واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک: محمود مشرف آزاد تهرانی متخلص به « م . آزاد » در 18 آذر سال 1312 در تهران چشم به جهان گشود . دوره آموزش های دبستانی و دبیرستانی را در همین شهر به پایان رساند ، سپس به دانشگاه وارد شد . نخستين کتاب او در زمينه شعر با عنوان " ديار شب " در سال 1334 با مقدمه ای از احمد شاملو منتشر گردید . در سال 1336 از دانشکده ادبیات و زبان فارسی دانشگاه تهران موفق به دریافت مدرک کارشناسی شد . سپس دوره دانشسرای عالی تهران را نیز به پایان رساند و به مدت 10 سال به آموزگاری روی آورد و مدتی در دبیرستان های این شهر به تدریس ادبیات فارسی پرداخت .
م. آزاد از فعال ترين نويسندگان ادبيات کودکان بود که کار در اين حوزه را با شکل گيری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در سال 1346 آغاز کرد و نزديک به پنجاه عنوان کتاب و نوار کاست در اين زمينه از او منتشر شده است . وی مسلط به زبان انگلیسی بود و علاوه بر ترجمه اشعار پراکنده شاعران سرزمین های دیگر در زمینه زندگی نامه و نقد و نظر آثاری به چاپ رساند و آن گونه که رفت چند قصه به شعر و نثر برای کودکان نیز نوشته است . از کارهای او در این زمينه می توان به بازنویسی گزيده ای از داستان های مثنوی ، گزيده شعرهای عاميانه کودکان ، گردآوری لالايی های منظوم با عنوان مادرانه ها و مهم ترين کار او بازنويسی کامل شاهنامه به زبانی ساده در دو بخش جداگانه برای کودکان و نوجوانان است .
مرگ عاشقان زیباست
باغی از صنوبرها
ارغوانی از آتش
رودباری از الماس
وز کبوده جنگل ها
مرگ در خزان فریاد
آن زمان که می پوسد
ریشه های ابریشم
برگ های نیلوفر
وز کبوده می ماند
سایه های خاکستر
مرگ هیچ زیبا نیست
مرگ عاشقان زیباست
مرگ عاشقانه ی شهر
مرگ عاشقان در شب
با شکوه تر مرگی ست
مرگ عاشقانه ی رود
بر کناره ی دریا
مرگ نیست
وز مرگش می خوانی
مرگ شاهوار این است
وی در سن 71 سالگی دچار سرطان روده شد و پس از يک دوره طولانی به علت شدت گرفتن بیماری ، صبح روز پنجشنبه 29 دی 1384 (19 ژانويه 2006) در سن 72 سالگی در تهران درگذشت .
بنا به گزارش خبرگزاری دانشجويان ايران ؛ ايسنا ، به نقل از خانواده ی م. آزاد كليه مراسم تدفين و سوگواری او به صورت خانوادگی و در جمع دوستان اين شاعر برگزارشد .
خبرگزاری « آتی بان » گزارشی از مراسم تجلیل از این هنرمند را با عنوان « آزاد باشید » بر روی پایگاه مجازی خود قرار داده است . این همایش فرهنگی در خانه هنرمندان ایران در تاریخ 10بهمن ماه 1384 با حضور خانواده وی و علاقمندان به ادبیات ، همراه با سخنان سيمين بهبهاني ، محمد حقوقي ، صفدر تقي زاده ، ناصر تقوايي ، اسدالله شعباني و مهري شاه حسيني درتهران برگزار شد .
خانم " بهبهاني " پس از پايان سخنان خود این شعر را زمزمه کردند :
آن اسب بی سوار
گفتم : - « نرو، بمان همين جا ! »
بردند دور ازين ديارت ؛
قلب هميشه عاشقم را
نگذاشتند برمزارت !
بالا بلندِ شعرِ اندوه!
شعرِ پلنگ و بيشه و كوه ،
شعرِ مبارزان نستوه :
« جط زاد » گانِ روزگارت...
رويت : گذر به ارغوان ها ؛
چشمت : سفر به آسمان ها ...
كو سرخِ شادِ مهربانت ؟
كو سبزِ پاكِ بي غبارت ؟
اي نيم قرن ازين زمانه ،
با جوششي برادرانه ،
با من قرين به هر بهانه ،
جويم دِگر كجا كنارت؟
صد بار، با صلاح جويي،
گفتم : « حذر ز شرمرويي ! »
گوي طلب درين مدارا
بيرون فتاد از مدارت
اسب تو ، آن « سفيدِ » توسَن ،
هر شب كنار خانه ي من ،
با شيهه اي زبي قراري ،
مي ايستد به انتظارت :
سر مي نهد به روي دوشم ،
مي گويد اين سخن به گوشم :
- « آن مهربان چرا نيامد ؟
كو آن عزيزِ غمگسارت ؟ »
- « اسبِ سفيدِ آتشي جان !
بيهوده يال و دُم مَيَفشان ؛
ديگر كه مي دهد غسلت ؟
در خاك خفته شهسوارت ... »
يکی از معروف ترين اشعار او به نام " گل باغ آشنايی " توسط چند تن از هنرمندان ایران اجرا شده است . این اثر در سال های قبل از انقلاب توسط گیتی و همچنین محمدرضا شجريان در آلبومی به همین نام و در سال 1370 توسط آقاي بيژن بيژني خواننده محبوب و نام آشنا در آلبومی به نام كوچه اجرا شده است . همچنین است اجرای شعر ديگری از او با صدای فرهاد و مجموعه ای با عنوان " به تماشای آب های سپيد " از اشعار آزاد توسط حسين عليزاده و ژيوان گاسپاريان . به رغم سکوت م. آزاد در سال های پس از انقلاب، هنوز اشعار او، به ويژه اشعار مجموعه های " قصيده بلند باد " ، " آينه های تهی" و " با من طلوع کن " مورد توجه نسل پس از انقلاب است .
گل باغ آشنايي
گل من ، پرنده اي باش و به باغ باد بگذر
مه من ، شكوفه اي باش و به دشت آب بنشين
گل باغ آشنايي ، گل من ، كجا شكفتي ؟
كه نه سرو مي شناسد
نه چمن سراغ دارد ؟
نه كبوتري كه پيغام تو آورد به بامي
نه به دست مست بادي خط آبي پيامي
نه بنفشه اي ، نه جويي
نه نسيم گفت و گويي
نه كبوتران پيغام و نه باغ هاي روشن !
گل من ، ميان گل هاي كدام دشت خفتي ؟
به كدام راه خواندي
به كدام راه رفتي ؟
گل من
تو راز ما را به كدام ديو گفتي ؟
كه بريده ريشه مهر، شكسته شيشه ي دل
منم اين گياه تنها
به گلي اميد بسته
همه شاخه ها شكسته
به اميد ها نشستيم و به ياد ها شكفتيم
در آن سياه منزل
به هزار وعده مانديم
به يك فريب خفتيم...
چند سال پيش يك آلبوم زيبا از آقاي بهرام حصيري منتشر شد با نام " بي تو خاكسترم " با شعری از آزاد به همین نام .
بي تو خاكسترم
بي تو اي دوست
بي تو تنها و خاموش
مهري افسرده را بسترم
بي تو در آسمان اخترانند
ديدگان شررخيز ديوان
بي تو نيلوفران آذرانند
بي تو خاكسترم
بي تو اي دوست
بي تو اين چشمه سار شب آرام
چشم گرينده آهوان است
بي تو اين دشت سرشار
دوزخ جاودان
بي تو مهتاب تنهاي دشتم
بي تو خورشيد سرد غروبم
بي تو بي نام و بي سرگذشتم
بي تو خاكسترم
بي تو اي دوست
بي تو اين خانه تاريك و تنهاست
بي تو اي دوست
خفته بر لب سخن ها است
بي تو خاكسترم
بي تو
اي دوست
در جريان چهارمين دوره جايزه ادبی - دی ماه 84 - بيژن جلالی، هيئت داوران اين جايزه را به م. آزاد و يدالله مفتون امينی، دو شاعر از نسل پس از نيما برای مجموعه فعاليت های فرهنگی آنان در چهار دهه گذشته اهدا کرد .
به گفته سیمین بهبهانی :
بـــه هـرحــال بي اجــازه به دنيـــا آمـــد ،
بي اجـازه زندگي كرد ، بي اجازه نوشت ،
بي اجـــازه شعــــر خوانـد و بي ا جــــازه
به گــور رفــت . بعد از آن كه توي گــــور
رفـــت ، گـفـتـنــــد اجــــازه صـادر شـــد !
منابع :
http://forum.persiantools.com http://www.atiban.com http://www.avayeazad.com
موضوع : م . آزاد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 163]