تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):روزه امساك از خوردن وآشاميدن نيست بلكه روزه،خوددارى ازتمامى چيزهايى است كه خداوندسبحان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805622832




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده برخي سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز عاقبت جمع آوري فرم هاي دولت...


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: گزيده برخي سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح امروز عاقبت جمع آوري فرم هاي دولت...
جام جم آنلاين: روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز ايران و جهان پرداخته‌اند از جمله «نقشه راه اقتدار ملي» كه عنوان سرمقاله روزنامه رسالت استن و به سخنان رهبري در ديدار مسئولين وزرات خارجه بيان داشتند،«يك خبر و يك عبرت» عنوان يادداشت كيهان كه به جنگ روسيه و گرجستان اشاره كرده،«عاقبت جمع آوري فرم هاي دولت به كجا مي رسد؟» كه عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري است و... كه گزيده برخي از سرمقاله‌ها در زير مي‌ايد.


رسالت

نقشه راه اقتدار ملي عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در ابتداي آن مي‌خوانيد؛در گذشته اقتدار ملي تابعي از قوه قهريه كشورها بود اما امروز با گسترده شدن ارتباطات بشري، پيشرفتهاي تكنولوژيك و همگرايي هاي اقتصادي و سياسي؛ اقتدار ملي به مجموعه عوامل مادي و معنوي گفته مي شود كه به ترجيهات طرف مقابل شكل مي دهد.

در ادامه سرمقاله آمده است؛امروزه با توسعه حوزه هاي نفوذ قدرت نرم “soft power” در روابط بين الملل و تركيب پيچيده آن با عناصر سخت از قبيل توان نظامي و اقتصادي، فضاهاي جديدي در برابر تئوري پردازان قدرت باز شده تا با بازتعريف منافع ملي و عناصر بومي شكل دهنده به اقتدارملي، اين مفهوم را از زنگار يكجانبه قواي قهريه برهانند و رنگي انساني تر و به مراتب هوشمندانه تر بدان بزنند.

چند روز پيش رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در ديدار با مسئولان وزارت امور خارجه و سفراي ايران در خارج از كشور طي بيانات مهمي فرمودند: “وجود چالش براي نظام اسلامي و ملت ايران كه خواهان استقلال راي و حركت براساس اصول است، طبيعي و نشان دهنده پيشروي نظام اسلامي است.” ايشان ضمن تبيين جايگاه كنوني نظام اسلامي و حركت رو به پيشرفت آن ، به بايدها و نبايدها و همچنين الزامات حركت هوشمندانه، شجاعانه و متعهدانه دستگاه سياست خارجي اشاره و تاكيد كردند: “وحدت ملي، پايبندي به اصول و پيشرفت در علم و فناوري سه عنصر اصلي تاثيرگذار براقتدار ملي است.” جمهوري اسلامي ايران از بدو انقلاب اسلامي طرفدار رويكردهاي انساني در فرايندهاي قدرت سازي بوده و در سه دهه گذشته نشان داده است كه هيچ وقت تهديدي براي منطقه و جهان نبوده است.

در ادامه آمده است؛مقام معظم رهبري به عنوان سكاندار سياست خارجي و داخلي كشور، نقشه راه اقتدار ملي را تاكيد بر ظرفيتهاي بومي و اسلامي جامعه ايران از قبيل اتحاد ملي، اصولگرايي و پيشرفت كشور عنوان نمودند.

اسكندري معتقد است؛افزايش اقتدار يعني تامين منافع ملي و كاهش آن برابر با از دست دادن همه يا بخشي از منافع ملي است. اين اتفاق ناميمون در دوران تسلط دوم خردادي ها بر كشور در شرف وقوع بود كه با هوشمندي رهبر معظم انقلاب و بصيرت انتخاباتي مردم به يك باره ورق برگشت و اين خطر رفع شد.

در پايان سرمقاله مي‌خوانيد؛امروز در باره ايران، تعابيري همچون قدرت منطقه اي و يا ابرقدرت منطقه اي به كار مي رود كه همه اين موارد نشان مي دهد نظام اسلامي به بركت پايبندي به اصول، حركت رو به جلو داشته است.”

كيهان

روزنامه كيهان يادداشت روز خود را به جنگ روسيه و گرجستان اختصاص داده و عنوان آن را كه به قلم حسين شريعتمداري است «يك خبر و يك عبرت» گذاشته است.

در ابتداي آن مي‌خوانيد؛روباهي براي حفظ امنيت خود با شتري پيمان دوستي و مودت بست تا شتر عظيم الجثه به هنگام خطر حامي او باشد. اين دوستي تا آنجا پيش رفت كه قرار شد دو حيوان به پيشنهاد روباه دم هاي خود را به يكديگر گره بزنند، اما هنوز از گره زدن فارغ نشده بودند كه شيري در آن حوالي به غرش آمد و شتر از ترس پا به فرار گذاشت. روباه كه پاي كوتاهتري از شتر داشت ميان زمين و آسمان معلق شده و در پشت شتر به نوسان آمد. خرگوشي با تعجب از روباه پرسيد، اين چه حالت است؟ و روباه در پاسخ گفت«اين نتيجه پيوند با بزرگان بي بخار است»!

در ادامه يادداشت آمده است؛در اولين ساعات بامداد جمعه گذشته-18مرداد.8آگوست-تانك ها، توپ ها و هواپيماهاي گرجستان با پشت گرمي و اطمينان از حمايت آمريكا به شهر «تسخينوالي» مركز ايالت اوستياي جنوبي كه اكثر سكنه آن روس تبار هستند و از چند سال قبل -سال 1992 ميلادي- به طور يكجانبه اعلام خودمختاري كرده بود، حمله كردند. اين حمله آنگونه كه در خبرها آمده است نزديك به 1500 كشته برجاي گذاشت اما هنوز چند ساعتي از آغاز حمله ارتش گرجستان به اوستياي جنوبي نگذشته بود كه روسيه برخلاف انتظار و محاسبات گرجستان به حمايت از اوستيا وارد معركه شد. آتش حمله روس ها كه از زمين، هوا و ساعاتي بعد از دريا آغاز شده بود به اندازه اي سنگين و پرتلفات بود كه ارتش گرجستان چاره اي جز عقب نشيني نداشت و در همان حال، «ميخائيل ساكا شويلي» رئيس جمهور گرجستان رسماً از آمريكا درخواست دخالت و كمك كرد. تنها كمك آمريكا به متحد مخملي خود درخواست از شوراي امنيت سازمان ملل براي آتش بس بود كه بلافاصله با مخالفت روسيه روبرو شد و پوتين نخست وزير روسيه با تاكيد بر اين كه «گرجستان با حمله به اوستياي جنوبي تماميت ارضي خود را به خطر انداخته» اعلام كرد «آتش بس راه حل اين جنگ نيست» و همزمان جنگنده هاي روسي كه اوستيا را از حضور نظاميان گرجي پاكسازي كرده بودند آتش جنگ را به تفليس، پايتخت گرجستان كشيدند و با اعزام 10هزار نيروي تازه نفس به مرزهاي زميني گرجستان و حركت دادن رزم ناوهاي روسي به سواحل اين كشور در درياي سياه، گرجستان را از زمين و هوا و دريا به محاصره كشيده و تلفات سنگيني به نيروهاي گرجي و تاسيسات نظامي آنان تحميل كردند.

در بخش ديگر يادداشت آمده است؛ديروز مقامات گرجستان- به نوشته روزنامه صهيونيستي جروزالم پست- از ايهود باراك خواستند با استفاده از نفوذ خود روسيه را به پذيرش آتش بس ترغيب كند و پاسخ رژيم صهيونيستي اين بود كه اينگونه فشارهاي سياسي در حد و اندازه واشنگتن است و البته اشغالگران قدس بيانيه اي نيز صادر كرده و در آن از گرجستان حمايت كردند بي آن كه اقدام روسيه را محكوم كرده باشند. اين بيانيه با ابراز تعجب و گلايه مقامات گرجستان كه از رژيم صهيونيستي به دليل 10 سال حضور در گرجستان و فروش تسليحات جنگي به اين كشور و آموزش نظاميان گرجي انتظار بيشتري داشتند روبرو شد و...

ديويد كوزچويلي وزير دفاع گرجستان كه حمله بامداد جمعه نظاميان اين كشور به اوستياي جنوبي را مديريت كرده بود، يك يهودي صهيونيست است كه در فلسطين اشغالي تحصيل كرده و از چند سال قبل همراه چند يهودي صهيونيست ديگر در پست هاي كليدي دولت گرجستان حضور دارد و...
اين نوشته در پي بازخواني رخدادهاي جنگ اخير ميان روسيه و گرجستان نيست، چرا كه شرح كامل ماجرا با جزئيات آن در گزارش هاي مبسوط كيهان آمده است. آنچه در اين يادداشت مورد نظر است ابتداء يك «عبرت» و سپس، اشاره به نشانه هاي يك رخداد تعيين كننده در معادلات جهاني است، رخدادي كه نتايج آن را بايستي فراتر از جنگ روسيه و گرجستان و منطقه قفقاز ارزيابي كرد.

اول: گرجستان بعد از فروپاشي شوروي سابق و جدايي از اردوگاه شرق مانند بسياري از كشورهاي تازه استقلال يافته اين منطقه به تدريج و با تلاش و توطئه گسترده و مشترك آمريكا، اروپا و لابي بين المللي صهيونيست ها به سمت غرب كشيده شد و سرانجام در فرآيند يك پروژه كه به انقلاب مخملي- از نوع براندازي نرم- شهرت يافت، به طور كامل در اختيار آمريكا قرار گرفت. از آن پس، گرجستان به يكي از پايگاههاي استراتژيك و جاي پاي آمريكا در كنار رقيب سنتي آن، روسيه تبديل شد كه با اتكاء به حمايت هاي آمريكا، اروپا و رژيم صهيونيستي، تهديدي عليه روسيه تلقي مي گرديد.

نويسنده يادداشت كيهان معتقد است؛اين ماجرا در كنار دهها ماجراي عبرت انگيز ديگر مي تواند و بايد درس عبرتي باشد براي جماعتي از وادادگان غرب گرا در داخل كشور و يا غفلت زدگان بي اطلاع از معادلات حاكم بر دنياي كنوني، كه نزديكي و پيوند با آمريكا را كليد حل مشكلات ايران اسلامي و اكسير حضور بي دغدغه و بي چالش در عرصه بين المللي مي دانند! و زبان ذلت-يا غفلت-به كام گرفته و مدام نسخه «مذاكره مستقيم»، «برقراري ارتباط» و دوستي با آمريكا را مي پيچند.

دوم: درباره جنگ اخير و تحولات و پي آمدهاي آن اگرچه هنوز نمي توان به درستي قضاوت كرد ولي شواهد و قرائن موجود حكايت از آن دارند كه «روسيه» در پي تغيير استراتژي خود در معادلات جهاني است و يا دست كم مي توان گفت، اين تغيير استراتژي احتمالي را آزمايش مي كند، چرا كه؛
1-بعد از فروپاشي شوروي سابق، اين اولين بار است كه روسيه وارد يك جنگ تمام عيار با يك كشور مستقل ديگر مي شود و گفتني است كه ولاديمير پوتين، نخست وزير كنوني و رئيس جمهور سابق روسيه مستقيماً فرماندهي جنگ را برعهده دارد تا آنجا كه برخي از محافل غربي بر اين باورند كه پست جديد پوتين بعد از رياست جمهوري در تغيير استراتژي مورد اشاره روسيه قابل تعريف است.

2-شوروي سابق و پيش از آن در حاكميت تزارها، استراتژي جنگي روسيه براي گسترش و توسعه نفوذ خود «تسخير خاك متصل» بود.
كشورهاي جداشده از شوروي سابق با همين راهبرد تسخير گرديده و به روسيه ملحق شده بودند. جنگ اخير نشان مي دهد كه روس ها به استراتژي سابق بازگشته اند.
3-اين تغيير استراتژي با توجه به محاصره روسيه از سوي كشورهاي جدا شده از شوروي سابق كه تماماً به اردوگاه غرب پيوسته اند، مفهوم و توجيه قابل تعريف و درخور تأملي مي يابد.
4-برخي از شواهد موجود و اظهارات شماري از مقامات روس نشان مي دهد كه روسيه براي ادامه سياست صبر و تحمل خود در برابر پيشروي گام به گام آمريكا در منطقه قفقاز پايان خطرناكي پيش بيني مي كند. محاصره از سوي ناتو، از دست دادن عقبه هاي قبلاً استراتژيك، افت غيرقابل انكار اقتدار منطقه اي و جهاني و...
5-حمله نظامي سخت و فراگير روسيه به گرجستان اگرچه به بهانه و در پاسخ به حمله گرجستان به اوستياي جنوبي صورت گرفته است ولي اين پاسخ بعد از عقب نشيني نظاميان گرجي از اوستيا و درخواست آتش بس مي توانست متوقف شود. ادامه حمله، كشيدن دامنه آن به تفليس و خودداري از پذيرش آتش بس، حكايت از آن دارد كه روسيه در اوستيا و گرجستان به آمريكا و توسعه طلبي هاي آن در منطقه پاسخ مي دهد. پاسخي كه براي آمريكا، اروپا و رژيم صهيونيستي قابل فهم است و به تلويح از آن ياد كرده اند.
6-جنگ اخير را با توجه به موارد يادشده مي توان پاسخ روسيه به طرح «سپرموشكي آمريكا در اروپا» نيز تلقي كرد. طرحي كه با مخالفت هاي شديد و پي در پي روسيه روبرو شده بود تا آنجا كه ماه گذشته روسيه از مقابله موشكي با طرح مورد اشاره سخن گفته بود.
7-و بالاخره؛ تمامي شواهد و قرائن موجود اين احتمال را قوت مي بخشد كه روسيه در پي تغييرات اساسي در استراتژي خود است و قصد دارد به انزواي خود در معادلات جهاني و حضور- به اصطلاح- تك قطبي آمريكا، در اين عرصه پايان بدهد.

جمهوري اسلامي

«نفعال در برابر فرعون چرا» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است.در ابتداي سرمقاله آمده است؛دولت مصر در هفته هاي اخير مرتكب چند اقدام منفي عليه جمهوري اسلامي ايران شده است كه نوع رفتار متوليان سياست خارجي كشور ما در برابر اين اقدامات مي تواند ميزان پختگي آنها را نشان دهد.
رژيم حسني مبارك به عنوان عكس العمل نسبت به فيلم « اعدام فرعون » كه توسط يك انجمن غيردولتي در ايران ساخته شده اين اقدامات را بعمل آورد :
1 ـ با احضار رئيس دفتر حفاظت منافع جمهوري اسلامي ايران در قاهره به ساخت اين فيلم اعتراض كرد .
2 ـ تهديد كرد كه به عنوان مقابله به مثل فيلمي به نام « خميني امام خون » خواهد ساخت .
3 ـ روزنامه هاي دولتي مصر را با يك برنامه ريزي حساب شده وادار كرد عليه جمهوري اسلامي ايران تبليغات منفي كنند و به تعريف و تمجيد از انورالسادات رئيس جمهور معدوم مصر بپردازند و از شهيد خالد اسلامبولي كه در يك اقدام وظيفه شناسانه سادات را اعدام انقلابي كرد چهره اي منفي ترسيم نمايند.
4 ـ از اعزام وزير امورخارجه خود به اجلاس وزراي خارجه كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد كه هفته دوم مرداد ماه جاري در تهران برگزار شد جلوگيري كرد و هيئتي در سطحي پائين تر به تهران فرستاد.
5 ـ از سفر قاريان مصري به تهران براي شركت در مسابقات قرائت قرآن كه به مناسبت مبعث حضرت رسول اكرم در مشهد برگزار شد جلوگيري كرد.
6 ـ موضعگيري هاي سياسي متعددي توسط مقامات رژيم حسني مبارك عليه جمهوري اسلامي ايران صوغت گرفت كه تفصيل آنها توسط خبرگزاري ها مطبوعات و پايگاه هاي خبري اينترنتي منتشر شد.

نويسنده سرمقاله جمهوري اسلامي معتقد است؛حسني مبارك 27 سال است كه جامعه مصر را به صورت پليسي اداره كرده تا بتواند حاكميت استبدادي و غيرمردمي خود را ادامه دهد. او حتي با همين سخت گيري ها و برخوردهاي پليسي نيز اگر حمايت هاي همه جانبه آمريكا نبود نمي توانست دوام بياورد. تكيه بر حمايت آمريكا تحت حفاظت اطلاعاتي رژيم صهيونيستي بودن جامعه را كاملا بسته نگهداشتن احزاب سياسي را سركوب كردن سانسور مطبوعات و ساير رسانه هاي جمعي برخورد پليسي با مخالفان و برگزار كردن انتخابات هاي فرمايشي كه از قبل نتايج آنها معلوم است مختصات رژيم حسني مبارك است . دولتمردان مصري با تكيه بر همين مختصات است كه توانسته اند بر مسندهاي دولتي تكيه بزنند و ادامه حيات بدهند. با چنين رژيمي و با چنين دولتمرداني چگونه بايد مواجه شد.

اگر سوابق رژيم مصر نيز به اين مختصات اضافه شود جواب اين سئوال را بهتر مي توان داد.
1 ـ سادات توسط دختر جمال عبدالناصر متهم است كه ناصر را به قتل رسانده تازمام امور مصر را به دست بگيرد و سياست چرخش به سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي را به اجرا درآورد. نشريه « القدس العربي » از ماجراي درگيري دختران سادات و ناصر بر سر اين موضوع و كشيده شدن ماجرا به دادگاه خبر داده و از قول هدي ناصر دختر جمال عبدالناصر نوشته است : وي در پاسخ به سئوالي درباره اتهام قتل عبدالناصر توسط سادات گفته است : « بله اين احتمالي است كه به ذهن من نيز مي آيد سادات تنها كسي بود كه در 5 روز آخر عمر پدرم با او در ارتباط بود » . مرگ مشكوك جمال عبدالناصر درسن 52 سالگي بعد از شركت در كنفرانس سران عرب در سال 1349 اين اتهام را تقويت مي كند بويژه آنكه دختر جمال عبدالناصر در مصاحبه با روزنامه آمريكائي واشنگتن پست گفته است : « سادات از سال 1345 به استخدام سازمان جاسوسي آمريكا در آمده بود » .
2 ـ امضاي قرارداد ننگين كمپ ديويد توسط سادات كه مقدمه اي شد براي باز شدن راه عادي سازي روابط كشورهاي عربي با رژيم صهيونيستي و سفر سادات به تل آويو و به رسميت شناختن رژيم صهيونيستي كه بزرگترين ننگ در تاريخ مصر شناخته شده اقدامي بود كه وابستگي كامل سادات به آمريكا و صهيونيسم بين الملل را نشان داد. اقدام افسر رشيد ارتش مصر خالد اسلامبولي كه سادات را اعدام انقلابي كرد پاسخ روشني بود كه انقلابيون مصري به اين خيانت بزرگ دادند.
3 ـ سادات روابط مستحكمي با محمدرضا پهلوي شاه ايران كه مهره سرسپرده آمريكا بود داشت و اين روابط كاملا نشان ميداد كه وجه مشترك اين دو نفر وابستگي آنها به آمريكاست .
4 ـ شاه ايران در ديماه 1357 هنگامي كه از ترس مردم از ايران فرار كرد مستقيما به مصر رفت و سادات با آغوش باز از او استقبال و پذيرائي نمود و تا زنده بود نيز از او حمايت كرد.

در ادامه سرمقاله مي‌خوانيد؛متاسفانه وزارت امورخارجه ما با اقدامات خصمانه رژيم قاهره كاملا انفعالي برخورد كرد و نه تنها پاسخ ياوه گوئي هاي دولتمردان مصري را نداد بلكه تلاش كرد از يكطرف خود را مخالف ساخت فيلم « اعدام فرعون » نشان دهد و از طرف ديگر با اصرار و التماس از رژيم مصر بخواهد در برابر اين اقدام عكس العمل نشان ندهد و در همين حال سازندگان فيلم « اعدام فرعون » را نيز با تحت فشار قرار دادن وادار به عقب نشيني كند! از تفصيل اين ماجرا و ورود به جزئيات آن در ميگذريم اما متوليان سياست خارجي ما بايد به اين سئوال پاسخ بدهند كه چرا سياست خارجي ما در برابر رژيم وابسته مصر منفعل است يك روز ميگوئيم آماده ايم تا آخر وقت اداري همين امروز سفارتمان را در قاهره دائر كنيم روز ديگر مقامات بلندپايه خود را يكي پس از ديگري به مصر ميفرستيم و به دولتمردان مصري اصرار و التماس مي كنيم كه با ما رابطه برقرار كنيد و حالا هم بجاي آنكه از ترسيم واقعيت هاي تاريخي در قالب هنر حمايت نمائيم در برابر فرعون مصر دچار انفعال ميشويم !

در پايان سرمقاله جمهوري اسلامي آمده است؛متوليان سياست خارجي جمهوري اسلامي بايد به اين نكته توجه نمايند كه حتي در شرايطي كه تصميم نظام بر اين باشد كه با دولت مصر رابطه برقرار شود اين رابطه بايد با حفظ عزت و كرامت ملت ايران و پاسداري از اصول و آرمان هاي انقلابي باشد نه انفعال و امتيازدهي و پائين آوردن تابلوي خيابان شهيد خالد اسلامبولي و كوتاه آمدن در برابر خواسته هاي غيراصولي دولتمرداني كه سر تا پايشان غرق در وابستگي به آمريكا و صهيونيسم بين الملل است . مردان سياست خارجي جمهوري اسلامي قبل از آنكه مامور عادي سازي روابط سياسي با دولت هاباشند مسئول حفظ ارزشها و آرمانهاي انقلابي ملت ايران هستند و با برخوردهاي انفعالي هرگز نميتوان به چنين مسئوليت خطيري عمل كر

جوان

«سى امين سال انقلاب و غفلت دستگاه هاى فرهنگى» عنوان سرمقاله روزنامه جوان به قلم مدير مسئول آن است كه در ابتداي آن مي‌خوانيد؛امسال مقارن است با سى امين سال انقلاب اسلامى و برابر اعلام هاى قبلى مقرر شده برنامه هاى ويژه اى تدارك ديده شود اما علىرغم اينكه پنج ماه از سال گذشته و حدود ? ماه به مراسم بزرگداشت انقلاب و ايام دهه فجر نمانده است هنوز هيچ اقدام عملى از جانب دستگاه هاى مسئول ديده نمى شود.
اگر گذرى مختصر به ليست دستگاه هاى فرهنگى بيندازيم حتما به تعداد زيادى اسم بر مى خوريم كه برآيند كار آنها مطابق شان والاى انقلاب اسلامى و خواست الهى مردم نبوده است.
تاثيرگذارى فرهنگى بسيارى از اين دستگاه ها به گونه اى است كه همديگر را خنثى مى كنند و خروجى مطلوبى از آنها صادر نمى شود.
انتظار اين است كه بسيارى از اين دستگاه هاى بودجه هزينه كن فرهنگى كه شرح وظايف برخى از آنها تبيين فرهنگ مطابق شان انقلاب مى باشد اقدام جدى انجام مى دادند.
كشورهايى كه انقلاب در آنها اتفاق افتاده است به واسطه نفس انقلاب و تحول انقلابى سعى مى كنند نشانه هاى انقلاب را در قالب فرهنگ و هنر در جاى جاى كشور خود نصب نمايند اما در كشور ما كه انقلابى به اين عظمت با وجود رهبرى الهى انجام گرفته است در آستانه سى امين سال انقلاب هنوز اقدامى نديده ايم كه جاى تاسف بسيار دارد.
شايد گذشت سى سال از وقوع انقلاب ما رابه خود بياورد كه در تعداد و عناوين اين دستگاه هاى به ظاهر فرهنگى و شبه فرهنگى تجديد نظر جدى شود چرا كه ديگر وقت گزارش دهى صورى گذشته است و مردم منتظر اقدامات عملى هستند و اولين درخواست آنها انجام كارهاى فاخر به مناسبت سى امين سال وقوع انقلاب اسلامى مى باشد و ديگر غفلت دستگاه هاى فرهنگى را نخواهند بخشيد.

اعتماد

روزنامه اعتماد مقاله صفحه اول خود را به بحث انتخابات اختصاص داده و آن را با عنوان «نيمه پنهان اصولگرايان» به قلم ايرج جمشيدي اينگونه آغاز كرده است؛ آيا دست اصولگرايان و پيدا و پنهان چگونگي بازي سياسي آنان براي حريفان رو شده است؟ اين سوال و يافتن پاسخي قابل قبول براي آن از اين رو مهم مي نمايد كه اينك تمام مناصب رسمي كشور در اختيار اصولگرايان است و از آن مهم تر آنان به شيوه يي رفتار مي كنند كه در عمل اجازه بازي به هيچ گروه ديگري مگر از دايره خودي ها داده نمي شود.

در ادامه مي‌خوانيد؛در اين مقاله سعي مي شود با استناد به مذاكراتي كه در خصوص راي اعتماد به علي كردان وزير كشور و نيز ميزان آراي موافق و مخالفي كه به وي داده شد، صف بندي سياسي اصولگرايان كالبدشكافي شود، البته از آن رو براي كالبدشكافي آرايش سياسي اصولگرايان به چگونگي راي اعتماد مجلس هشتم به علي كردان استناد مي شود كه اين موضوع به مهم ترين حادثه در مجلس هشتم تبديل شد تا نمايندگان تعارفات معمول را كنار گذاشته و منويات دروني و گرايش واقعي سياسي خود را بروز دهند. چرا كه تا پيش از اين اصولگرايان تاكيد داشتند تنوع فكري كه ميان آنان ديده مي شود تنها در حد تفاوت سليقه است و نمي توان اصولگرايان را به معناي واقعي جدا از يكديگر فرض كرد. البته برخي تحليلگران جناح مقابل هم بر اين باور بوده و هستند و هنوز هم معتقدند هر گاه منافع حياتي مجموعه اصولگرايان به خطر بيفتد آنان تمامي اختلافات را كنار گذاشته و عليه خطر مشترك فعال مي شوند. اتفاقاتي كه در جريان انتخابات مجلس هفتم، در اسفند 83 رياست جمهوري نهم در خرداد 84، انتخابات شوراهاي شهر سوم در آذرماه 1384 و انتخابات مجلس هشتم در اسفند 86 هم رخ داد، نمونه هايي هستند كه مورد استناد تحليلگران جناح اصلاح طلب قرار مي گيرد و آنان با استناد به اين چند نمونه و نيز اتفاقات مشابهي كه در طول اين سال ها رخ داده، مي گويند اختلافات در جناح اصولگرا روبنايي است و زماني كه پاي منافع حياتي آنان در كار باشد از ائتلاف با يكديگر ابايي ندارند. ممانعت از تشكيل يك فراكسيون اقليت قوي و تاثيرگذار اصلاح طلب در مجالس هفتم و هشتم هم نمونه يي است كه تحليلگران مدافع نظريه يكدست بودن اصولگرايان به آن اشاره مي كنند.

... در ادامه مقاله اعتماد مي‌خوانيد؛اگر به برخي سخنان روساي مهم جريان اصولگرايان توجه كنيم به راحتي مي توان نمود چنين ايده يي را ديد. مثلاً محمدرضا باهنر كه در مجلس هفتم رياست فراكسيون اصولگرايان را برعهده داشت طي يك سال آخر فعاليت اين مجلس بارها اين جمله را به كار برد كه تمايل اكثريت مردم به جريان اصولگرايي است هرچند ممكن است مصاديق عوض شوند. او بر همين مبنا نتيجه گرفت كه احتمالاً 70 درصد از نمايندگان مجلس هفتم در مجلس هشتم حضور نخواهند داشت. به باور باهنر اما اين عدم حضور به معناي اينكه اصولگرايان اكثريت كرسي هاي پارلماني را از دست بدهند، نيست بلكه به معناي اين است كه اصولگرايان مقبول تر جاي رفتگان را پر خواهند كرد.

محمدنبي حبيبي دبيركل حزب قدرتمند و بانفوذ موتلفه نيز تحليلي كاملاً مشابه محمدرضا باهنر دارد. او هم در گفت وگوي اخير خود با روزنامه اعتماد تاكيد كرد كه ذائقه جامعه هنوز اصولگرايي است هرچند مصاديق عوض شده باشند. حبيبي بر همين مبنا نتيجه گرفت كه معلوم نيست در انتخابات رياست جمهوري سال آينده چه كسي رئيس جمهور مي شود اما تجارب چند سال اخير نشان مي دهد رئيس جمهور از مجموعه اصولگرايان خواهد بود. اين ديدگاه و ديدگاه هاي مشابه ديگري كه از سوي سران موثر جناح اصولگرا بيان مي شود در مجموع مي تواند نشاني از همان نظريه بينابيني باشد كه پيشتر به آن اشاره شد. در واقع مي توان گفت نوعي توافق نانوشته كه از طريق تجربي براي اصولگرايان حاصل شده است آنان را به اين نتيجه رسانده است كه هنگام خطر متحد و هنگام تقسيم منافع چانه زني دروني كنند و در عين حال به غيرخودي ها اجازه عبور از دايره يي كه محيط آن را با اصولگرايي تعريف كرده اند، داده نشود.

در بخش ديگر سرمقاله آمده است؛در مقابل جريان ورود مي توان يك جريان خروج را هم ترسيم كرد. به عبارتي هر عنصري كه وارد دايره مي شود مي بايستي زمان حضور در دايره در آزمون دائمي اصولگرايي نمره قبولي بگيرد، در غير اين صورت صلاحيتش را از دست مي دهد و امكان اخراج او از دايره وجود دارد. حذف بخشي از اصولگرايان منتقد مجلس هفتم كه باهنر وعده آن را داده بود، نمونه يي از اين دست محسوب مي شود. در عين حال امتحاني مجزا براي غيراصولگرايان هم وجود دارد. آنان نيز در طول زمان حضور در دايره مي بايستي دائماً در حال اثبات بي خطري يا حداكثر كم خطري خود براي مجموعه اصولگرايان باشند و اگر غير از اين باشد امكان اخراج آنان هم وجود دارد. حذف برخي چهره هاي اقليت مجلس هفتم هم مي تواند نمونه مورد نظر باشد. البته با اخراج مردودين بلافاصله عناصر قبول شده ديگري كه خارج از دايره در انتظار به سر مي برند، جايگزين مي شوند. در واقع اگر بخواهيم سخنان محمدرضا باهنر و محمدنبي حبيبي كه پيشتر به آن اشاره شد را در قالب يك تئوري دربياوريم به معنايي مي رسيم كه درباره آن سخن گفته شد.

در بخش ديگر آمده است؛در يك تقسيم بندي كلي مجلس هشتم متشكل از دو فراكسيون اكثريت اصولگرايان و اقليت اصلاح طلب است. در بزرگ ترين جلسه فراكسيون اصولگرايان كه اوايل كار مجلس هشتم و براي راي گيري دروني درباره انتخاب هيات رئيسه برگزار شد 220 نماينده شركت كردند. بنابراين وزنه كلي فراكسيون اصولگرايان 220 نفر يعني اكثريت مطلق آرا است. با اين تعداد كرسي مي توان هر طرح يا لايحه يي حتي دو يا سه فوريتي را كه تصويب آن براي اصولگرايان ضروري بنمايد، تصويب كرد. در سوي ديگر 70 نماينده يي وجود دارند كه به هر دليلي حاضر به عضويت در فراكسيون اصولگرايان نشده اند. عده يي اين تعداد نماينده را اعضاي اقليت مي دانند. اما با اين وجود نمي توان فراكسيون اقليت را 70 نفري دانست چرا كه تعدادي از اين افراد نمايندگان اقليت هاي ديني كشور هستند كه معمولاً در دسته بندي هاي سياسي جاي نمي گيرند و از سوي ديگر حدود 20 نماينده هم ترجيح داده اند عضو هيچ فراكسيوني نشوند و به اصطلاح مستقل باقي بمانند. شايد بتوان 45 نماينده باقي مانده را اعضاي واقعي فراكسيون اقليت دانست كه مقابل فراكسيون 220 نفره اصولگرا قرار دارند...

قدس

«حركت كابينه لبنان به سمت عقلانيت» به قلم حسن هاني زاده عنوان سرمقاله روزنامه قدس است كه در آن مي‌خوانيد؛تصويب پيش نويس بيانيه كاري دولت جديد لبنان در آخرين اجلاس مشترك هيأت وزيران و رئيس جمهوري اين كشور كه در آن بر مشروع بودن سلاح مقاومت اسلامي تأكيد شده، نشان مي دهد كه دولتمردان لبنان، حركت به سمت عقلانيت و مصالح ملي را مورد توجه جدي قرار داده اند. در پيش نويس بيانيه نهايي دولت فؤاد سنيوره، راهبردهاي مربوط به مسأله مقاومت اسلامي، سياست خارجي، اقتصاد، اسكان آوارگان و بازسازي خرابيهاي جنگ 33 روزه ارتش رژيم صهيونيستي عليه ملت لبنان شرح داده شده است.

در ادامه مي‌خوانيد؛هر چند اين بيانيه در صحن علني پارلمان لبنان مورد بحث موافقان و مخالفان قرار گرفته، اما به نظر مي رسد موضوع جنجالي بند مربوط به «مشروعيت سلاح مقاومت»، ناخرسندي گروه اكثريت 14 مارس را به دنبال داشته است. گروه 14 مارس در جريان تهيه پيش نويس بيانيه كاري دولت، تلاش كرد، بند مربوط به «مشروعيت سلاح مقاومت» را از متن بيانيه حذف كند، اما تدبير وزيران طرفدار مقاومت در كابينه فؤاد سنيوره، اين تلاشها را نقش بر آب ساخت.

در بخش ديگر يادداشت روزنامه قدس آمده است؛يجاد درگيري فرقه اي در شهر طرابلس لبنان ميان شيعيان و سنيهاي اين شهر، يكي از طرحهاي اين قدرتها براي بر هم زدن ثبات سياسي در لبنان است.اين درگيريها با دخالت قاطع ارتش لبنان، به طور موقت پايان يافت، اما به نظر مي رسد با توجه به بافت طايفه اي شهر طرابلس، خطر همچنان در كمين وحدت ملي لبنان است.

در پايان يادداشت مي‌خوانيد؛با اين حال، اين خوش بيني وجود دارد كه رهبران گروه 14 مارس كه در گذشته تلاش كرده بودند تا حزب ا... را از صحنه سياسي و مبارزاتي حذف كنند، اكنون راه خود را از راه قدرتهاي فرامنطقه اي جدا كرده اند و در صدد جبران اشتباه هاي گذشته خود هستند.
تجربه تلخ طيف 14 مارس در جريان بحران يكسال گذشته لبنان اين درس را به اين طيف داد تا از تكيه بر قدرتهاي خارجي اجتناب كنند و راهي را برگزينند كه ضامن بقاي لبنان به عنوان يك كشور تأثيرگذار عربي و منطقه اي باشد.

مردم سالاري

محمدحسين روانبخش نويسنده سرمقاله مردم سالاري با عنوان «عاقبت جمع آوري فرم هاي دولت به كجا مي رسد؟» نوشته است؛ سال آخر دوره چهارساله دولت نهم از هفته گذشته آغاز شد و تقريبا همزمان با آن، طرح نقدي كردن يارانه ها - كه دولتمردان دوست دارند آن را ابتكاري تاريخي و تصميمي عجيب و مثال زدني بدانند - هم با توزيع و جمع آوري فرم هاي اين طرح آغاز شد; اينگونه است كه اگر در باطن هم بخواهيم ربط اين دو را ناديده بگيريم، ظواهر امر ذهن را به ارتباط تنگاتنگ اين دو موضوع توجه مي دهد! درباره اين طرح و پيامدها و آثار آن در صورت اجرا، سخنان و نوشته هاي بسياري منتشر شده است و اين نوشته در پي تكرار آن نيست، بلكه سعي دارد در حد خويش به اين سوال پاسخ دهد كه عاقبت توزيع و جمع آوري فرم هاي دولت به كجا مي انجامد؟

نويسنده سرمقاله روزنامه مردم سالاري معتقد است؛آنچه اكثريت قريب به اتفاق آن نامه ها مي خواستند با آنچه امروز دولت به عنوان هدف نهايي پر كردن فرم ها بيان مي كند، يكي است. حتي مي توان ادعا كرد كه از بركت آن نامه ها، دولت توانسته نتيجه بگيرد كه مهمترين اقدام در سال آخر همين است! اما سوال اساسي كه مي توان پرسيد اين است كه سرنوشت 9 ميليون نامه مزبور چه شد و به كجا انجاميد؟ اگر در واقع همه آن نامه ها به سرانجام مي رسيد (كه علي الظاهر امري محال است) احتياجي به چنين كاري نبود. وقتي مشكل 9 ميليون خانواده ايراني (كه در واقع نماينده 36 ميليون نفر است) حل شده باشد دولت نه دغدغه راي گرفتن دوباره دارد، نه احتياجي به تحقيق و طرح و فرم و... است و نه اصولا احتياجي به برنامه هاي درازمدت و كوتاه مدت است.

در بخش ديگر سرمقاله مي‌خوانيد؛حال از زاويه اي ديگر نگاه كنيم. جمع آوري 9 ميليون نامه نشان مي دهد چقدر مردم به دولت اميد بسته اند و تا چه اندازه انتظار اقدامي شايسته را مي كشند اما هر كسي مي داند كه اين اميد و انتظار محدوده زماني دارد و پس از مدتي كه اميد و انتظار پايان مي يابد، نگاه كاملا عكس مي شود. اتفاقا همه از جمله دولتمردان حس كرده اند كه چنين وضعي فرا رسيده است و اتفاقا دولت بيش از بقيه مي داند كه چقدر از اميدها و انتظارها برآورده شده و چقدر به ناكامي رسيده و حالا نگاه صاحبان نامه ها عوض شده است. بر همين مبناست كه طرح جديد يعني توزيع فرم و جمع آوري آن به روش كنوني برنامه ريزي شده است، آن هم در حالي كه هنوز هيچ كس - از جمله خود دولتمردان - نمي دانند كه پس از پايان جمع آوري اين فرمها چه اتفاقي خواهد افتاد!

در پايان آمده است؛حرف نهايي اينكه هرگز نمي توان جمع آوري اين فرم ها را به معني اجراي طرح نقدي كردن يارانه ها دانست; همانطور كه با جمع آوري نامه وضعيت 9 ميليون خانوار ايراني تغييري نكرد و ديگر اينكه نقدي كردن يارانه ها هم با هدفمند كردن آنها فرق دارد و نمي توان به راحتي اين دو را يكي گرفت. پس عاقبت توزيع و جمع آوري فرم هاي جديد دولت هيچ ارتباطي به هدفمند كردن يارانه ها ندارد.
 سه شنبه 22 مرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 381]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن