واضح آرشیو وب فارسی:ابرار: راپورت هاى المپيكى
نويسنده اول اوت شد
سلام خدمت خوانندگانى كه هومن جعفرى را به مدت ۴۸ ساعت در اين ستون تحمل كردند. از امروز به مدت يك روز در خدمت شما هستم چرا كه همكار عزيزم با تقليد از ورزشكاران ايرانى حاضر در المپيك تا اطلاع ثانوى حذف شده است! پيش از اين مقدمه را ادامه نمى دهم و يك راست مى روم سراغ سوژه هاى داغ امروز.
اولين طلاى ايران
لابد در ۳ روز اول رقابت هاى المپيك زانوى غم در بغل گرفته ايد با اين توجيه كه هيچ مدالى نگرفته ايم. اما باور كنيد يك طلا گرفته ايم و اگر اطلاع رسانى نشده به خاطر دشمنى خبرنگاران ايرانى با خياط سازمان تربيت بدنى بوده است؛ تيم ايران از نظر لباس در افتتاحيه المپيك به مقام اول رسيد. مدال طلاى اين خياط هم به زودى براى وى ارسال مى شود.
چه مى كند اين على آبادى
محمد على آبادى بعد از ۲ روز لب گزيدن روى سكوها سرانجام كاسه صبرش لبريز شد و با توپ پر به دهكده بازى ها رفت. او رو به ورزشكاران ايرانى كه تاكنون موفق نشده اند حتى بند خالى يك مدال را با خود به اردو بياورند، گفت: تهران برگرديم تكليف همه را مشخص مى كنم و آنجا خواهم گفت كه چه كسانى مى توانند به بازى هاى آسيايى بروند. يك پيشنهاد: ورزشكاران براى اينكه در روزهاى بعد از دست رئيس عصبانى سازمان كتك نخورند بهتر است هرچه زودتر دوپينگ كنند تا لااقل يك مدال بگيرند. در اين صورت هم مشهور مى شوند هم على آبادى از آنان تقدير مى كند. بعدها هم اگر فهميدند مهم نيست. چون غضب رئيس كميته بين المللى مبارزه با دوپينگ به اندازه غضب رئيس سازمان رعب آور نيست. تا پايان روز دوم رقابت هاى المپيك خبرى از حضور همه مسئولان ايران در يك سالن نبود تا اينكه على معلومات در دسته منهاى ۷۳ كيلوگرم رشته جودو به مرحله نيمه نهايى رسيد. همه آنان با كلى تجهيزات به محل آمده بودند تا بعد از كسب اولين مدال شادى كنند كه با چهارم شدن نامبرده از سفير ايران در چين گرفته تا على آبادى و ديگران در يك چشم به هم زدن از تيررس نگاه هاى خبرنگاران محو شدند.
موبايل ها روشن، موبايل ها خاموش
تا قبل از اينكه معلومات به نيمه نهايى برسد مسئولان سازمان كه در پكن حاضر هستند موبايلهاى خود را خاموش كرده بوند. بعد كه وى به جمع ۴ نفر راه يافت همه موبايل هاى خود را روشن كردند. حتى يكى از مسئولان با همكار ما در پكن تماس گرفت و گفت: چرا تماس نمى گيرى؟ ابرار ورزشى تو را به پكن فرستاده كه با ما تماس بگيرى. همكار ما كه هاج و واج مانده بود گفت تا همين يك ساعت پيش موبايل شما خاموش بود. من از كجا بدانم شما كى موبايل خود را روشن يا خاموش مى كنيد. دقايقى بعد از اين گفتمان معلومات باخت و متعاقب آن هم باخت دوم را متحمل شد و چهارم شد. به همين خاطر خبرنگار ابرار ورزشى نزد همان مسئول رفت و اما ديالوگ آنان؛
• خبرنگار: علت باخت معلومات را بيان كنيد.
- مسئول مربوطه: مگر نمى بينيد موبايلم خاموش است.
• قبول اما خودتان كه الحمدالله شاد و شنگول اينجا هستيد.
- مگر من با شما شوخى دارم. گفتم موبايلم خاموش است.
• موبايل براى زمانى است كه دسترسى به طرف مقابل نباشد اما شما كه الان اينجا هستيد.
- آن گوشه سالن را نگاه كن. ببين چه آدم هاى عجيب و غريبى را مى بينى(؟).
•(همكار ما وقتى براى لحظاتى محل مورد اشاره را نگاه كرد چيز خاصى نديد اما وقتى سرش را برگرداند خبرى از مسئول مربوطه نبود. از قرار معلوم او جيم شده بود.) راستى! موبايل او دوباره خاموش شده ولابد تا زمانى كه يكى از ورزشكاران موفق به كسب مدال نشود مصاحبه ميسر نخواهد شد.
روانشناسى كه مى تواند طلا را خاك كند
مسئولان محترم ورزش براى اينكه على معلومات در مرحله نيمه نهايى براى كسب مدال طلا مشكلى نداشته باشد يك روانشناس وطنى را سراغ او فرستادند. اين روانشناس آن قدر روى معلومات تأثير گذاشت كه بنده خدا در مبارزه اول در اين مرحله، زير ۵ دقيقه باخت. معلومات قبل از مبارزه آخر نيز در فكر فرو رفته بود و لابد به حرفهاى روانشناس فكر مى كرد. او آن قدر فكر كرد كه در مسابقه آخر و در كمتر از ۲۳ ثانيه باخت و تازه بعد از سوت داور بود كه پرسيد چى شده؟ من طلا گرفتم؟ او دنبال روانشناس مى گشت تا از او تشكر كند. در اين ميان هم كسى جرات نمى كرد به على بگويد كه چه اتفاقى افتاده است. راستى! روانشناس پيشنهاد مسئولان ورزشى چه چيزى به على معلومات گفته بود كه طلاى احتمالى او تبديل به خاك ۱۰۰ درصد شد.
المپيك كشتى فرنگى
على آبادى بعد از روحيه دادن به ورزشكاران مثل اينكه گفته است رقابت هاى كاروان ايران در المپيك با به ميدان رفتن فرنگى كاران كشتى شروع مى شود! يك سؤال: پس آن ورزشكارانى كه به نام ايران در پكن به ميدان رفتند و كارى از پيش نبردند كجايى بودند؟ فقط نگران هستيم كه اگر خداى ناكرده فرنگى كاران هم روى سكوها و بغل دست همكار ما در سالن هاى پكن نشستند على آبادى چه حرفى خواهد زد؟ لابد خواهد گفت: المپيك براى ما با به ميدان رفتن آزادكاران كشتى شروع مى شود!
يك پيشنهاد: رئيس سازمان خيال همه را راحت كند و بگويد المپيك براى ما از زمانى شروع مى شود كه مدال بگيريم. فقط اميدواريم اين المپيك در روز آخر شروع نشود!
روحيه همه خراب است!
همان طور كه مى دانيد جو روانى حاكم بر اردوى ايران چندان كه بايد جالب نيست. برخى از كارشناسان امر اين موضوع را به فقدان مدال ربط مى دهند اما فكر نمى كنيم اصل ماجرا بر اين منوال باشد. همكار ما كاشف به عمل آورده و متوجه شده از زمانى كه على كفاشيان دهكده المپيك را به مقصد تهران ترك كرد، ورزشكاران افسرده شده اند. البته منظور ما اين نيست كه كفاشيان ورزشكاران را به خنده مى انداخته بلكه اين افسردگى از آنجا ناشى شده كه آنان متوجه شده اند آنان هم به زودى بايد مثل كفاشيان پكن را ترك كنند و ديگر خبرى از گشت و گذار در اين شهر نخواهد بود.
ورزشكاران را عوض كنيد
با توجه به اينكه ورزشكاران ايرانى نتوانسته اند تا پايان روز سوم مدالى كسب كنند پيشنهاد مى كنيم كسى كارى به كار مسئولان نداشته باشد و فقط از ورزشكاران انتقاد نمايد. هر چه باشد همين كه مسئولان ورزش ايران به خود زحمت داده اند و در پكن به تماشاى رقابت ورزشكاران نشسته اند خودش كلى است. هر چه باشد مسئولان مربوطه كلى كار دارند و رفتن و حضور در پكن به حد كافى براى آنان عذاب آور است تا چه رسد كه بخواهند انتقادات بى پايه و اساس ما را تحمل كنند. ديگر اينكه به محض بازگشت به ايران همه ورزشكاران را عوض كنند اوضاع رو به راه مى شود.
با طلاى سوريان همه را جبران مى كنيم!
انشاءالله حميد سوريان بتواند در وزن خود طلا بگيرد تا همه شاد شوند و بيش از اين حرص نخورند. البته طلاى او براى مسئولان ورزش حكم خيلى چيزها را خواهد داشت. فقط مى ترسيم بعد از طلاى سوريان، آقايان در پكن دور بيفتند سر هم چهارراهى جشن و پايكوبى به راه بيندازند و با ديدن هر منتقدى او را خفه كنند. ما هم جاى آنان بوديم چنين مى كرديم. چون تحمل كردن آن همه ناكامى و انتقاد واقعاً سخت است. آدم كوه هم باشد در اين شرايط آب مى شود. پس اگر سوريان طلا گرفت و مسئولان ورزش ايران بيش از مسئولان ورزش چين، كره جنوبى و آمريكا ابراز خوشحالى كردند و همه را انگشت به دهان كردند تعجب نكنيد. پيشاپيش اين مدال را به مسئولان سنگ صبور ورزش ايران تبريك مى گوئيم.
سه شنبه 22 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابرار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]