واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نگاهي به فيلم سينمايي ده رقمي وقتي «نمك» زياد ميشود
جام جم آنلاين: پخش مكرر تيزرهاي تلويزيوني فيلم «ده رقمي» شايد مهمترين عاملي است كه سبب ميشود علاقهمندان فيلمهاي سينمايي در اين تابستان گرم به يكي از سينماهاي نمايشدهنده اين فيلم مراجعه كنند. ده رقمي چند نكته كنجكاويبرانگيز هم دارد.
حضور جواد رضويان، بهنوش بختياري، بهاره رهنما، احمد پورمخبر و... نيز شايد عامل ديگري باشد كه بتواند اين فيلم را در فهرست لاقهمنديهاي مخاطب عادي قرار دهد.
تماشاگراني كه سينماي ايران را جديتر و حرفهايتر دنبال ميكنند، حتما ميدانند كه همايون اسعديان بعد از شكست تجاري فيلم «آخر بازي» از سينما فاصله گرفت و به سراغ تلويزيون آمد.
حالا 8 سال از آخرين حضور اين كارگردان در سينما ميگذرد و اين روزها ساخته جديد او با نام ده رقمي و با حال و هوايي طنز قرار است تكراركننده موفقيتي باشد كه اين كارگردان پيش از اين با فيلمهاي مرد آفتابي و تاحدودي فيلم شوخي تجربه كرد.
ده رقمي يك فيلم بازيگر محور است كه تلاش دارد با قراردادن اين بازيگران در موقعيتهاي طنزآميز، جذابيتي براي مخاطب خود به وجود بياورد. داستان از دزديده شدن يك فرش ارزشمند آغاز ميشود.
اين فرش به طور اتفاقي به دست دزد خردهپايي به نام فيروز 13 ميافتد و او كه براي صد هزار تومان اين فرش را فروخته بود، به طور اتفاقي متوجه ميشود ارزش فرش 10 ميليارد تومان است. در همان حال كه فيروز قصد فروش اين فرش را دارد، افرادي كه فرش را دزديدهاند وارد ماجرا ميشوند و اين مساله ادامه رويدادهاي فيلم را رقم ميزند.
فيلمنامه ده رقمي تاكيد فراواني بر موقعيتهاي طنزآميزي دارد كه مخاطب تلويزيون مشابه آنها را بارها در سريالهاي تلويزيوني ديده است. اين كه مردي سنتي با دستگاه3 mp به آهنگي كوچه بازاري گوش دهد، اين كه مردي آنقدر بدشانس باشد كه هنگام به دنيا آمدن او هزار و يك اتفاق عجيب و غريب رخ داده باشد، اين كه زني پشتسر هم بچه به دنيا بياورد و...، همه و همه از موقعيتهايي است كه مخاطبان تلويزيون مشابه آن را بارها در سريالهاي تلويزيوني ديدهاند.
از سوي ديگر اين شوخيها گاه به سمت فضايي طنزآميز پيش ميرود و گاهي حال و هوايي فانتزي به داستان ميدهد. مثلا در صحنه ورود فيروز به قهوهخانه، ناگهان همه خلافكارها از ترس برملا شدن نقشهشان نزد فيروز، شروع به مطالعه ميكنند.
در ميان آنها فردي كتاب تاريخ هنر را برعكس گرفته و ميخواند و ديگري كتاب هنر آشپزي در دست دارد. به مرور شكل شوخيها نيز به سمت فانتزي گرايش بيشتري پيدا ميكند كه اوج آن در شخصيت آدمهاي مافيايي فيلم ديده ميشود.
از فيلم اينگونه به نظر ميرسد كه اسعديان در مقام كارگردان اميد فراواني به موفقيت فيلم به دليل حضور بازيگران تلويزيوني داشته است، كافي است نگاهي به سريالهاي طنز موفق تلويزيون داشته باشيم تا بدانيم در چند سال اخير بسياري از آثار طنز موفق با حضور بازيگري به نام جواد رضويان شكل گرفته است.
بهنوش بختياري نيز در چند اثر نمايشي حضور موفقي داشته است اما آيا همه اينها براي موفقيت يك فيلم سينمايي كفايت ميكند؟ در سينما كارگردانها همواره بر حضور بازيگران حرفهاي تاكيد دارند. علت اين مساله هم اين است كه معمولا بازيگر حرفهاي رنگ و بويي را به فيلم ميدهد كه نميتوان چيز ديگري را جايگزين آن كرد. كافي است چند فيلم موفق و برجسته تاريخ سينما را بدون بازيگران آن در نظر بگيريد تا عمق ماجرا را دريابيد.
بازيگراني مانند رضويان و بختياري اغلب به عنوان بازيگران نقشهاي مكمل در سريالهاي تلويزيوني حضور مييابند و شايد همين ويژگي سبب شده كه مخاطب تلويزيون از آنها چهرهاي به ياد ماندني داشته باشد. جواد رضويان در سريالهاي پاورچين، چارخونه، جايزه بزرگ و... به دليل كوتاهي نقشهايش بسيار قابل قبول تر از حضور طولاني مدت در سريالي مانند قرارگاه مسكوني است حتي حضور بهنوش بختياري در سريال شبهاي برره و چارخونه به اين سبب تازگي و جذابيت دارد كه او ايفاگر تيپي كوتاه اما جذاب است.
به عبارتي بازيگران اينچنيني بيشتر نمك كار هستند و طبيعي است اگر قرار باشد نمك كار از حد و اندازه مشخصي فراتر برود، غذا مزه ديگري پيدا ميكند! اما جاي تعجب است كه چرا در اين فيلم از حضور احمد پورمخبر بخوبي استفاده نشده است؟ همه حضور اين بازيگر به نشستن در مقابل تلويزيون و تماشاي فيلم و نيز يك صحنه زد و خورد با آدم بدهاي داستان خلاصه ميشود و از توانايي و ظرفيتهاي اين بازيگر بسيار كم استفاده شده است.
شايد بتوان تنها انتخاب متفاوت فيلم از نظر بازيگري را حضور اصغر نقيزاده در نقش همسر فيروزه دانست كه با توجه به بازيهاي قبلي اين بازيگر از تازگي خاصي برخوردار است كه البته در فيلمي مانند ده رقمي كاركرد چنداني ندارد. داستان فيلم در يك فضاي يك خطي روايت ميشود.
فرش دزديده شده بين دو آدم در رفت و آمد است و با پاياني قابل حدس داستان خاتمه مييابد. در عنوانبندي پاياني فيلم از شركت سهامي فرش ايران به عنوان يكي از سرمايهگذاران فيلم نيز تشكر شده است.
قرار گرفتن نام منوچهر محمدي در كنار اين اسم، يادآور پروژهاي است كه اين كارگردان سال گذشته با حضور 15 كارگردان سينما درباره فرش ساخت و نتيجهاش كارهاي 15 دقيقهاي قابل قبولي بود، اما آيا ده رقمي نيز چنين قابليتي را داشته كه به اثر قابل قبول و هنرمندانهاي تبديل شود؟
جايي درباره اين فيلم نوشته شده بود كه فيلم قرار بود براي شبكه 3 سيما ساخته شود، اما دستاندركاران فيلم در ميانه كار متوجه شدند اين اثر قابليتي بيش از قاب تلويزيون دارد و بيشتر مناسب نمايش در سينماست.
به همين دليل قرار شد اين فيلم براي سينما ساخته شود و دستاندركاران، فيلم ديگري براي تلويزيون بسازند
بنابراين معلوم نيست چه نكتهاي در اين فيلم وجود داشته كه سبب شده است سازندگان آن فكر كنند فيلم مناسب سينماست و با فيلمهاي 90 دقيقهاي ديگر تفاوت فراوان دارد؛ اما آيا حضور كارگردان اين فيلم در مسند رياست شوراي صنفي نمايش نميتواند دليل قانعكنندهاي براي حضور يك فيلم تلويزيوني بر پرده سينماها باشد!
حبيب حداد
چهارشنبه 23 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]