واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: آمريكا به اوباما چشم دوخته است
روزنامه آمريكايي در گزارش مفصلي با عنوان ، سفر نامزد حزب دمكرات در انتخابات رياست جمهوري آمريكا به خاورميانه و چند كشور اروپايي را موفقيت آميز توصيف كرد.
نيويورك تايمز افزود: اگر بخواهيم سفر مرموز و جادويي اخير باراك اوباما به اروپاي قديم و دو منطقه جنگي را تنها به عنوان يك داستان رسانهاي رد كنيم، در واقع سياستهاي مبتكرانه زمان را دستكم گرفتهايم.
اين روزنامه نوشته است؛ اگر تمامي آنچه او وعده آن را داده است، جذبهاي روحاني، اظهارات سادهلوحانه و ديدگاهي متحير كننده بود، روساي كشورها يا ساير مقامات شبكهها با او همانند رئيس جمهوري كه انتخاب شده و در انتظار سوگند ياد كردن است، رفتار نميكردند.
به نوشته نيويورك تايمز؛ آنچه باعث جلب نظر آنها شده است به سبب قدرت خامي است كه اوباما توانسته است به خود جلب كند قدرت شكلدهي به رخدادها و قدرت تكان دادن بازارها، از جمله ميزان مخاطبان شبكههاي تلويزيوني، به گونهاي كه به خاطر حضور خانواده اوباما در شبكه تلويزيوني هاليوود، تعداد مخاطبان اين برنامه 20 درصد افزايش يافته بود لذا قطعاً ميتوان گفت كه قدرت، قدرت بيشتري بوجود ميآورد.
قدرت رو به افزايش اوباما، از نتايج نظرسنجيهاي ملي كه برتري او در آن جزيي است، به دست نميآيد. قدرت او در حقيقت، هديهاي از سوي رسانه نيست كه همچنان تبليغات انتخاباتي وي را بيشتر از تبليغات رقيب او جان مك كين، نامزد حزب جمهوريخواه، پوشش ميدهند.
مشاهده اين مساله بسيار خندهدار بود كه خبرنگاران سعي كرده بودند اوباما را تحت فشار قرار دهند تا بگويد نظر او در مورد طرح افزايش نيروهاي نظامي در عراق، غلط بوده است. خصوصاً كه با گذشت بيش از پنج سال و بيش از 4 هزار كشته، آنها هنوز از جان مككين نميخواهند به غلط بودن نظر خود، اعتراف كند.
آنها از مككين نميخواهند كه بگويد وقتي به ما اطمينان داده بود ماجراجويي در عراق، سريع و با اندكي خونريزي خواهد بود و هزينه آن توسط خود عراقيها پرداخت خواهد شد، مرتكب اشتباه شده است.
اين انتخابات همچنان در مورد حال و آينده است. جنگ عراق هنوز ماهانه 10 ميليارد دلار از كيف پول آمريكاييها كسر ميكند و ميزان آمادگي نظامي آمريكا نيز تنها يكي از بخشهاي بحرانهاي ملي است كه از پمپ بنزينها در آمريكا تا پاكستان كشيده ميشوند.
اين همان قمارخانه سياسي بزرگي است كه اوباما توانست پولهايي را كه در آن به دست آورده، بود نقد كند؛ زيرا تغييري كه او گاهي ميتواند از آن به عنوان يك تدبير سليس بازاريابي استفاده كند، شديداً در حال تبديل شدن به يك واقعيت است كه گاهي از طريق تحريكات آقاي اوباما محقق ميشود. و گاهي هم از طريق خوششانسي.
تغييري كه اوباما وعده آن را ميدهد، همچون يك گلوله برفي در حال حركت از سراشيبي است، حال شما به آن تغيير اعتقاد داشته باشيد يا نداشته باشيد.
با نگاه به گذشته ميتوانيم ببينيم كه دو هفته پيش از پرواز اوباما به كويت، همچون سكانسي در يك فيلم قديمي است كه در آن باد، صفحات تقويم را ورق ميزند تا يك تغيير بسيار مهم را اعلام كند.
نخست در هفتم ژوئيه، نوري مالكي، نخست وزير عراق، عقيده بوش را با مطرح كردن چشمانداز تعيين يك جدول زماني براي نيروهاي نظامي آمريكا رد كرد.
پس از آن در 15 ژوئيه، مك كين ناگهان متوجه شد كه نيروهاي آمريكايي در افغانستان بيشتر از عراق كشته ميشوند و به همين علت، خواستار اعزام نيروي نظامي بيشتري به افغانستان شد. اين در حقيقت به رسميت شناختن بسيار دير هنگام يك مسأله آشكار بود كه او ديگر نميتوانست از آن طفره رود، زيرا هم رابرت گيتس، وزير دفاع و هم درياسالار رئيس ستاد مشترك ارتش آمريكا، هر دو پيش از اين خواستار اعزام نيروي آمريكايي بيشتري براي مبارزه با نيروهاي طالبان شده بودند. اين در حقيقت يادآور سياستي بود كه اوباما يك سال قبل پيشنهاد آن را مطرح كرده بود.
در 17 ژوئيه ما متوجه شديم رئيس جمهور بوش كه مذاكره مستقيم با ايران را دلجويي توصيف كرده بود، سومين مقام وزارت امور خارجه آمريكا را به مذاكرات چند جانبه هسته اي با تهران اعزام كرده است.
هيچكس نبايد ترديد داشته باشد كه كاخ سفيد از موضع سرسختانهاي كه مك كين هم از آن حمايت كرده بود، عقبنشيني و به سمت موضع اوباما حركت كرده است، به گونهاي كه يكي از مقامات دوران وزارت رامسفلد، در مقالهاي كه در روزنامه وال استريت ژورنال منتشر شده بود، نوشته؛ هماكنون بوش از ايران دلجويي ميكند.
طي 24 ساعت، كاخ سفيد يك چرخش ديگر انجام داد و از تعيين جدول زماني براي عقبنشيني نيروها حمايت كرد البته به اين شرط كه اين جدول زماني يك افق زماني كلي ناميده شود.
در يك چشم به هم زدن به محض فرود هواپيماي اوباما در كويت، مالكي مستقيماً نامزد حزب دمكرات را به اسم خطاب قرار داد و اظهار داشت همچون پيشنهاد اوباما، نيروهاي آمريكايي تا سال 2010 از اين كشور خارج خواهند شد.
گوردون براون نخست وزير انگليس نيز اعلام كرد كه تعداد زيادي از نيروهاي نظامي اين كشور تا اوايل سال 2009 از عراق خارج خواهند شد. ولي اين تنها اجماع سياست خارجي نيست كه به سمت اوباما در حال تغيير جهت است.
كه يكي از غولهاي نفتي ايالت تگزاس است، هماكنون با پيوستن به كه يكي از حاميان مشهور مككين است به اين ايده نامزد حزب جمهوريخواه كه آمريكا ميتواند خود را از بحران انرژي كه درگير آن است، خارج كند، حملهور شد.
انتظار ميرفت پيكنز كه در سال 2004 بودجه يكسري تبليغات سريع انتخاباتي براي بدنام كردن را تامين كرده بود، امسال هم عليه نامزد حزب دمكرات دست به چنين اقدامي بزند، ولي او در عوض به حمايت از يكسري تبليغات غير حزبي پرداخت كه خواستار ترويج انرژي بادي شده و گفته است كه در صورت پيروزي اوباما در انتخابات، او از انتخاب به عنوان سزار انرژي استقبال خواهد كرد.
موقعيت اوباما، مك كين را مجبور كرده است تا در ساير جبهههاي داخلي نيز تسليم شود.
پس از آنكه اوباما در 14 ايالت شروع به پخش تبليغاتي كرد كه در آن درآمد برخي مقامها در 10 دقيقه، بيشتر از درآمد سالانه بسياري از كارگران است، مك كين نيز كه به تازگي سعي ميكند مردمي شود، شروع به سرزنش طمع شركتها كرد.
مك كين ضمن الگوبرداري از اوباما، از طرح قرار وثيقه صاحب خانهها كه در ابتدا با آن مخالفت كرده بود، حمايت كرد.
اوباما با دقت ميگويد كه ما در لحظه، فقط يك رئيسجمهور داريم. اين درست است، ولي رئيس جمهوري كنوني، يك شخصيت عليل و ناتوان است كه توسط راي دهندگان تحقير شده و نامزدهاي هم حزبي نيز از وي دوري ميكنند.
استقبال از جانشين او بسيار زودتر از موعد فرا رسيد و همه در انتظار پرشدن اين پستها هستند.
آنچه اوباما در سخنراني خود در برلين گفت، چيزي بيشتر از حقيقت ناگزيري كه بوجود آمده، نبود. بسياري از كودكان آمريكا هرگز نديدهاند كه جمعيت زيادي از مردم يك كشور خارجي به جاي آتش زدن پرچم آمريكا، آن را به دست گيرند.
مك كين حتي ميتوانست خلا رهبري را در صورت استعفاي احتمالي غير رسمي بوش، پركند، اما ناتواني وي حتي در تلاش براي انجام اين كار، بسيار نگران كننده است.
در حالي كه مفسران نمايشي شبكههاي تلويزيوني مشغول پخش ترديدهايي دروغين در مورد سفر اوباما بودند (آيا او مرتكب يك اشتباه جهاني خواهد شد؟ آيا او در آلمان به اندازه كافي تماشاچي خواهد داشت؟) تعداد كمي از آنها به نگرانيهايي كه رفتار مك كين بوجود آورده بود (سؤالاتي در مورد شايستگي او براي سمت رياست جمهوري) پرداختند.
يك بار ديگر اين نامزد حزب جمهوريخواه، مشغول انجام اشتباهات واقعي در مورد تنها مسألهاي بود كه ظاهراً به آن اهميت ميدهد.
تصور كردن مرزي بين عراق و افغانستان و تحريف وقايع جنبش بيداري الانبار او بار ديگر يك تلخ مزاجي نامناسب را از رياست جمهوري آمريكا در قرن 21 به نمايش گذاشته بود.
جنگ صليبي او با چهرهاي ترسناك عليه رقيب خود و خائن خواندن او به عنوان كسي كه ميخواهد جنگ را ببازد، حتي با جعل هويتهاي هم قابل مقايسه نيست.
فاش شدنيترين حادثه، زماني رخ داد كه در آن مديريت به ظاهر جديد و بهبود يافته ستاد انتخابات مك كين، توانست طرح بزرگ خود براي مقابله با سخنراني اوباما در برلين را با فرود توسط يك بالگرد در سواحل نفت خيز لوئيزيانا خنثي كند!
برنامه انجام اين طرح در حالي در پايگاههاي اينترنتي منتشر شد كه هر آمريكايي كه تلويزيون داشت، ميتوانست شاهد اطلاع رسانيها در مورد قريبالوقوع بودن طوفان باشد.
بسيار مشخص بود كه اين نمايش كوچك، فوراً به تعويق خواهد افتاد، ولي اين اقدام آنقدر سريع رخ نداد كه مانع از مطرح شدن اين سؤال شود كه:
ستاد انتخاباتي مك كين درحالي كه براي چنين شيرينكاريهاي برنامهريزي نميكند، از بيتوجهي مطبوعات به خود، مينالد.
طرفداران مك كين براي آنچه آرزوي آن را ميكنند، بايد بسيار مراقب باشند.
هر چند ممكن است مك كين بيشتر دوست داشته باشد در حضور رفقا و عمدتاً در نشستهاي تالار شهر حضور يابد و سخنراني كند، ولي عملكرد او در انتخابات درون حزبي حزب جمهوريخواه، بسيار سرگردان كننده بود.
مجادله در اقتصاد كه مسأله شماره يك كشور محسوب ميشود، نزد جمهوريخواهان كابوسي شوم است كه منتظرند در رويارويي با اوباما هر لحظه رخ دهد. چنين رويارويي بيشتر نيازمند پاسخهايي متمركز و محدود به زمان است تا اظهارات نامربوط.
مك كين در دو سفر آخري كه به خاورميانه انجام داد، تنها چند خبر بوجود آورد، يكي اين كه او سنيها را با شيعيان اشتباه گرفت و ديگري قدم زدن شرمسارانه او در يك بازار امن در بغداد، با پوشش هوايي بالگردها.
او بايد از اقبال خود تشكر كند كه هنگامي كه در يك بازار بزرگ بينظم در پنسيلوانيا در حال قدم زدن بود، تعداد اندكي از بينندگان تلويزيوني آمريكا او را تماشا كردند.
مك كين به خاطر گراني نفت شروع به طرح سخناني عليه ايران كرد كه البته آنها را از روي يك كاغذ يادداشت قرائت ميكرد و به اين ترتيب، با رئيس يك شركت نفتي كه توسط حزب محلي جمهوريخواهان در آن محل حضور يافته بود، ابراز همدردي كرد.
ممكن است اوباما در اين انتخابات شكست بخورد. از طريق وقايعي غيرمنتظره، غرور يا انتخاب نادرست شخصي براي سمت معاونت رئيس جمهوري، ولي آنچه ما آموختهايم، اين است كه آمريكا، متحدانش و احتمالاً كنگره بعدي، همگي به سمت ديدگاه اوباما در مورد آينده پيش ميروند، حال او به كاخ سفيد راه بيابد يا نيابد.
اين ايده ميتواند يك آرامش خاطر كوچك باشد، خصوصاً وقتي كه گزينههاي جمهوريخواهان، بسيار عجيب هستند، نامزدهايي كه نسبت به چالشهاي بزرگ پيشروي آمريكا بسيار بيتوجه هستند و تبليغات خود عليه اوباما و مالكي را دو برابر ميكنند تا به عنوان فرمانده كل قوا، گزينه افزايش نيرو را انتخاب كنند.
منبع: ايرنا
دوشنبه 21 مرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 180]