واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: حضرت مهدي (عج) بيت الغزل عارفان سوخته دل
فرهنگي. معارف . امام زمان
شوق ديدار وادي طلب در روح و جان جويندگان انسان كامل و ولي مطلق تبلور عيني دارد، عارفان و شاعران دل سوخته ولايت نيز از اين فيض بيبهره نبوده ودر آثار منظوم و منثور خود همواره خواستار رويت آن نگار محبوب بوده و هستند.
ادبيات فارسي غني ايران زمين سرشار از مضامين بسيار زيبا پيرامون ائمه اطهار (ع) و پيامبر(ص) است و ذكر نام خجسته امام زمان (عج) در شعر فارسي، سابقهاي بس ديرينه دارد.
بسياري از عارفان و آفرينندگان آثار بليغ و زيبا در زمينه ظهور منجي عالم بشريت قلمفرسايي كرده و آثار ارزشمندي از خود به يادگار گذاشتهاند و سوز دل و دردهاي خود از دوري و انتظار براي ظهور حضرتش را عاشقانه سروده اند.
از جمله اين عارفان، شيخ فريدالدين ابوحامد محمد بن ابراهيم عطار نيشابوري، يكي از بزرگترين آفرينندگان آثار عرفاني است كه سهم بسياري در گسترش عرفان در زبان منظوم فارسي دارد.
كمتر شاعر، نويسنده و عارفي را ميتوان يافت كه به اندازه عطار نيشابوري به شرح احوال و آثار اوليا نظر و اهتمام داشته باشد به گونهاي كه در ديباچه تذكره الاوليا نيز تصريح ميكند كه پس از قرآن و اخبار نبوي هيچ سخني بالاتر از سخن ايشان نيست.
عطار ميگويد: سخن ايشان نتيجه كار و حال است نه ثمره حفظ و قال و از عيان است نه از بيان، و از اسرار است نه از تكرار و از علم لدني است نه از علم كسبي و از جوشيدن است نه از كوشيدن، كه ايشان ورثه انبيايند.
يكي از مهمترين و اصيلترين باورهاي شيعه درباره امام مهدي (عج) عصمت آن امام غايب است عطار نيز ضمن معصوم خواندن همه امامان شيعه، حضرت ولي عصر (عج) را نيز كه دوازدهمين پيشواي مسلمانان است در شمار معصومان آورده برعصمت ايشان صحه ميگذارد.
عطار در يكي از رباعيات مختارنامه ضمن مدح امام حسن مجتبي او را پيشرو ۱۰ معصوم ميخواند بدين ترتيب همه جانشينان آن حضرت را ممتاز به مقام عظما و اطهار دانسته است.
عطار به موضوع مهدويت و اوليا الهي اهتمام شگفت و سرشاري داشته است، به گونهاي كه نويسنده خورشيد مغرب در گزارشي از موعود گرايي در مكاشفات عرفاني به نام تعدادي از بزرگان معرفت و عرفان از جمله عطار نيشابوري در اين زمينه اشاره كرده و قطعه شعري از كتاب مظهر العجايب و مظهر الصفات را به او نسبت ميدهد:
مصطفي ختم رسل شد در جهان مرتضي، ختم ولايت در عيان جمله فرزندان حيدر اوليا جمله يك نورند، حق كرد اين ندا
صد هزاران اوليا روي زمين از خدا خواهند مهدي را يقين
يا الهي، مهديم از غيب آر تا جهان عدل گردد آشكار
مهدي هادي است تاج اتقيا بهترين خلق برج اوليا
اي ولاي تو معين آمده بر دل و جان ها همه روشن شده
اي تو ختم اولياي اين زمان وز همه معني نهاني، جان جان
اي تو هم پيدا و پنهان آمده بنده عطارت ثنا خوان آمده
ابونصر علي بن احمد اسدي طوسي از شاعران و عارفان قرن پنجم نيز عقايد ديني در او بسيار موثر بوده و حس مذهبي او بر حسهاي ديگرش فزوني داشته است.
او در ابتداي گرشاسب نامه ابتدا خداوند را در ۱۸بيت ميستايد و سپس در ۲۰ بيت به نعت پيامبر (ص) و ستايش دين ميپردازد و اينگونه ميسرايد:
به يزدان به دين ره توان يافتن كه كفر است از و روي برتافتن
بد و نيك را هر دو پاداشن است خنك آن كه جانش از خرد روشن است
از اين پس پيمبر نباشد دگر به آخر زمان مهدي آيد به در
بگيرد خط و نامه كردگار كند راز پيغمبران آشكار زكوچك جهان، راز دين بزرگ گشايد خورد آب با ميش، گرگ بدارد جهان بر يكي دين پاك برآرد ز دجال و خيلش هلاك همان آب گويند آيد پديد در توبه را گم بباشد كليد
رسد زآسمان هر پيمبر فراز شوند از پس مهدي اندر نماز در اين ابيات اسدي طوسي با صراحت و تفصيل از موعود اسلام ياد كرده و به چند خصوصيت از خصايص برشمرده در احاديث موعود از جمله قيام حضرت، آشكار كردن واقعيت دين و ميراث معنوي انبيا، برقراري دين پاك اسلام در جهان، نابودسازي دجال و پيروانش و اقامه نماز همه انبيا به امامت حضرت صاحب الامر اشاره كرده است.
* ابومنصور قطران تبريزي از معروفترين شاعران قرن پنجم و عهد سلجوقي كه شاعري مديحه سراست افكارش جز در طريق مدح و تغزل سير نكرده است.
با شناخت اين روحيه نبايد انتظار داشته باشيم كه در اشعار او موضوعهاي چشمگيري در خصوص مهدويت اشاره شده باشد اما با اين حال وي در خصوص زلزله سال ۴۳۴هجري قمري در تبريز كه حدود ۴۰هزار كشته برجاي گذاشت قصيده مشهوري دارد كه در آن به توصيف اين واقعه پرداخته و در ضمن اشارهاي نيز به ظهور حضرت مهدي (عج) و مبارزه ايشان با فردي به نام دجال داشته است.
او ميگويد:
همي به ديده بديدم چو روز رستاخيز ز پيش رايت مهدي و فتنه دجال كمال دور كنار ايزد از جمال جهان كمي رسد به جمالي كجا گرفت كمال
قطران تبريزي در اين شعر با كليات مبهم و دريافتهاي عاميانهاي از موضوع مهدويت رو به رو است و تنها خصوصيتي كه او در شعرش به آن اشاره دارد اين است كه موعودي به نام مهدي (عج) پيش از قيامت، قيام ميكند و فرد فتنه انگيزي به نام دجال را از ميان برمي دارد.
* ابوالفرج بن مسعود روني از استادان مسلم شعر فارسي در دوره دوم غزنوي نيز در ديوان دو هزار بيتي خود در پنج مورد به موضوع مهدويت اشاره كرده است.
* خواجه حافظ شيرازي شاعر عارف قرن هشتم نيز از حضرت مهدي (عج) در اشعارش اينگونه ياد كرده است:
كجاست صوفي دجال فعل ملحد شكل بگو بسوز كه مهدي دين پناه رسيد
اين شاعر بلند آوازه ايران در جاي ديگر چنين ميسرايد:
شب وصل است و طي شد نامه هجر سلام فيه حتي مطلع الفجر دلا در عاشقي ثابت قدم باش كه در اين ره نباشد كار بياجر
برآاي صبح روشندل خدا را كه بس تاريك ميبينم شب هجر
دلم رفت و نديدم روي دلدار فغان از اين تطاول، آه از اين زجر
و شعري دارد با مطلع:
اي پادشه خوبان داد از غم تنهايي دل بيتو به جان آمد وقت است كه باز آيي
حافظ همچنين درباره غيبت آن حضرت ميگويد:
تا نيست غيبتي نبود لذت حضور از دست غيبت تو شكايت نمي كنم
***
اي غايب از نظر به خدا ميسپارمت جانم بسوختي و به دل دوست دارمت
عارف نامي حافظ شيراز كه به زيارت امام زمان (عج) تشرف حاصل كرده، شرايط زيارت حجت عصر را چنين وصف ميكند:
در خرابات مغان نور خدا ميبينم اين عجب بين كه چه نوري ز كجا ميبينم
جلوه بر من مفروشاي ملك الحاج كه تو خانه ميبيني و من خانه خدا ميبينم
خواهم از زلف بتان نافه گشايي كردن فكر دور است همانا كه خطا ميبينم
استاد علي دواني در كتاب شوق مهدي خود درمورد حافظ و ارادت او به حضرت مهدي (عج) آورده است: در اشعار هيچ يك از شاعران بزرگ غير از حافظ نمي بينيم كه تا اين حد ابياتي مناسب با اعتقاد شيعيان درباره امام زمان (عج) آمده باشد و تقريبا كمتر غزلي است كه بيتي يا ابياتي از آن مناسب با وصف حال امام غايب از نظر نباشد.
لسان الغيب در غزلهاي شورانگيز خود بارها سروده است:
روي بنما و وجود خودم از ياد ببر خرمن سوختگان را همه گو باد ببر
اشكم احرام طواف حرمت ميبندد گرچه از خون دل ريش دمي طاهر نيست
عمريست تا به راه غمت رو نهادهايم روي و رياي خلق به يك سو نهاده ايم
اي خرم از فروغ رخت لاله زار عمر بازآ كه ريخت بيگل رويت بهار عمر
حافظ همچنين نام مهدي را به صراحت در اشعار خود بيان كرده و از ظهور و نابودي دجال مظهر ريا و تزوير و بدي و پليدي سخن گفته است:
كجاست صوفي دجال چشم ملحد شكل بگو بسوز كه مهدي دين پناه رسيد
خواجه شيراز كه غزلهايش نمونه تام ايهام و رمز و راز و اشاره است در جايي ديگر حضرت مهدي موعود (عج) را گلاب اطلاق ميكنند:
در كار گلاب و گل حكم ازلي اين است كان شاهد بازاري وين پردهنشين باشد
* شيخ محمود شبستري ديگر شاعر نامدار ايران متوفي به سال ۷۲۰نيز درباره حضرت مهدي (عج) اينگوه سروده است:
بسي گفتند از عيسي و مهدي مجرد شو، تو هم عيساي عهدي
ز مهدي، گرچه روزي چند،پيشي بكش دجال خود مهدي خويشي
شنبه 26 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 323]