آزادگان آزموده ترين فرزندان اين كشور

واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: آزادگان آزموده ترين فرزندان اين كشور
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): وقتي هم كلام آزادگان مي شوي ، عظمت صبر درديدگان تو به تصوير كشيده مي شود.روح بزرگ اين مردان وزنان دركالبد خاكي نمي گنجد، والاانسانهايي كه حتي درهنگامه اسارت، اراده خود را به دشمن تحميل كردند.آنها اسطوره هاي تاريخ معاصر ايران و آزموده ترين فرزندان اين كشورند.

"آزادگان بهترين سربازان انقلاب هستند ،‌آنان آزموده ترين فرزندان اين كشور و شايسته ترين افراد براي دفاع از انقلاب و نظام جمهوري اسلامي مي باشند .
آزادگان مورد اميد و اعتماد اين نظام بوده و بايد براي كارهاي آينده نيز به حساب بيايند .
آنان را آزادگان نام نهادند ، يعني انسان آزاده از بند تن و تعلقات دنيوي ، كسي كه زنجير اسارت را پاره كرده است."
اين بخشي از اظهارات حجت الاسلام حاج "محمد تقي صباغي " است كه در گفت وگو با خبرنگار ايرنا از دوران اسارت خودسخن مي گفت.
حجت الاسلام صباغي در سال 1364 براي انجام تبليغات مذهبي و ديني در عمليات والفجر 10 به منطقه كوههاي غرب كشور رفته و در آنجا به اسارت نيروهاي بعثي عراقي درآمد.
وي كه اكنون نماينده ولي فقيه در بسيج ادارات و سازمان ها فعاليت دارد ، از روز اسارت خود ياد كرد و گفت : 10 تا 15 نفر از رزمندگان در كوههاي غرب محصور شده بوديم و با تلاش خود توانسيتم در حدود 350 نفر از نيروهاي دشمن را به هلاكت رسانده اما متاسفانه با دخالت هلكوپترهاي عراقي ها تمام بچه ها مجروح شدند و تاب مقاومت نياوردند .
اين آزاده روحاني به ياد آورد كه با يكي از فرماندهاي عراقي كه مدافع ايران و شيعي مذهب بود ، هنگام دستگيري وي ، كارت شناسايي هاي او را كه هويت روحاني و بسيجي بودن او را مشخص مي كرد ،از جيب او خارج كرده و آن را در زير خاك دفن كرد.
اين روحاني در دوران سخت اسارت نيز از نقش خود به عنوان مبلغ ديني و فرهنگي دست برنداشته و تلاش كرده تا با وجود ممنوع بودن قلم و كاغذ در اردوگاههاي اسرا ، رهبري آزادگان را در جهت اشاعه فرهنگ اسلامي و قرآني برعهده گرفت .
وي نقش موثر وتعيين كننده دعا و توسل به خدا را چه در آرامش و چه در سختي هاي زندگي بسيار مهم دانست و گفت : درميان اسيران دربند رژيم بعث عراق به دلايل تنهايي ، ترديد نسبت به آينده و فراواني حوادث نگران كننده ،دعا و توسل نقش مهمي داشت.
حجت الاسلام صباغي افزود :نياز به پناهگاهي براي آرامش كه اسيران ايراني را در برابر انواع هجوم هاي روحي و رواني دشمن براي شكست اراده و ايمان الهي ايمن سازد از جايگاهي بالا برخوردار بود و ما در اين زمينه از هيچ تلاشي دريغ نداشتيم .
صباغي گفت : دستيابي به اطمينان قلبي ، تاثير شگرفي در كاهش فشارهاي روحي و دلتنگي هاي هميشگي داشت و باعث احساس اميدواري به آينده و ايجاد ارتباط با منبع لايزال هستي مي شد.
وي افزود : جملات صميميانه ي دعا روح وجان اسراي ايراني را صيقل ميداد و اراده آنان را براي ايستادگي در مقابل دشمن محكم تر مي كرد .
اين آزاده روحاني همچنين به تشكيل گروههاي فرهنگي اشاره كرد وگفت : در اردوگاه رومادي 10عراق با تشكيل گروههاي فرهنگي توانستيم در جهت آموزش و حفظ قرآن و مفاتيح گام موثري برداريم .
وي افزود : پس از اينكه صليب سرخ دفتر و قلم داد ،احكام شرعي نوشته و ازطريق بهداري و به صورت مخفيانه به ساير اسرا در اردوگاههاي ديگر ارسال مي كرديم .
صباغي درتورق خاطراتش گفت:"پس از 9 ماه اسارت عراقي ها ما را به صليب سرخ معرفي كردند كه درنتيجه آن به ما يك قرآن و يك مفاتيح دادند ."
" مي دانستيم كه كه پس از بازديد صليب سرخ آنها را از ما پس مي گيرند ، شروع كرديم به حفظ كردن قرآن ، به اين صورت كه هر كس يك آيه را حفظ كرد و به ديگران آن را آموخت و به اين ترتيب بسياري از سوره هاي قرآن را حفظ كرديم ،همچنين در مورد مفاتيح نيز دعاهاي اصلي را مثل دعاي كميل ، توسل و ... را از كتاب جدا كرديم و زير خاك مخفي كرديم تا در فرصت هاي مناسب از آنها استفاده كنيم ."
" پس از بازديد صليب سرخ، عراقي ها به جمع كردن كتاب ها اقدام كردندو تصور مي كردند كه ما يا جمع آوري كتاب ها اقدام به شورش خواهيم كرد ولي به لطف خدا ما هم قرآن و مفاتيح داشتيم و هم كمترين آسيب به ما رسيد ."
"عراقي ها هميشه با اين مساله ما مشكل داشتند كه چرا ما با هم مشكلي نداريم ودعوا نمي كنيم و ما به برخي از آنها توضيح مي داديم كه براي يك هدف مشترك و آن دفاع از كشور جنگيده ايم و همه در رسيدن به اين هدف تلاش كرده و از هيچ مشكلي نمي هراسيم ."
صباغي با تاكيد بر اينكه سربازان اردوگاه با سربازان جبهه عراق فرق داشتند ، گفت : سربازان اردوگاه ها حداقل يكي دو نفر از اقوام خود را در جريان جنگ از دست داده بودند و كينه اي عميق از ايرانيان در دل داشتند و فقط در فكر انتقام بودند .
وي به يادآورد : روزي ما را منتقل كردند به اردوگاه ، جلو پيرمردي كه مدت ها آب به او نرسيده بود سربازي آب به زمين مي ريخت و پيرمرد در نهايت بر اثر تشنگي به شهادت رسيد .
صباغي برگزاي كلاس هاي آموزشي همچون رياضي ، زبان ،كلاس هاي نهضت سواد آموزي را از برنامه هاي فرهنگي اجرا شده توسط اسيران ايراني نام برد و گفت : ما با گرفتن كتاب هاي گوناگون از طريق صليب سرخ مصمم شديم تا به يكديگر آنچه را نمي دانيم آموزش دهيم .
وي با تاكيد بر اينكه ،دوران اسارت امتحان سختي براي سنجش مقاومت و پايداري آزادگان بود ، گفت : آزادگان ايران با صبر و پايداري خويش سرافراز از اين امتحان بيرون آمده و غرور ملت ايران را با شجاعت خويش حفظ كردند.
صباغي خاطر نشان كرد : ما با تكيه بر اين اعتقادات به رغم تمام فشارها و شكنجه هايي كه عراقي ها بر ما روا مي داشتند ،سعي داشتيم تا اين روحيه را در بين خود و اسرا حفظ كرده و با اعتقاد كامل در مبارزه با ظلم هاي عراقيان مقاومت كنيم .
صباغي خواندن سرودهاي دسته جمعي مانند "من مرد جنگم " را از ديگر ابتكاراتي دانست كه در آن دوران براي اينكه روحيه اسرا را حفظ كند ، دسته جمعي مي خواندند .
اونيز شكنجه هاي نيروهاي بعثي عراق را از همان آغاز اسارت چشيده بود . عبور از تونل هاي مرگ (راه هايي كه از پاي اتوبوس تا درون اردوگاه كشيده مي شد و در طرفين آن سربازان عراقي با كابل و نبشي و آلات ديگر به ضرب و جرح اسيران مي پرداختند و گاه منجر به شهادت و يا نقص عضو مي شد )، همچنين ساعت ها چرخيدن در شهرهاي عراق با اتوبوس هايي كه دست هاي اسيران ايراني با زنجير به صندلي ها بسته شده بود، از انواع شكنجه ها يي بود كه اين روحاني آزاده نيز آنها را تا عمق جان درك كرده بود.
خاطرات تلخ دوران اسارت گويي تمامي ندارد وقتي جرقه آن زده مي شود گوينده نا خودآگاه در مسير بلند وسنگين اين لحظات دو باره قرار مي گيرد.
" تازه پس از تحمل اين شكنجه ها قوانين سختي بر ما حكم فرما شد از جمله اينكه ، بيش از دو نفر نبايد با هم قدم مي زدند و كسي حق نداشت حتي سر خود را بلند كرده و به آسمان نگاه كند ، جوانترها نبايد با مسن تر ها حرف مي زدند وكوچكترين خطا دراين زمينه بلافاصله با آزار و شكنجه ازسوي سربازان بعثي اردوگاه عراقي روبرو مي شد."
اسيران ايراني حتي از دارو درمان برخوردار نبودند و اين دركلام حجت الاسلام صباغي اينگونه مطرح شد:" زخم ها خشك مي شد ،ترك برمي داشت ، ودراين ميان دارو و بهداشتي نبود كه اسرا را التيام دهد ."
صباغي در ادامه به وضعيت آزادگان پس از ورود به ايران پرداخت و گفت : من به مسووليني كه دست اندر كار امور آزادگان هستند از نمره 20 كمتر از 14 مي دهم ، چون ارايه خدمات به آزادگان با مشكلات فراواني همراه بوده است.
وي گفت : ما آزادگان وقتي عملكرد مسوولين را ديديم تصميم گرفيتم كه خود براي وضعيت خويش كاري كنيم و لذا مجمعي غيررسمي با عنوان" سيد آزاگان" را تشكيل داده و پس از تشكيل اين مجمع در سال يك يا دو بار همايش هايي را راه اندازي كرده و دور هم جمع مي شويم و خاطرات خود را براي يكديگر تعريف كرده تا فراموش نشده و به نسل آينده منتقل شود.
وي همچنين از برگزاري همايش در استان هاي مازندران ،گلستان ، خراسان ،همدان ،اروميه ،شيراز ، تهران ،ياسوج خبر داد و گفت: دبيرخانه اين مجمع غير رسمي در شهر بهشهر قرار دارد و برنامه ها و خاطرات مطرح شده آزادگان در هر يك از اين همايش ها را گردآوري كرده و در قالب "سي دي " دراختيار سايرين قرار مي دهد.
صباغي تاكيدكرد: اين مجمع يك تشكل فرهنگي وصنفي است و تنها جمعي است كه به صورت خود جوش در سر اسر كشور فعاليت كرده و تا كنون از هيچ يك از مجامع دولتي و غير دولتي كمكي درخواست نكرد ه است .
شنبه 26 مرداد 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]

[مشاهده در: www.irna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 676]