واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: نگاهي به بازار آشفته طب مكمل در كشور از شعبده تا شفا
جام جم آنلاين: سالهاست كه در ايران، بازار رشتههاي مختلف طبابت ازجمله طب سوزني، هوميوپاتي، انرژيدرماني، طب سنتي و... داغ شده است كه دليل آن شايد افزايش انواع بيماري و بيماران يا هزينههاي بالاي درماني نوين يا پايين آمدن ضريب اعتماد مردم جامعه به پزشكان جديد و شيوه درماني آنها باشد.
بحث طب مكمل در ميان جامعه پزشكي نيز بازتاب متفاوتي داشته است. بيشتر نگرشها نيز به آن يكطرفه است يا موافقت كامل يا مخالفت مطلق.
طب مكمل چيست؟
اگرچه هيچ گونه تعريف استاندارد و مدوني براي طب مكمل و جايگزين وجود ندارد، اما به طور كلي ميتوان گفت طب مكمل شامل روشهايي است كه جزيي از پزشكي رايج به شمار نميروند. در مورد طب سنتي نيز اين موضوع صدق ميكند. شايد بهترين تعريف در مورد طب سنتي، تعريف سازمان بهداشت جهاني باشد.
براساس تعريف اين سازمان، طب سنتي عبارت است از همه راه و روشهاي حفاظت از سلامت و بازگرداندن آن كه تا پيش از ظهور طب جديد و مدرن وجود داشته است. در اين طب داروهاي ساخته شده از گياهان يا برخي اندامهاي حيوانات يا بعضي مواد معدني، معالجات روحي و معنوي، تكنيكهايي كه با دست روي بيمار اعمال ميشود، تمرينهاي بدني و غيره براي حفظ سلامت انسانها و نيز تشخيص و درمان و پيشگيري از بيماريها به كار ميرود.
طب مكمل يا جايگزين ميتواند طب سنتي را نيز شامل شود، اما در واقع منظور از آن، طيف وسيعي از روشهاي متفاوت است كه بر مذهب يا سنتهاي يك كشور خاص مبتني نيست يا جزيي از نظام بهداشتي و درماني رسمي آن كشور به شمار نميآيد.
معالجات گياهي، درمانهاي روحي و معنوي، طب سوزني، يوگا، اشكال مختلف طب بومي و رژيمدرماني، همه ميتوانند بخشي از طب سنتي يا طب مكمل به حساب آيند.
علاقه مردم
طب جايگزين ازجمله مباحث جالب حال حاضر دنياي پزشكي است كه قدمت آن را شايد بتوان به اندازه تاريخ بشري تخمين زد. بشر از بدو تولد خود روي اين كره خاكي به دنبال راهي براي درمان بيماري و تسكين دردهاي خود ميگشته و روشهايي نظير طب سوزني، استفاده از گياهان و... از قديم با بشر همراه بوده است.
در حال حاضر نيز طب سنتي و آنچه به نام طب مكمل يا آلترناتيو (جايگزين) معروف شده منبع مراقبتهاي درماني ميليونها نفر از مردم جهان است. حدود 80 درصد از مردم جهان از نظر درمان و شفاي خود تنها به تكنيكهاي سنتي وابستهاند.
روشهاي درماني سنتي بنا بر شنيدهها و گاهي خرافات، مردم را به سوي خود جلب ميكند. به نوعي ميتوان گفت تاثير رواني اين روشها بر تاثير درماني آنها پيشي ميگيرد، ولي به هر حال درست يا غلط، قابل استناد يا غيرقابل استناد، قابل پيشبيني يا غيرقابل پيشبيني اين روشهاي درماني قرن هاست كه وجود دارند و مورد استفاده واقع ميشوند.
در بسياري مناطق آفريقا، آسيا و آمريكاي لاتين، طب سنتي تنها روش مراقبت و درماني است كه مردم در اختيار دارند. در آفريقا حدود 80 درصد مردم از معالجات سنتي استفاده ميكنند، حال آن كه در چين ميزان اتكاي مردم به طب سنتي حدود 30 تا 50 درصد است.
استفاده از طب مكمل در استراليا، اروپا و امريكاي شمالي نيز رو به رشد است. در كانادا از هر 3 نفر 2 نفر آنها حداقل يك بار از طب مكمل يا معالجات سنتي استفاده كردهاند. در ايالات متحده 42 درصد مردم از برخي انواع طب سنتي و مكمل استفاده ميكنند.
مناسب با هر سليقه اي
اگر به تابلوها يا تبليغات رنگارنگ پزشكان نگاهي بيندازيم، ميبينيم امروزه انواع طبهاي مكمل شهر فرنگ عجيبي راه انداختهاند كه گاهي باعث گيج شدن بيماران ميشود. برآورد ميشود امروزه حدود 100 نوع طب مكمل وجود دارد كه برخي از آنها در ايران شناخته شدهتر و رايج هستند.
هوميوپاتي، طب سوزني و حجامت از اين رشتههايي است كه در ايران از محبوبيت خاصي برخوردار است، هرچند حرفها و حديثهاي خاص خود را به همراه دارند.
باز هم حديث كهنه انرژي درماني
سالهاست كه در ايران بازار رشتههاي مختلف طبابت ازجمله طب سوزني هوميوپاتي، انرژيدرماني و... داغ شده است كه دليل آن شايد افزايش انواع بيماري و بيماران يا هزينههاي بالاي درمان نوين يا پايين آمدن ضريب اعتماد مردم جامعه به پزشكان جديد و شيوه درماني آنها باشد، اما در اين ميان انرژي درماني داستان ديگري دارد.
آنچه در ايران از نظر وزارت بهداشت به عنوان طب سنتي و مكمل شناخته شده است شامل 4 گروه طب سنتي ايراني و چيني، كايروپراتيك، اوستئوپاتي و هوميوپاتي است و انرژيدرماني هيچ جايگاه علمي در آموزش طب جايگزين در ايران ندارد.
دكتر لنكراني، وزير بهداشت نيز در اين خصوص ميگويد: ما طب مكمل را طب علمي ميدانيم و وضعيت كساني را كه مدارك علمي در اين زمينه داشته باشند، بررسي ميكنيم؛ اما اين كه هر كس ادعايي كند براي ما قابل قبول نيست. در طول تاريخ هزاران نفر ادعاي واهي بسيار داشتهاند. قرار نيست كه ما همه اينها را تاييد كنيم. هيچ كدام از كساني كه ادعاي انرژي درماني دارند تاكنون مدرك علمي ارائه نكردهاند.
بدون مدرك
در دايرهالمعارف، مقابل لغت انرژيدرماني چنين نوشته است: انرژيدرماني به تكنيكهايي گفته ميشود كه برخي مدعي هستند با داشتن آن قادرند بيماريها را درمان كنند. اين افراد انرژي درمان مدعي هستند كه بدون تماس مستقيم با اعضاي ناخوش از راه تزريق انرژي دروني، مغناطيس حيواني، نيروي ذهن و انرژي كيهاني ميتوانند آن را شفا ببخشند.
بيماريهاي قابل علاج اين افراد طيف وسيعي از بيماريهاي سختدرمان و درمانناپذير را در بر ميگيرد. معمولا روشهاي به كار برده شده بسيار متعدد و معمولا با گرفتن دست بيمار و تظاهر به تمركز آغاز ميشود. خواندن آواز هم در مواردي مشاهده شده است.
اما در جامعه ما، نام انرژيدرماني مترادف است با مطرح شدن برخي افراد غير پزشك كه با تعاريف علمي حوزه پزشكي و حتي فيزيك، اقدامات و مداخلهشان را نميتوان توجيه كرد و هيچ مطالعه تجربي به عنوان يك كارآزمايي باليني براي اثبات صحت مدعايشان انجام نشده است.
دليل اهميت كارآزمايي باليني در اين نكته است كه مطالعات متعددي نشان داده كه حتي بدون تجويز داروي مؤثر و فقط به كمك ايجاد احساس تحت حمايت و درمان بودن در بيماران يا با دادن دارونما، بسياري از بيماران بهبود مييابند؛ اما وقتي كارآزمايي باليني انجام ميشود عامل تلقين به عنوان يك عامل مخدوشكننده تحقيق حذف ميشود. اين در حالي است كه افرادي كه ادعاي نيرودرماني دارند، نقش باور را محور عمل خود ميدانند.
به عبارت ديگر ميگويند فرد دريافتكننده انرژي بايد به باور برسد تا نيرو در وي اثر كند. در حالي كه تلقين يا باور در موضوع دريافت حقيقي انرژي تاثيري ندارد. اگر شما به يك سوژه، مثلا از طريق دعا كه يك فكر يا انرژي جهتدار است انرژي دهيد، بايد نقش باور را حذف كنيد.
در نتيجه اگر تحقيق روي گياهان يا حيوانات آزمايشگاهي انجام بگيرد، اثر تلقين به حداقل ميرسد. باور و تلقين بخصوص در درمان بيماريهاي روحي جسمي نقش پررنگتري دارد.
اين به معناي آن است كه براي روشن شدن صحت ادعاهاي فردي كه خود را واجد انرژي خاصي ميداند، لازم است متخصصان با استفاده از روش تحقيق استاندارد، ميزان انرژي او را ارزيابي و تاثيرات اعمال اين انرژي بر بيماريهاي مختلف را از طريق كارآزمايي باليني آزمايش كنند.
واي به روزي كه...
رئيس فرهنگستان علوم پزشكي ميگويد: همه ادعاهاي انرژي درماني بيپايه و اساس است و مدعيان دروغگوي اين روشها از محل سود سرشاري كه دارند پزشكان را هم براي تبليغ كار خود اجير ميكنند.
ايرج فاضل ميافزايد: تمام ادعاهاي انرژي درماني مواضع انحرافي است كه با ايجاد تصورات واهي ميان مريضها، از بياطلاعي بيماران سوءاستفاده ميكنند و اين نوع ادعاها تماما شيادي است و هيچگونه جايگاهي در طبابت ندارد.
اين استاد دانشگاه ادامه ميدهد: اين تبليغات بيپايه و اساس است. مدعيان انرژي درماني هيچگاه ادعا نكردهاند كه يك بيماري ملموس را كه درمان دارد مانند فتق يا يك زخم سوختگي كه بيمار از آن رنج ميبرد، درمان ميكنند بلكه به سراغ بيماريهاي مانند سرطان و امثال آن ميروند كه ناشناختهتر هستند و طب امروز هنوز نتوانسته به درمان كامل آنها برسد.
فاضل ميگويد: اين مدعيان با عوامفريبي و ايجاد چنين تصوري كه بيماران اين مسير ميتوانند بهبود يابند، افراد را به سمت خود ميكشند. اينها همه شيادي و بسيار براي جامعه خطرناك است كه متاسفانه اين پديده منحصر به كشور ما نيست و اين جور مدعيان دروغين در همه جاي دنيا هستند.
او ميافزايد: تمام اين ادعاها شيادي است و اين افراد از محل سود سرشاري كه از اين راه كسب ميكنند گاهي چند تا پزشك را هم اجير ميكنند و اين پزشكان مبلغان بدبخت اين آدمها ميشوند.
رئيس فرهنگستان علوم پزشكي ميگويد: بارها اين ادعاها در جامعه ما تكرار شده و وقتي بساط اين افراد برچيده شده معلوم است كه ادعاهاي آنها توخالي بوده و فقط با استفاده از شيوههاي عوامفريبانه فعاليت ميكردهاند.
وزير سابق بهداشت و درمان تاكيد ميكند: بايد با اين مدعيان بيپايه و اساس برخورد جدي شود ولي اين برخورد با موانعي مواجه است كه همه آن را نميتوانم بيان كنم، ولي گاهي برخي از قضاتي كه بايد با اين افراد برخورد كنند خودشان تحت تاثير ادعاهاي آنها قرار ميگيرند و به همين علت كار برخورد با آنها به سرانجام نميرسد.
سوءاستفاده از مقدسات
آزمايشها و تحقيقات وسيع در دانشگاههاي معتبر جهان نشان داده انرژيدرماني، روشي غيرقابل اعتماد و بياثر در درمان بيماريهاست. بسياري از افرادي كه به مدعيان انرژيدرماني مراجعه ميكنند، درمان عادي خود را با پزشك نيمهكاره ميگذارند و به اين ترتيب نه تنها از طريق مدعيان انرژيدرماني نتيجهاي نميگيرند، بلكه به علت رها كردن درمان علمي، وضعيت آنها وخيمتر ميشود و با مشكلات بسيار جديتر و گاه جبرانناپذير مواجه ميشوند.
اما در ايران انرژي درمانان بيشتر براي پيشبرد كارشان علاوه بر تبليغات وسيع به منظور جلب اعتماد و جذب بيشتر مردم از نام ائمه اطهار و خاصه امام زمان (عج) استفاده ميكنند؛ در حالي كه داستان زندگي اين افراد مملو از پول پرستي، دروغ گفتن و سوءاستفاده از مقدسات است.
بسياري از افراد مذهبي با شنيدن نام ائمه و ادعيهاي كه اين انرژي درمانان ميخوانند جذب شده و براي درمان به آنها مراجعه كردهاند اما چون نتيجه نگرفتند مايوسشده و در موارد بسياري ديده شده كه بيماران به جاي نااميدي از اين روش درماني، به دليل آن كه انرژي درمانگر با مهارت، تقصير بهبود نيافتن بيمار را برگردن مقدسات انداخته، از خدا و پيغمبر نااميد شدهاند. جالب است اين افراد ادعاي كارگزاري خداوند را دارند، اما در مقابل اين توان كه آن را خدادادي مينامند مبلغ 50 تا 500 هزار تومان براي هر جلسه از بيمار دريافت مي كنند.
اما براستي در مقابل اين جريانها كه هر چند وقت يكبار به نوعي در كشور به راه ميافتد، چه بايد كرد؟ رئيس فرهنگستان علوم پزشكي در اين خصوص نظرات مفيدي دارد.
دكتر فاضل معتقد است فعلا تنها كاري كه بايد انجام داد، اين است كه مردم را روشن كنيم. اگر مردم بدانند كه كار اين افراد هيچ پايه و اساسي ندارد، بازار اين مدعيان كساد ميشود.
مدعيان انرژيدرماني از روشهاي مختلفي براي عوامفريبي استفاده ميكنند كه راهانداختن كارناوال پر جمعيت تبليغاتي با جمع كردن افرادي كه با آنها موافقند يا با موضوعي كه مورد نظر آنهاست موافقت دارند، استفاده از مقبوليت جهاني برخي افراد و منتسب كردن كار خود به كار آنها، انتقال اعتبار يك موضوع معتبر به كار خود به علت نزديكي فيزيكي يا ظاهري آن موضوع با ادعاي آنها، كليگويي و استفاده از واژه خارقالعاده و اصطلاحات كيفي و غيرقابل اندازهگيري ديگر، استفاده از عكس، فيلم و صداي افراد موجه براي كسب وجهه و انتقال بخشي از وجهه آنها به خود، از روشهاي عوامفريبي اين افراد است.
علي اخوان بهبهاني
چهارشنبه 23 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 455]