واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: پليس به دنبال حل معماى قتل دختر ۱۸ ساله ماجراى قتل دختر ۱۸ ساله اى به نام «اسپرانزا» مارگوليس همچنان يكى از پرونده هاى حل نشده دستگاه قضايى آمريكا است. به گزارش فارس، پليس محلى ساعت ۲۰ : ۲ دقيقه صبح ۱۹۹۷/۸/۸ در پى تماس تلفنى زنى كه اعلام كرد صداى شليك گلوله را در خانه مجاور خود شنيده و خودرويى را ديده كه به سرعت از خيابان مجاور در حال گريختن بوده است، وارد عمل شد. مقام هاى جنايى با ورود به صحنه جرم با جسد زنى مواجه شدند كه در پى اصابت گلوله كشته شده و مقابل در اتاق ميهمانى به زمين افتاده بود. پليس محلى سپس محل قتل را مهر و موم كرد و دايره ويژه قتل را در جريان ماجرا قرار دادند. مأموران دايره قتل ساعت ۰۴:۳ دقيقه صبح به صحنه جرم آمدند. آنها آثار اصابت گلوله را بر روى گردن و دقيقاً زير گوش چپ مارگوليس پيدا كردند. پزشكى قانونى نيز ساعت ۲۷:۴ دقيقه به صحنه جرم آمد. يافته هاى اوليه نشان مى داد قربانى از فاصله نزديك مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. جسد ساعت ۴۵:۵ براى كالبدشكافى به پزشكى قانونى منتقل شد. مأموران دايره قتل در نخستين بررسى ها نشانه هاى نزاع نيافتند. به نظر مى رسيد كه زن جوان در كنار پنجره اتاق ميهمانى در حال قدم زدن بوده كه يك خودروى در حال حركت به سوى وى شليك كرده است. روز بعد هويت زن جوان كه «اسپرانزا مارگوليس» ۱۸ ساله نام داشت شناسايى شد كه دوستانش به وى لقب دختر غمگين يا «لوكوئيتا» داده بودند. گفته مى شود وى با شبكه هاى جنايتكار ارتباط داشته اما تلاش كرده بود اين ارتباطات را قطع كند. به گفته خانواده و دوستان نزديك، اين قطع رابطه موجب دشمنى ميان اسپرانزا و دار و دسته اش شده بود. وى در عين حال با شبكه هاى جنايتكار رقيب نيز مشكل داشت. اسپرانزا آخرين بار در ميهمانى يكى از دوستانش ديده شده بود. وى مشروب الكلى نوشيده بود و خواهرش براى اين كه مبادا وى با اين حال سوار خودرويش شود سوئيچ را پنهان كرده بود. اسپرانزا با يكى از اعضاى شبكه اى كه به تازگى از آن جدا شده بود درگيرى لفظى پيدا كرده بود، مردى جوان به نام «خسوس كوچيكه» يا «ال جى». با اسپرانزا در ۴ سال پيش نامزده بوده است. اسپرانزا پس از مشاجره با خسوس با حالتى عصبانى تصميم گرفت به خانه برود كه پياده ۳ مايل با آنجا فاصله داشت. نيمه هاى همان شب پليس به ميهمانى كه اسپرانزا براى آخرين بار در آنجا ديده شده بود، حمله كرد. اين اقدام قبل از آن صورت گرفت كه پليس بتواند ميان قتل اسپرانزا و اين ميهمانى ارتباطى پيدا كند. دار و دسته شبكه رقيب به ميهمانى حمله كرده و ميهمانى را بر هم زده بودند كه همسايگان با پليس تماس گرفتند. پليس ساعت ۰۴:۳ دقيقه صبح به ميهمانى حمله كرد. دار و دسته شبكه موسوم به «لوكاس غربى» و شبكه رقيب آن به دليل بر هم زدن آرامش منطقه دستگير شدند. پليس در جريان حمله به ميهمانى يك «رولور» كاليبر ۴۴ «اسميت و وسون» را در يك سطل اشغال در محل پيدا كرد. اين سلاح چندى بعد به عنوان اسلحه اى شناخته شد كه براى كشتن اسپرانزا استفاده شده بود. هيچ اثر انگشتى بر روى سلاح يافت نشد و شماره سريال سلاح نيز نشان داد كه سرقتى بوده است. رولور ۴۴ اسميت و وسون در ميهمانى كه اسپرانزا مارگوليس در آن شب در آن حضور داشت پيدا شده بود. كارشناسان با آزمايش سلاح آن را آلت قتل اعلام كردند كه آثار انگشتى پيدا نشد. مالك سلاح در وستچستر در كاليفرنيا شناسايى شد. مالك سلاح در سال ۱۹۹۵ هنگامى كه سارقان خانه اش را خالى كرده بودند موضوع سرقت سلاح را اعلام كرده بود. آزمايش لوله سلاح و شيارهاى روى گلوله ثابت كرد كه گلوله از اين سلاح شليك شده است. گلوله از گردن قربانى گذشته بود و مأموران صحنه جرم آن را كه به در كمد مقابل پنجره فرو رفته بود پيدا كردند. بازجويى از خواهر مقتول خواهر مقتول بيمار بود و در جريان بازجويى ها غش كرد. پليس با قطع بازجويى او را به بيمارستان منتقل كرد تا تحت مداوا قرار گيرد. خواهر مقتول توانست زمان تقريبى كه براى آخرين بار اسپرانزا را ديده بود به پليس اعلام كند. زمان تقريبى نيم ساعت قبل از تماس با پليس درباره شنيده شدن صداى گلوله بود. وى به مأموران تحقيق گفت: اسپرانزا با پسرى به نام «خسوس ناوا» مشاجره كرده بود و نامزد خسوس نيز با وى درگير شده بود. با اين حال دوستان پادر ميانى كردند و قبل از آن كه دو دختر به يكديگر آسيبى برسانند آنها را جدا كردند. خواهر اسپرانزا در عين حال به پليس گفت، اسپرانزا با تعدادى از ميهمانان نيز دچار تنش شده بود زيرا وى اخيراً شبكه را ترك كرده بود. خواهر به ياد نياورد كه آيا خسوس يا نامزدش را در آخر آن شب در ميهمانى ديده است يانه. خواهر اسپرانزا قبل از آن كه شبكه رقيب ميهمانى را به هم بزند آن جا را ترك كرده بود. مظنونان و سرنخ ها از آن جا كه خسوس در پى هجوم پليس به ميهمانى و پس از زمان قتل دستگير شده و از آن جا كه وى گفت با نامزدش بوده و نامزدش مدعى شده كه كنار يكديگر بوده اند، پليس نتوانست آنها را به عنوان مظنونان قتل معرفى كند. خسوس را افراد بسيارى در ميهمانى ديده بودند گرچه بسيار از ميهمانان كه مورد بازجويى قرار گرفته بودند مى گفتند اين احتمال وجود داشته كه وى ميهمانى را ترك كرده و سپس بدون آنكه محسوس باشد به ميهمانى بازگشته باشد. ميهمانان حاضر تمايلى به گفت وگو با مأموران پليس نداشته و اين موضوع عادى بود. تماس ناشناس تحقيقات ادامه داشت كه فردى ناشناس در تماس تلفنى با پليس اعلام كرد يك خودروى «شوى ماليبو» آبى رنگ پس از تيراندازى در حال عبور از خيابان محل جنايت ديده شده است. تا به امروز اين فرد ناشناس شناسايى نشده است. شب حادثه اسپرانزا مارگوليس در ميهمانى يكى از دوستانش كه هنوز يكى از اعضاى شبكه پيشين وى بود، شركت كرد. خواهر وى گفت: تنها دليلى كه وى در اين ميهمانى شركت كرد، اين بود كه نمى خواست خواهر كوچكش تنها به اين ميهمانى برود. اسپرانزا تلاش مى كرد خواهرش را مجبور به ترك شبكه جنايتكار كند. اسپرانزا هنگامى كه نامزد پيشين خود را همراه دخترى در ميهمانى ديد بسيار ناراحت شد. وى مى خواست ميهمانى را ترك كند اما خواهرش مانع وى شد. اسپرانزا سپس اقدام به مشروب خوارى كرده و با دوست قديمى خود درگيرى لفظى پيدا كرد. وى به خواهرش گفت ميهمانى را ترك مى كند اما خواهرش كه از اين مى ترسيد وى نتواند رانندگى كند كليد را از وى مخفى كرد. اسپرانزا با عصبانيت ميهمانى را ترك كرد و قدم زنان به سوى خانه رفت. پليس اعلام كرد فردى در ساعت ۰۲:۲ بامداد تماس گرفت كه صداى شليك گلوله شنيده است و اين ساعت تقريباً نيم ساعت پس از زمانى است كه خواهر اسپرانزا گفت او ميهمانى را ترك كرده است. گذشته مقتول اسپرانزا لوئيزا مارگوليس در ۷ جولاى ۱۹۷۹ در اينگل وود كاليفرنيا متولد شد. وى تولد ۱۸ سالگى خود را يك ماه قبل از مرگش جشن گرفته بود. اسپرانزا با شبكه ها و دسته هاى مختلفى زندگى مى كرد وى تا همين اواخر قبل از مرگ عضو شبكه لوكاس غربى بود. اسپرانزا در اوايل سال ۱۹۹۷ از دسته اش خارج شد. وى در نامه اى به اعضاى شبكه نوشته بود: من ديگر نمى خواهم به اين سبك زندگى ام را ادامه دهم، نمى خواهم فرزندانم اين گونه بزرگ شوند. اسپرانزا در كالج منطقه دوره طراحى لباس را گذرانده بود و در طراحى لباس هاى مد عالى بود. آرزوى وى اين بود كه انواع لباس هايى را كه ستاره ها و برندگان اسكار مى پوشند طراحى كند. جدايى اسپرانزا از شبكه مشكلات بسيارى ايجاد كرده بود، وى ديگر بايد با تهديدهاى شبكه هاى رقيب مبارزه كند. تهديد ها از سوى كسانى كه زمانى دوست وى محسوب مى شوند. خسوس نامزد وى اخيراً با دخترى ديگرنامزدكرده بود كه ضربه اى جدى بر اسپرانزا بود. اسپرانزا هنگامى كه در مغازه اش در سانتامونيكا مشغول به كار شد سر از پا نمى شناخت. وى حدود ۳ ماه در آن مغازه كار كرد و همكارانش او را دوست داشتند و صاحب مغازه نيز به او علاقه پيدا كرده بود. تجزيه و تحليل پرونده كارآگاهان بر اين باورند كه قتل اسپرانزا مارگوليس از سوى يك شبكه جنايتكار صورت گرفته است آنها بر آن شدند تا از دخترى كه با اسپرانزا در بوتيكى كه وى كار مى كرده بازجويى كند آنها با اسامى دخترى به نام «پگى» و «پتيا» كه احتمالاً به نام مستعار است روبه رو شدند. در حالى كه كارآگاهان نمى توانند اثبات كنند خسوس يا دوست دخترش در قتل دست داشته اند اما اين امر را رد نمى كنند كه آنها ميهمانى را ترك كرده و سپس برگشته باشند. اين حقيقت كه آلت قتل در محل ميهمانى پيدا شده اثبات مى كند كه قاتل يا قاتلان پس از ارتكاب به قتل به ميهمانى بازگشته اند. احتمالاً قاتل آلت قتل را در محل ميهمانى جا گذاشته بود تا كارآگاهان را گمراه كند و دايره مظنونان درگير در جنايت را گسترش دهد. از آن جا كه پليس قبل از آن كه بداند اين ميهمانى با قتل اسپرانزا مرتبط است به آنجا حمله كرده بودند بسيارى در پى هجوم پليس آنجا را ترك كرده بودند. كارآگاهان هنوز در تلاش پيدا كردن ميهمانان هستند كه ممكن است ديده باشند چه كسى اسلحه را در سطل آشغال گذاشته است. اين سطل آشغال در اتاق پشتى كه به عنوان دفتر استفاده مى شده يافت شد، صاحب خانه گفت ميهمانى در اتاق نشيمن اصلى، آشپزخانه، اتاق ميهمانى و حياط پشتى برگزار شده بود. در اين اتاق بسته بود اما قفل نبود. صاحبخانه به كارآگاهان فهرستى از ميهمانان را داد اما برخى از ميهمانان اعضاى شبكه هاى جنايتكار شناخته شده بودند و قابل پيگيرى نبودند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]