واضح آرشیو وب فارسی:سایت رسیک:
حکیم ابو نصر علی بن احمد اسدی طوسی از شعرای برجسته سبک خراسانی در قرن پنجم هجری و از حماسه سرایان مشهور ایران است . تواد وی در اواخز قرن چهارم هجری و حدود 379 - 390 هجری - جوانی او همزمان با بر افتادن غزنویان و روی کار امدن سلاجقه بود . اوضاع آشفته ای که به خاطر این تحولات به وجود آمده بود موجب عزیمت اسدی به محیطی آرام و بی سرو صدا شد . در آذربایجان جایی که اسدی اقامت کرده بود دولت های کوچک حکمرانی میکردند که مشوق شعر و ادب پارسی و حامی شاعران و ادیبان بودند . وی در این سرزمین با حکران ذیل معاصر بود
1. امیر ابودلف ، پادشاه نخجوان :
اسدی او را پادشاه ارمن و از خاندان شیبانی دانسته است ، و گرشاسپ نامه برترین اثر خود را به نام او سروده است
شه ارمن و پشت ایرانیان مه تازیان و تاج شیبانیان
ملک بودلف شهریار زمین جهاندار ارانی پاک دین
بزرگی که با آسمان هم برست زتخم براهیم پیغمبرست
1. امیر شجاع الدوله ابو شجاع منوچهر بن شاوور :
از پادشاها شدادی و حاکم ارمنستان
نامور میر اجل والا منوچهر اصل ملک تاج شاهان و شجاع دولت و فختر تبار
اسدی به داستانسرایی گرائیده و به نظم داستانهایی که از بسیاری جهات به شاهنامه فردوسی نزدیک است، پرداخته است. شعرهای اسدی به واسطه تناسب و حسن استعمال، جلوه خاصی یافته و به تشبیه و مجازهای تازه و صنایع لفظی و معنوی مشحون است. اسدی طوسی از علمای لغت بوده و در این فن استاد بوده و بسیاری از دیوانهای گذشتگان را به دقت و ژرفنگری خوانده و لغات کمیاب را به دست آورده و گاهی همان کلمات را در اشعار خود به کار برده و بدین سبب در گرشاسبنامه بسیاری از لغات فارسی که حتی در اشعار قرن پنجم و ششم هم کمتر استعمال شده است، دیده میشود. آوردن این لغات اگرچه نظر به حفظ زبان، شایسته تحسین و یکی از دلایل برتری این منظومه است اما تا حدی به فصاحت و رواج آن آسیب رسانده است. بهترین گواه، آن است که شاهنامه فردوسی که چندین برابر منظومه اسدی است از این کلمات کمتر دارد، با اینکه عنایت فردوسی به نگهداری زبان بیشتر بوده است.
آثار :
1. لغت فرس :
لغت فرس یا فرهنگ اسدی از قدیمی ترین کتب فارسی است . اسدی در تألیف این کتاب خدمتی در خور ستایش به زبان فارسی کرده و علاوه بر ضبط و تعریف لغات، به ذکر نام و شعرهای پیشگامان مانند ابوشکور بلخی، شهید بلخی و رودکی نیز پرداخته است. واژهنامه اسدی به جهت دقت و صحت تفسیر، بهترین واژهنامه و نیز قدیمیترین فرهنگ موجود در زبان فارسی است.
شاعران معاصر اسدی در آذربایجان که با واژه های بومی خراسان آشنایی نداشتند از این لغت نامه استفاده میکردند . از ممیزات اصلی این لغت نام ترکیب کلمات بر اساس حرف آخر است . هم چنین لغت فرس از این لحاظ که شامل اسامی شعرای مقدم و ذکر اشعار آنهاست دارای اهمیت فراوانی است
آثار منظوم :
1. مناظرات :
در هر مناظره گفت و گویی بین دو طرف صورت میگیرد . هر یک دلایل خود را برای مجاب کردن یکدیگر بیان میکنند .در آخر هم شاعر به نام مدوح تخلص میکند. چهار مناظره " آسمان و زمین " ، " مغ و مسلمان " ، " نیزه و کمان " و " شب و روز " و قصیده دیگری با عنوان مناظره " عرب و پارسی " از آثار معروف وی میباشند .
شیوه نو و تازه در سرودن این قصاید دارای اهمیت است
1. گرشاسب نامه :
داستان منظوم گرشاسب ، پهلوان بزرگ سیستان و جد اعلای رستم است که در هند و سایر ممالک رزمها کرده و نامآور شده است. این کتاب در تاریخ 445 - ۴۵۸ هجری - یعنی ۵۸ سال پس از اختتام شاهنامه فردوسی به انجام رسیده و در حدود ده هزار بیت است و دومین اثر حماسی تاریخی بزرگ به شمار میرود . منبع کار شاعر ، گرشاسپ نامه منثور ابوالموید بلخی بوده است . از مقدمه این منظومه بر می آید که اسدی از فلسفه و موضوع های مذهبی اطلاعات داشته است. در گرشاسپ نامه به تعداد زیادی لغات نامانوس و مهجور بر میخوریم ، شاید اسدی بر این گمان بوده که اهمیت شاهنامه در میزان به کارگیری چنین واژه هایی است ولی واقعیت این است که این کار امتیازی برای شاهنامه به حساب نمیاید ، بلکه ارزش و برتری شاهنامه فردوسی را بیشتر آشکار میسازد . با تمام این تفاسیر گرشاسپ نامه اسدی یکی از منظومه های مشهور زبان فارسی و از آثار برجسته حماسی ملی ایران است
علاوه بر آثار مذکور اسدی در منظوم ساختن داستان های مختلف مهارت بسیاری دارد و در خلال این منظومه هاست که در بیان امثال و مواعظ و نصایح هنرنمایی کرده است .
به طور کلی اشعار اسدی بسیار قوی ، روان و منسجم است . قدرت فراوانی در توصیف و به کار گیری تشبیهات دقیق و متنوع دارد .
وفات اسدی به سال 451 - 465 هجری - اتفاق افتاده است و در مقبرة الشعرای تبریز مدفون شده است .
مغ و مسلمان :
زجمع فلسفيان با مغي بدم پيكار نگر كه ماند ز پيكار در سخن بيكار
و را به قبله زرتشت بود يكسره ميل مـرا بـه قبــله فــرخ محمـــد مختـــار
نخست شرط بكرديم كان كه حجت او بـود قـويتـر, بر ديــن او دهيــم اقـــرار
مــغ آنگــهي گفــت ز قبــله تــو قبــله مــن به است كز زمي آتش آرد به فضل به بسيار
به تف آتش بر خيزد ابر و جنبد باد زمي قوتش آرد بر و درختان بار
به آتش اندر سوزد ز فخر هندو تن به پیش آتش بندند موبدان زنار
گرشاسپ نامه :
اگرچند، بدخواهکشتن نکوست از آن کشتن آن به که گرددت دوست
بدان كز همهچيزها آشكار سبكتر، بگردد دل شهریار
در پادشاهان اميد است و بيم يكی را سموم و دگر را نسیم
چو چرخست، كردارشان گِردگـَرد يكی شاد از ایشان، یکی پر ز در
گرت چند گستاخ دارد به پيش چنان ترس از او كز بدانديش خويش
مبين نرمی پشت شمشیر تيز گذارش نگـر، گاه خشم و ستیز
برهنـه بُدی كامدی در جهان نبُد با تو چیز آشـكار و نهان/
چنان كامدی همچنان بگذری خوروپوشش افزون ترا برسری
بسی گِرد آمیغ خوبان مگرد که تن را کند سست و رخسار زرد
بمیرد هرآنكس كه زاید درست شود نیست چونانكه بود از نخست
بود آینه دوست را مرد دوست نماید بدو هرچه زشت و ن*****ت
به دریای ژرف آنكه جوید صدف ببایدش جان برنهادن به كف
به دسـت آوریده خردمنـد سنگ به نایافـته دُر به ندهد زچنگ
به دست كسان چون توان كشت شیر نباید تو را پیش او شد دلیر
به ره چون روی هیچ تنها مپوی نخستین یکی نیكهمره بجوی
به گرد دروغ آنكه گردد بسی از او راست باور ندارد كسی
به گفتار شیرین جهان ديده مرد كند، آنچه نتوان به شمشير كرد
به گیتیدرون، جانور گونهگون بسند از گمان، وزشمردن فزون
ولی از همه، مردم آمد پسند كه مردم گشادهست و ايشان به بند
به نيروتر آنكس كه از راه دين كند بردباری گه خشم و كین
به هم چون بود مهر و کین گاه جنگ ابا آبگینه کجا ساخت سنگ
به یک مرد گردد شکسته سپاه همیدونش یک مرد دارد نگاه
پدر گفت کز بد، گمان برگسل به اندیشه بیدار کن چشم و دل
چو دانش نداری به کاری درون نباشد ترا چاره از رهنمون
پس از تيرگی روشنی گيرد آب برآيد پس از تیرهشب، آفتاب
تنت يافت آماس و تو زابلهی همیگیری آماس را فربهـی
تو، مشتی نخوردی زمشت تو بیش همانزان گران آیدت مشت خویش
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت رسیک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]