگ مهاجرت کرده و اکثراً در دانشگاههای ایران یا کشورهای دیگر به تحصیل پرداختهاند و درواقع نسل جدید ابیانهایها ، افرادی با تحصیلات عالی هستند .
زنان ابیانه بدون استثناء البسه سنتی خود را بر تن میکنند که شامل چارقدی سفید با گلهای خوشرنگ ، پیراهن گشاد با یقه و چاكهای تزئین شده با پارچه گلدار و تنبان یا شلیته است كه دامنی پرچین بوده و از كمر تا پایین زانو را میپوشاند .
درهوای زمستانی به این لباس قطعه دیگری بنام ‹‹ آرخالق ›› زنانه یا نیمتنه مخملی اضافه میشود . پوشاک مردان نیز تا مدتها به شکل سنتی بوده که متأسفانه امروزه چندان دیده نمیشود و تنها شلوار گشاد و گاهی گیوه آن به چشم میخورد .
گفتگو با این اهالی که در ظاهر هنوز در خارج از مرز زمان زندگی میکنند به تو نشان میدهد که این زنان و مردان آرام و سالمند ، تا چه حد باهوش ، دانا و از حوادث روز آگاهند . به گفته آنان ، زنان و مردان ابیانه در هر کجا و هر موقعیت تحصیلی و اجتماعی که باشند ، با ورود به روستای خود مجدداً پوشاک محلی به تن میکنند . آنها در گفتگو با یکدیگر به زبانی که اصطلاحاً آن را ‹‹ فرس قدیم ›› میگویند و شاخهای از زبان رایج مردم منطقه نطنز ، سیمه و جوشقان قالی است ، صحبت میكنند ولی در گفتگو با دیگران به زبان فارسی سلیسی که کلمات بیگانه اندکی دارد صحبت مینمایند .
از آنجا که در دامنههای شیبدار ابیانه فضای کافی برای ساختن خانههای مورد نیاز وجود نداشته ، هر خانواده انبار غار مانندی در تپههای یک کیلومتری روستا ، در کنار جاده و نرسیده به ابیانه ساخته است ؛ این غارها که از بیرون تنها درهای کوتاه و محقر آن نمودار است برای نگهداری دامها ، آذوقه زمستانی و لوازم اضافی مورد استفاده قرار میگیرد .
این روستای کوچک و کم سکنه ، مأمن بناهای تاریخی متعددی است که شرح تمام آنها در اینجا نمیگنجد :
قدیمىترین اثر تاریخى ابیانه ، آتشكده هارپاک است كه مانند دیگر بناهاى ده در سراشیبى قرار گرفته است . آتشكده ابیانه را نمونهاى ازمعابد زردشتى دانستهاند كه در مناطق كوهستانى ساخته مىشده و از نشانههای موجود بر دیوارها میتوان متوجه شد که این بنا مربوط به عهد ساسانی است .
مهمترین بنا و اثر تاریخى این روستا مسجد جامع است که در آن آثاری چنان قدیمی و ارزشمند وجود دارد که بیشتر به موزه شبیه است ؛ از جمله این اشیاء میتوان به محراب چوبی منحصر به فردی که در شبستان زیر مسجد قرار دارد و در اطراف آن سوره " یاسین " به خط کوفی گلدار و ساده کندهکاری شده و متعلق به سال ۴۷۷ هجری قمری است .
مسجد تاریخى دیگر ابیانه مسجد حاجتگاه است كه كنار صخرهاى در كوهستان بنا شده و بر در ورودى شبستان آن تاریخ ۹۵۲ هجری قمری ، یعنی اوایل دوران صفویه ، مشاهده مىشود ؛ با ورود به این مسجد باشکوه که به سادگی و با دخیلهای رنگارنگ و فانوسهای اهدایی اهالی و حاجتمندان تزئین شده و خواندن آیات قرآن بر روی تختهکوبیهای سقف ، دلیل نامگذاری این مسجد را میفهمیم . اینجا ، با حال و هوای روحانی خود ، به یقین محل گرفتن حاجت است .
مسجد پرزله که در یکی از قدیمیترین بخشهای روستا بنا شده ، دارای دری است متعلق به دوره ایلخانان و دارای تاریخ ۷۰۱ هجری قمری ؛ این درب ، قدیمیترین درب موجود در روستا و دارای تزئیناتی مشابه با تزئینات مقبره بایزید بسطامی است ؛ این در قدیمی با مایع مخصوصی پوشانده شده که آنرا تا امروز از گزند حشرات و عوامل خارجی دیگر مصون داشته است .
درابیانه همچنین دو زیارتگاه وجود دارد كه یكى با گنبد هشت ضلعی و کاشیکاری فیروزهای ، شاهزاده عیسى و دیگری شاهزاده یحیى نام دارد که به گفته اهالى ، فرزندان امام موسى كاظم ( ع ) بودهاند .
خانههای قدیمی ، سه قلعه ، نخل زیبای چوبین و مراسم زیبای سالیانه در این روستا هر یک شرحی جداگانه لازم دارد که در فرصتی دیگر به آن خواهیم پرداخت و در اینجا تنها دیدار از این روستای کهن سال ، پر جنب و جوش و زنده ، که تاریخ مجسم و نشانهای از آداب و سنن ، تاریخ و فرهنگ ایران است را به تمام دوستداران تمدن ایران توصیه میکنیم .
پيوست:
2h878gj.jpg [ 144.97 KiB | بازديد 1537 بار ]
پيوست:
3aydco8knrzlkk1fydb7.jpg [ 77.06 KiB | بازديد 442 بار ]
پيوست:
4_8511240561_L600.jpg [ 161.39 KiB | بازديد 425 بار ]
پيوست:
311suuw.jpg [ 179.28 KiB | بازديد 415 بار ]
پيوست:
Abyaneh_001.jpg [ 107.89 KiB | بازديد 430 بار ]
پيوست:
abyaneh-6big.jpg [ 80.17 KiB | بازديد 404 بار ]
پيوست:
futurama_abyaneh_1.jpg [ 89.65 KiB | بازديد 440 بار ]
ممنون دوستم خیلی باحال بود یادم باشه یه سفر حتما برم اونجا واقعا دیدینیه
merci kheili ziba bod wa didani
خیلی مفید و جالب بود
دستون طلا
خواهش میکنم دوست جونا
ولی واقعا دیدنی و زیباس محشره
اینم نقشش
پيوست ها:
r7spoj.jpg [ 33.84 KiB | بازديد 1297 بار ]
سلام
واقعا زیباست.چند ساله پیش یه دوست داشتم که اونجایی بود.چند بار دعوتم کرد ولی نتونستم اجابت کنم. البته دوستم تهران زندگی میکرد و فقط پدرو مادرش ابیانه بودن.اون میگفت قبلن دینمون زرتشتی بود.
راستی اون موقع پدرش بیمار بود نمیدونم الان چطوره آخه دیگه رابطم باهاش قطع شد و شماره ای ازش ندارم .فامیلیش رمضانی بود.
اگه کسی تو ابیانه خانواده رمضانی رو میشناسه ازشون اطلاعات بهم بده.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1137]