واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هنر دفاع مقدس و وظیفه هنرمندان
منبع: سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار جمعى از هنرمندان و مسئولان فرهنگى و تبلیغى دفاع مقدس مورخه: 6/7/79این هشتسال دوره دفاعمقدس، شامل هزاران هزار حادثه است. من مىخواهم اینرا از جامعه فرهنگى وهنرى كشور مطالبه كنم كه از این هزاران هزار حادثه،لااقل یك فهرست تهیه كنند بنشینند فكر كنند و در این حوادث جنگ دقت نظرهنرمندانه به خرج بدهند، یك فهرست از این حوادث بوجود بیاورند. بعد اینرا بگذارند در قبال كارهاى هنرىاى كه تا امروز درباره جنگ شده است- كهالبته خیلى هم ارزشمند است- ببینند كه چه قدر از این فهرست را ما پركردهایم. من اعتقادم این است كه اگر این كار صورت بگیرد، خواهیم فهمید كهما یك هزارم آنچه را كه درباره این جنگ مىباید تبیین كرد و مىتوان تبیینو موشكافى كرد، هنوز بیان نكردهایم!من غالب این آثار هنرى جنگ را یا دیدم یا شنیدم- حالا در این سالهاى اخیركمتر- در دوره جنگ وسالهاى اوایل بعد از جنگ، غالب این نوشتهها وروایتهاى تصویرى و روایتهاى سینمایى و غیره را غالبا یا دیدم یا گزارشىاز آنها را بدست آوردم، قطعا چیزهاى باارزشى در بین اینها وجود دارد،لیكن همه اینها درمقابل آن گنجینه عظیمى كه در این دفاع هشتساله بهوسیله ملت ایران بوجود آمد، چیز كمى است.همه جنگ، داخل جبههها نیستبسیارى از مسائل جنگ، داخل خانههاست، توىراههاست، داخل دلهاست، توى مجموعههاى تصمیمگیرى است، توى مجامع بینالمللىاست. ببینید، ما در دوره جنگ، از طرف مجامعى كه ادعا مىكردند در مسائلجهانى بىطرفند، در مقابل یك اعمال غرض واضحى قرار گرفتیم ادعاهاى خیلىبزرگى هم مىكردند. كسانى كه امروز شما مىبینید درباره سلاحهاى كشتار جمعىو سلاحهاى شیمیایى و میكربى و از این حرفها داد سخن مىدهند و جزو مسائلواضح مىشمرند، اینها به رژیم عراق و ارتش عراق سلاح شیمیایى دادند برایشساختند و یا امكان ساختش را برایش فراهم كردند. دو قطب بزرگ دنیاى آنروز- یعنى قطب آمریكا و قطب شوروى سابق- مشتركا با همه ساز و برگشان بهكمك عراق آمدند اینها كجا و در كدامیك از این آثار هنرى ما درست تبیین وتشریح شده است؟من بارها گفتهام ما یك وقتى مىخواستیم براى جبههها سیم خاردار- كه درداخل كشور نداشتیم و تولید نمىشد- از جایى وارد كنیم، همین كشور شوروىاجازه نداد ما سیم خاردار را از داخل كشور او عبور بدهیم و به ایرانبیاوریم گفت این وسیله جنگى است! یعنى ادعا این بود كه آنها به دو طرفجنگ كمك نمىكنند! این در حالى بود كه هواپیماى روسى، موشك روسى، كارشناسروسى، افسر روسى، مواد منفجره روسى، تمام امكانات روسى، آن طرف جبهه دراختیار دشمن ما و طرف مقابل ما در این جنگ بود!همین اروپاى به اصطلاح طرفدار حقوق بشر و در مقام صحبتبا نزاكت و ادب واتو كشیده- چه قسمتشرقىشان همین یوگسلاوى فعلى و بقیه كشورهاى بلوك شرقآن روز، و چه قسمت غربىشان یعنى همین آلمان و بقیه- آنچه توانستند، بهعراق كمك كردند حاضر نبودند سادهترین چیزها را به ایران بفروشند. اگر یكوقتى هم از یك طرقى دولت جمهورى اسلامى مىتوانست چیزهایى را از اینهابگیرد، با چند برابر قیمت و با زحمت مىتوانستبدستبیاورد. البته هدفشانمعلوم بود- من اول عرض كردم- بحثبر سر این بود كه این عزت ملى كه بهوسیله حركت عظیم انقلابى مردم ایران بوجود آمده است، باید از بین برودرخنهاى كه به وسیله انقلاب در اقتدار فرهنگ غربى و سلطه غربى و نظام سلطهجهانى بوجود آمده است، باید پر مىشد هدف آنها این بود، به هر حال به اینسیاست رسیده بودند. اینها كجاى آثار هنرى ما، در كدام فیلم یا نمایشنامهیا بقیه آثار هنرى منعكس شده است؟ آیا قابل انعكاس نیست؟ آیا براى نسلهاىآینده ایران تجربهآموز نیست؟امروز ما مىبینیم وقتى كه راجع به دفاع مقدس و جنگ هشتساله و این عظمتمطلقى كه ملت ایران آفریدند، صحبت مىشود- كه مهمترین موضوع هنرى است و یكهنرمند درباره این جور شكوههاى ملى، خوب مىتواند قلمفرسایى یا میداندارىكند- بعضى از آثار در گوشه و كنار پیدا مىشود كه نه فقط عظمت رانمىبینند، مىگردند یك نقطه ضعفى را- یا واقعى، یا حتى پندارى- پیدامىكنند و آن را مورد مداقه قرار مىدهند!هدف از این كارها چیست؟ چرا باید ما این فرآورده عظیم ملت ایران را ندیدهبگیریم؟! این خدمتبه ملت ایران است كه در یك تهاجمى كه به مرزهاى او، بهشخصیت او، به عزت او، به تاریخ او، به هویت ملى او شده است اینجور مردانهایستاده و اینجور شجاعانه دفاع كرده، اما حالا بیاییم آن را زیر سؤالببریم، آن هم با زبان هنر؟! این كارها را مىكنند. اینها به نظر من تصادفىهم نیست، یعنى نمىشود گفتحالا یك هنرمندى به این فكر افتاده كه مىشوداینجورى عمل كرد نه، به نظر من غیرعادى مىآید. البته تقصیر از مسئولان وسردمداران مسائل هنرى و فرهنگى كشور است آنها هم باید سازماندهى كنند،باید كار كنند.این ملت آنچه كه داشت، در طبق اخلاص گذاشت و آمد. مرد روستایى و زنروستایى، مرد و زن مستضعف شهرى، خانوادههاى گوناگون، جوانهاى فراوان،قشرهاى مختلف، سازمانهاى رزمنده كشور- ارتش، سپاه، حتى نیروى انتظامى وبسیج عظیم مردم- همه اینها آمدند وارد میدان شدند.حقیقتا ملت ایران در آن هشتسال، كار بزرگى را انجام داد. در تاریخ اینچندین قرنى كه مىتواند به مسائل امروز ما متصل بشود، بنده سراغ ندارم كهملت ایران اینجور با طوع و رغبت اینجور وارد یك ماجراى عظیم نظامى شدهباشد و از دل و جان مایه گذاشته باشد با ایمان خود، با عاطفه خود، با دستخود، در دورانهاى مختلف، حتى در دوران صفویه كه جنگهاى بزرگى هم شد،كارهاى بزرگى هم شد، این چیزهایى كه امروز ما مشاهده مىكنیم، اصلا درآنوقت وجود نداشته است. دلایل روشنى هم دارد نه این كه نشود اینها راتحلیل كرد معلوم است چرا. به هرحال این پدیده در تاریخ ایران ما یك پدیدهحقیقتا بىنظیر یا حالا اگر احتیاط كنیم، بگوییم كمنظیر بود. این پدیده بهاین بزرگى، آن هم با این همه شكوه، با این همه زیبایى چه موضوعى براى یكهنرمند از این جذابتر؟آثار بزرگ هنرى دنیا را نگاه كنید. خیلى از آنها بر روى قهرمانیهاى ملتهامتمركزند حتى آن جایى كه شكستخوردند. در لشكركشى ناپلئون به روسیه،دونفر روایتگر بزرگ هنرى، این ماجرا را روایت كردند: یكى فرانسوى است كهویكتور هوگوستیكى روسى است- طرف شكستخورده، كه اول كار شكستخورد- كهتولستوى است. حالا آن طرف پیروز طبعا یك گزارشهایى را ممكن استبدهد، اماشما ببینید در این كتاب آن طرف شكستخورده، آن شكست را آنچنان تصویر مىكندكه مایه غرور و سربلندى ملت استیعنى در حركت ملت، آن نقاط ارزشمندى راكه یك هنرمند مىتواند ببیند، اینها را بیرون مىكشد، برجسته مىكند، رنگوروغن مىزند و جلوى چشمها مىگیرد.ما در این ماجراى هشتساله، یك پیروزى مطلق به دست آوردیم. ما كه جنگ راشروع نكرده بودیم كه بگوییم فلان جا را مىخواستیم بگیریم، نتوانستیم، پسناكام شدیم قضیه این نبود. قضیه این بود كه دشمنى به ما حمله كرده بود ومىخواستبخشى از خاك ما را بگیرد، همه دنیا هم به او كمك كردند، ما هممردانه ایستادیم ناكام شد و بینىاش به خاك مالیده شد و برگشت. پیروزى ازاین بالاتر؟! این پیروزى را با همین ابعاد، با همه خصوصیاتى كه در آن وجوددارد، با همه آن هزاران هزار ماجرایى كه آن را بوجود آورده است، ما بایدروایت كنیم و این كار هنرمندان عزیز ماست، كار نویسندگان است، كارسینماگران است، كار شاعران است، كار نقاشان است، كار اصحاف فرهنگ و هنراست.امروز كار آن عدهاى كه به میدان جنگ رفتند و در این هشتسال، آن حماسه راآفریدند - چه شهدایشان، چه ایثارگرانشان، چه رزمندگانشان - دیگر تمام شدآنها كار خودشان را كردند. پس از پایان كار آنها، كار یك خیل عظیم دیگرىآغاز مىشود علاوه برگزارشهایى كه در دوران جنگ دادند - همین دوره جنگ، چهقدر براى ما هنرمند درست كرد چه قدر شخصیتهاى برجسته درستشدند!- غیر ازآن، حالا بعد از پایان جنگ، نوبت این خیل عظیمى است كه این دیگر مسئلهاشهشتسال نیست هشتاد سال هم اگر طول بكشد، جا دارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 359]