تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835330244
انتخابات رياست جمهوري آمريكا و موقعيت هر يك از نامزدها
واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: انتخابات رياست جمهوري آمريكا و موقعيت هر يك از نامزدها
تهران-خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا): انتخابات رياست جمهوري آمريكا در آبان ماه سال 1387 برگزار ميگردد.در مطلب ذيل ضمن اشاره به جغرافياي سياسي ـ اقتصادي دولت آمريكا و نحوه برگزاري انتخابات رياست جمهوري اين كشور،به شرح مختصري اززندگي نامه ومواضع كانديداهاي اين دوره ازانتخابات رياست جمهوري آمريكا خواهيم پرداخت:
جغرافياي سياسي ـ اقتصادي آمريكا
1- جغرافياي انساني ؛ اين كشور 301 ميليون نفر جمعيت دارد. نرخ رشد جمعيت در اين كشور 8/0درصد ميباشد. 9/81 درصد از جمعيت اين كشور سفيدپوست، 9/12% سياهپوست، 2/4% آسيايي و 1% سرخپوست ميباشند.
2- جغرافياي طبيعي؛ مساحت اين كشور تقريباً 000/600/9 كيلومتر مربع ميباشد. از 12 نوع آب و هواي تقسيم بندي شده در جهان 11 نوع آب و هوا را دارد. طول اين كشور در حدود 4 هزار كيلومتر و عرض اين كشور 2 هزار كيلومتر ميباشد.
3- زبان ؛ 82% مردم اين كشور به زبان انگليسي، 11 درصد اسپانيولي، 8/3% درصد به زبانهاي ديگر اروپايي و مابقي هم به زبانهاي چيني ـ هندي و فارسي صحبت ميكنند.
4- تاريخ؛ بعد از كشف اين كشور توسط كريستف كلمب سيل جمعيت از كشورهاي مختلف اروپايي به سمت آن سرازير شد. اين كشور تا سال 1776 مستعمره انگلستان بود كه در اين سال بارهبري جرج واشنگتن كه بعدها اولين رييس جمهور اين كشور هم شد، استقلال خود را از انگليس اعلام كرد.
5- نظام سياسي؛ اين كشور در چارچوب يك قانون اساسي به صورت نظام فدرالي اداره ميشود. بر اين اساس قوه مقننه يا كنگره ايالات متحده از دو مجلس نمايندگان و سنا تشكيل شده است كه مسئوليت قانونگذاري را به طور كامل به عهده دارند. رييس جمهور از طريق مردم و آراي هيات الكترال انتخاب ميشود. قوه قضاييه به صورت كاملاً مستقل عمل ميكند و مصوبات ديوان عالي فدرال آمريكا توسط قوه مجريه و مقننه قابل ابطال نيست.
6- تقسيمات كشوري: اين كشور 50 ايالت دارد. پايتخت آن شهر واشنگتن ميباشد كه جزء هيچ ايالتي نميباشد و در منطقه خود مختار كلمبيا قرار دارد. بزرگترين شهر آمريكا نيويورك با 21 ميليون نفر جمعيت و سپس لوس آنجلس با 17 ميليون نفر و شيكاگو با 3 ميليون نفر جمعيت قرار دارند.
7- دين ؛ 52% مردم اين كشور پروتستان ، 24% كاتوليك، 2% ارتدوكس، 2% يهود، 5/2% مسلمان و مذاهب ديگر 10% ميباشند. همچنين بقيه مردم آمريكا هيچ ديني ندارند.
8- اقتصاد؛ توليد ناخالص داخلي اين كشور 13 هزار ميليارد دلار ميباشد كه 20% توليد ناخالص جهان ميباشد. اين كشور بزرگترين كشور بدهكار جهان ميباشد. بزرگترين قلم صادراتي آن تجهيزات و ماشين آلات برقي و بزرگترين قلم وارداتي آن اتومبيل است. در توليد و مصرف برق، گاز و انرژي هستهاي در جهان رتبه نخست را دارا ميباشد. بيشترين گردش اقتصادي آمريكا متعلق به بخش خصوصي است و فقط 4/12% توليد ناخالص ملي آن توسط دولت بوجود ميآيد.
9- قواي نظامي ؛ اين كشور علاوه بر نيروهاي سه گانه نظامي، داراي نيروهاي تفنگدار دريايي و نيروهاي گارد ساحلي نيز ميباشد. بودجه نظامي اين كشور 522 ميليارد دلار ميباشد كه معادل 7/3% توليد ناخالص داخلي اين كشور ميباشد.
نظام انتخاباتي آمريكا (رياست جمهوري)
نظام انتخاباتي آمريكا تلفيقي از دموكراسي و مراجعه مستقيم به آراء مردمي و اليگارشي بلند پايگان سياسي است. انتخابات آمريكا در سه مرحله انجام مي شود:
1- انتخابات مقدماتي؛ هر فردي كه در انتخابات شركت كند اولين مكاني كه شانس خود را امتحان ميكند در انجمن حزبي است. فرد نامزد از سوي رهبران انجمن معرفي ميشود. هر يك از نامزدها بايد در انتخابات مقدماتي كه در تمام ايالتها برگزار ميشود به پيروزي دست يابد و رقباي خود را از صحنه خارج كند. مهمترين موضوع در اين پيروزي توان مالي براي پرداخت هزينه هاي تبليغاتي است. در اين ميان حمايت گروههاي ذي نفوذ و محافل مالي ـ اقتصادي از اهميت شايان توجهي برخوردار است.
2- كنوانسيونهاي انتخاباتي؛ فردي كه در انتخابات مقدماتي به پيروزي برسد، اغلب از سوي كنوانسيون ملي نيز معرفي خواهد شد. اين كنوانسيونها معمولاً در اواخر مرداد تشكيل مي شود. در كنوانسيون ملي حزب دمكرات 5500 هيات مذاكره كننده از ايالات مختلف حضور دارند. اين رقم براي حزب جمهوري خواه 2300 هيات ميباشد. در اينجا نامزد نهايي حزب به طور رسمي معرفي ميشود. از اين مرحله فعاليتهاي انتخاباتي فشرده با صرف هزينههاي فراوان شروع ميشود و هر كس كمكهاي بيشتري دريافت كند موفقتر است.
3- انتخابات عمومي؛ انتخابات عمومي در نخستين سه شنبه ماه نوامبر (14 آبان) هر 4 سال يك بار برگزار ميگردد. انتخابات عمومي به صورت ايالتي برگزار ميگردد و هر كس در آن ايالت پيروز شود، آراء الكترال (هياتهاي انتخاباتي) آن ايالت را كسب ميكند. تعداد آراء الكترال 50 ايالت 538 عدد ميباشد كه برابر تعداد اعضاء مجلس نمايندگان 435 عدد و مجلس سنا 100 عدد و 3 عدد مربوط به بخش مستقل كلمبيا ميباشد.
سوالي كه در اينجا پيش ميآيد اين است كه چرا انتخابات رياست جمهوري در آمريكا با شركت دو حزب دمكرات و جمهوريخواه برگزار ميگردد؟ علت اصلي اين موضوع فراگير بودن فعاليتهاي اين دو حزب است. به طوري كه حزب دمكرات با 72 ميليون عضو بزرگترين حزب در آمريكا ميباشد و به دنبال آن حزب جمهوريخواه با 55 ميليون عضو قرار دارد. نكته جالب ايناستمجموعاحزاب ديگر كه به احزاب سوم معروفند 42 ميليون عضو دارند.
حزب دمكرات:
پايه اين حزب تحت تاثير انقلاب فرانسه در سال 1792 ريخته شد. ابتدا نام آن حزب جمهوري خواهان دمكراتيك بود كه در سال 1848 به حزب دمكرات تغيير نام يافت . نكته جالب در مورد اين حزب اين است كه تئودرروزولت رييس جمهور دوران جنگ دوم جهاني آمريكا از اين حزب ميباشد و تنها رييس جمهور آمريكا است كه 4 دوره به رياست جمهوري در اين كشور رسيد و بعد از ايشان با تغيير در قانون اساسي آمريكا هيچ رييس جمهوري حق ندارد بيش از دو دوره پشت سر هم رييس جمهور شود. حزب دمكرات در داخل خود جناحبنديهايي دارد كه در ذيل به آن مي پردازيم.
الف) جناح سوسيال دمكرات؛ اعضاء اين جناح خواهان ايفاي نقش بيشتر دولت در اداره كشور، افزايش مالياتها، افزايش برنامههاي اجتماعي و رفاهي هستند. از اعضاء معروف آن جان كري رقيب جرج بوش در انتخابات دوره قبل ميباشد.
ب) جناح ليبرالهاي سنتي؛ اين گروه طرفدار اقتصاد آزاد و محدود شدن قدرت دولت، افزايش بيمههاي اجتماعي و تقويت بيمه خدمات درماني هستند. از اعضاء اين جناح هيلاري كلينتون همسر رييس جمهور سابق آمريكا بيل كلينتون و نانسي پلوسي رييس مجلس نمايندگان آمريكا ميباشند.
ج) جناح ليبرالهاي ميانه و راست ميانه؛ نه به اندازه چپها منتقد به نظام سرمايهداري و نه به اندازه راستها از اقتصاد آزاد و عدم دخالت دولت حمايت ميكنند. آنها با همجنس گرايي و سقط جنين مخالف هستند . جوزف ليبرمن سناتور معروف آمريكايي از اين جناح است.
د) جناح راست محافظهكار؛ نزديكترين جناح حزب دمكرات به حزب جمهوري خواه را تشكيل ميدهد و خواهان كاهش مالياتها ، تقويت بنگاههاي خصوصي و رونق بازارهاي تجارت آزاد هستند.
حزب جمهوري خواه:
اين حزب در سال 1854 توسط هواداران الغاي برده داري تشكيل شد. نكته جالب در مورد اين حزب اين است كه از سال 1860 كه آبراهام لينكلن از اين حزب در آمريكا به رياست جمهوري رسيد، به مدت 52 سال يعني تا سال، 1912 تمام روساي جمهور آمريكا از اين حزب بودند. اين حزب هم در درون خود چندين جناح دارد كه به ترتيب عبارتند از:
الف) محافظهكاران سنتي؛ اينها طرفدار كوچك كردن دولت و كاهش مالياتها هستند.
ب) مسيحيان راستگرا؛ اين جناح خواهان تقويت نهادهاي مذهبي، حمايت دولت از كليساها، مخالف با همجنس گرايي و سقط جنين و داراي نگرشهاي آخرالزماني ميباشد.
ج) جناح ميانه؛ اين گروه شامل معروفترين چهرههاي حزب مثل نيكسون ـ راكفلرـ كيسينجر و كالين پاول ميباشد.
د) جناح ليبرالها؛ طرفدار ايفاي نقش دولت براي حل مشكلات اجتماعي، حل مشكلات خدمات بهداشتي و افزايش بيمههاي بيكاري هستند. اين گروه خود را بزرگترين و اصليترين جريان فكري حزب جمهوريخواه ميدانند.
هـ) جناح محافظهكاران نوين؛ اين گروه هم اكنون قدرت را در آمريكا در دست دارد و جرج بوش رييس جمهوري فعلي آمريكا از اين جناح ميباشد. تفكرات اين حزب تركيبي از تفكرات جناح محافظهكاران سنتي و مسيحيان راستگرا ميباشد.
در پايان مطلب به معرفي نامزدهاي دو حزب جمهوري خواه ودمكرات در انتخابات سال 2008 ميپردازيم.
نامزد حزب جمهوريخواه (جان مك كين)
وي متولد سال 1936 از يك خانواده متمول ميباشد. پدر و پدربزرگش افسر نيروي دريايي بودهاند. خود وي نيز خلبان نيروي دريايي و در جريان جنگ ويتنام به مدت 5 سال در اسير ويتناميها بوده است. از سال 1988 سناتور از ايالت آريزونا ميباشد. وي در سال 2000 هم كانديداي انتخابات بود ولي به علت عدم توان مالي و حمايت از لايحه قانون اصلاح مقررات مهاجرت كه بر اساس آن 12 ميليون مهاجر غير قانوني آمريكا به عنوان شهروند آمريكايي محسوب ميشدند، كانديداهاي ديگر او را متهم به حمايت از هرج و مرج در امنيت كشور و باج دهي كردند و به اين ترتيب او از مرحله مقدماتي بالا نيامد. وي از نظر اخلاقي فردي بشدت خرافاتي ميباشد.
ديدگاههاي كلي او در جريان مبارزات انتخاباتي در دو بخش سياست داخلي و سياست خارجي عبارتند از:
1- سياست داخلي؛ وي معتقد به كاهش هزينههاي دولت، كاهش حجم دولت، نظم و انضباط وكاهش مالياتي، افزايش بودجه ارتش، اجراي سياستهاي اقتصادي دوره رياست جمهوري ريگان، بستن زندان گوانتانامو و مبارزه عليه تغييرات آب و هوايي ميباشد. وي همچنين خواهان امضاي پروتكل زيست محيطي كيوتو ميباشد.
2- سياست خارجي؛ در زمينه مسايل خارجي خواهان ادامه حضور در عراق، افزايش تعداد نيروهاي نظامي در افغانستان و تشديد تحريمهاي اقتصادي عليه ايران ميباشد و در بحث مذاكره با ايران به پيش شرط اشاره مستقيم نكرده ولي گفته است در صورت مذاكره با ايران با آقاي احمدينژاد ملاقات نخواهد كرد زيرا وي خواهان محو اسراييل ميباشد. او طرفدار تشكيل دولت مستقل فلسطيني ميباشد. مك كين در جريان سخنراني در ايالت كاروليناي جنوبي آوازي را خواند كه خواهان بمباران ايران بود. البته بعداً او اعلام كرد كه اين شعر را به صورت شوخي خوانده است. در ضمن او ميگويد بايد با آرزوي تاريخي ايرانيان جهت تسلط بر منطقه مقابله كرد.
نامزد حزب دمكرات (باراك اوباما)
باراك حسين اوباما متولد 1961 در ايالت هاوايي از پدري كنيايي و مسلمان ميباشد كه البته بارها اعلام كرده كه اسم حسين توسط پدرش بر او گذاشته شده است و او يك مسيحي ميباشد. وي داراي مدرك دكترا در رشته حقوق از دانشگاه كلمبيا و از سال 2004 سناتور ايالت ايلينويز ميباشد. وي دو كتاب تاليف كرده است كه اولي مربوط به زندگي نامه خودش و دومي به نام روياي يك آمريكايي ميباشد.
بعد از ورود به سنا او لايحه اي را به مجلس ارائه كرد كه شهرت زيادي را برايش ايجاد كرد. بر طبق اين لايحه شهروندان آمريكايي از طريق اينترنت ميتوانند بر هزينه مالياتي كه پرداخت ميكنند نظارت داشته باشند. وي سخنران قدرتمندي است و از ارتباط خوبي با جوانان برخوردار است. به گونه اي كه خيلي از تبليغات انتخاباتياش به كمك جوانان انجام ميشود. عدهاي او را با جان اف كندي رييس جمهور دهه 60 آمريكا مقايسه ميكنند. در گردآوري كمكهاي مالي جهت فعاليت انتخاباتي از روشهاي جديدي كه در آمريكا مرسوم نيست استفاده ميكند. در حال حاضر در نظرسنجيها 7% از مككين جلوتر ميباشد. ديدگاههاي او در سياست داخلي شامل افزايش ماليات، افزايش پوشش بيمهاي، تغيير در سياستهاي اقتصادي فعلي آمريكا براي خروج از ركود موجود در اقتصاد اين كشور ميباشد. در واقع اصليترين شعار انتخاباتي اوباما تغيير است.
اوباما در سياست خارجي ميگويد در صورت رسيدن به قدرت يك جدول زماني 16 ماهه را براي خروج سربازان آمريكايي از عراق تدوين ميكند و اين نيروها را به افغانستان منتقل مي كند زيرا او معتقد است مشكل اصلي آمريكا در افغانستان است.
در مورد ايران ابتدا خواهان مذاكره بدون قيد و شرط براي خروج از بن بست هستهاي بود ولي در ادامه گفت مذاكره مستقيم لزوماً با رييس جمهوري ايران نخواهد .او در ادامه با تغيير در لحن سخنانش در جريان سفر به فرانسه گفت:ايران بايد پيشنهادهاي بسته پشنهادي را بپذيرد و منتظر رييس جمهور بعدي نباشد. او در ادامه گفت ايران معرف وضعيتي فوقالعاده مشكل است. او در ديدار اخيرش از سرزمينهاي اشغالي فلسطين نيزگفت كه دولت ايران بايد بداند چه دولت بوش در آمريكا سر كار باشد چه اوباما، ايران نگراني عمده آمريكا است. او ادامه داد براي رسيدگي به تهديد بالقوه ايران هيچ گزينهاي را ناديده نميگيرد. وي همچنين از پايتختي بيت المقدس به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي حمايت كرد.
او در تور منطقهاي خود به خاورميانه در يك سخنراني گفت: هدف من در زمينه دنبال كردن يك ديپلماسي سرسختانه ، جدي و مستقيم ناشي از اين نيست كه من در مورد ماهيت رژيم ايران ساده انگار هستم نه چنين نيست بلكه به اين دليل است كه اگر تمايل خود را به گفت و گو نشان دهيم و براي رسيدگي به اين مسايل هويج و چماق را پيشنهاد كنيم در موقعيت قويتري براي بسيج جامعه بينالمللي جهت افزايش فشار بر ايران قرار ميگيريم و اين باعث ميشود كه ايران نتواند بگويد كه آمريكا حرفش را با زورگويي پيش برده است.
در مجموع ميتوان گفت مجموعه نظام آمريكا به اين اعتقاد رسيده است كه در سايه سياستهاي نئومحافظهكاران به وجهه ابرقدرتي آمريكا در جهان خدشه وارد شده و اين كشور ديگر نميتواند قدرت اول در دنيا باشد و مضافاً بر آن اينكه ركود اقتصادي در اين كشور به بالاترين سطح خود در بيست سال اخير رسيده و سطح رفاه مردم آمريكا كاهش يافته است. پس بايد تغييرات كلي در سياستهاي اقتصادي، نظامي و خارجي اين كشور رخ دهد و فرقي نميكند مك كين در آمريكا به قدرت برسد يا اوباما. در هر حال بايد اين سياستها با تغييرات جزيي اجرا شود . ار اين رو صحبتهاي اين دو نامزد در جريان فعاليتهاي انتخاباتي چندان جدي تلقي نمي شوند. زيرا سياستهاي واقعي اجرايي نظام آمريكا در عرصه بينالملل بعد از پيروزي هر كدام از اين نامزدها مشخص مي شود.
سه شنبه 22 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 260]
-
گوناگون
پربازدیدترینها