تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زيبايى مرد به شيوايى زبان اوست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816519522




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

صد بازی ماندگار از بازیگران ماندگار(بخش ششم)


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: صد بازی ماندگار از بازیگران ماندگار(بخش ششم)همفری بوگارت در «گنج‌های سیرامادره» (1948)در نقش فرد دابزبچه‌ها به این نکته توجه کنید: در دستان هنرمند بوگارت سقوط فرد دابز از مرتبه یک مرد متشخص بدشانس به مرحله کسی که پس از یافتن طلا بدل به یک موجود با شهوت طلا و پارانویایی می‌شود، بسیار عمیق‌تر و ترسناک‌تر از ماجراهای «گولام» (ارباب حلقه‌ها) که بسیار هم ستایش شده از کار درآمده است. پیش از این فیلم هیچ‌گاه در چشمان قهوه‌ای درشت «بوگارت» که مظهر خون سردی بود این حد دیوانگی و نگرانی دیده نشده بود. در اصل کارگردان «جان هیوستون» قصد داشت یک نمای گرافیکی از بریده شدن سر «دابز» را نشان دهد که خوشبختانه سانسور باعث حذف این فصل شد. ما نیازی به دیدن خون نداریم تا سقوط «دابز» را باور کنیم. بهترین صحنه همان صحنه نشان دادن بوگی در کنار آتش است که در آنجا در نبرد میان حرص و آز و وجدانش خودش در ناامیدی تمام نشسته است.گرتا گاربو در «نینوچکا» (1939)در نقش نینوچکا هیچ کس تاکنون به اندازه گرتا گاربو نتوانسته زیبایی زنانه را چنین قدرتمند و در عین حال رازآلود ارائه دهد. او فراری از ستایش‌هایی بود که نثارش می‌شد و در عوض با نقش‌هایی به شدت رمانتیک و تراژیک، اعتبار و شهرتی خاص به دست آورد که از فیلمی چون «کامیل» تا «آناکارنینا» را شامل می‌شود. زمانی که گاربو از سینمای صامت وارد دنیای ناطق شد کمپانی؛ MGM با شادمانی اعلام کرد «گرتا گاربو حرف می‌زند!» و وقتی که گاربو در این کمدی رمانتیک در نقش یک مأمور اطلاعاتی شوروی ظاهر شد که با یک کنت فرانسوی رابطه برقرار می‌کند، MGM در ترکت‌های تبلیغاتی‌اش نوشت: «گاربو می‌خندد!» و در واقع، خنده او هم دیدنی بود و در اولین نقش این شکلی‌‌اش چنان زمان سنجی کمیک و قابل درکی از خود نشان داد که پیش از آن دیده نشده بود.ماریا فالکونتی در «مصائب ژاندارک» (1928)در نقش ژاندارکبا یک نگاه به چهره ساده فالکونتی به آسانی می‌توانید درک کنید که او از هنرپیشه‌هایی است که اطلاق عنوان «شمایل» به آن‌ها عادلانه به نظر می‌رسید. اگر چه دوربین «کارل تنودور درایر» فقط محاکمه و اعدام ژاندارک را ثبت کرده، بازی بی‌نظیر فالکونتی تمامی زندگی این جنگجو را به تماشاگر نشان می‌دهد و تحول یک دختر ترسو و پریشان به یک قدیس مانند را به بهترین وجهی تصویر می‌کند. «درایر» از پیش این مسئله را حدس زده بود، چنان که می‌گوید: «در فالکونتی چیزی یافتم که الان جرأت دارم آن را تجسم یک شهید عنوان کنم».مارلون براندو در «آخرین تانگو در پاریس» (1972)در نقش پلبراندو را به عنوان استاد سبک متد می‌شناسند اما او در این فیلم سبک استانیسلاوسکی را به اوج خود می‌رساند. با رسوخ و مدد گرفتن از خاطرات و احساسات شخصی اثر، مارلون براندو شخصیتی را روی پرده آورد که ما به ازای شخصیت خود این هنرپیشه می‌تواند باشد. در یک سکانس محوری فیلم، براندو برای زنی که نمی‌شناسد جزئیاتی از زندگی قبلی‌اش را می‌گوید ولی چند لحظه بعد با خنده آنها را تکذیب می‌کند. در یک صحنه دیگر با دیدن جسد همسرش غم و عذابی که نشان می‌‌دهد تحمل ناپذیر و ویران‌کننده است. حالا باید پرسید کدام جنبه بازی او درست است. آیا او سنجیده‌ترین و قوی‌ترین و هوشمندانه‌ترین بازی را ایفا می‌کند یا اینکه دارد خودش را روی پرده آشکار کرده و جنبه هیولاگون خودش را روی پرده تجسم می‌بخشد.رزالیند راسل در «منشی همه کاره او» (1940)در نقش هیلدی جانسونفقط از زنی با جسارت و اعتماد به نفس راسل بر می‌آید که پا به پای کری گرانت بازی کند. او روزنامه نگاری است که سعی دارد به دلیل ازدواج و بچه‌دار شدن از حرفه‌اش دل بکند. از نقاط محوری بازی او می‌توان به شوخی‌هایش اشاره کرد که کنایه‌های تند و تیزی را با گرانت رد و بدل می‌کنند. (گفته می‌شود وقتی این هنرپیشه فهمید که بهترین دیالوگ‌ها برای گرانت نوشته شده، نویسنده‌ای استخدام کرد تا برایش دیالوگ‌هایی بنویسد تا بتواند با گرانت مقابله کند). «راسل» حضور صمیمی و دوست داشتنی دارد و با هوشمندی توانسته حد فاصل عشق به کار را در تقابل با خانواده داشتن به روی پرده سینما مجسم کند.پیترسلرز در «حضور» (1979)در نقش چنس باغبان سلرز با بازی در این فیلم قلمرو جدیدی از استعدادها و توانایی‌هایش را نشان داد. او در روزهای پایانی دوران بازیگری‌اش بود و کارنامه‌ای بی‌نظیر از کمدی‌های فوق‌العاده داشت. شخصیتی که او در این فیلم خلق کرده، یک «بله هوشمند» است، که دانسته‌های او در مورد باغبانی و گیاه داری، پندهایی در مورد زندگی در عصر مدرن فهمیده می‌شود و آنچه این مسئله را تکان دهنده‌تر می‌کند معصومیت او در بازی‌اش است. «حضور» آخرین حضور این نابغه سینما روی پرده سینما بود... .جیمز استوارت در «سرگیجه» (1958)در نقش جای اسکاتی فرگوسناستوارت با بازی در فیلم «چه زندگی شگفت‌انگیزی» دل آمریکایی‌ها را با بازی در نقش یک مرد نمونه آمریکایی برد. اما اسکاتی سرگیجه ربطی به نقش‌های آغاز دوران فعالیتش ندارد. اسکاتی پس از مرگ «گیم نواک» (مدلین) یک زن دیگر را با همان شکل و شمایل لباس می‌پوشاند و آرایش می‌کند. اخم در هم کشیده، فک فشار آورده، نگاه‌های خیره و نشانه‌های ظریف دیگر روند تبدیل پسر خوب به این شخصیت وسواسی را به بهترین وجهی طی می‌کنند. در صحنه‌ای که زن دوم، موهایش را به شکل مدلین می‌آراید، بغض اسکاتی چنان زیبا احساس خلق کردن یک موجود را که در او وجود دارد، بیان می‌کند که توضیح دادنی نیست.جیمی فاکس در «ری» (2004)در نقش ری چارلزآیا می‌توان تفاوتی میان «ری چارلز» که اسطوره موسیقی بلوز بود با ستاره‌ای که در این فیلم بیوگرافی نقش اسطوره را بازی کرده است. در نظر گرفت؟ «ری چارلز» از یک خواننده مقلد به یک اسطوره تبدیل شده و شبیه این تحول را در خود «جیمی فاکس» هم می‌توان دید او که هنرپیشه‌ای کار بلد و همیشه خوب است. چنان نقش را درونی کرده و بازی کرده که مثلاً شیوه راه رفتن اسطوره و مسایل روحی روانی «ری» که الهام بخش موسیقی او بودند، روی پرده سینما چیزی جز تقلید یک هنرپیشه از یک اسطوره به نظر می‌رسد.لینک:صد بازی ماندگار از بازیگران ماندگار(بخش )صد بازی ماندگار از بازیگران ماندگار(بخش )صد بازی ماندگار از بازیگران ماندگار(بخش )صد بازی ماندگار از بازیگران ماندگار(بخش )




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 364]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن